سومین نکته نیز مربوط به ماده ۵۶۰ میباشد که برخی از مؤلّفین کتب حقوق کیفری اظهار داشتهاند «جرم مزبور از نظر حصول نتیجه، جرم مقیّد است»[۲۴۰]در عین حال یکی دیگر از حقوقدانان در این زمینه گفته است ضرورت ندارد که خرابی و خسارت مقصود توسط مرتکب، حاصل شود بلکه همین که عملیات صورت گرفته توسط وی اسباب تزلزل و موجبات سست شدن بنیان آنها را ولو اینکه در آتی فراهم سازد از این حیث برای وقوع جرم مذکور کفایت می کند.[۲۴۱]
چهارمین نکته راجع به ماده اخیر عنایت بدین نکته است که ظاهراً استعمال واژه«این ماده» در قسمت صدر ماده مذکور که موجب تضییق قلمرو و شمول حکم آن میشود وجه منطقی ندارد و ناشی از تسامح و عدم دقّت مقنّن است و مناسب آن بود که از واژه « این فصل» استفاده میکرد.[۲۴۲]
پنجمین نکته: کلمه هر کسی در ماده ۵۵۸ اعم است از اشخاص حقیقی یا حقوقی خصوصاً با توجّه به ماده ۵۶۸٫[۲۴۳]
ششمین نکته آن است که مصادیق ذکر شده در این ماده به صیغه جمع به کار رفته ولی صیغه جمع افاده نوع میکند و لازم نیست که اموال متعددی تخریب شوند تا جرم تحقّق یابد.[۲۴۴]
هفتمین نکته آن است که قانون گذار نباید هیچ یک از مواد دوازده گانه این فصل را در ماده ۷۲۷ به عنوان جرایم با ماهیّت خصوصی مورد اشاره قرار میداد آنچه که از دامنه این اشکال میکاهد وجود ماده ۵۶۷ است که به موجب آن «درکلیه جرایم مذکور در این فصل سازمان میراث فرهنگی یا سایر دوایر دولتی، برحسب مورد شاکی یا مدعی خصوصی محسوب میشوند».بنابراین میتوان گفت که علیرغم وجود ماده ۷۲۷، این سازمانها و دوایر دولتی، حسب وظیفه رسمی خود موظف به پیگیری موضوع بوده و حق گذشت، یا استرداد دعوی را ندارند.[۲۴۵]
در حقوق انگلستان نیز مطابق بخش۷ «قانون طراحی ساختمانهای ثبت شده و مناطق مورد حفاظت»[۲۴۶]مصوب سال ۱۹۹۰، مداخله در ساختمانهای ثبت شده اعم از تخریب، تغییر یا توسعه دادن آنها موجب حبس تا یک سال شناخته شده است. قانون دیگری که در سال ۱۹۷۹ به تصویب رسیده است[۲۴۷] در بخش(۱) ۲۸، ایراد خسارت به بناهای قدیمی با علم به مورد حفاظت قرار داشتن آنها را موجب حبس تا دو سال دانسته است.[۲۴۸]
اتلاف اسناد دولتی: به موجب ماده ۶۸۱ قانون مجازات اسلامی،« هرکسی عالماً دفاتر و قباله ها و سایر اسناد دولت را بسوزاند یا به هر نحو دیگری تلف کند به حبس از دو تا ۱۰ سال محکوم خواهد شد».
در این ماده برخلاف ماده ۶۸۲، که به اسناد یا اوراق تجارتی و غیر تجارتی غیر دولتی اشاره دارد این شرط که اتلاف سند موجب ضرر غیر باشد ذکر نشده و به عبارت دیگر ورود ضرر در تلف کردن اسناد دولتی مفروض انگاشته شده است .به نظر می رسد که منظور از اسناد و یا دفاتر دولتی اسناد یا دفاتر متعلّق به دولت باشد و نه اسناد یا دفاتر صادر شده از سوی دولت و یا اسناد رسمی. در ضمن صرف پاره و دونیمه کردن یک سند را همیشه نمیتوان به منزله تلف کردن آن دانست بلکه باید «از بین بردن» بر آن صدق کند چنان که دیوان عالی کشور در یکی از آرای خود اشعار داشته است،«ماده ۲۵۹ قانون کیفر عمومی ناظر برموارد ..اتلاف اسناد دولتی است بنابراین اگر حکم دادگاهی را متّهم در مورد ابلاغ به او طوری پاره کند که صدق از بین رفتن آن را ننماید، و عین آن در پرونده کار بایگانی باشد، عمل شامل مورد نخواهد بود.[۲۴۹]
جرم نهب و غارت: در ماده ۶۸۳ قانون مجازات اسلامی مقرّر شده« هر نوع نهب و غارت و اتلاف اموال و اجناس و امتعه یا محصولات که از طرف جماعتی بیش از سه نفر به نحو قهر و غلبه باشد واقع شود چنانچه محارب شناخته نشوند به حبس از دوتا پنج سال محکوم خواهند شد»
درمورد این ماده می توان به نکاتی اشاره کرد:
اول: مرتکبین جرم نهب و غارب باید بیش از سه نفر باشند.
دوم: یکی از حقوقدانان در کتاب خود این گونه بیان کرده است که باید بین افراد مرتکب جرم نهب و غارت باید همفکری وجود داشته باشد[۲۵۰] ولی به نظر این جانب جرم نهب و غارت حتّی در صورتی که در میان مرتکبین از قبل همفکری نیز وجود نداشته باشد قابل تحقّق است مانند مواردی که در شورشهای خیابانی گروهی از اوباش به طور اتّفاقی دست به چنین عملی میزنند.
ثالثاً :جرم نهب و غارت از جمله جرایم مقیّد است .[۲۵۱]
رابعاً: فعل مرتکب این جرم نیز با فعل مثبت مادی تحقّق میپذیرد و ترک فعل نمیتواند رکن مادی آن را تشکیل دهد.[۲۵۲]
تخریب جنگلها، درختان و مراتع: قانونگذار در ماده ۶۸۶ ق.م.ا اشعار داشته است «هرکس درختان موضوع ماده یک قانون گسترش فضای سبز را عالماً عامداً و برخلاف قانون مذکور قطع یا موجبات از بین رفتن آنها را فراهم آورد، علاوه بر جبران خسارات وارده حسب مورد به حبس تعزیری از شش ماه تا سه سال و یا جزای نقدی از سه میلیون تا هجده میلیوین ریال محکوم خواهد شد »
ذکر نکاتی درباره این ماده لازم است .
اولاً: وقتی اصل قانون و تعاریف،مقدمات، اوصاف و شرایط در لایحه قانونی حفظ و گسترش فضای سبز مصوّب ۱۳۵۹ آمده چه ضرورتی داشت که قانونگذار مجازات این قبیل جرائم را در قانون مجازات اسلامی تعیین نماید و آیا بهتر نبود که همین مجازات را در ماده ۷۶ لایحه قانونی مورد اشاره اصلاح می کرد تا قضات دادگاهها مجبور نباشند جهت استدلال به لایحه قانونی فضای سبز و جهت استناد مجازات به قانون مجازات اسلامی مراجعه نمایند.[۲۵۳]
دوماً به نظر می رسد که این جرم حتی توسط مالک درخت نیز قابل ارتکاب باشد چرا که یک جرم علیه آسایش عمومی است و نه جرمی علیه اموال و از همین رو در ماده ۷۲۷ به جرم موضوع این ماده به عنوان یک جرم با ماهیّت خصوصی و قابل گذشت اشارهای نشده است.[۲۵۴]
سوماً درخت در این ماده اعم است از این که مستقیماً قطع شده باشد یا اینکه به طریقی مثل ریختن مواد شیمیایی در پای درخت موجبات از بین رفتن آن فراهم آید.
