برنامه ریزی گام به گام[۲۳]
برنامه ریزی حمایتی[۲۴]
برنامه ریزی عدالت خواه[۲۵]
برنامه ریزی سیستمی[۲۶]
برنامه ریزی راهبردی[۲۷]
برنامه ریزی فرایندی[۲۸]
برنامه ریزی پاسخگو[۲۹]
برنامه ریزی دموکراتیک[۳۰]
برنامه ریزی مشارکتی[۳۱]
هریک از این نظریه ها و دیدگاه ها بر جنبه ها و ابعاد خاصی از برنامه ریزی شهری(شناختی، اجتماعی، اجرایی و…) نظر دارد که به جای خود مفید هستند؛ اما در یک چشم انداز کلی می توان تحول نظریه های برنامه ریزی شهری و منطقه ای در کشور های پیشرفته جهان را در طول قرن بیستم در سه پارادایم و نظریه اصلی جمع کرد که هرکدام در یک محدوده زمانی معین نقش غالب و فراگیر داشته است. این سه پارادایم به ترتیب پیدایش و تکامل خود عبارتند از: الف) برنامه ریزی جامع یا برنامه ریزی عقلانی. ب) برنامه ریزی سیستمی. ج)برنامه ریزی راهبردی. (الیاس زاده, ۱۳۹۱)
یکی از وجوه تمایز برنامه ریزی راهبردی نسبت به رویکردهای پیشین، تقسیم وظایف برنامه ریزی به دو سطح اساسی است که تفاوت کیفی باهم دارند و از مفاهیم کلیدی برنامه ریزی راهبردی محسوب می شوند. سطح اول: برنامه ریزی راهبردی(سیاستگذاری و تصمیم سازی) است و سطح دوم: برنامه ریزی عملیاتی(تهیه طرح، اجرا و نظارت و بازنگری). بر اساس این سطح بندی، اسناد برنامه ریزی راهبردی و توسعه و عمران شهر نیز به صورت دو نوع طرح یعنی “طرح راهبردی یا جامع” و “طرح تفصیلی” تدوین و ارائه می گردد. (الیاس زاده, ۱۳۹۱)
۲-۵-۱ برنامه ریزی راهبردی شهری[۳۲]
طبق تعاریف” برنامه راهبردی شهری، فرایند فراهم نمودن چشم انداز درازمدت از آینده شهر است که بر پایه آن برنامه های اجرایی کوتاه مدت تهیه می شود. تمرکز برنامه راهبردی شهری، تقویت اقتصاد رقابتی و کاهش فقر، بهبود شرایط محیط زیست، ساختار شهر و زیرساخت ها و جنبه های مالی را در بر می گیرد. (CityAlliance, 2006)
۲-۵-۲ راهبرد توسعه شهری[۳۳]
فرایند استراتژی توسعه شهری به عنوان یک نظریه رویه ای-محتوایی و به عنوان رویکردی نوین در برنامه ریزی شهری توسط سازمان ائتلاف شهرها [۳۴] در سال ۱۹۹۹ با هدف کاهش فقر، توسعه پایدار و ارتقای مشارکت و ایجاد حکمرانی خوب شهری مطرح گردید . این رویکرد نوین به دنبال بسترسازی در جهت حل مشکلاتی در شهرهاست که از درون جامعه شهری می جوشد و از این رو، به جای پاک کردن صورت مساله ،می کوشد آن را حل کند. (حاتمی نژاد & فرجی ملایی, ۱۳۹۰)
راهبرد توسعه شهری سندی است که در آن تکنیک های مشارکتی به کارگرفته شده و هدف اصلی آن تامین توسعه پایدار شهری از طریق ایجاد ظرفیت اجتماعی برای چشم اندازسازی مشارکتی و اقدام همگانی می باشد. (گلکار & آزادی, ۱۳۸۴)
از حیث مراحل و گام های اساسی که در تهیه و تدوین راهبرد توسعه شهری طی می شود، این سند نیز از فرایندی مانند سایر اسناد راهبردی تهیه می گردد.
می توان از مراحل زیر بعنوان مدلی برای تهیه و تدوین راهبرد توسعه شهری نام برد:
گام ۱) برنامه ریزی پروژه: ۱.۱) شناسایی طرفهای ذینفع ، نحوه مشارکت و مسئولیتها
۲.۱) سازماندهی
۳.۱) تامین منابع و ظرفیت لازم
۴.۱) تهیه برنامه پروژه
گام ۲) سنجش وضعیت: ۱.۲) گردآوری اطلاعات پایه و ممیزی منابع قابلیت ها و ظرفیت ها
۲.۲) ارزیابی وضعیت شهر و تعیین ویژگی های منحصر بفرد آن
۳.۲) مرور و بررسی محیط خارجی و شناسایی عوامل بالقوه و بالفعل ایجاد تغییر
گام ۳) چشم اندازسازی ۱.۳) بررسی چشم اندازسازی های گذشته و موجود
۲.۳) بازاندیشی و تامل
۳.۳) شناسایی و تدوین چشم انداز
۴.۳) انتخاب چشم انداز بهینه
۵.۳) تدوین سند چشم انداز
گام ۴) تدوین راهبرد ۱.۴) تعیین محورهای راهبردی
۲.۴) طراحی راهبرد برای محورهای راهبردی واجد الویت
۳.۴) تدوین برنامه کار برای مرحله اجرا
۴.۴) تدوین “ برنامه اجرایی “شهر
گام ۵) اجرا و کنترل
(گلکار & آزادی, ۱۳۸۴)
۲-۶ مدل های فرآیندی برنامه ریزی راهبردی
دستیابی به توافق اولیه در خصوص شکل و نحوه اجرای فرایند برنامه ریزی و مدیریت راهبردی در پارادایم تجویزی که در آن فرایند دستیابی به راهبرد نیز به اندازه خود راهبرد با اهمیت است، بدون برخورداری از توالی منطقی از اقدامات به راحتی امکان پذیر نیست. این در حالی است که مدل های مفهومی متعددی توسعه یافته اند که هر یک به طریقی فرایند برنامه ریزی و مدیریت راهبردی را از نقطه ای شروع و به نقطه ای دیگر پایان می دهند. با این حال تفاوتهایی در هر کدام وجود دارد که مبنای تمایز این مدل هاست. بدیهی است که مدل های جدید تر دلیلی بر رد مدل های قدیمی تر به حساب نمی آیند.
