به طور کلی رهایی و بازگشت اسیران جنگی قبل از پایان رسمی منازعه مسلحانه، گرچه در کنوانسیون سوم پیش بینی شده، ولی طبق ارزیابی خانم «کریستین شلید» بندرت تحقق یافته و آن موارد نادر نیز باانگیزههای تبلیغاتی همراه بوده، یا این که بخشی از یک تفاهم کلی تر بوده که گروه های دیگری غیر از اسیران را دربر می گرفته است. به علاوه تحول دیگری هم مطرح شده که درجنگهای گذشته حداقل به این صراحت وجود نداشته است و آن، اینکه اسیران، به طور فزاینده بعنوان بخشی از معاملات و بده بستانهای، و وجهالمصالحهی مسائل سیاسی تبدیل گردیده اند. در جنگ ۱۹۷۳ خاورمیانه مبادله اسیران جنگی به مذاکرات رساندن آذوقه به ارتش سوم مصر که در محاصره کامل ارتش اسرائیل بود، موکول گردید. هند در خلال مباحثه طولانی خویش با پاکستان در مورد بازگشت اسیران پاکستانی، رهایی آنها را موکول به شناسایی دولت بنگلادش توسط پاکستان کرد. در منازعه ویتنام، جمهوری دموکراتیک درمی ۱۹۶۹ رهایی اسیران را به مذاکرات مربوط به ایجاد دولتی تابع جمهوری دموکراتیک در ویتنام جنوبی منوط نمود. همچنین در سپتامبر ۱۹۷۰ شرطی را افزود که اگر ایالات متحده آمریکا برای خارج ساختن نیروهایش تاریخ معینی را نپذیرد، اصولا بحث از رهایی اسیران مطرح نخواهد شد.
حقوق مرسوم وعرفی جاری در زمینه رهایی و بازگشت اسیران جنگی، درماده ۱۱۸ کنوانسیون سوم، دستخوش تغییر عمده ای گردید. ماده ۱۱۸ در پاراگراف اول مقرر میدارد که (اسیران جنگی بعدازتوقف مخاصمات فعال، بدون در نظر گرفتن تعداد یا درجات و وضعیت سلامتی آنها اعمال گردد. این ماده صراحتاً تاکید دارد که در صورت عدم وجود قراردادی در این مورد، در متن هرتوافقنامهای که میان طرفین مخاصمه و به منظور توقف مخاصمات منعقد میگردد و یا حتی اگر چنین موافقتنامه ای وجود نداشته باشد. هریک از طرفین باید بدون تاخیر و به طور یک جانبه بازگشت اسیران جنگی طرف مقابل را عملی سازد.
درخصوص محیط کار و نحوه اشتغال بکار اسیران جنگی در خلال مواد ۲۷ تا ۳۴ عهدنامه ۱۹۲۹ ژنو پیش بینی و در آنها تشریح شده بود که کشور اسیر کننده می تواند اسیران جنگی سالم، به استثنای افسران و همردیفان آنان را به عنوان کارگر به کار وادارد و درجه داران را تنها می توان به کارهای نظارتی مجبور ساخت، نوع کار اسیران باید متناسب با شرافت، سلامتی، درجه نظامی، قابلیت کاری افراد و در جهت حمایت آنان در مقابل دشمن باشد. در نتیجه نوع کار نباید هیچ گونه رابطه مستقیمی با عملیات نظامی از جمله ساختن یا حمل اسلحه یا مهمات، ملزومات جنگی و… داشته باشد.
در خلال جنگ جهانی دوم در مورد تفسیر عبارت «کار در رابطه مستقیم با عملیات نظامی» مباحث شدیدی در گرفت زیرا خصیصهی جنگ تمام عیار ۱۹۳۹ عملاً هر منبع اقتصادی متخاصمان را در جهت هدف های نظامی شامل می شد. مشکلات ناشی از تفسیر عبارت مذکور و سایر ابهامات و نارسایی های عهد نامه ۱۹۲۹ موجب شد تا در مقررات عهد نامه سوم، قواعد دقیقی در مواد ۴۹ تا ۵۷ مرتبط با اشتغال با کار اسیران گنجانده شود. در این عهد نامه برای آن که کار مجاز برابر مقررات عهدنامه تغییر ماهیت ندهد و به بهرهکشی غیرانسانی یا مشارکت غیر اخلاقی جهت تقویت نیروی جنگی کشور اسیر کننده نیانجامد. نوع کاری که اسیران مکلف به انجام آن می باشد امور خدماتی اردوگاه ها، امور کشاورزی، امور صنایع تولیدی یا استخراجی یا کارخانه ای، امور حمل و نقل و بسته بندی کالاها، امور کشاورزی، امور صنایع تولیدی یا استخراجی یا کارخانه ای، امور حمل و نقل و بسته بندی کالاها، فعالیتهای بارزگانی یا هنری، خدمات عمومی و … به شرطی که هیچ یک از کارهای مذکور دارای خصیصه یا کمک به اهداف نظامی نباشند قابل بکارگیری هستند و برعکس در اقدامات و کارهای مضر، زیان آور و خطرناک از قبیل خنثی کردن مین، تلههای انفجاری، مواد شیمیایی و سمی، همچنین کارها و عملیاتی که باعث تحقیر اسیر یا توهین به شخصیت اسیر ممنوع بوده که این امر در ماده ۵۲ کنوانسیون موصوف به شرح ذیل تحریر یافته است. هیچ اسیر جنگی را نمی توان به کارهایی که جنبه نا سالم یا خطرناک دارند به خدمت گماشت مگر آن که اسیری داوطلبانه حاضر شود.