چهارم: درخت اعم است از مثمر و غیر مثمر.[۲۵۵]
در انگلستان نیز به موجب بخش۲۱۰ «قانون طراحی شهر و روستا»[۲۵۶]مصوّب سال ۱۹۹۰ مجازاتهایی برای عدم رعایت دستورات راجع به حفظ درختان پیشبینی شده و قطع بدون مجوّز آنها جرم شناخته شده است.[۲۵۷]
خرابکاری در وسایل و تأسیسات مورد استفاده عمومی به منظور اخلال در نظم و امنیّت عمومی: ماده ۶۸۷ق.م. ا اشعار میدارد «هر کسی در وسایل و تأسیسات مورد استفاده عمومی از قبیل شبکههای آب و فاضلاب، برق، و … و دستگاههای تولید و توزیع و انتقال آنها به هزینه یا سرمایه دولت یا با سرمایه مشترک دولت و بخش غیردولتی یا توسط بخش خصوصی برای استفاده عمومی ایجاد شده و همچنین در… مرتکب تخریب یا ایجاد حریق یا از کار انداختن یا هرنوع خرابکاری دیگر شود، بدون آنکه منظور او اخلال در نظم و امنیّت عمومی باشد به حبس از سه تا ده سال محکوم خواهد شد».
در مورد این ماده به ذکر نکاتی خواهیم پرداخت:
اولاً: یکی از حقوقدانان در کتاب خود بیان داشته است که«اشیایی که در این ماده ذکر شده و ممکن است مورد تخریب و یا حریق قرار گیرند باید از نوعی باشد که در قانون نامبرده شده و در واقع موضوع جرم تخریب و تحریق احصایی است و نه تمثیلی»[۲۵۸] اما به نظر این جانب با توجه به این که در ابتدای ماده بیان شده است که«ازقبیل» موارد ذکر شده در ماده جنبه تمثیلی دارد و نه حصری.
ثانیاً: تعلّق این اموال به دولت شرط تحقّق جرم مشمول این ماده نمیباشد بلکه مهم آن است که اموال مذکور«برای استفاده عمومی ایجاد شده » باشد، اعم از اینکه متعلّق به دولت باشد یا بخش خصوصی. [۲۵۹]
ثالثاً : ایجاد و یا نصب شدن وسایل و تأسیسات شرط تحقّق جرم موضوع ماده است.[۲۶۰]
ایرادی که میتوان به ماده مذکور گرفت تفاوت بین انواع مختلف اموال ذکر شده در ماده است که برخورد یک نواخت با آنها را طی ماده واحدی غیر قابل توجیه می سازد. در حقوق انگلستان برای این نوع جرایم مجازاتهایی در قوانین مختلف پیش بینی شده است از جمله «قانون خطوط تلگرافی زیر دریایی»[۲۶۱]مصوب سال ۱۸۸۵ برای صدمه زدن به این خطوط در حالت عمد پنج سال (بخش a -2-3) و در حالت مسامحه سه ماه(بخش b 2-3) حبس تعیین کرده است .[۲۶۲] همین طور بخش۶۰ «قانون اداره پست» مصوب سال ۱۹۵۳ قرار دادن یا انداختن آتش، مواد منفجره و نظایر آنها را در مقابل یا داخل صندوقهای پست جرم و با دوزاده ماه حبس قابل مجازات دانسته است.[۲۶۳]بخش ۲۲«قانون روشنایی برق، مصوب سال ۱۸۸۳ برای کسی که خطوط انتقال برق را قطع یا به آنها صدمه وارد کند تا پنج سال حبس تعزیری تعیین کرده است.[۲۶۴]
امّا بطور کلّی در مورد مجازات تخریب در حقوق انگلستان میتوان بیان داشت که در حقوق انگلستان قانون خسارت کیفری۱۹۷۱در انگلستان و ولز کاربرد دارد و همچنین در ایرلند شمالی از طریق قانون آسیب کیفری مصوّب ۱۹۷۷ که انواع مشخصّی از آسیب های جزئی مانند شعار نوشتن روی دیوار را مشخّص کرده میتواند با هشدارهای مجازات ثابت به عنوان جایگزین تعقیب مورد بررسی قرار گیرد. جرایم غیر مشدّد شامل خسارات ارزیابی شده کمتر از ۵ هزار پوند تنها از طریق قاضی صلح یا رئیس دادگاه بخش موسوم به Magistrate قابل محاکمه هستند که حداکثر مجازات آن ۳ ماه حبس و ۲۵۰۰ پوند جزای نقدی است البته اگر ارزش اموال مورد آسیب از ۵۰۰ پوند بیشتر باشد، متهم می تواند از حکم صادره نزد هیأت منصفه شکایت کند امّا اگر با حکم مشابهی مواجه شد ممکن است حداکثر تا شش ماه حبس و ۵۰۰۰ پوند به عنوان جزای نقدی محکوم شود هنگامی که ارزش اموال مورد آسیب نامشخص باشد، دادگاه ممکن است توضیحاتی برای تعیین ارزش کالا داشته باشد و همچنین میتواند به متّهم، اختیار محاکمه جزئی را بدهد که با مجازات حدّاقلی همراه میباشد مادّه چهارم این قانون مقرّر میدارد که جرایم مندرج در بند دو و سه قابل مجازات تا حدّاکثر حبس ابد هستند و سایر جرایم نیز به حداکثر تا ۱۰ سال حبس میباشند.
در انگلستان محاکم از طریق ماده ۱۳۰ تا ۱۳۳ قانون قدرت و نفوذ محاکمه کیفری مصوّب سال۲۰۰۰ اختیار دارند که پرداخت جزای نقدی را توسط متهّم محکوم شده حکم دهند و حدّاقل آن۵۰۰۰ هزار پوند است که در دادگاه Magistrate قابل اعمال میباشد و در دادگاه سلطنتی Crown Courtاین مبلغ نامحدود است.[۲۶۵]
گفتار دوّم: مجازات تشدید یافته
سببهای تشدید مجازات کیفیات و اوصافی است که قانونگذار تعیین کرده و دادرس به محض احراز آن ها به حدّاکثر و یا بیش از حدّاکثر مجازات مقرّر در قانون برای همان جرم حکم خواهد داد. سببهای مذکور اگر اوضاع و احوالی مقارن جرم خاصّی باشد دادگاه مکلف به تشدید مجازات است ولی اگر مختص جرم خاصی نباشد، بلکه کیفیاتی عام باشد که هرگاه با هر جرمی مقارن گردد شرط تشدید مجازات آن جرم به حساب آید در این حال گاه دادرس به حکم قانونگذار ناگزیر از تشدید مجازات و گاه مختار به رد آن است.[۲۶۶]
بند اوّل: کیفیات عام تشدید مجازات
علل عمومی تشدید مجازات به عواملی گفته میشود که به جرائم معیّن اختصاص ندارد، بلکه در هر جرمی مصداق پیدا کند باعث تشدید مجازات خواهد بود. جهات عمومی تشدید مجازات در حقوق جزای ما انحصاراً در دو مورد «تعدد» و «تکرار» جرم مصداق پیدا می کند.[۲۶۷]
الف – تعدد جرم
وقتی شخصی مرتکب دو یا چند جرم پیدرپی شده باشد، بدون اینکه جرم یا جرایم قبلی منجر به صدور حکم قطعی شده باشند، یا به عبارت دیگر این جرایم بوسیله یک محکومیت قطعی از هم جدا شده باشند در این صورت مواجه با تعدّد جرم هستیم.[۲۶۸]
تعدّد به دو دسته تقسیم می شود:
اول) تعدّد اعتباری جرم: ممکن است عمل مجرمانه واحد، از نظر مواّد قوانین جزائی دارای عناوین مختلف باشد در این صورت میگوییم «تعدّد اعتباری» مصداق پیدا کرده و عمل واحد به اعتبار مواّد مختلف، موضوع جرایم مختلف قرار گرفته است برای مثال مردی در پارک عمومی با زور از زنی هتک ناموس میکند این عمل از یک نظر و به یک اعتبار جرم هتک ناموس به عنف و به اعتبار دیگر عملی منافی عفّت است که علناً صورت گرفته.[۲۶۹]
سؤالی که پیش میآید اینکه در تعدّد اعتباری ، کدام یک از عناوین مجرمانه ملاک دادرسی و تعیین مجازات خواهد بود جواب این سؤال را در مادّه ۴۶ قانون مجازات اسلامی بیان شده که میگوید در جرایم قابل تعزیر هرگاه فعل واحد دارای عناوین متعدّدهی جرم باشد مجازات جرمی داده میشود که مجازات آن اشّد است.