مدل های بسیاری برای فرایند برنامه ریزی راهبردی وجود دارد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره نمود:
۲-۶-۱- مدل شماره ۱؛ هریسون و جان
این مدل که توسط “جی.هریسون” و “اس.کی.جان” ارائه گردید یکی از ساده ترین مدل های برنامه ریزی و اجرای استراتژی در سازمان ها محسوب می گردد. فرایند برنامه ریزی استراتژیک در این مدل با شناسایی عوامل محیطی داخلی و خارجی آغاز می گردد. در گام بعد این شناخت در بوته تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با توجه به آن در گام بعدی چشم انداز، ماموریت و اهداف بلند مدت مور تدوین قرار می گیرند. پس از این مرحله در گام بعدی استراتژی ها در سه سطح عالی، کسب و کار و وظیفه ای مورد تدوین قرار می گیرند. این چند گام، برنامه ریزی راهبردی در این مدل را شکل می دهند که پس از آن راهبرد به اجرا درآمده و کنترل استراتژی اعمال می گردد. نتایج به دست آمده از کنترل به صورت بازخورد به سایر مراحل پیشین منتقل گردیده و در صورت نیاز اقدامات اصلاحی صورت می پذیرد.
نمودار شماره ۱مدل استراتژیک هریسون و جان منبع: (هریسون & جان, ۱۳۹۲)
۲-۶-۲ مدل شماره ۲؛ علیاحمدی
“علی علیاحمدی” در کتاب مدیریت استراتژیک خود به ارائه مدلی می پردازد که در زیر به آن اشاره می نماییم. مدل علی احمدی از حیث توجه به جزییات و بیان ترتیبی آن ها در فرایند تهیه و اجرای برنامه استراتژیک حائز اهمیت است.
گام اول این مدل ترسیم دورنما (چشم انداز)، ماموریت و اهداف عالیه سازمانی است که پس از آن وارد گام تجزیه و تحلیل درونی و بیرونی شده و فرضیات برنامه ریزی خود را شکل می دهد. سپس ضمن فرموله کردن استراتژی به استخراج استراتژی های قابل حصول از دل گام دوم پرداخته و آن ها را مورد ارزیابی قرار می دهد. اولویت بندی استراتژی ها در راستای اهداف تعیین شده گام بعدی در این مدل محسوب می گردد. پس از تعیین اهداف کیفی و کمی مورد نظر نیاز به آماده سازی ساختار، قوانین و مقررات و سیاست های سازمان برای اجرای بهتر استراتژی است و پس از اصلاحات مورد نیاز در این مرحله منابع ، بودجه و تخصص مورد نیاز بسیج می شوند. در کنار گام برداشتن در مسیر اجرای استراتژی می بایست سیستمهای اطلاعاتی استراتژیک مورد نیاز را جهت اعمال کنترل استراتژیک مورد توجه قرار داد. اجرا نیز نیازمند ارزیابی و کنترل عملیاتی است که اطلاعات بدست آمده از این بخش در اولویت بندی استراتژی ها و تعیین اهداف کمی تاثیرگذار است. بازخورد بدست آمده از کنترل استراتژیک نیز قابل استفاده در گام های اول و سوم می باشد.
نمودار شماره ۲مدل استراتژیک علی احمدی منبع: (علی احمدی, فتح الله, & تاج الدین, ۱۳۸۵)
۲-۶-۳ مدل شماره ۳؛ هیل
مدل طراحی استراتژی “هیل” از جنبه های بسیاری شبیه به مدل هریسون و جان است. بدین معنا که اکثر گام های اساسی مورد توجه در هر دو مدل قرابت نزدیکی به یکدیگر دارند. نکته ای که در این مدل حائز اهمیت است، لزوم مقایسه استراتژی جدید با استراتژی فعلی شرکت است که این مقایسه ممکن است به تغییر ساختار سازمان بیانجامد.
شاید ذکر این نکته نیز خالی از لطف نباشد که از نظر هیل نظام اطلاعاتی منسجمی باید تمام مراحل تدوین استراتژی را احاطه کرده باشد.
نمودار شماره ۳مدل استراتژیک هیل، منبع (خاتمی, ۱۳۸۷)
۲-۶-۴ مدل شماره ۴؛ رایت
“رایت” در این مدل کار خود را با تحلیل محیطهای درونی و بیرونی آغاز نموده و سپس به تدوین اهداف و ماموریت های سازمان می پردازد. تدوین استراتژی های سطح عالی، فعالیتی و وظیفه ای گام بعدی این مدل محسوب می گردد. اجرای استراتژی نیاز به ساختاری منطب با آن استراتژی دارد. در این میان نقش رهبری سازمان برای اجرای استراتژی نقشی بسیار حیاتی محسوب می گردد. در نهایت گام ارزیابی و کنترل استراتژی است که در صورت نیاز به اصلاح، اطلاعات کافی را در اختیار مدیریت قرار می دهد.
نمودار شماره ۴ مدل استراتژیک رایت منبع: (خاتمی, ۱۳۸۷)
۲-۶-۵ مدل شماره ۵؛ اندروز
مانند مدل های بررسی شده تا کنون، مدل “اندروز” نیز با تجزیه و تحلیل محیط های داخلی و خارجی گام ابتدایی خود را برای تدوین برنامه استراتژیک برمی دارد. پس از تدوین چشم انداز، متاموریت و اهداف بلند مدت و رسمی سازمان، در گام بعدی استراتژی ها و در گام های بعدی اهداف عملیاتی، برنامه های کوتاه مدت، بودجه بندی و تخصیص منابع صورت می گیرد. گام بعدی در راستای پیاده سازی، اصلاحات ساختاری، اجرای سیستم های اطلاعاتی و کنترلی، ایجاد فرهنگ مناسب برای پیاده سازی استراتژی در سطوح سازمان و ایجاد سیستم انگیزشی مناسب در کارکنان جهت همراهی مناسب با فرایند پیاده سازی است. گام نهایی نیز ارزیابی وکنترل و در صورت نیاز اقدامات اصلاحی است.