در زمینه کارهای تحقیرآمیز مصرح گردیده که «هیچ اسیر جنگی را نمی توان به کاری که برای یک فرد نیروهای مسلح دولت بازداشت کننده تحقیر آمیز باشد گماشت، جمع آوری مین یا آلات دیگر نظیر آن جزو کارهای خطرناک محسوب می گردد.» مبادرت به عملیات خطرناک چنانچه به رضای کامل شخص اسیر باشد مجاز است در این حالت اسیر باید یک دوره تخصصی را بگذراند و وسایل مناسب را در اختیار داشته باشد. مشاهده می شود که کنوانسیون سوم ژنو بدون ذکر موارد ممنوع حوزه های خاصی را که اسیران جنگی می توانند در آن مشغول به کار شوند برشمرده است.
تجارب حاصله از جنگ جهانی اول و دوم ناشی از عدم رعایت موارد ذکر شده در بالا منجر به این گشت که در تجدید نظر کنوانسیون ۱۹۲۹ شرکت کنندگان موارد به طور دقیق و کنجکاوانه مد نظر قرار گرفت و به شکل کامل تر در مفاد و مواد کنوانسیون ۱۹۴۹ درج گردید چرا که به عنوان نمونه می توان به نگهداری ۷۰۰۰۰۰ نفر از اسرای آلمانی در اردوگاه های کار انگلیس در منطقهی «هرماخت» بعد از جنگ اشاره کنیم که این تعداد اسیر به کارهای استخراج زغال سنگ آن هم با وسایل و تجهیزات بسیار ابتدایی مشغول کار بوده و از نظر وضعیت غذایی هم به اندازه کافی تدارک نمی شده اند آلمانی ها سخت مشغول مبارزه با مشکلات بوده و می کوشیدند غذایی بدست آورده و خود را گرم کنند. وقتی زمستان فرا می رسید کمبود غذا و سایر ملزومات بسیار فاحش شد، طوری که زغال سنگ برای گرم کردن آسایشگاه های اسیران وجود نداشت، احتمال سرایت بیماریهای مسری بشدت تهدید می کرد، که در میان اسیران بسیار ضعیف و گرسنه و بدون لباس،غذا،سوخت سرایت مییابد و در نهایت ۳۰۰۰ نفر فقط در اثر گرسنگی، سرما می میرند.
به کار گیری اسیر به عنوان نیروی کار کمکی تا جنگ جهانی اول جنبه ی مهمی نداشت از سال ۱۹۱۷ – ۱۹۱۶ انگلستان به خصوص ایالات متحده به این کار اقدام نمودند. آلمان نیز به سهم خود از اسرای خارجی استفاده می کرد به طوری که از ۱۶۰۰۰۰۰ سرباز متفقین اسیر شده ۱۲۰۰۰۰۰ نفر آنان به کارهای مختلف گمارده شده بودند. همین امر سبب گردید کمیسیون کنفرانس صلح که مأمور بررسی مسئولیت های عاملین جنگ بود روش مزبور را مورد استفاده قرار دهد. در معاهدهی ۲۷ ژوییه ی ۱۹۲۹ طی مواد ۲۷ تا ۳۴ عدم انطباق مقررات ۱۹۰۷ لاهه با مسئله بکارگماری اسرا حل گردید و در جنگ جهانی دوم به آن عمل شد. بموجب معاهدهی ۱۹۱۹ متخاصمین می توانند اسرای جنگی سالم را به استثنای افسران و هم ردیفان با توجه به درجه و استعدادهای آنان به عنوان کارگر به کار گیرند، کار اسیران نباید هیچ گونه ارتباط مستقیمی با عملیات جنگی مانند ساخت یا حمل اسلحه، مهمات و وسایل جنگی داشته باشد. اسرا حق دارند دستمزد ثابتی که با توافق متخاصمین تعیین شده است دریافت نمایند.
در جریان جنگ جهانی دوم اسرای متفقین برای آلمان نیروی کار کمکی قابل توجهی بشمار می رفتند، اما سوء استفاده های بسیار شد از جمله این که اسرا را به کارهایی از نوع نظامی مثل مین زدایی، ساختن استحکامات،حمل یا بارگیری مهمات و ….. وادار نمودند. ژاپن نیز همانند آلمان در این زمینه از اصول مقرر تجاوز نمود. در ایالات متحده اسرای آلمانی و ایتالیایی به کار ساختن جاده و سد در قسمت مختلف خاک آمریکا بالاخص تکزاس مورد استفاده قرار گرفتند. روش دولت فرانسه نیز هر چند که راه حل خوبی برای وضعیت بیسرانجام بود، ولی چندان منطبق با اصول کنوانسیون ۱۹۲۹ نبود چون فرانسه اسرای آلمانی را به کارگران اجباری تبدیل می کرد، فرانسه به اسرا پیشنهاد کرده بود که بین اسیر ماندن و کارگر معمولی شدن با امتیازات مربوط به آن یکی را انتخاب کنند و در صورت انتخاب وضعیت دوم پس از گذشت یک سال به میهن خود باز گردند. روش دولت فرانسه موجب گردید تا کمیتهی بین المللی صلیب سرخ برای جلوگیری از این وضع در چند مورد مداخله نماید همین کار دولت فرانسه باعث شد تا عملاً ۱۳۷۰۰۰ نفر از اسیران از مجموع ۳۰۰۰۰۰ نفر کارگر شدن را انتخاب کردند.