دوم)تعدّد واقعی: به عکس تعدّد اعتباری که به عمل مجرمانه واحدی اشاره دارد، در تعدّد واقعی شخص واحد مرتکب اعمال متعدّد میشود که هر کدام جرم مستقلی را تشکیل میدهد برای مثال شخصی مرتکب سرقت، تخریب، قتل و چند جرم دیگر میشود بدون اینکه در هیچ یک از این جرایم حکم محکومیت قطعی صادر شده باشد.[۲۷۰]
سؤالی که پیش می آید این که در مورد چنین شخصی که بارها بر پیکر جامعه صدمه وارد آورده به چه ترتیب باید تعیین مجازات کرد؟
مادّه ۴۷ قانون مجازات اسلامی به این سؤال جواب داده براساس این مادّه در مورد تعدّد جرم هر گاه جرائم ارتکابی مختلف باشد باید برای هر یک از جرایم مجازات جداگانه تعیین شود و اگر مختلف نباشد فقط یک مجازات تعیین میگردد و در این قسمت تعدّد جرم می تواند از علل مشدّده کیفر باشد و اگر مجموع جرایم ارتکابی در قانون عنوان جرم خاصّی داشته باشد مرتکب به مجازات مقرّر در قانون محکوم می گردد. پس می توان در کل نتیجه گرفت هرگاه از جرم واحد تخریب چند عنوان مجرمانه ایجاد شود مجازات جرمی داده میشود که مجازات آن اشّد است. و هرگاه جرم تخریب به همراه چند جرم دیگر مانند کلاه برداری و قتل همزمان باشد براساس بند اوّل مادّه۴۷ باید برای هر یک از جرایم مجازات جداگانه تعیین شود. و اگر چند جرم تخریب به وقوع بپیوندد براساس بند دوم مادّه۴۷ فقط یک مجازات تعیین میشود و در این قسمت تعدّد جرم می تواند از علل مشدّد کیفر باشد و اگر مجموع جرایم ارتکابی در قانون عنوان جرم خاصّی داشته باشند مرتکب به مجازات مقرّر در قانون محکوم میگردد .
در این مبحث مناسب است به بحث تعدّد احراق و تخریب هم پرداخته شود:چنانچه یک نفر مرتکب تخریب مزرعه و احراق کلبه دهقانی شود در این فرض تعدّد جرم به وجود میآید یا اینکه حکم جرم واحد را خواهد داشت؟
در پاسخ به این سوال باید گفت از آنجا که بر اساس اطلاق تعریف به عمل آمده بزه احراق و تخریب ماهیتاً یکسان بوده و تحریق میتواند به عنوان یکی از مصادیق تخریب محسوب شود لذا چنانچه عمل به صورت دفعتاً واحده صورت نپذیرد و عرفاً دارای فاصله و تراخی زمانی بوده و با افعال متعدّد واقع شده باشد از مصادیق تعهد مادی جرم خواهد بود امّا از حیث مجازات به اعتبار یکسان بودن جرایم واقع شده منحصراً یک مجازات مشدّد اعمال خواهد شد.[۲۷۱]
ولی در فرض اینکه عملیات به نحو دفعتاً واحد و بدون تراخی انجام شود اعم از اینکه موضوع جرم واحد یا متعدد «مثلاً تخریب مزرعه و کلبه دهقانی» باشد جرم حاصل واحد خواهد بود. همچنین است حتّی در صورتی که در این حالت از عمل واحد عناوین متعدّد احراق و تخریب حاصل شود مانند اینکه از طریق انفجار مواد منفجره موجب احراق اتومبیل و تخریب منزل دیگری گردد زیرا بنابرآنچه گفته شد بزه احراق خود یکی از مصادیق بزه تخریب است هر چند که به اعتبار تعیین و اعمال مجازات در حکم تعدد معنوی میباشد .[۲۷۲]
در پایان بحث تعدّد در جرم تخریب باید به تبصره (۱) مادّه ۶۷۵ و تبصره (۱) مادّه ۶۸۷ اشاره کرد که آیا با توجّه به این که این تبصره اشاره دارد که در صورتی که تخریب به قصد مقابله با حکومت اسلامی باشد مجازات محارب را مجرم خواهد داشت آیا می توان از آنجایی که اعمال تعدّد تنها در تعزیرات امکان دارد برای این تبصره نیز اعمال کرد یا خیر؟
به نظر میرسد با توجّه به این که این جرم در طبقه حدود قرار می گیرد نمی توان در این تبصره تعدد جرم را اعمال کرد. و براساس تبصره مادّه ۴۷ قانون مجازات اسلامی باید حکم تعدّد جرم در حدود را در ابواب مربوط به آن یافت باید ناگفته نگذاشت که اگر در مورد مادّه ۶۸۳ چنانچه بتوان عناصر جرم محاربه را بر مرتکب بار نماییم نیز نمیتوان تعدد را اعمال کرد.
ب) تکرار جرم:
وقتی شخصی به خاطر ارتکاب جرم به حبس جنحه ای یا جنایی محکوم میشود و از زمان قطعیّت حکم تا زمانی که هنوز آثار عمل مجرمانه، از نظر قضایی، به قوّت خود باقی است، مرتکب جرم دیگری میشود، جرم بعدی او به خاطر تحقّق «تکرار جرم» مشمول مجازاتهای سنگینتر خواهد بود. به این ترتیب برای تحقّق تکرار جرم لازم است لااقل دو محکومیت جزایی وجود داشته باشد یکی به خاطر جرم قبلی و یکی به خاطر جرم مستقل دیگری که مورد حکم تکرار جرم و تشدید مجازات، قرار میگیرد.[۲۷۳]
ایراد دوم: با توجه به اینکه عفو مجرم در اختیار ولی امر میباشد قرار دادن اختیار تقاضا به قاضی محل ایراد است. بنابراین بهتر آن بود که این حق به مجرم داده شود تا پس از توبه مستقیماً یا از طریق قاضی صادر کننده حکم، بتوانند از ولی امر در خواست عفو از مجازات را نماید.
۲-۱-۵- لواط
وطی مذکر، مذکر دیگری را به مقدار دخول حشفه لواط می گویند که با شهادت چهار مرد عادل یا چهار بار اقرار ثابت می گردد.
در حکم مذکور شیخ طوسی معتقد است: «اگر لائط قبل از قیام بینه توبه کند حد ساقط میشود و اگر توبه وی بعد از قیام بینه باشد حد از او ساقط نمی شود و بر امام اقامه حد واجب است و توبه وی در نزد خداوند موجب استحقاق عوض وی در آخرت به علت اجرای حد در دنیا بر وی می شود و در صورت توبه بعد از اقرار، امام مخیر در پذیرش یا اجرای حد است.»[۲۸]
اما شیخ مفید معتقد است: «اگر توبه بعد از قیام بینه باشد، حاکم در عفو دو طرف لواط و یا اجرای حد بر حسب رعایت مصلحت مختار است.»
ماده۱۲۵ قانون مجازات در مورد توبه قبل و بعد از شهادت شهود بیان میدارد:
«کسی که مرتکب لواط یا تنفیذ و نظایر آن شده باشد اگر قبل از شهادت شهود توبه کند حد از او ساقط میشود و اگر بعد از شهادت شهود توبه نماید حد از او ساقط نمیشود.»
با عنایت به مسأله شهادت شهود در جرم لواط و اینکه برای اثبات آن لازم است چهار مرد عادل شهادت دهند، لذا سوالی که مطرح میشود این است که چنانچه در فاصله شهادت شهود و تا قبل از اینکه هر چهار نفر شهادت دهد مجرم توبه نماید آیا موجب سقوط حد گردیده و مشمول قسمت اول این ماده میشود یا اینکه حد ساقط نشده و مجرم مشمول قسمت دوم ماده میگردد؟
در پاسخ باید گفت با توجه به اینکه به نظر می رسد منظور قانونگذار در این ماده توبه، قبل و بعد از اثبات لواط با شهادت شهود بوده است و بر این اساسی تا زمانی که همه شاهدان شهادت ندادهاند جرم لواط ثابت نمیگردد و چنانچه مجرم در این فاصله توبه نماید مشمول قسمت اول ماده گردیده و حد از او ساقط میشود.