نمودار شماره ۵ مدل استراتژیک اندروز، منبع (خاتمی, ۱۳۸۷)
۲-۶-۶ مدل شماره ۶؛ هانگر
“دیوید هانگر” مدل خود را با ارزیابی عملکرد فعلی آغاز می کند تا بداند که ر کجا قرار گرفته است د راین مدل در گام دوم باید ماموریت ها، اهداف، استراتژی ها و سیاست های فعلی مورد آزمون و ارزیابی قرار گیرند. گام سوم بررسی محیط درونی و بیرونی سازمان است. بررسی فرصت ها و تهدادات محیطی و قوت و ضعف های داخلی موجب ارزیابی وضعیت فعلی سازمان می گردد. در گام بعدی نیاز است که ماموریت ها، چشم انداز و اهداف عالیه سازمان در صورت نیاز مور بازبینی قرار گیرند و سگس گزینه های استراتژیک جدید خلق و مورد ارزیابی قرار گیرند. پس از بررسی همه گزینه های استراتژیک بهترین گزینه ها جهت اجرا انتخاب می گردند و برای پیاده سازی آن ها برنامه ها ، بودجه ها و رویه ها تدوین می گردد. ارزیابی و کنترل نیز به عنوان گام نهایی در این مدل در نظر گرفته شده اند
معادله ۳‑۳۳
Vomel در [۲۱] چارچوبی را برای ساخت استراتژی های تصمیم برای انتخاب سوال بعدی در زمان مدل سازی سیستم آزمون انطباقی کامپیوتری با بهره گرفتن از BBN فراهم کرد. بعد از فراگرفتن BBN از حوزه مورد علاقه، جستجویی برای بهترین استراتژی تصمیم انجام می شود. Vomlel راهکارهای گوناگون را برای ساخت استراتژی های مورد نظر مقایسه کرد و تابع آروینی پذیرفتنیای را که میشد در ساخت یک آزمون انطباقی استفاده شود، پیشنهاد کرد.
نقایص BBN
اگرچه BBN راهکاری مناسب را برای اداره عدم قطعیت تامین می کند، هنوز هم محدودیتهایی در این راهکار وجود دارند. بعضی از آنها در ادامه آورده شده اند [۸۵].
به اندازه معناداری از داده نیاز دارد تا درست کار کند.
کارامدی آن تا حد زیادی متکی به فرضهای گوناگونی است که برطبق آنها مدلهای مورد نظر ایجاد می شوند.
طراح را ملزم به داشتن دانش خوبی از هر دوی خواص داده و قابلیت مدل ( قبل از اینکه بشود مدلها را بطور موفقی اعمال کرد) می کند.
مدلهای BBN بعضی وقتها نامناسب و ناتوان در مطابق شدن با داده تشخیص داده میشوند. بعلاوه، شکل گیری مدلهای گرافیکی نیاز دارند تا از بازههای پیچیده ای بگذرند.
استفاده از شبکه های بیزین در آزمون انطباقی کامپیوتری
به منظور استفاده از شبکه های بیزین به عنوان پایهای برای انجام آزمونهای انطباقی، در مدل ساختاری،گره ها و روابط باید تعریف شوند. گره ها که در این رویکرد در نظر گرفته شده اند، که شامل دو گره آشکار[۳۷]و گره دانش[۳۸]میباشد[۲۲]. گره های آشکار، که توسط P آن را نشان می شود. در آزمون انطباقی، گره آشکار سوالهای آزمون است که می تواند پاسخ آن درست یا نادرست باشد. گرههای دانش، که در سه سطح مختلف گرانولیته شامل مفاهیم[۳۹] ©، مباحث [۴۰](T)، و موضوع[۴۱] (A) تعریف می شود. سطوح مختلف گرانولیته فرصت به دست آوردن اطلاعات دقیق در مورد سطح آزموندهنده از دانش، که به عنوان سیستم های آموزش خودکار مورد نیاز است، خواهد داد. این ساختار برنامه درسی را قادر به دانستن دقیق بخش هایی از حوزه تسلط یا تسلط نداشتن توسط آزموندهنده خواهد کرد.
روابط بین گرهها
روابط بین گرهها شامل دو رابطه یکی روابط میان مفاهیم و مورد آزمون و دیگری روابط تجمع است. در روابط میان مفاهیم و مورد آزمون، تسلط یا تسلط نداشتن بر یک مفهوم تاثیر سببی در درستی پاسخ دادن مربوط به آزمون مورد بررسی داده خواهد شد. در روابط تجمع، روابط تجمیع بین یک گره دانش و گره دانش در سطح قبلی در سلسله مراتب گرانولیته ایجاد شده است. در شکل ۳‑۱۳ شبکه بیزین تعریف شده، نشان داده شده است. شکل ۳‑۱۳ شبکه های بیزین دو بخش را نشان میدهد، که در گره مفهوم با هم تداخل دارند. بخشی شامل گره مفهوم و سوال آزمون، که برای انجام فرایند تشخیص استفاده می شود. هدف از این مرحله پی بردن به پاسخ آزموندهنده به مجموعه ای از مفاهیم تسلطهای آزموندهنده است.
شکل ۳‑۱۳: شبکه بیزین برای آزمون انطباقی.
بخشی شامل گرههای دانش، برای به دست آوردن برآورد چگونگی احتمال دانستن آزموندهنده از هر یک از مفاهیم (به دست آمده در مرحله قبل) در هر مبحث و موضوع ، استفاده می شود. پس از این که مدل ساختاری تعریف شد، پارامترهای مورد نیاز باید مشخص شود. به خوبی شناخته شده است که مشخصات پارامتر یکی از سختترین مشکلات در هنگام استفاده از شبکه های بیزین است. در ادامه، پارامترهای مورد نیاز بر شمرده میشوند و روش ساده کردن مشخصات آنها پیشنهاد داده خواهد شد.