روابط بین اسیر و دولت اسیر کننده از نوع روابط دولتی بوده حتی در صورتی که فرد به حساب خصوصی کار کند، مقررات معاهدهی ۱۹۴۹ مجموعاً رضایت بخش به نظر می رسد و مسلماً بهبودی در سرنوشت اسیر جنگی بوجود آورده. اما اجرای آن کاملاً به اصل عمل متقابل و دقت نظر دولت حامی و کمیتهی بینالمللی صلیب سرخ بستگی دارد.
در اردوگاه های عراق، کارکردن یک امر عادی و رایج بود و علی رغم تاکید مقررات کنوانسیون ۱۹۴۹ مبنی بر معاف بودن افسران از انجام کارهای رفاهی، عراقی ها افسران را به کارهای ساختمان سازی، بار زدن بلوک، خالی کردن کیسه های سیمان، جابجایی و بار زدن یا تخلیه سیم خاردار و … می نمودند با آن وضعیت و مقداری که قبلاً اشاره شد. به عبارت دیگر اولین نقض قوانین توسط عراقی ها به کار گماری افسران در کارهای گوناگون و در ثانی به کارگیری افسران در حمل و نقل سیم خاردار، استفاده از نیروی کار اسیران جنگی و نحوه بکارگیری آنان در مشاغل گوناگون اعم از مواردی که ذکر شد یا در زاغه های مهمات، مراکز شیمیایی و مواد سمی و … امری بسیار رایج و جاری بود. وضعیت بهداشت محیط کاری نیز که اصلاً قابل ذکر نبود. ما تنها چند پزشک ساده ایرانی داشتیم و آن هم با مقداری بسیار محدود دارو، از دندانپزشک، متخصصین گوناگون و درمانگاه خبری نبود، چنانچه یکی از اسیران وضعیت بسیار حادی پیدا می کرد به بیمارستان هایی در اطراف و اکناف اردگاه می فرستادند. وضعیت بهداشت و واگذاری اقلام بهداشتی بسیار محدود بود بیشتر اوقات بچه ها دچار گال و انواع و اقسام امراض پوستی می شدند. در اردوگاه ۱۹ واقع در استان صلاح الدین تنها ظرف ۳ ماه اول ۴ نفر از اسیران به علت بیمارهای مسری مردند.
در مجموع می توان گفت که هر چند قوانین و مقررات کنوانسیون ۱۹۴۹ گسترده تر و عمیق تر نسبت به کنوانسیون ژنو ۱۹۲۹ شرایط محیط کار و نحوه اشتغال به کار اسیران جنگی را مد نظر قرار داد و خیلی از نواقص و ناگفته های قبلی را پوشش و تعمیم داد لیکن موارد ممنوع را قید نکرده و تنها به کلمه تحقیرآمیز بسنده نموده و از سوی دیگر موارد نقض و عدم رعایت همین قوانین و مقررات هنوز در اکناف و اطراف جهان و در جنگ ها مشاهده می شود.
از آنجایی که کار و تلاش مثبت انسان در هر شرایطی قابل ارزش و احترام بوده و علاوه بر داشتن ارزش معنوی در آئین و سنن مختلف، از بعد جنبه های مادی نیز باید مورد محاسبه قرار گیرد لذا اسیران نیز مشمول این قاعده اخلاقی، انسانی و قانونی بشر شده و به همین منظور در کنوانسیون ۱۹۴۹ ده ماده از قوانین آن به این امر اختصاص داده شده است. بدین نحو که دولت اسیر کننده الزاماً باید برای هر یک از اسیران حساب شخصی تعیین و پول هایی که خود اسیران داشته و پول هایی که بابت حقوق ماهیانه و فوق العاده کار تحصیل می کنند در حساب مذکور سپرده گردد و از این مبالغ اسیران می توانند جهت خرید وسایل مورد نیاز خود یا پرداخت حساب های خود اقدام نماید. حقوق اسیران با توجه به درجهی آنها، ملاک تقویم و در ماده ی ۶۰ به شرح ذیل اعلام گردیده است:
«دولت بازداشت کننده به کلیهی اسیران جنگی پیش پرداختی بابت حقوق ماهانه پرداخت خواهد کرد که میزان آن عبارتند از مبالغ مشروحهی ذیل تسعیر آن به پول کشور بازداشت کننده خواهد بود.
طبقه۱- اسیرانی که درجه آنها کمتر از سرجوخه باشد، هشت فرانک سوئیس
طبقه۲– سرجوخه و افسران جزء دیگر یا اسیران هم درجه ی آنها، دوازده فرانک سوئیس
طبقه۳– افسر تا درجهی سروانی یا اسیران هم درجهی آنان، پنجاه فرانک سوئیس
کاربرد دیگر پستهای سیار درمواری است که احداث یک پست معمولی مشکل یا غیر ممکن باشد، که در این صورت این پستها بصورت دائم بکارگرفته میشوند. در طراحی پستهای سیار عایق هوا، علاوه بر رعایت حداقل فواصل ایمنی فازها نسبت به یکدیگر و نسبت به زمین؛ ابعاد تریلر نیز باید در نظر گرفته شود تا امکان نصب تجهیزات بر روی آن وجود داشته باشد .
۶-۳- بررسی مزایا ومعایب پستهای سیار
ازمزایا و معایب پستهای سیار با عایق هوا میتوان به موارد ذیل اشاره نمود :
۶-۳-۱-مزایا
- سهولت حمل و نقل ؛ بدلیل قرار گرفتن کلیه تجهیزات این پستها بر روی تریلر، حمل ونقل آنها به سهولت صورت می پذیرد.