ماده ۱۲۶ قانون مجازات نیز در خصوص توبه بعد از اقرار به لواط و تفهیذ بیان میدارد: «اگر لواط و تفهیذ و نظایر آن با اقرار شخص ثابت شده باشد و پس از اقرار توبه کند قاضی میتواند از ولی امر تقاضای عفو نماید.»
۲-۱-۶- مساحقه
وطی مونث به مونث را سحق می نامند که حد آن یکصد تازیانه خواهد بود.
اگر مرتکب سحق قبل از قیام بینه توبه نماید حد از او ساقط میشود اما بعد از قیام بینه حد ساقط نخواهد شد مگر بنا بر قول شیخ مفید که حاکم را مخیر دانسته اند. چنانچه مساحقه به اقرار ثابت شده باشد و بعد از اثبات توبه نماید، حاکم مخیر بین عفو یا استیفاء خواهد بود.
ماده ۱۳۲ قانون مجازات اسلامی بیان می دارد: «اگر مساحقه کننده قبل از شهادت شهود توبه کند حد ساقط می شود اما توبه بعد از شهادت شهود موجب سقوط حد نیست.»
این ماده ناظر به دو حالت می باشد. حالت اول هنگامی است که مساحقه کننده قبل از شهادت شهود توبه می نماید لذا اجماع فقها حاکی از آن بود که در صورت احراز توبه، حد ساقط میگردید.
حالت دوم: زمانی است که بر علیه مجرم اقامه بینه شده و مساحقه کننده بعد از اثبات جرم از طریق شهادت شهود توبه می نماید که بنا بر نظر شهور توبه تاثیری در سقوط مجازات ندارد.
ماده ۱۳۳ نیز بیان میدارد: «اگر مساحقه با اقرار شخصی ثابت شود و وی پس از اقرار توبه کند قاضی می تواند از ولی امر تقاضای عفو نماید». چنانچه در مورد زنا و لواط گفته شده، هر گاه جرم با اقرار ثابت میشده و مجرم پس از اقرار توبه می نمود نظر مشهور این بود که قاضی مخیر بین عفو و اجرای حد می گردد که این مسئله به طریق اولی در مورد مساحقه نیز صادق می باشد.
۲-۱-۷ شرب خمر
شرب سکر موجب حد است اعم از اینکه مست کند یا نکند، کم باشد یا زیاد، خالص باشد یا ممزوج. در هر صورت اگر شخص اقدام به شرب مایع مست کننده نماید به هشتاد تازیانه محکوم خواهد شد.
قول مشهور فقها این است که اگر شارب، قبل از قیام بینه توبه نماید حد از او ساقط میشود اما اگر بعد از قیام بینه توبه نماید حد ساقط نمیشود و اگر شارب خمر، اقرار به شرب مسکر نماید و بعد از اقرار توبه نماید، حاکم در عفو یا استیفاء حد مخیر است ولی قول غیر مشهور در مورد توبه بعد از اقرار قائل به وجوب اجرای حد شده اند.
ماده ۱۸۱ بیان میدارد: «هرگاه کسی که شراب خورده قبل از اقامه شهود توبه نماید حد از او ساقط میشود ولی توبه بعد از اقامهشهادت موجب سقوط حد نیست.»
توبه در این ماده را میتوان ناظر بر دو زمان دانست . صدر ماده فوق ناظر بر زمانی است که هنوز جرم آشکار نشده و مرتکب هم توبه نموده و از معرفی خود به محاکم خودداری می نماید لذا توبه علاوه بر اینکه عقوبت و عذاب اخروی را از بین میبرد، سبب سقوط مجازات قانونی عمل را نیز فراهم می نماید.
قسمت بعد این ماده ناظر بر زمانی است که جرم آشکار گردیده است و لذا توبه عبارتست از پشیمانی از گذشته و عدم تکرار جرم و نیز پذیرفتن حکم اجرای حد.
با این وجود ملاحظه میشود توبه گر چه سبب زائل شدن عقوبت و عذاب اخروی می گردد لکن مجازات و کیفر قانونی عمل همچنان باقی مانده و در واقع بعد از علنی شدن جرم و گناه بوضوح روشن میشود که حد بایستی اجرا گردد.
ماده ۱۸۲ بیان می دارد: «هر گاه کسی بعد از اقرار بخوردن مسکر توبه کند قاضی میتواند از ولی امر تقاضای عفو نماید یا حد را بر او جاری کند.»
در این ماده به جای شهادت، مسأله اقرار مطرح شده به نحوی که شارب خمر پس از اقرار به جرم توبه می کند لذا در این صورت قاضی مخیر است بین اینکه مجرم را مورد اجرای حد قرار داده و یا تقاضای عفو او را بنماید.»
۲-۱-۸- قوادی
قیاده جمع نمودن اسباب فحشا اعم از فراهم نمودن موجبات نزدیکی بین زن و مرد اجنبی (زنا) یا دو مرد (لواط) یا دو زن (مساحقه) میباشد که با ۲ بار اقرار یا شهادت دو مرد عادل ثابت میشود. حد قوادی، هفتاد و پنج تازیانه و تبعید تا یکسال و تراشیده شدن سر برای مرتکب مرد و برای زن تنها هفتاد و پنج تازیانه خواهد بود که بنا بر قولی نفی را به معنی حبس گرفتهاند و آوردهاند که اگر توبه کند از حبس خارج میشود و اگر توبه نکرد در حبس باقی میماند ولی صاحب جواهر به علت غلبه ظاهر، یعنی تبعید برداشت مذکور مبنی بر حبس را مخدوش تلقی کرده است و معتقد است دلالت بر مفهوم بر تبعید از محل است.
۲-۱-۹- سرقت
سرقت از جمله حدودی است که دارای دو جنبهحق اللهی و حق الناسی میباشد. مستفاد از نظرات فقها، که قطع دست سارق را منوط به شکایت صاحب مال دانستهاند حتی اگر اقامه بینه هم شده باشد میتوان نتیجه گرفت که در سرقت جنبه حق الناسی بر جنبه حق اللهی غلبه دارد.
مجازات سرقت قطع ید است و ادله دال بر این حکم کتاب و سنت و اجماع فقهاست. چنانچه سارق قبل از قیام بینه بر سرقت توبه کند، حد از او ساقط میشود. صاحب جواهر بر این حکم ادعای اجماع نموده است. چنانچه توبه بعد از اقرار باشد قول قوی این است که حد حتمیت می یابد. دلیل آنهم، اصل و عموم آنچه که دلالت دارد بر حجیت اقرار و قیدی بر آن قائل نمیگردد.
قول دیگری هم هست که بعد از توبه امام (ع) را بین عفو و استیفاء مخیر می داند. در تحریر الوسیله حکم مذکور به صورت قیل مطرح شده است که مشعر به تعریض این قول است. [۲۹]
قانونگذار ایران به تبعیت از متون فقهی اقدام به جعل بند ۵ ماده۲۰۰ و تبصره مربوطه نموده است. قانونگذار در بند ۵ بر مسأله توبه قبل از ثبوت جرم که باعث سقوط مجازات میگردد تصریح مینماید آنجا که بیان می دارد:
«سارق قبل از ثبوت جرم از این گناه توبه نکره باشد.» مفهومش این است که چنانچه قبل از ثبوت جرم از این گناه توبه کرده باشد حد ساقط میگردد.
در تبصره مذکور نیز قانونگذار اشاره به توبه بعد از اثبات جرم نموده و صراحتاً بی اثر بودن چنین توبهای را در سقوط مجازات اعلام می نماید آنجا که بیان می دارد:
«حد سرقت بعد از ثبوت جرم با توبه سارق ساقط نمیشود و عفو سارق جایز نیست.»