احتمال استقرایی دانستن هر یک از مفاهیم
در صورتی که برخی از اطلاعات در مورد آزموندهنده خاصی که آزمون میدهد وجود دارد، این اطلاعات را می توان برای تعیین احتمال استقرایی تسلط بر مفاهیم مورد استفاده قرار داد. در غیر این صورت، توزیع یکنواخت می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
احتمال شرطی هر گره دانش با توجه به والدین خود
برای مشخص کردن این احتمال، رویکردی که اساساً شامل محاسبه احتمالات شرطی مورد نیاز از مجموعه ای از وزنها که اندازه گیری اهمیت هر گره دانش در گره تجمیع دانش شده، پیشنهاد می شود. یعنی، برای هر مبحث Tj، {۱,…,nj Cij, i=} تعریف می شود، که مجموعه ای از مفاهیم مرتبط، و wij نشان دهنده اهمیت مفهوم Ci در مبحث TJ، i=1,…,nj. سپس، برای هر { i=1,…,nj}S ⊆ توزیع احتمال شرطی لازم در معادله ۳‑۳۴ نشان داده شده است.
معادله ۳‑۳۴: توزیع احتمال شرطی برای هر مبحث Tj
برای هر موضوع Aj، {۱,…,s Tj, i=} مجموعه ای از موضوعات مرتبط، و aj نشاندهنده اهمیت موضوع Ti در موضوع A. سپس، برای هر { i=1,…,s}S ⊆ توزیع احتمال شرطی در معادله ۳‑۳۵ نشان داده است.
معادله ۳‑۳۵: توزیع احتمال شرطی برای هر موضوع Aj
به منظور نشان دادن این رویکرد یک مثال ساده ارائه داده شده است. فرض کنید که دامنه موضوع دارای سه مبحث مختلف T1، T2 و T3میباشد. هر یک از این متغیرها یک گره باینری در شبکه های بیزین است که در شکل ۳‑۱۴ نشان داده شده است.
شکل ۳‑۱۴: شبکه بیزین برای موضوع و مباحث آن.
وزن های مباحث a1=20 ، a2=30 و a3=50 قرار داده می شود. پس از آن، احتمال شرطی P (A|T1,T2,T3) با بهره گرفتن از عبارات فوق محاسبه می شود، به عنوان مثال:
رفتار مکانیسم استنتاج بیزین در این مورد به شرح زیر است:
اگر تمام مباحث نمونهها، «مسلط» باشد، است. این به این معنی است که دانش آموز ۱۰۰% از موضوع A می داند.
اگر، برای مثال، گره T1 و T2 نمونههای برای «مسلط» و T3 گره «تسلط ندارد» باشند، است، به این معنی است که تسلط دانش آموز از این موضوع ۵۰% است.
با بهره گرفتن از یک تابع که مفاهیم در یک راه هموار احتمال پاسخ درست و زمانی که هیچ یک از مفاهیم مرتبط مسلط نیست، (که البته آن ۱/n است که n تعداد پاسخهای درست ممکن است) با احتمال دادن پاسخ صحیح به سوال وقتی که آزموندهنده به همه مفاهیم مرتبط مسلط است، حدس زده شود. (۱-s، که در آن s نشاندهنده احتمال لغزش ناخواسته است و به طور معمول یک عدد کوچک میباشد).
شبکه های عصبی
مقدمه
یک شبکه عصبی مصنوعی (ANN) یا همانطور که عموماً گفته می شود شبکه عصبی (NN) یک الگوی پردازش اطلاعات است که توسط شیوهای که سیستمهای عصبی بیولوژیکی، همچون مغزهای انسانها، اطلاعات را پردازش می کنند، الهام گرفته است. شبکه عصبی متشکل از تعداد زیادی از عناصر بین المتصل است که به آنها نرون میگوید که آنها متحدانه برای حل مشکلات خاصی کار می کنند. تشابهات بسیاری بین کار یک مغز و ANN یافت می شود. انسان با آموزش و مثال یاد میگیرد. بهمین نحو، یک ANN نیز برای کاربردی خاص همچون شناخت الگو یا ردهبندی داده، از طریق یک فرایند یادگیری، پیکربندی می شود. هرچه قدر مثال ها بیشتر باشند، همانقدر هم ANN بهتر آموزش یا آموزش داده می شود. نمی توان آن را برنامه ریزی کرد تا کار مخصوصی را انجام دهد. بعلاوه، یادگیری در مغز دربرگیرنده سازگاری با اتصالات سیناپسیای میباشد که بین نورونهای موجود در مغز قرار دارند [۲۳, ۲۴]. این برای یک ANN و همچنین برای جاهایی که وزنها، که مقدارهای عددی همبسته با نرونها هستند، به عنوان فواید آموزش تنظیم میشوند. از این رو، ANN ابزاری کارآمد است که پردازش مغز را تقلید کرده و برای ردهبندی، تقریب تابع، رگرسیون، و تخمین و غیره، استفاده می شود. ثابت شده که در مقایسه با دیگر ردهبندها، دارای عملکرد بهتری از لحاظ خصوصیات بسیار میباشد.
PG: پتانسیل رشد
LP: سیاستهای نقدینگی
BSIZE: اندازه هیات مدیره
MVA: ارزش افزوده بازار
BIND: استقلال هیات مدیره
AQ: کیفیت حسابرسی
BFS: تخصص حسابرس در صنعت
TENA: دوره تصدی حسابرس
متغیرهایی که در این پژوهش مورد استفاده قرار می گیرند عبارت است از:
۱ – ۸ – ۳- متغیرهای مستقل
-
- ساختار هیات مدیره[۱۳۴](BS)
در این پژوهش ساختار هیات مدیره با متغیرهای زیر اندازه گیری شده است:
۱٫۱ اندازه هیات مدیره[۱۳۵](BSIZE)
در این پژوهش معیار اندازه گیری تعداد اعضای هیأت مدیره، لگاریتم طبیعی تعداد اعضای هیأت مدیره شرکت می باشد(زینال عابدین و همکاران[۱۳۶]، ۲۰۰۹).
۱٫۲ استقلال هیأت مدیره[۱۳۷](BIND)
این متغیر از طریق تقسیم اعضای غیرموظف هیأت مدیره بر کل اعضای هیأت مدیره بدست می آید(زینال عابدین و همکاران، ۲۰۰۹).