- سهولت در راه اندازی و بهره برداری ؛ بعلت عدم نیاز این پستها به زیر سازی و انجام عملیات ساختمانی قابل توجه ، استقرار پستهای سیار به آسانی انجام می شود. و از آنجا که قبلا” در کارخانه کلیه اتصالات برقدار شده و تستهای مربوطه انجام شده اند ، این پستها خیلی سریع قابل بهره برداری میباشند.
- هنگام وقوع حوادث غیر مترقبه بدلیل آسیب دیدگی شبکه های انتقال و توزیع بسرعت وارد مدار خواهد شد .
۶-۳-۲- معایب
- الزام به رعایت فاصله ی مجاز بین تجهیزات و در نظرگرفتن ابعاد شاسی؛ این پستها بصورت رو باز و بیرونی بوده و در آنها عایق هوا مورد استفاده قرار می گیرد. لذا فاصله تجهیزات مستقر بر روی شاسی تریلر نباید از مقادیر تعیین شده استاندارد کمتر باشد. بنابراین تا حد امکان فضای مورد نیاز فشرده میشود تا امکان نصب روی شاسی تریلر بوجود آید و شاسی نیز باید طوری انتخاب گردد که توان عمل وزن تجهیزات (خصوصا"ترانسفورماتور قدرت ) را دارا باشد.
-تاثیر پذیری از آلودگی هوا؛ بعلت رو باز بو دن این پستها، آلودگی محیط بر تجهیزات تاثیر گذار خواهد بود .
۶-۴- ا نواع پستهای سیا ر
-
- پستهای سیار ۶۳ کیلو ولت که توضیحاتی در این خصوص ارائه شد.
-
- پستهای سیار با عایق گاز [۷۱]
-
- پستهای سیار استوانه ای
-
- پستهای سیار مکعبی
۶-۴-۱- تفاوت پستهای گازی سیار با پستهای سیار عایق هوا
۶-۴-۱-۱- پستهای گازی سیا ر
پستهای هستند که تجهیزات فشار قوی و باسبارهای آن روی شاسی تریلر و در محفظه های حاوی گاز (SF6) قرار گرفته اند. درطراحی پستهای سیار با عایق هوا رعایت فواصل ایمنی فازها نسبت به یکدیگر و نسبت به زمین الزامی است. ولیکن در پستهای گازی سیار بدلیل قرار گرفتن تجهیزات در محفظه های حاوی گاز( SF6)، فاصله مورد نیاز بین تجهیزات بعنوان فاصله عایقی کاهش می یابد و در نتیجه ابعاد این نوع پستها کوچکتر میگردند. پستهای سیار گازی کلیه ویژگی های پستهای سیار را توام دارا می باشند و با توجه به شکل محفظه های حاوی گاز این نوع پستها به دو نوع پستهای گازی سیار استوانه ای و مکعبی تقسیم میگردند .
۶-۴-۱-۲- پستهای سیارگازی ا ستوانه ای:
در این پستها مشابه پستهای گازی، تجهیزات فشار قوی در محفظه های استوانه ای حاوی گاز ( SF6) قرارگرفته اند و فاصله ها باز هم فشرده تر شده اند تا تجهیزات بر روی تریلر قابل نصب بوده و در مکانهایی که محدودیت فضای احداث پست وجود دارد بتوان از این نوع پستها استفاده نمود .
۶-۴-۱-۳- پستهای گازی سیار مکعبی:
این نوع از پستها نیز مشابه پستهای گازی دیگر دارای تجهیزات فشار قوی بوده که آنها را در اتاقکهای فلزی مکعبی[۷۲]در معرض گاز( SF6) قرارگرفته اند و فاصله ها باز هم نسبت به انواع پستهای گازی فشرده تر شده اند.
-
-
-
- دامنه عملکرد
-
-
پستهای سیار دامنه ولتاژ متفاوتی دارند و از ولتاژ ۶۳ کیلو ولت تا ۲۳۰ کیلو ولت را شامل میشود. اما بیشترین استفاده وکاربرد در دامنه ولتاژ ۶۳ کیلو ولت است .
۶-۵-۱ - جانشینها و مکملهای پستهای مختلف
پستهای سیار به انواع از پیش اشاره شده تقسیم می شوند که در مواقع ضرورت و امکانات محیطی می توانند جایگزین یکدیگر شوند. بطوریکه در فضاهای محدود و کم، استفاده از پستهای گازی حاوی گاز ( SF6) مقرون به صرفه بوده در حالیکه در جاهایی که محدودیت زمین برای استقرار پست وجود نداشته باشد استفاده از پستهای سیار عایق هوا بدلیل هزینه های کمتر اقتصادی تر به نظر می رسند.
۶-۵-۲ - عمر محصول تولیدی
عمر یک پست سیار به شرایط آب و هوایی منطقه ، میزان استفاده مستمراز آن، وضعیت شبکه فوق توزیع منطقه و نوع بکارگیری تجهیزات استاندارد در آن بستگی دارد. اما درشرایط طبیعی بین ۳۰الی ۴۰ سال عمر می کنند[۳۸].