مسأله ای که در اینجا ذکر آن لازم بنظر میرسد این است که مقنن در خصوص تأثیر توبه در سقوط مجازات سرقت، حکم کلی موضوع را بیان می نماید بدین صورت که توبه قبل از ثبوت جرم را مسقط حد دانسته و توبه بعد از ثبوت جرم را بی اثر میداند و تفکیکی بین اینکه اثبات جرم با اقرار صورت گرفته یا با شهادت شهود قایل نشده است.
۲-۱-۱۰- قذف
قذف د ر حقوق اسلامی به معنای نسبت دادن زنا یا لواط به دیگری است. چنانچه شخص قاذف دیگری را به نسبت های مذکور قذف کند و نتواند برای گفته خود، بینه اقامه کند، محکوم به هشتاد تازیانه خواهد شد در قرآن در آیات ۴ و ۵ سوره مبارکهنور به مسئله قذف پرداخته شده است.
از آنجا که قذف از حقوق الناس به شمار میآید، توبه شخص قاذف موجب سقوط حد از او نخواهد بوده و توبه او صرفاً میتواند آثار اخلاقی در پی داشته باشد بدون آنکه کیفر دنیوی را زایل نماید بدین صورت که دو گونه مجازات برای قذف در نظر گرفته شده است. ۱)مجازات اصلی که عبارتست از هشتاد تازیانه ۲) مجازات تبعی که عبارتست از عدم قبول شهادت به خاطر غلبه جنبه حق الناسی بر حق الله، با وجود توبه قاذف در صورت عدم گذشت شاکی مجازات اصلی پا برجاست و توبه قاذف تنها منجر به صحت شهادت وی خواهد شد.
قانون مجازات اسلامی نیز باب پنجم خود را از ماده ۱۳۹ تا ۱۶۴ ، به قذف و مسائل مربوطه به آن اختصاص داده است و در بندهای ماده ۱۶۱ موارد سقوط حد قذف را تصریح کرده است که توبه به عنون عامل سقوط، جایی ندارد و موارد سقوط حد قذف را ، تصدیق مقذوف، شهادت شهود بر سخن مقذوف، عفو مقذوف یا ورثه او یا امان مرد زوجهاش را بعد از قذف عنوان کرده است.
۲-۱-۱۱- محاربه
ماده ۱۸۳ «قانون مجازات اسلامی» هر کسی را که برای ایجاد رعب و هراس و سلب آزادی و امنیت مردم دست به اسلحه ببرد محارب و مفسد فی الارض دانسته است. استفاده از واژه هر کس، در ابتدای ماده و عدم اشاره به زمان و مکان ارتکاب جرم بیانگر آن است که قانونگذار نظر مشهور فقها را که ارتکاب محاربه را از سوی زن یا مرد، در شهر یا در خارج از آن و در شب یا روز ممکن میدانند پذیرفته است. استفاده از کلمه مردم، نیز دلالت بر آن دارد که برای صدق عنوان محاربه و افساد فی الارض باید نوعی عمومیت در جرم وجود داشته باشد. به نظر می رسد که منظور از سلاح در ماده ۱۸۳ آن چیزی است که برای نزاع و جنگیدن به کار می رود و معنی آن از زمان و مکانی به زمان و مکان دیگر تغییر می یابد.[۳۰]
ماده۱۸۹ اثبات محاربه و افساد فی الارض را با یک بار اقرار و شهادت دو مرد عادل ممکن دانسته است و تبصرهاول این ماده شهادت مردمی را که مورد تهاجم مهاجمان قرار گرفتهاند به نفع همدیگر نپذیرفته است.
در ماده ۱۹۰ حد محاربه و افساد فی الارض را یکی از چهار چیز قتل، آویختن به دار، اول قطع دست راست و سپس پای چپ و نفی بلند دانسته و ماده ۱۹۱ قاضی را در انتخاب هر یک از این امور چهارگانه مخیر کرده است.[۳۱]
در مورد توبه محارب مرحوم صاحب جواهر مینویسد: «اگر محارب قبل از اقتدار یافتن به وی توبه نماید حد از وی ساقط می شود و در این مسأله با جرایم دیگر حدی فرقی نمی کند. دلیل این حکم آیه شریفه «الا الذین تابوا من قبل ان تقدروا علیهم فاعموا ان الله غفور رحیم»[۳۲]
اما اگر بعد از ظفر و پیروزی بروی توبه نمود هیچ یک از حد، قصاص و جریمه مال وی ساقط نمی شود و در دو مورد اخیر- قصاص و جریمه- اختلافی بین فقها نیست . در مورد بند اول هم باید قول به عدم سقوط حد را پذیرفت.
در مورد عدم سقوط حد بوسیله توبه بعد از دستگیری، برخی معتقدند به خاطر عدم وجود دلیل بر این مسأله است و برخی به حکم الاستصحاب و به خاطر عمل به مفهوم شرط، آیه وجوب حد را ثابت می دانند.
زبس نیزه و گونه گونه درفش
زاسب و زپیل و هیون و سپاه
از آن سایه کاویانی درفش
ستاره همی برفشاند سپهر
تو گفتی همی برنتابد سپاه
(همان ،۲۷۸-۲۸۰ )
رستم نیز مانند چند تن از پهلوانان دیگر شاهنامه (گودرز –گیو بیژن و میلاد …)از امرا و رجال و سرداران ایران در عهد اشکانی بود که در سیستان قدرتی داشت و بر اثر کارهای بزرگ خود در داستانهای ملی ایرانیان مشرق راه جست و در صورت صحت این فرض رستم اصلا وجودی تاریخی بود ولی وقتی در داستانهای ملی راه یافت بوجودی داستانی مبدل شد و تمام خصایص پهلوانان داستانی در او گرد آمد . عمر او به ششصد سال رسید ،از هفت خوان گذشت و در آن با شیر اژدها و جادو و دیو سپید جنگید ،در خردی سر پیل سپید را به زیر آورد ،نیروی او چندان بود که از خداوند کاهش آنرا درخواست ،بالای او از از قد هفتادرشی افراسیاب درگذشت ،اکوان دیو را از میان برد ،از عهد منوچهر تا عهد بهمن زیست ،پادشاهی کیقباد و کاوس و کیخسرو و بدو باز بسته بود .
با راه یافتن خوارق عادت در زندگی یک پهلوان بزرگ تاریخی نبایدوجودتاریخی او را انکار کرد .
در شاهنامه رخش رستم نیز از عجایب مخلوقات جهانست .مبالغه های جالب و جذاب در مورد رخش وجود دارد :
تنش پرنگار از کران تا کران
چه بر آب بودی چه بر خشک راه
پی مورچه برپلاس سیاه
به نیروی پیل و به بالا هیون
چو داغ گل سرخ برزعفران
به روز از خور افزون بدو شب زماه
شب تیره دیدی دو فرسنگ راه
به زهره چو شیر و که بیستون
از بیت منقول در پایین چنین بر می آید که رخش رخشنده و فروزان بود و این صفت رخش در ابیات دیگر مشاهده می شود :
فرود آمد از رخش رخشان چو باد
سرنامور سوی بالا نهاد
و بنابراین چنین به نظر می آید که مدونین داستانهای ملی اسب رستم را از حیث درخشندگی او بدین نام نامیده و یا وجه تسمیه او را از این طریق معلوم کرده باشند .
رخش رستم از حیث هوش و قوه عقل نیز حیوانی عجیب بود چنانکه رستم با او سخن
می گفت و رخش سخنان وی را به نیکی در می یافت و کارهای بزرگ مانند جنگ با شیر انجام می داد. (همان ،۵۴۷-۵۴۸ )
بزرگ نمایی، زمینه را برای ایجاد طنز آماده می کند و این اغراق ها در شاهنامه فرزانه طوس با ظرافت بیان شده و برای خواننده شاهنامه بسیار لذت بخش و آرامش بخش است .
اگر در شاهنامه که اثری حماسی است غلو و بزرگ نمایی نباشد، جوهره حماسه از بین رفته است و اساس حماسه خلل می یابد و داستان در شاهنامه باید با اغراق بیان شود .
در شاهنامه رستم هفتصد سال عمر کرده و اسبی غیر از رخش نداشته است و هنگام مرگ با رخش در چاه می افتد و می بینیم که اسب ها نیز در روزگاران کهن عمر بالایی داشته اند .