-
- کیفیت حسابرسی[۱۳۸](AQ)
در این پژوهش کیفیت حسابرسی با متغیرهای زیر اندازه گیری شده است:
۲٫۱ تخصص حسابرس در صنعت[۱۳۹](BFS)
در این پژوهش از سهم بازار به عنوان شاخصی برای اندازه گیری تخصص صنعت حسابرس به صورت زیر بهره گرفته می شود:
۲٫۲ دوره تصدی حسابرس[۱۴۰](TENA)
در این پژوهش دوره تصدی حسابرس با بهره گرفتن از مدل داس و پاندیت[۱۴۱](۲۰۱۰)، که بیانگر لگاریتم طبیعی تعداد سنوات حسابرسی توسط یک موسسه حسابرسی معین است، اندازه گیری می گردد.
لازم به ذکر است که به منظور دقت محاسبات، دوره تصدی حسابرس از سال ۱۳۸۴ در نظر گرفته شده است.
۲ – ۸ – ۳- متغیرهای وابسته
-
- سیاستهای نقدینگی[۱۴۲](LP)
در این پژوهش سیاستهای نقدینگی از طریق رابطه زیر محاسبه می شود:
-
- ارزش افزوده بازار[۱۴۳](MVA)
در این پژوهش ارزش افزوده بازار از طریق رابطه زیر بدست می آید:
ارزش دفتری سهام - ارزش بازار سهام = ارزش افزوده بازار(MVA)
ارزش بازار سهام از طریق حاصل ضرب قیمت سهام در پایان دوره با تعداد سهام بدست می آید.
۳ – ۸ – ۳- متغیرهای کنترل
-
- ساختار سرمایه[۱۴۴](CS)
معیار اندازه گیری ساختار سرمایه در این پژوهش، اهرم مالی[۱۴۵](LEV) می باشد که از طریق زیر بدست می آید:
-
- ریسک سیستماتیک[۱۴۶](SR)
۲-۷٫اجزاء سرمایه اجتماعی
بر اساس مطالعات و بررسیها، سرمایه اجتماعی به عنوان یک مفهوم انتزاعی از ابعاد و شاخص های مختلفی تشکیل گردیده است. برخی معتقدند که برای سرمایه اجتماعی میتوان سه بُعد ساختاری، شناختی و بعد ارتباطی در نظر گرفت:
۱-بُعد ساختاری
شامل پیوندهای موجود در شبکه (وسعت و شدت ارتباطات موجود در شبکه)، شکل و ترکیب شبکه (سلسلهمراتب شبکه، میزان ارتباطپذیری و تراکم شبکه)، تناسب سازمانی (تا چه اندازه شبکه ایجاد شده برای یک هدف خاص ممکن است برای اهداف دیگر استفاده شود).
۲-بُعد شناختی
شامل زبان و علائم مشترک، روایتهای مشترک.
۳) بُعد ارتباطی
شامل اعتماد، هنجارها، تعهدات و روابط متقابل و تعیین هویت مشترک (مردانپور، ۱۳۸۸). دیوید هالپرن[۲۶] (۲۰۰۵) نیز سرمایه اجتماعی را ترکیبیافته از سه جزء میداند:
الف) شبکه ها ب) هنجارها، ارزشها و انتظارات ج) ضمانتهای اجرائی (قاسمی و همکاران، ۱۳۸۵). همچنین این مفهوم از نظر کلمن شامل اجزاء زیر میباشد:
۱) تعهدات و انتظارات
اگر فرد (الف) کاری برای فرد (ب) انجام دهد با اعتماد به اینکه فرد (ب) در آینده آن را جبران می کند، این امر انتظاری را در فرد (الف) و تعهدی را از جانب (ب) برای حفظ اعتماد ایجاد می کند.
۲) ظرفیت بالقوه اطلاعات
اطلاعات در فراهم آوردن شالودهای برای کنش مهم است. یکی از وسایلی که از طریق آن، اطلاعات ممکن است کسب شود استفاده از روابط اجتماعی است که برای مقاصد دیگر حفظ می شود.
۳) هنجارها و ضمانتهای اجرایی
هنجارهای مؤثر شکل نیرومند، اما گاه شکننده ،سرمایه اجتماعی را تشکیل میدهد.
۴) روابط اقتدار
اگر کنشگر (الف) حقوق کنترل کنشهای معینی را به کنشگر (ب) انتقال داده باشد، در آن صورت کنشگر (ب) سرمایه اجتماعی به صورت آن حقوق کنترل در اختیار خواهد داشت. اگر عدهای کنشگر حقوق کنترل مشابهی را به (ب) انتقال داده باشند، آنگاه (ب) مقدار زیادی سرمایه اجتماعی در اختیار دارد، که می تواند بر فعالیتهای معینی متمرکز کند. این امر قدرت زیادی به (ب) میدهد.
۵) سازمان اجتماعی انطباقپذیر
سازمانی که برای هدفی بنا نهاده شده، قابل انطباق برای مقاصد دیگر است و سرمایه اجتماعی مهمی را برای افرادی که منابع سازمانی را در دسترس دارند تشکیل می دهند.
۶) سازمان تعمدی
شکلهایی از سرمایه اجتماعی که نتیجه مستقیم سرمایه گذاری توسط کنشگرانی است که هدفشان دریافت سود از سرمایه گذاریشان است. مانند سازمان سوداگری (کلمن، ۱۳۷۷). با توجه به آنچه در مورد اجزای سرمایه اجتماعی گفته شد میتوان به طور خلاصه بیان نمود که «اعتماد»، «مشارکت»، «شبکه های اجتماعی» سه جزء اصلی و مهم سرمایه اجتماعی را تشکیل می دهند.