-
-
-
- اطلاعات مربوط به بازار محصول
-
-
۶-۶-۱- سازندگان اصلی داخلی و خارجی قطعات وتجهیزات
پستهای سیار مورد نیاز کشور عموما” بصورت یکجا و تجهیز شده خریداری می گردند که همه آنها از لحاظ مشخصات فنی با یکدیگر در ولتاژهای مختلف متفاوتند. در خصوص ساخت تجهیزات و قطعات پستهای سیار در کشور مشارکتهای متعددی از سوی شرکتهای مختلف صورت گرفته است، که هر کدام به نحوی میتوانند ما را در تامین تعداد قابل ملاحظه ای از قطعات پشتیبانی نمایند. از جمله مهمترین شرکتهایی که در بخش ساخت تجهیزات فعالیت دارند عبارتند از :
- شرکت ایران ترانسفو در شهر زنجان و نیرو ترانس برای تامین ترانسهای قدرت تا سطح ولتاژ مورد نظر
-
- توسعه شبکه های اجتماعی وسیاسی به خصوص در ابعاد رسانه ای مثل:راه اندازی شبکه الجزیره
-
- تسهیل سرمایه گذاری خارجی درعرصه انرژی
-
- مشارکت فعال در سهام شرکتهای گازی ونفتی بزرگ از جمله: توتال
-
- نقش فعال در توسعه سازمانهای تاثیر گذار در ارتقاء منافع تولید کنندگان گاز
-
- مفاهیم اصلی تحقیق :
انرژی، سیاست خارجی ، سیاست خارجی قطر
تعریف مفاهیم:
انرژی:انرژی (واژه یونانی ἐνεργός به معنی فعالیت) یا کارمایه، در فیزیک و دیگر علوم، یک کمیت بنیادین فیزیکی است. انرژی کمیتی است که برای توصیف وضعیت یک ذره، شیئ یا سامانه به آن نسبت داده میشود. در کتابهای درسی فیزیک انرژی را به صورت توانایی انجام کار تعریف میکنند. ِ تا به امروز گونههای متفاوتی از انرژی شناخته شده که با توجه به نحوهٔ آزادسازی و تأثیر گذاری به دستهه ای متفاوتی طبقهبندی میشوند از آن جمله میتوان انرژی جنبشی، انرژی پتانسیل، انرژی گرمایی، انرژی الکترومغناطیسی، انرژی شیمیایی و انرژی الکتریکی و انرژی هستهای را نام برد. در علم فیزیک انرژی را به دو بخش تفسیم میکنند:
۱- اکسرژی (بخش مفید انرژی)
۲-انرژی (بخش قابل تبدیل انرژی (انرژی در واقع به نوعی از انرژی تبدیل میشود که در آن شرایط برای ما ممکن مفید یا غیر مفید باشد)
عامل، حامل و منبع همه گونه انرژیهایی که بشر از آن استفاده میکند (انرژی مواد فسیل، انرژی آبی و غیره) خورشید است، بجز انرژی هستهای.در اینجا منظور نفت و گاز قطر است.
سیاست خارجی :
سیاست خارجی به معنی دنبال کردن هدفهای کشور در محیط بینالمللی و در رابطه با جامعهها، دولتها و کشورهای دیگر است. سیاست خارجی، راهنمای موضعگیری در جهان است؛ و مجموعهای از اهداف بینالمللی و راههای رسیدن به آنها را شامل میشود. سیاست خارجی کشورهای مختلف، با هم متفاوت است. سیاست خارجی یک کشور نیز در طی زمان، تغییر میکند.
سیاست خارجی قطر:
برای آشنایی موقت با سیاست خارجی قطر بهتر است به طور خلاصه به اصول سیاست خارجی این کشور اشاره شود و در فصول بعدی کاملا سیاست خارجی این کشور کالبدشکافی خواهدشد.
۱. قانون اساسى قطر مىگوید که هدف سیاست خارجى این کشور تحکیم پیوندهاى دوستى با کشورهاى مسلمان و نیز کلیه کشورهاى صلحدوست و مردم جهان میباشد.
۲. آنگونه که قطرىها مىگویند اعتقادات اسلامى از معیارهاى سیاست خارجى این کشور در سطوح عربى و بینالمللى مىباشد.
۳. همبستگى عربى اصل دیگر سیاست خارجى قطر است و این کشور بر همین اساس در ۱۱ سپتامبر ۱۹۷۱ به عنوان یک کشور مستقل رسماً به اتحادیه عرب پیوست.
۴. تعهد و هماهنگى با سیاستها و اهداف شوراى همکارى خلیجفارس یکى دیگر از اصول سیاست خارجى قطر مىباشد. این کشور در ۲۵ ماه مى ۱۹۸۱ به همراه سایر شیخنشینهاى عربى حوزه خلیجفارس در تشکیل شوراى همکارى خلیجفارس مشارکت نمود.
۵. قطر بر اساس تعهد به اصول منشور سازمان ملل مسیرى را در صحنه بینالمللى انتخاب کرده که اهداف اعلام شده آن شامل تأئید حق تعیین سرنوشت ملتها، تشویق همکارى جهت بهبود جامعه بشری، گسترش صلح و ثبات در جهان از طریق حل اختلافات از راههاى مسالمتآمیز و ایجاد روابط مبتنى بر عدالت و برابرى و قوانین بینالمللى مىباشد.
در ۱۶ سپتامبر ۱۹۷۱ شوراى امنیت ورود قطر به سازمان ملل را اعلام نموده و در ۲۱ سپتامبر ۱۹۷۱ مجمع عمومى نیز قطر را به عنوان یک عضو پذیرفت.
۶. در دهه ۷۰ میلادى سیاست قطر در منطقه خلیجفارس حفظ روابط با قدرتهاى اصلى منطقه یعنى ایران و عربستان بود. در همین حال مذهب مشترک یعنى وهابیت موجب نفوذ قابل توجه عربستان، بویژه ملک فیصل، در سیاستگذارى خارجى قطر شده بود. لیکن دولتمردان قطرى به مرور زمان توانستند از این نفوذ بکاهند بهگونهاى که سالهاى اخیر شاهد اصطکاک شدیدى نیز بین سیاستهاى دو کشور بوده است.