در بیشتر داستان های شاهنامه ،عمر انسان ها طولانی است و انسان هایی مانند جمشید، ضحاک و فریدون را داریم که هر کدام به ترتیب هفتصد ،هزار و پانصد سال عمر می کنند.
رستم با عمل سزارین بدنیا آمده است وزن رستم زیاد بوده و هنگامی که راه می رفته ،جای پایش برزمین می مانده و سنگ ها در زیر پایش خرد می شده و می توانسته است یک گورخر درسته ببلعد .
در حماسه پهلوان از هنرهای خارق العاده برخوردار است و از دست او کارهایی بر می آید که از دست انسانهای عادی ساخته نیست .
یکی دیگر از موضوع های حماسه توصیف های حماسه توصیف های مبالغه آمیز می باشد که در مورد دیوان ،غولان ،جادوان ،پریان ،اژدها و جانوران شگفت انگیز صورت گرفته است برای مثال در حماسه قزاقها در توصیف غولی چنین آمده است: سینه او همچون سپری بزرگ ،لب او چون تلی سربر فراز ،یکی از دندانهای او چون کلنگ ،دهان او چون چاهی فراخ ،گوشهای او چون سپر جنگیان ،چشمان او تارکی ژرف ،جای پای او چون آتشدانی فروزان ،ناخن های او چون کارد ،سوراخ بینی او چون غار و چانه او چون سبد است و هرگاه بنشیند ،جایی به پهنای خانه ای شش پنجره را پر می کند .
درتوصیف آژدها آمده است که دم او چون آتش سوازن است و در تن او به جای خون زهرروان است .خانه اژدها صد فرسنگ درصد فرسنگ است . از زمین آنجا گیاهی نمی روید و از فرازش عقابی پرواز نمی کند ،وبر آسمانش ستاره ای نمی تابد.
اژدها همه چیز را به دم خود در می کشد و به زبان آدمیان سخن می گوید . در اوستا و متون پهلوی نیز از گروهی از این آفریدههای ناپاک سخن رفته است ،از آن میان اژدهایی است سه سر و شش چشم و سه پوزه که اسب و سوار را به دم خود فرو می کشد .تمامی این توصیف ها که مربوط به حیوانات شگفت انگیز می باشد مبالغه آمیز می باشند.
۴-۱-۲۱ غولان
یونانیان قدیم به یک عده موجودات خارق العاده هم معتقد بودند که می گفتند که پیش از آدمی زادگان در روی زمین بوده اند و آنها را غولان و دیوانی می دانستند که از زمین زاده اند و مانند آدمی زادگانند اما قامتی بسیار بلند دارند و بسیار زورمند تر و برخی از آنها صد دست
داشته اند و می پنداشته اند که استخوان آنها را در زمین یافته اند .
غولان دیگر (تیتان ها )بودند که آنها را پسران گاو و(اورانوس )می دانستند و می گفتند که با زئوس و خدایان او لمپ کار زار کرده اند .زئوس برای اینکه از خود دفاع کند غولانی را که کرونوس زندانی کرده بود آزاد کرد . سپس جنگ سختش در گرفت .زئوس ساعقه را روانه کرد و آتنه با سپر و نیزه به جنگ آمد.
ج- تعهد مستمر : دارای هشت ماده است و در پرسشنامه تعهد سازمانی ، سوالات ۱۷ تا ۲۴ مربوط به تعهد مستمر بوده که این مولفه را می سنجند .
پرستار : فردی که با شرح وظیفهای تعریف شده مبتنی بر آموزش (تحصیلات) و تجربه با ویژگی های خاص فردی و گرایشات عاطفی و انسانی در مراکز درمانی (بیمارستان) به بیماران خدمات ویژه ای را ارائه می نماید .
مرکز آموزشی و درمانی : بیمارستان هایی که همراه با ارائه خدمات درمانی به بیماران در زمینه تربیت و آموزش دانشجویان گروه علوم پزشکی در رده های مختلف لیسانس ، فوق لیسانس و گروه های تخصصی پزشکی فعالیت علمی ، آموزشی و پژوهشی نیز دارند.
فصل دوم:
ادبیات تحقیق
۲-۱- مقدمه
در این فصل که به ادبیات و پیشینه تحقیق موسوم است، به ترتیب متغیرهای موجود در موضوع پژوهش، ابتدا به رضایت شغلی، نکات و نظریه های پیرامون آن و سپس در مورد تعهد سازمانی، مفاهیم و نظریه های مربوط به آن خواهیم پرداخت و در نهایت ، گذری بر نتایج سایر پژوهشهای مشابه خواهیم داشت.در طی سالیان گذشته پژوهش های زیادی در زمینه رضایت شغلی و تعهد سازمانی در داخل و خارج از کشور صورت گرفته است . برخی از این مطالعات منجر به ارائه نظرات ارزنده و قابل استناد شده و حوزه های علمی و فکری این موضوعات را پربارتر نموده است . لذا بررسی ، یادآوری و گردآوری برخی از این پژوهش های مرتبط از اهمیت خاصی برخوردار می باشد .
۲-۲- رضایت شغلی
قبل از ورود به مبحث رضایت شغلی ابتدا برخی از واژه های کاربردی نظیر تعریف شغل ، پست سازمانی ، اهمیت و علل کارکردن و عوامل موثر در انتخاب شغل و خصوصیات شخصی افراد متقاضی شغل را بطور خلاصه بررسی و تعریف نموده ، آنگاه تعاریف ، نظریات علمی و سیر تکامل مباحث مربوط به رضایت شغلی را بیان می نماییم .
۲-۳- تعریف شغل
کلمه شغل غالباً بدون تعریف دقیق مورد استفاده قرار می گیرد . پیش از تعریف شغل ، لازم است واژه «پست» توضیح داده شود . «پست» عبارت است از مجموعهای از کارها، وظایف و مسئولیت هایی که یک فرد در یک سازمان به طور منظم انجام می دهد. شغل یک یا چند پست کاملاً همسان در یک سازمان است که وظایف، مهارتها، دانسته هاو مسئولیتهای مشابهی را در بر دارد و یا اینکه شغل، تعدادی پست یا مجموعهای از وظایف است که از نظر ماهیت و شرایط کار متشابهاند و تعدادی از کارکنان که معمولاً می توانند از یک پست به پست دیگر جابجا شوند ، آنرا بر عهده می گیرند (چمران ، ۱۳۷۹) .
شغل از نظر لغوی به معنی به کار واداشتن کسی و آنچه که مایه مشغولیت است ، می باشد . از طریق اشتغال ، فرد فعالانه در جریان تولید و ارائه خدمات مشارکت می کند و پاداشی نقدی یا جنسی دریافت می دارد (شفیع آبادی ، ۱۳۷۶) .
کار و شغل فعالیتی بدنی یا فکری در جهت تولید و خدمت است. به طور کلی کار فعالیتی است که از کسی خواسته شده و در مقابل آن به وی مزد پرداخت می شود (شرترز ، به نقل از زندیپور ، ۱۳۶۹) .
شفیع آبادی (۱۳۷۶) سه خصوصیت عمده در مورد شغل بیان می کند : ۱- نوعی فعالیت فکری یا جسمی است که به منظور رفع نیازهای انسان انجام می گیرد . این تلاش در نهایت باعث خستگی عضلانی و عصبی می شود و فرد پس از مدتی کارکردن به استراحت نیاز دارد .
۲- تلاش نسبتاً دائمی است و فعالیتهای زودگذر و موقتی که به زودی عوض می شوند را شامل نمی گردد.
۳- از طریق کار، کالایی تولید می شود یا خدمتی ارائه می گردد، کالای تولید شده و خدمت انجام گرفته باید از نظر قانونی مقبول و از دیدگاه شرعی صحیح باشد.
به طور خلاصه می توان گفت: شغل یعنی کاری که فرد مشغول به انجام آن است و از طریق آن هم انجام وظیفه و هم امرار معاش می کند . همچنین برای تعریف شغل می توان به فعالیتی مستمر برای تامین نیازهای فردی و ارائه خدمات اجتماعی اشاره نمود .