۲-۸٫دیدگاه های نظری داخلی سرمایه اجتماعی
ورمرزیار(۱۳۸۷) به بررسی وضعیت سرمایه اجتماعی خانواده در بین دانش آموزان سال سوم شهر سنندج پرداخته است. در این مطالعه از رهیافت نظری کلمن استفاده شده است و از روش پیمایش برای جمعآوری داده ها استفاده شده است. یافتههای تجربی تحقیق نشان میدهد که میزان میانگین سرمایه اجتماعی خانواده دانش آموزان در سطح متوسطی بوده و رابطه معنیداری بین پایگاه اقتصادی-اجتماعی دانش آموزان و سرمایه اجتماعی خانواده آنها مشاهده نگردیده است. این نتیجه مؤید دیدگاه نظری کلمن است که پایگاه اقتصادی-اجتماعی نمیتواند عامل تعیین کننده ای در کیفیت روابط و شبکه های درون خانواده، به عنوان یکی از شاخص های اصلی سرمایه اجتماعی باشد(ورمزیار،۱۳۸۷).
قنادان و اندیشمند (۱۳۸۸) در مطالعه ای به بررسی نقش دانشگاه در ایجاد سرمایه اجتماعی به منظور ارائه الگوی پیشنهادی برای ارتقای نظام آموزش عالی کشور پرداختهاند. مطالعه مذکور با روش توصیفی پیمایشی و از طریق نمونه گیری تصادفی طبقهای انجام شده است. تجزیه و تحلیل داده ها در دو سطح توصیفی و استنباطی (تحلیل عاملی و ضریب همبستگی) صورت گرفته است. پس از انجام تحلیل عاملی، ۷ مؤلفه اصلی و ۵۴ زیر مؤلفه شناسایی شده و با هویت سازمانی، توانمندسازی، همکاری و نفع عمومی، تسهیم دانش و خلق سرمایه فکری، اعتماد و همبستگی مدیریت مشارکتی و آگاهی نامگذاری شده است. نتایج نشان داده که مؤلفه اصلی اعتماد و همبستگی از بالاترین میانگین و مؤلفه مدیریت مشارکتی از کمترین میزان میانگین برخوردار است. بیشترین سرمایه اجتماعی مربوط به استادان و کمترین میزان سرمایه اجتماعی مربوط به مربیان بوده است. شهرستان زرند و کرمان به ترتیب بالاترین و پایینترین میزان سرمایه اجتماعی را داشته اند (قنادان، ۱۳۸۸).
شارع پور و دیگران (۱۳۸۸) به بررسی رابطه سرمایه اجتماعی با مدارا در بین دانشجویان دانشکده های علوم اجتماعی دانشگاه های تهران و علامهطباطبایی پرداختهاند. این مطالعه ، با بهره گرفتن از نظریه سرمایه اجتماعی پاتنام، به دنبال بررسی رابطه سرمایه اجتماعی و مؤلفه های آن با مدارا میباشد. روش تحقیق پیمایشی بوده و تعداد ۲۲۰ نفر از دانشجویان دانشکده های علوم اجتماعی دانشگاه تهران و علامهطباطبایی به عنوان نمونه انتخاب شده اند. نتایج نشان می دهد، از میان متغیرهای سرمایه اجتماعی، اعتماد نهادی با تمامی ابعاد مدارا رابطه معکوس و معناداری داشته است. رابطه مستقیم و معناداری بین مشارکت در شبکه های غیررسمی سیاسی و شبکه های رسمی با ابعاد مدارا مشاهده شده است. در این مطالعه برای سنجش سرمایه اجتماعی از دیدگاه پاتنام استفاده شده است . منظور پاتنام از سرمایه اجتماعی، وجوه گوناگون سازمان اجتماعی نظیر اعتماد، هنجارها و شبکههاست. با توج به دیدگاه پاتنام، سرمایه اجتماعی به دو بعد شناختی و ساختاری تقسیم بندی شده است. بُعد شناختی شامل؛ اعتماد،همیاری، احساس سودمندی و آگاهی است. بُعد ساختاری شامل؛ شبکه های رسمی و شبکه های غیررسمی است (شارعپور، ۱۳۸۸).عباس زاده و مقتدایی (۱۳۸۸)به بررسی جامعه شناختی تأثیر سرمایه اجتماعی بر دانش آفرینی پرداخته اند. این مطالعه با هدف تععین میزان دانش آفرینی در دانشگاه اصفهان ، در نظر دارد از منظر جامعه شناختی ، تإثیر سرمایه اجتماعی بر دانش آفرینی را تحلیل نماید. روش تحقیق ، پیمایشی بوده و جامعه آماری پژوهش دربرگیرنده اعضای هیأت علمی دانشگاه اصفهان به تعداد ۴۷۶ نفر می باشد که از این تعداد ۱۴۲ نفر بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران و به شیوه تصادفی انتخاب شده اند . نتایج این تحقیق حاکی از آن است که بین دانش آفرینی و سرمایه اجتماعی رابطه معنی داری وجود دارد . این امر نشان می دهد که اگر بر سرمایه اجتماعی استادان افزوده شود، در این صورت سطح دانش آفرینی نیز ارتقاء خواهد یافت.
در این مطالعه برای سنجش سرمایه اجتماعی، شاخص های برخورداری اساتید از شبکه اجتماعی، مشارکت علمی اساتید و اعتماد اجتماعی آورده شده است. نتایج نشان می دهد که برخورداری اساتید از شبکه اجتماعی در حد مطلوبی نبوده است . مشارکت علمی در بین اساتید در حد نسبتاً ضعیفی بوده است. میزان اعتماد بین شخصی در بین اساتید در حد قابل قبولی ارزیابی شده است. با توجه به جمع بندی شاخص های سرمایه اجتماعی اساتید، میزان سرمایه اجتماعی اساتید پایینتر از حد متوسط بوده است(عباسزاده،۱۳۸۸).