۷. حفظ روابط سنتى با انگلیس نیز از دیگر اصول پذیرفته شده در سیاست خارجى قطر در دهه ۷۰ بود و با توجه به حضور مستشاران انگلیسى در دستگاههاى سیاسى و امنیتى قطر، این کشور معمولاً در رابطه با اقدامات و تحرکات جهانى و منطقهاى انگلیس از خود واکنشى نشان نداده و یا بعضاً اقدام به اتخاذ سیاست موافق با انگلیس مىنموده است. بهطور کلى مىتوان گفت که قطر در دهه ۷۰، سیاست خارجى فعالى نداشت و از آن در این دوره به عنوان کشورى میانهرو، بىطرف و یا بىعلاقه به مسائل مهم تلقى مىشود. تنها فراز مهم این دوره از سیاست خارجى قطر مخالفت آن با موافقتنامههاى کمپ دیوید در سال ۱۹۷۹ بود.
سیاست خارجى قطر در دهه ۸۰ میلادى شاهد تحوّلاتى مهم و پىدرپى بود. این امر تا حدودى ناشى از روى کار آمدن طراحان و دستاندرکاران جدید در سیاست خارجى این کشور و تا حدودى نیز به دلیل تحوّلات نظامی، سیاسى و اقتصادى در سطح منطقه و بینالملل بود. قطر در سال ۱۹۸۱ به شوراى همکارى خلیجفارس پیوست. این کشور در سال ۱۹۸۲ اقدام به امضاى یک موافقتنامه دفاعى دو جانبه با عربستان نمود.
با توجه به جریان داشتن جنگ تحمیلى عراق علیه ایران، اجلاس سران شوراى همکارى در سال ۱۹۸۳ تشکیل یک سیستم دفاعى واحد را مطرح نمود. پس از این اجلاس، قطر اولین اولویتها را به هزینههاى نظامى داد.
۸. حفظ توان و آمادگى جهت مقابله سیاسى - دیپلماتیک و یا حتى نظامى با بحران موجود در روابط با بحرین بر سر جزایر حوار یکى از اصول ثابت سیاست خارجى قطر بوده است. در آوریل ۱۹۸۶ در جریان حمله نیروهاى قطر به قرارگاه در دست احداث گشت ساحلى بحرین در جزیره فشتالدبیل ۲۹ کارگر خارجى که مشغول کار بودند، دستگیر شدند. این امر منجر به تیرگى شدید در روابط دو کشور شد. بعداً عربستان و چند کشور دیگر منطقه اقدام به میانجیگرى نموده و نهایتاً توافقى جهت تخریب قرارگاه فوق و آزادى کارگران مزبور حاصل گردید. لیکن قطرىها بعداً میانجیگرى عربستان را طرفدارانه و به نفع بحرین دانستند و در نتیجه در ۸ ژوئیه ۱۹۹۱ خواهان حل این اختلاف از طریق دادگاه بینالمللى لاهه شدند. مبانى استدلال قطر جهت مالکیت بر جزایر مورد اختلاف، عبارت از قرار گرفتن این جزایر در آبهاى ساحلى قطر مىباشد.
شیخ حمدبن جاسمبن جبر وزیر خارجه قطر در ۷/۱۰/۷۳ طى مصاحبهاى با اشاره به اینکه اختلاف مزبور با بحرین و اختلاف عربستان در پانزدهمین اجلاس سران شورا در منامه (۳۰/۹/۷۳) مورد بررسى قرار گرفته است گفت که: منتظر حکم دادگاه بینالمللى در این مورد هستیم. رادیو آمریکا در ۲۸/۱۱/۷۳ به نقل از مقامات قطرى گزارش داد در صورتى که عربستان مایل به میانجیگرى جهت اختلاف قطر و بحرین باشد، قطر مىتواند شکایت خود را از دادگاه لاهه پى بگیرد. اما این موضعگیرى به نظر مىرسد که خیلى جدى نبوده است زیرا دو روز بعد از پخش این خبر مجدداً مراکز خبرى (رادیو تهران) به نقل از ولیعهد قطر گزارش داد که عربستان در میانجیگرى بین قطر و بحرین ناکام بوده است. نهایتاً اینکه بحرین با حل موضوع در دادگاه لاهه مخالف است این در حالى است که دادگاه صلاحیت خود را براى رسیدگى به موضوع عربستان و بحرین اقدام به موضعگیرى مزبور (۲۸/۱۱/۷۳) نموده است. قطر براى بار دوم در سال ۱۹۹۴ به دادگاه لاهه شکایت کرده بود.
۹. عدم عقبنشینى در مقابل عربستان بویژه در رابطه با اختلافات مرزى و در عین حال تلاش جهت پرهیزکردن از ایجاد وضعیتى خطرناک و جبرانناپذیر در روابط با این کشور.
-
- روش تحقیق :
در این پژوهش با اتکا به مطالعه سیاست خارجی قطر در طی سه دهه اخیر سعی شده است با روشی تحلیلی – توصیفی به مطالع سیاست خاجی این کشور پرداخته شود.در واقع با توجه به میزان درامدهای حاصل از منابع انرژی در قطر از یک سو و اصول و جهت گیریهای سیاست خارجی این کشور از سوی دیگر سعی خواهد شد چگونگی تاثیر منابع انرژی بر سیاست خارجی قطر تجزیه و تحلیل شود.
الف: جامعه آماری: این تحقبق فاقد نمونه اماری است
ب: روش نمونه گیری و حجم نمونه :
ج: نحوه جمع آوری داده ها: کتابخانه ای ،اسناد،منابع اینترنت وسایر موارد
د: فنون مورد استفاده برای تجزیه و تحلیل داده ها:در این پژوهش با کاربرد نظریه نوواقع گرایی سعی شده است سیاست خارجی قطر تجزیه و تحلیل شود که قبلاً توضیح داده شده است.