۲-۴- اهمیت کار کردن از دیدگاه فردی و اجتماعی
شفیع آبادی (۱۳۷۸) در مورد اهمیت کار می گوید : کار کردن برای فرد از جنبه های مختلف اهمیت دارد ، انسان به وسیلهی آن مخارج زندگی اش را تأمین می کند و به تهیه مایحتاج روزمرهاش می پردازد . تهیه غذا ، پوشاک ، مسکن و حتی نوع و میزان سفرهای فرد به طور چشمگیری با نوع شغل او ارتباط دارد. همچنین میزان رضایت فرد از زندگی و سلامت جسمی و روانی او به مقدار فراوانی به شغلش بستگی دارد . از دیدگاه اجتماعی ، کار کردن موجب رشد و توسعه جامعه و بیکاری باعث پیدایش مفاسد فردی و اجتماعی می گردد ؛ زیرا فرد بیکار برای تأمین مایحتاج زندگیش مجبور می شود دست به اعمال ناشایست بزند و برای خود و دیگران دردسر ایجاد کند.
۲-۴-۱- علل کار کردن
شفیع آبادی (۱۳۷۸) در مورد علل کار کردن می نویسد : ۱- کار کردن وسیله مناسبی برای به مصرف رساندن انرژی بدن در راه مطلوب و نیل به تعادل فیزیولوژیک محسوب می شود. انرژی حاصل از کاربرد مواد غذایی در بدن باید به مصرف برسد تا تعادل در ارگانیسم برقرار گردد . از طریق کار کردن انرژی به مصرف می رسد ، بی نظمی های داخلی سیستم بدن کاهش می یابد و حیات سلول ها به درستی ادامه می یابد .
۲- کارکردن وسیلهای برای برقراری و تحکیم روابط اجتماعی با همنوعان است. به نظر عدهای از روانشناسان از جمله «ادارو مورینو» انسان موجودی است اجتماعی و بر اثر ارتباط با همنوعان شخصیت خود را می سازد .
۳- انسان از طریق کار کردن نقش معینی را بر عهده می گیرد و خودش را جزئی از جامعه به حساب می آورد .
۴- کارکردن موجب شناخت تواناییها و محدودیتها می شود و شخص با مقایسه خود با دیگران به رفع کمبودها اقدام می کند، زیرا تا وقتی که انسان کار نکرده باشد از امکانات واقعی خویش اطلاع ندارد.
۵- کارکردن موجب استقلال می شود. انسان بیکار، فرد وابستهای است و نمی تواند آرزوها و خواسته هایش را عملی سازد ؛ استقلال و تأمین نیازها در سایه کار و تلاش حاصل می شود .
۲-۵- عوامل مؤثر در انتخاب شغل
شغل موضوعی است که انتخاب آن تصادفی نیست ، نیازمند عوامل بسیاری است که عبارتند از :
۲-۵-۱- وضع جسمانی: هر شغل به خصوصیات جسمانی مشخصی نیاز دارد . در برخی مشاغل ، جثه بزرگ و قوی لازم است ، در حالی که در برخی مشاغل ممکن است این امر مانع از انجام وظایف باشد . همچنین در بعضی مشاغل، وجود و سلامت دست و پا لازم است در حالی که در برخی دیگر فقدان و یا نقص دست و پا و سایر اعضا مشکلی به وجود نمی آورد (محمدزاده و مهروژان ، ۱۳۷۵) .
۲-۵-۲- استعداد : استعداد یکی از عوامل مهم در انتخاب شغل و ادامه اشتغال موفقیت آمیز است. استعداد به معنای مهیا شدن، آمادگی و توانایی بر انجام کاری است ؛ توانایی فطری فرد ، که به یادگیری او کمک کرده و آن را تسریع می کند. بدین معنا استعداد ، نحوه و میزان یادگیری را در زمینه های گوناگون در آینده پیش بینی می کند و کسی که در زمینه خاصی استعداد دارد از تجربیات خود در آن مورد بهره بیشتری می برد (حیدری پوری ،۱۳۹۰ ) .
۲-۵-۳- رغبت: رغبت به معنای میل داشتن و خواستن و آرزوی چیزی است. همچنین احساس خوشایند یا تمایل و کنجکاوی نسبت به چیزی یا موضوعی ، رغبت نامیده می شود. رغبت انگیزه مهمی برای تلاش و حرکت انسان به حساب می آید. موفقیت در انجام هر شغلی مستلزم داشتن رغبت است (ایمانی ، ۱۳۸۹) .
۲-۵-۴- امکانات فردی – اجتماعی: عوامل دیگری نظیر شخصیت فردی، واقع نگری ، امکانات محیطی و نیازهای جامعه در انتخاب شغل تأثیر بسزایی دارد (حیدری پوری ،۱۳۹۰ ).
۲-۶- تعریف رضایت شغلی
رینجو ، رضایت شغلی را شامل احساس ها و نگرش هایی می داند که هر کس نسبت به شغل خود دارد و می گوید : تمام جنبه های یک شغل مانند جنبه های خوب و بد ، مثبت و منفی ، همه احتمالاً در ایجاد احساس رضایت (نارضایتی) تأثیر می گذارند (رینجو ، روانشناس صنعتی و سازمانی ، ۱۳۸۳).
هاپاک[۱۵]رضایت شغلی را ترکیبی از موارد روان شناختی ، فیزیولوژیکی و محیطی تعریف می کند که باعث می شود شخص اظهار کند من از شغل خود رضایت دارم (سفیری ، ۱۳۷۷) .
وروم[۱۶]رضایت شغلی را به عنوان تمایلات عاطفی فرد نسبت به نقش های شغلی خود در نظر می گیرد و معتقد است که رضایت فرد از شغل ، زمانی حاصل می شود که تجارب فرد به ارزشها و نیازهای فرد ، مربوط باشد (ایمانی ، ۱۳۸۹) .
از نظر جورج ، جنیفر و جونز ، کرش[۱۷] (۱۹۹۳) ، رضایت شغلی مجموعهای از احساسات و باورهاست که افراد در مورد مشاغل کنونی خود دارند (میر دریکوندی ، ۱۳۷۹) .
رضایت شغلی یکی از عوامل مهم در موفقیت شغلی است؛ عاملی که موجب افزایش کارایی و نیز احساس رضایت فرد می گردد (شفیع آبادی ، ۱۳۷۶) .
فیشرو هانا[۱۸]، رضایت شغلی را عاملی درونی می دانند و آن را نوعی سازگاری عاطفی با شغل و شرایط اشتغال می انگارند ؛ یعنی اگر شغل مورد نظر لذت مطلوب را برای فرد ایجاد کند، او از شغلش راضی است . در مقابل، چنانچه شغل مورد نظر رضایت و لذت مطلوب را به فرد ندهد ، در این حالت او کار خود را مذمت می نماید و در صدد تغییر آن بر می آید (حیدری پوری ،۱۳۹۰ ) .
هلریگل و وودمن[۱۹] (۱۹۹۶) بیان می کنند که رضایت شغلی یعنی احساس خرسندی و خشنودی که فرد از کار خود دارد و لذتی که از آن می برد و در پی آن، به شغل خود دلگرمی و وابستگی پیدا می کند .
اسپکتور (۲۰۰۰) ، رضایت شغلی را نگرشی می داند که چگونگی احساس مردم را نسبت به مشاغلشان به طور کلی یا نسبت به حیطه های مختلف آن نشان می دهد (شکرکن و نعامی ، ۱۳۸۲) .
از تعاریف ارائه شده دربارهی «رضایت شغلی» چنین بر می آید که این مفهوم بیانگر احساسات و نگرشهای مثبتی است که شخص نسبت به شغلش دارد. وقتی که گفته می شود کسی از رضایت شغلی بالایی برخوردار است ؛ یعنی به طور کلی شغلش را دوست دارد، برای آن ارزش قایل است و به گونهای مثبت به آن می نگرد ، از احساس خوب و مطلوبی نسبت به آن برخوردار است و به شغل خود افتخار می کند و در یک کلام این شغل موجب رضایتمندی و آرامش او می شود .