اقبالی(۱۳۸۸) به بررسی میزان سرمایه اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین جوانان شهر ایوان غرب پرداخته است. در این پژوهش، نظریه «افه و فوش[۲۷]» بهعنوان نظریه غالب جهت بررسی سرمایه اجتماعی استفاده شده است و از نظریات کریشاوآفف، بوردیو، فوکویاما و پاتنام در تکمیل آن استفاده شده است. نتایج بدست آمده نشان میدهد که میزان سرمایه اجتماعی در بین جوانان شهر ایوان در سطح پایینی است. ۳۶ درصد آنان دارای سطح پایینی از سرمایه اجتماعی، ۹/۴۲ درصد دارای سطح متوسط سرمایه اجتماعی و تنها ۲۱ درصد پاسخگویان از میزان بالایی از سرمایه اجتماعی بهره مند بودند. از عوامل مؤثر بر سرمایه اجتماعی می توان به میزان دینداری، اشتغال، میزان تحصیلات، رسانه پایگاه اقتصادی –اجتماعی خانواده، جنسیت، وضعیت تأهل و مدت زمان اقامت در شهر نام برد. رابطه و تأثیر عوامل مذکور در سطح تحلیل دومتغیره بررسی شده است( اقبالی، ۱۳۸۸).سالارزاده و محبوبی(۱۳۸۸) به مقایسه سرمایه اجتماعی و پایگاه اقتصادی اجتماعی در موفقیت تحصیلی دانش آموزان پیش دانشگاهی شهر ارومیه پرداختهاند. این تحقیق با هدف بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی بر روی موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره پیشدانشگاهی شهر ارومیه طراحی و اجرا شده است. فرضیه اصلی در این تحقیق، احتمال وجود رابطه بین سرمایه اجتماعی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان است. برای بررسی این فرضیه از روش پیمایشی و از طریق مصاحبه در چارچوب پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است.نتایج تحقیق نشان داده که بین سرمایه اجتماعی و موفقیت تحصیلی دانش آموزان دوره پیشدانشگاهی شهر ارومیه، همبستگی مثبت و بسیار ضعیفی وجود دارد. نتایج قابل تعمیم به جامعه آماری نبوده و فرضیه اصلی رد می شود. بر اساس یافتههای تحقیق، تأثیر پایگاه اقتصادی اجتماعی خانوادههای دانش آموزان بر موفقیت تحصیلی آنان به اثبات رسید و معنیدار بوده است. بین سطح ارتباطات اجتماعی و نیز بین میزان اعتماد دانش آموزان و موفقیت تحصیلی آنان رابطه وجود دارد(سالارزاده، ۱۳۸۸).
۲-۹٫دیدگاه های نظری خارجی سرمایه اجتماعی
۲-۹-۱٫نظریه جیمز کلمن
کلمن اولین محققی بود که به بررسی تجربی مفهوم سرمایه اجتماعی پرداخت. کلمن به کارکرد سرمایه اجتماعی توجه دارد. به نظر او، سرمایه اجتماعی بخشی از ساختار اجتماعی است که به کنش گر اجازه می دهد تا با بهره گرفتن از آن به منابع خود دست یابد . این بعد از ساختار اجتماعی شامل تکالیف و انتظارات، مجاری اطلاعرسانی، هنجارها و ضمانت اجرایی است که انواع خاصی از رفتار را تشویق کرده یا منع میشوند (کلمن، ۱۳۷۷ : ۴۷۶).
به اعتقاد کلمن، سرمایه اجتماعی می تواند به سه شکل ظاهر شود:
اول، تکالیف و انتظاراتی که بستگی به میزان قابلیت اعتماد به محیط اجتماعی دارد.
دوم، ظرفیت اطلاعات برای انتقال و حرکت در ساختار اجتماعی که بتوان پایهای برای کنش فراهم نمود.
سوم، هنجارهایی که توأم با ضمانت اجرایی موثر باشند(شارع پور , ۱۳۸۱).
کلمن برخی ازروابط اجتماعی راکه می تواند منابع سرمایهای سودمند ایجاد کند به شرح ذیل نام می برد.
۱-تعهدات وانتظارات
اگر Aبرای Bکاری انجام دهد با اعتماد به اینکه Bدر آینده آن را جبران خواهد کرد این امر انتظاری را در A وتعهدی را ازجانب B برای حفظ اعتماد ایجاد می کند. این تعهد را می توان مانند ( برگه ای اعتباری) تصور کرد که دردستA است باید عملکردی از طرف Bبازخرید شود. اگرA تعداد زیادی از این برگه های اعتباری ازتعدادی افرادکه باآنها رابطه دارد در دست داشته باشد در آن صورت همانند ی باسرمایه مالی مستقیم است. این مجموعه برگه ها اعتباری بزرگ را تشکیل می دهند که A می تواند درصورت لزوم از آن استفاده کند، مگر اینکه اعتمادکردن غیرعاقلانه باشد و برگه ها بیانگر وام های اعتباری باشند که بازپرداخت نخواهد شد.
پس دو عامل برای این شکل از سرمایه اجتماعی حیاتی است. اول میزان درخوراعتمادبودن محیط اجتماعی که به این معناست که تعهدات بازپرداخت می شود. دوم، میزان واقعی تعهداتی است که برعهده گرفته می شود( کلمن،۴۶۷:۱۳۷۷). برای مثال دریک اجتماع کشاورزی که درآن علوفه زمین کشاورزی توسط دیگری جمع می شود و ابزارهای وسایل کشاورزی به طورگسترده قرض گرفته می شود وقرض داده می شود، سرمایه اجتماعی به هرکشاورز امکان می دهدکه کارفرد را باسرمایه فیزیکی کمتری به صورت ابزار و وسایل به انجام رساند. یک چنین ساختاراجتماعی همانند اجتماعی است که درآن سفته، برات ( یعنی قرض) دست به دست می شود و مانند پول از آن استفاده می شود بطور موثر سرمایه اجتماعی برای سطح معینی ازفعالیت تولیدی را کاهش می دهد(کلمن،۴۷۰:۱۳۷۷). اما اینکه چرا کنشگر عقلانی تعهدات را به وجودمی آورد؟ زمانی که من خدمتی برای شما انجام می دهم در زمانی است که شما نیاز دارید و هزینه زیادی برای من نیازمندم با خدمتی آن راجبران کنید که بیش از آنکه این خدمت برای من تمام شده است، به سودمن خواهدبود. البته این مبادله عمدتا به غیراز پول راشامل می شود و کلیه خدمات را که طبیعتاً برای دریافت کننده بیش ازکمک دهنده ارزش دارد را شامل می شود (کلمن، ۴۷۳:۱۳۷۷).