-
- پیشینه و ادبیات تحقیق:
در مورد سیاست خارجی و نقش منابع انرژی اثار زیادی وجود دارد که در بخش منابع به آنها اشاره شده است.اینکه اثری به زبان فارسی تاثیر انرژی بر سیاست خارجی قطر را مورد مطالعه قرار دهد وجود ندارد و از این رو می توان موضوع پژوهش حاضر را نواورانه و ابتکاری دانست. اما در حوزه سیاست خارجی کتابهای مختلفی به زبانها فارسی،عربی و لاتین نگاشته شده است و همچنین موضوع منابع انرژی هم با استقبال کارشناسان این حوزه مواجه شده است.در سیاست خارجی کتابهای اساتید به نامی همچون رمضانی،سیف زاده ،دهقانی فیروزابادی و… وجود دارد که در این پژوهش سعی شده است از آنها به عنوان الگوهای تحقیق استفاده شود.
هرکدام از این اساتید و کتابهای دیگر در حوزه سیاست خارجی سعی در بررسی نگاهی خاص همچون واقع گرایی،لیبرالیسم و … دارند . لذا با الهام از دیدگاه های مختلفی که وجود دارد و با بهره گرفتن از دیدگاه دکتر دهقانی در خصوص بررسی سیاست خارجی ایران بر مبنای نوواقع گرایی،سعی شده است از چارچوب نظریه نواواقع گرایی جهت بررسی تاثیر انرژی به جهت گیری و اصول سیاست خارجی قطر استفاده گردد.
-
- سازماندهی پژوهش:
پژوهش حاضر با توجه به نوع سئوالات و فرضیات اصلی و فرعی سازمان دهی ویژه ای دارد. در فصل اول کلیات پژوهش؛مبانی نظری و چارچوب تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد.در واقع کالبد و چارچوب تحقیق را همین فصل مشخص می کند.در این فصل علاوه به کلیات تحقیق سعی شده است به مبانی سیاست خارجی پرداخته شود. جهت علمی تر شدن کار با وام گیری از نظریه نوواقع گرایی چارچوب نظری طرح پایه ریزی می شود تا کلیت تحقیق از انسجام کافی برخوردار باشد.
انرژی برهمکنش جفت ذرات و در خلأ، برهمکنش غیرافزایشی سه گونهای و را نشان میدهد. سهم این جملات بهصورت زیر بررسی شدهاند:
(۳-۲)
عمدتاً در مطالعه سیستمهای چند ذرهای دو روش مطرح میشود که عبارتند از:
- برهمکنش بین ذرات قابل اغماض است. (مکانیک آماری)
- مطالعه سیستمهایی که دارای برهمکنش میباشند (نظریه چند ذرهای)
دیدگاه مکانیک آماری میکروسکوپی است. بدین معنی که در آن، تا حد امکان جزئیات ساختاری سیستمها منظورمی شود. لذا بهعلت زیاد بودن تعداد ذرات صحبت به زبان احتمال خواهد بود. مثلا احتمال یافتن ذره در یک سطح انرژی یا تراز انرژی. بهطور اصولی میتوان ذرات را بهطور جداگانه انتخاب نموده و صور مختلف آرایشهای آنها را درنظر گرفت. اما چون احتمال مربوط به اشکال مختلف آرایشها اختلاف چندانی ندارند، پس متوسطگیری در این مقوله زیاد بد نمیباشد.
(۳-۲) تاریخچه
در بررسی نیروهای چندتایی، محاسبات مکانیک کوانتومی در سال ۱۹۴۳ وقتی که اکسیلرود و تلر[۹۷] از نظریهی اختلال مرتبهی سوم برای محاسبهی انرژی پراکندگی سهتایی- دوقطبی[۹۸] اتمهای کروی استفاده کردند، درنظر گرفته شد [۷۰].
(۳-۳)
ضریب غیرافزایشی میباشد که از روی خواص منومر محاسبه میشود. زوایا و فواصل بینمولکولی به آرایش مثلثی اتمها مربوط میباشد. سهم پتانسیل اکسیلرود- تلر با توجه به جهتگیری سه اتم میتواند منفی یا مثبت باشد. این پتانسیل برای هندسههای خطی مقدار منفی و برای هندسههای مثلثی مقدار مثبت دارد. معمولاً محاسبات برهمکنشهای سه گونهای فقط به بررسی سهم جملهی اکسیلرود- تلر میپردازند. این جمله فقط برهمکنش سهتایی- دوقطبی را نشان میدهد، در صورتی که برهمکنشهای ناشی از چندقطبیهای بالاتر نیز باید بررسی شوند.
محاسبات برهمکنش سه گونهای غیرافزایشی در سال ۱۹۷۱ توسط بِل[۹۹] با وارد کردن سهم ناشی از چندقطبیهای بالاتر دنبال شد.
(۳-۴)
در واقع سهم اصلی برهمکنشهای جاذبهای گونه- سوم به خاطر جملهی اندازه حرکت دوقطبی- سهتایی است و جملات دیگر با هم () برهمکنشهای ناشی از اندازه حرکتهای چندقطبیهای بالاتر را نشان میدهند و بهصورت معادلات زیر بیان میشوند:
(۳-۵)
(۳-۶)
(۳-۷)
همچنین در این مطالعه شاخصها از دو جنبهی مالی و غیرمالی و با توجه به ساختار منحصربفرد زنجیرههای تامین مواد غذایی تشکیل شدهاند.