۲-۷- روش های ارزیابی رضایت شغلی
افراد به طور آشکار دیدگاه های خود را نسبت به هر چیزی که می بینند ، بیان نمی کنند بلکه معمولاً نگرش هایشان را نسبت به سیاست ها ، قوانین و سایر موضوعاتی که به طور وسیع به آنان مربوط می شود ، حفظ می کنند ؛ نگرشهای مرتبط با کار نیز از این قاعده مستثنا نیست . اکثر افراد دیدگاه های خود را در مورد شغل نسبت به دوستان و نزدیکان خویش آشکار می سازند ولی این دیدگاه ها را به سرپرستان و مرئوسین خویش بروز نمی دهند. به همین جهت برخلاف تصورات اولیه ، سنجش رضایت شغلی وظیفه مشکلی است . به هر حال چندین روش جهت ارزیابی رضایت شغلی وجود دارد که برخی از آنها به اختصار در این قسمت شرح داده می شود :
۲-۷-۱- تکنیک وقایع حساس[۲۰]: این روش از دستاوردهای هرزبرگ[۲۱]می باشد . در این روش از کارکنان خواسته می شود تا رویدادهای شغلی خود را که خشنود کننده و ناخشنود کننده هستند ، توصیف کنند ، سپس این رویدادها مورد تحلیل محتوایی قرار می گیرند تا معلوم شود کدام یک از جنبه های موقعیت شغلی مانند شغل ، سرپرستی و حقوق و مزایا در ارتباط نزدیک با عکس العمل های انفعالی بوده است . این روش بیشتر بر داده های کیفی تکیه می کند. حسن اساسی این روش در این است که مبتنی بر روش غیردستوری می باشد . و پیشداوری از قبل تعیین شدهای ، در زمینه موضوعات وجود ندارد (محمدزاده و مهروژان ، ۱۳۷۵) .
۲-۷-۲- مصاحبه : مصاحبه های انفرادی روش های دیگری برای ارزیابی رضایت کارکنان می باشند. مصاحبه ممکن است برنامه ریزی شده یا برنامه ریزی نشده باشد. مصاحبه در ارزیابی رضایت شغلی و گرایش های شغلی از چند امتیاز برخوردار است: الف)- از طریق مصاحبه بررسی عمیقی در زمینههائی از کارها فراهم می شود که از طریق مقیاسها و روش های دیگر میسر نیست .
الف)- مصاحبه در بررسی گرایش افرادی مفیدتر است که از سطح تحصیلات کمتری برخوردارند و یا با موانع کلامی مواجه هستند و فهم اصطلاحات به کار رفته در پرسشنامه چاپی برای آنان مشکل است.
ب)- مصاحبه امکان بهتری برای بررسی دقیق و واقعی پاسخ ها را فراهم می آورد و می توان معلوم کرد که یک فرد چه احساسی در مورد جوانب مختلف شغل دارد .
از سوی دیگر دست کم سه مشکل در مورد روش مصاحبه وجود دارد : الف)- مشکل عینیت به چشم می خورد ؛ افرادی ممکن است پاسخ های خود را تحریف کنند. ب)- غالباً تفاوتهایی میان مصاحبه کنندگان وجود دارد که منجر به نقض غرض می شود ؛ زیرا شیوه طرح سوالات و نوع اطلاعاتی که مصاحبه کننده برای ثبت اطلاعات انتخاب می کند ، می تواند در نتیجه موثر باشد .
ج)- مشکل زمان نیز مطرح است و مصاحبه با تعداد زیادی از کارکنان به زمان زیاد احتیاج دارد که این عملی نیست (میردریکوندی، ۱۳۷۹) .
۲-۷-۳- مقیاس صورتک ها[۲۲]: این روش بسیار ساده و آسان است و همه افراد ، حتی بیسوادان ، می توانند به آن پاسخ گویند. این مقیاس غیرکلامی بوده و برای پاسخگو و آزمودنی قابل فهم می باشد . در این مقیاس از صورتک های ترسیم شده با حالاتی که نشان دهندهی خوشحالی یا اندوه است استفاده می شود و از پاسخ گو خواسته می شود تا تعیین کند کدام صورتک به احساسات شغلی او نزدیک است (محمدزاده و مهروژان، ۱۳۷۵) .
µg/ml 08/0
µg/ml 07/0
µg/ml 06/0
µg/ml 05/0
µg/ml 04/0
تیتر ویروس HSV-1با روش TCID50
۵/۱۰۶.
۵/۱۰۴٫
۸/۱۰۴٫
۱۰۵
۱/۱۰۵٫
۳/۱۰۵٫
جدول ۴-۵: نتایج اثر غلظت های مختلف عصاره Satureja mutica L. بر سلول های آلوده شده با HSV-1
نمودار شماره ۴-۲ : اثر غلظت های مختلف Satureja mutica L. بر سلول های Hela آلوده شده با HSV-1
براساس نتایج فوق مشخص گردید عصاره مرزه در غلظت µg/ml08/0 پس از یک ساعت زمان جذب HSV-1 دارای بیشترین اثر بر تکثیر ویروس می باشد.
۴-۸ نتایج اثر عصاره مرزه بر همانندسازی HSV-1 در زمان های مختلف آلودگی سلول
در این بررسی برای مشخص کردن اینکه عصاره تقریباً در چه زمانی اثر خود را بر تکثیر HSV-1 اعمال می کند، در زمان های ۵ ساعت و ۲ ساعت قبل از آلوده کردن سلول ها با ویروس و همچنین در زمان آلوده کردن سلول ها با ویروس از زمان جذب سلول ها، در مجاورت عصاره مرزه با غلظت µg/ml 08/0 قرار گرفتند. همچنین یک چاهک از میکروپلیت ۲۴ خانه ای به عنوان شاهد ویروس در نظر گرفته شد. لازم به ذکر است قبل از آلوده کردن با ویروس سلول ها با PBS استریل شستشو داده شدند و بدین ترتیب سلول های آلوده شده به ویروس فقط در مجاورت محیط DMEM حاوی ۲% سرم قرار گرفت و در این حالت تاثیر عصاره قبل از آلوده کردن سلول ها و یا حین آلوده کردن سلول ها با ویروس، مورد ارزیابی قرار گرفت. بعد از ۴۸ ساعت از چاهک های فوق نمونه برداری شد و در میکرو پلیت های ۹۶ خانه ای حاوی مونولایر Hela تیتر ویروس به روش TCID50 مورد بررسی قرارگرفت نتایج به دست آمده از کار فوق به شرح زیر می باشد:
زمان مجاورت سلول های با عصاره مرزه
ساعت ۵-
ساعت ۲-
زمان جذب
کنترل بدون عصاره
تیتر HSV-1
با روش TCID50
۶/۱۰۶.
۵/۱۰۶.
۵/۱۰۶.
۶/۱۰۶.
جدول شماره ۴-۶ : نتایج اثر عصاره مرزه بر HSV-1 درزمان های قبل و حین جذب
براساس نتایج فوق مشخص گردید عصاره مرزه در غلظت µg/ml08/0 در زمان های قبل از آلودگی سلول با ویروس و همچنین حین آلودگی سلول با ویروس تاثیر قابل توجهی بر تکثیر ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک ندارد.
در ادامه ی این مرحله بررسی اثر عصاره ی گیاهی بر ویروس در زمان های مختلف بعد از جذب ویروس ادامه یافت. در زمان های ۰‚۱‚۲‚۴‚۸‚۱۲‚۲۴ ساعت پس از جذب ویروس به سلول Hela و شستشو با
PBS، محیط حاوی ۲% سرم اضافه شد و پس از زمان های ذکر شده محیط رویی از چاهک خارج شده و محیط DMEM حاوی عصاره گیاهی با رقت µg/ml08/0 دارای ۲% سرم اضافه گردید. بعد از ۴۸ ساعت از چاهک ها نمونه برداری شد و در میکرو پلیت های ۹۶ خانه ای حاوی مونولایر Hela تیتر ویروس به روش TCID50 مورد بررسی قرارگرفت نتایج به دست آمده از کار فوق به شرح زیر می باشد:
زمان افزودن محیط حاوی عصاره
ساعت صفر
ساعت ۱