۲-ظرفیت بالقوه اطلاعات
ظرفیت بالقوه اطلاعات جزء ذاتی وجدایی ناپذیری ازروابط اجتماعی است. اطلاعات برای فراهم ساختن شالوده ای برای کنش مهم است اما به دست آوردن آن پرهزینه است. یکی ازوسایلی که ازطریق آن، اطلاعات ممکن است کسب شود استفاده ازروابط اجتماعی است. فردی که عمیقاً به رویدادهای جاری علاقه مند نیست ولیکن میخواهد که ازتحولات مهم اطلاع داشته باشد چناچه بتواند اطلاعاتی راکه نیاز دارد از دوستی که به این گونه مسائل توجه نشان دهد دریافت کند، وی می تواند در وقت لازم برای خواندن روزنامه صرفه جویی کند(کلمن،۴۷:۱۳۷۷).
۳-هنجارهاو ضمانت نامه های اجرایی موثر
هنجارهای موثردرقالب وشکل دستوری به شکل نیرومندی باعث ظهور سرمایه اجتماعی درجمع می شوند وفرد تحت تاثیرقدرت این هنجارها باید منافع شخصی را رهاکند وبه سود جمع عمل کند. البته کلمن معتقداست که هنجارها می توانند بروز ابتکاروخلاقیت را نیزمانع گردند.آنجا که اشاره می کند هنجارهای موثر در یک حوزه می توانند نوآوری در یک حوزه را کاهش دهند، میتوانند نه تنها کنشهای انحرافی را که به دیگران آسیب می رساند بلکه همچنان کنش های انحرافی را که می تواند سودمند باشد، محدود کند (کلمن، ۴۷۵:۱۳۷۷).
۴- ایدئولوژی
عامل دیگرکه برایجاد و نابودی سرمایه اجتماعی تاثیر می گذارد ایدئولوژی است. ایدئولوژی می تواند با تحمیل این خواست به فرد که به سود کسی یا چیزی غیر از خود عمل کند، سرمایه اجتماعی به وجودآورد.
این امر در اثراتی که ایدئولوژی مذهبی در واردکردن افراد، به توجه به منافع دیگران دارد آشکاراست. به زعم کلمن، ایدئولوژی می توانداثرمنفی برایجاد سرمایه اجتماعی داشته باشد. ایدئولوژی خودبسندگی، مانندآنچه طرفداراناپیکوردریونان باستان به آن اعتقادداشتند و یا یک ایدئولوژی که بر روابط جداگانه ومستقل هرفرد باخداوند تاکید می کند که عمدتاًاساس آیین پروتستان راتشکیل می دهد، میتواندازایجاد سرمایه اجتماعی جلوگیری نماید(کلمن،۴۹۱:۱۳۷۷).
۵-روابط اقتدار
اگرکنشگرA، حقوق کنترل کنش های معینی رابه کنشگردیگری ،B، انتقال داده باشد، درآن صورت B سرمایه ای اجتماعی به صورت آن حقوق کنترل دراختیاردارد. اگر عده ای کنشگر، حقوق کنترل مشابهی رابه Bانتقال داده باشند، آنگاه B مقدارزیادی سرمایه اجتماعی دراختیارداردکه می تواندبرفعالیت های معینی متمرکزکند و این قدرت زیادی به B می دهد.
۶-اشکال سازمانی سرمایه اجتماعی
به اعتقاد کلمن تشکل افراد در سازمان های داوطلبانه ومحصولات فرعی این گونه سازمان ها، نوعی سرمایه اجتماعی است که منافع آن شامل حال همه شرکت کنندگان وهم مشمول حال سایرافرادجامعه می گردد. از دیدکلمن سازمان های داوطلبانه به موازات فعالیت برای هدف اصلی خود، دو نوع محصول فرعی به عنوان سرمایه اجتماعی بوجودمی آورند.
همانطور که در قسمت مرور ادبیات اشاره شد، روشهای حل مسائل چند هدفه به سه دسته کلی روشهای پیشین، پسین و تعاملی تقسیم میشوند. روش اپسیلون-محدودیت ارتقاء یافته، بهبود یافته روش کلاسیک اپسیلون-محدودیت است و جزء روشهای پیشین طبقه بندی می شود. در این روش ابتدا مسئله بصورت تک هدفه و به ازای تک تک توابع بهینه میگردد و حد بالا و پائین آنها مشخص میگردد. این کار با بهره گرفتن از جدول عایدات[۲۳۳] صورت میپذیرد. سپس یکی از توابع چندگانه به عنوان تابع اصلی مسئله در نظر گرفته می شود و مابقی توابع به عنوان محدودیت وارد مدل میگردد. پس از آن با تغییر کوچک سمت راست محدودیتهای مربوط به توابع در بازه ای بین بهترین و بدترین مقدار ممکن آن ها که به ترتیب جواب ایده آل[۲۳۴] و جواب ضعیف[۲۳۵] نامیده میشوند، تمامی جوابهای پارتویی تولید میگردد. لازم به ذکر است در تهیه جدول عایدات در روش کلاسیک اپسیلون-محدودیت نقاط ضعفی وجود داشت که در روش اپسیلون-محدودیت ارتقاء یافته با کمک تکنیک لکزیکوگرافی[۲۳۶] رفع شده است. همچنین در روش جدید اپسیلون-محدودیت در صورت مدل، ملاحظاتی منظور میگردد تا جوابهای پارتویی بدست آمده واقعاً غیرچیره[۲۳۷] باشند.
قدمهای الگوریتم پیشنهادی به قرار زیر است:
قدم صفر: یک جدول عایدات مطابق جدول ۴-۱۶ برای توابع هدف کمینه سازی تشکیل دهید. جدول عایدات با حل مسئله تک هدفه به ازای تک تک اهداف مسئله و حذف مابقی اهداف بدست می آید. با بهره گرفتن از جدول عایدات، بازه ای که هر تابع هدف بین بهترین و بدترین مقدار ممکن خود می تواند اختیار کند را بازه آن تابع مینامیم و به صورت نمایش میدهیم که و به ترتیب بهترین و بدترین مقدار ممکن تابع kام میباشد.
جدول ۴‑۱۶- لیست عایدات مربوط به روش اپسیلون-محدودیت | ||||
The optimal solution for kth single-objective model (k=2, …, K) | ||||