مین[36] و همکاران در سال 2009 به ارائه یک چارچوب منسجم ارزیابی عملکرد زنجیره تامین برای سازمانهای متوسط و کوچک پرداختهاند. چارچوب پیشنهادی آنها به ترکیب دو مدل BSC و SCOR میپردازد و در ادامه در مورد نحوهی بکارگیری این مدل راهنماییهای لازم را مطرح کردهاند. این تحقیق در نهایت به معرفی مجموعهای از شاخصهای عملکردی زنجیره تامین برای سازمانهای متوسط و کوچک پرداخته است. همچنین ارتباط شاخصهای معرفی شده در این تحقیق را با چرخههای متنوع موجود در زنجیره تامین نظیر تدارکات، تولید، سفارش دهی و غیره نشان داده است.
سبرینو[37] و همکاران در سال 2011 پس از ارائه مقدماتی از ارزیابی زنجیرههای تامین و مدلهای BSC و SCOR، به ارائه چرخهی مدیریت عملکرد سنتی پرداختهاند که در ادامه با افزودن یک حلقهی کوچک به این چرخه، کارایی آن را افزایش دادهاند. همچنین یک رویکرد چندمعیاره به منظور تعیین وزن تک تک شاخصها و محاسبهی امتیاز کلی ارزیابی هر بعد زنجیره تامین ارائه شده است. قدمهای معرفی شده توسط سُبرینو در جهت ارزیابی عملکرد زنجیرههای تامین به صورت ذیل میباشد:
-
- ایجاد، سازمان دهی و آموزش یک تیم کاری: این قدم به عنوان اولین قدم در ارزیابی عملکرد زنجیرههای تامین به حساب میآید. همچنین سُبرینو برای تعیین تعداد بهینهی کارشناسان به ارائه یک رابطه بر اساس میزان دقت مورد نیاز، تخمین میزان اشتباه کارشناسان و … پرداخته است.
-
- تعیین ابعاد شاخصها و شاخصهای کلیدی عملکرد مرتبط با هر بعد: پس از تعیین تیم کاری، لازم است تا با توجه به وضعیت زنجیره تامین، الگوبرداری از سایر شرکتها، نظر کارشناسان، ادبیات موضوع و اهداف سازمان به تعیین ابعاد گوناگون و شاخصهای کلیدی عملکرد مرتبط با آن ابعاد پرداخت. نکتهی مهم و قابل توجه در خصوص تعریف KPIها این است که نباید تمرکز زیادی بر روی جنبههای عملیاتی زنجیره تامین صورت پذیرد، بلکه اهداف و استراتژیهای سازمان نیز در این KPIها بایستی دیده شوند. از طرف دیگر تعیین نحوهی اندازهگیری هر کدام از شاخصهای عملکردی از اهمیت بالایی برخوردار است. همچنین ارتباط KPIها با فرآیندهای زنجیره تامین باید به خوبی مشخص شده باشد.
-
- تعیین و تخصیص مقدار ایده آل برای هر KPI: تیم کاری ایجاد شده در فاز اول با توجه به ماهیت زنجیره تامین، روند دادههای گذشته، الگوبرداری، ادبیات موضوع و نظرات خبرگان در این قسمت به تعیین مقادیری که هریک از KPIها بایستی بدان برسند میپردازند.
-
- تحلیل آیندهی KPIها و هزینههای مرتبط با آن: این قسمت به تحلیل امکان دستیابی به اهداف تعیین شده برای KPIها و هزینههای دستیابی بر اساس روشهای مبتنی بر داده، شبیهسازی، ادبیات موضوع و نظر کارشناسان میپردازد.
-
- شناسایی KPIهای بحرانی و بهبود آنها: پس از بخش 4 (آنالیز KPIها)، لازم است تا شاخصهای دست نیافتنی یا پرهزینه را شناسایی نمود و الگویی برای بهبود آنها طراحی کرد.
-
- تغییر دادن اهداف شاخصها: در این بخش در صورت نیاز به تعریف مجدد مقدار هدف برای KPIهایی خواهیم پرداخت که در مراحل 4 و 5 دست نیافتنی بودن آنها با احتمال بالایی تایید شده است. در واقع سه مرحلهی 4، 5 و 6 به عنوان یک حلقهی بیرونی امکان ارتقای کارایی چرخه مدیریت عملکرد سنتی را فراهم میکند.
در ادامهی مقاله روشی در جهت تعیین وزن و اولویت KPIها در ارزیابی کلی زنجیره تامین ارائه شدهاست که امکان بررسی سازگاری قضاوتهای مطرحشده از سوی تیم ارزیابی را فراهم میکند.
به دلیل اهمیت وجود هماهنگی بین بازیگران گوناگون زنجیره تامین و اثرات آن در اثربخشی مدیریت زنجیره، کوپروالرام در سال 2013 مقایسهای بین مدیریت زنجیره تامین با تیم تقویتکننده با کارکرد خوب و متعادل ارائه داد. مدیریت موثر زنجیره تامین منافع بیشماری دارد. عموما منافع مدیریت موثر زنجیره تامین شامل موجودیهای پایینتر، هزینههای کمتر، بهرهوری بالاتر، توانایی بهبود یافته برای پاسخ به نوسانات تقاضا، زمانهای تحویل کوتاهتر، سود بیشتر و وفاداری بیشتر مشتری است که برخی از اهداف تولید ناب را نیز در بر میگیرند.
مدلهای مدیریت و ارزیابی عملکرد
با توجه به مزیتهای مطرح شده در خصوص استفاده از مدلهای نام آشنا و مطرح ارزیابی و مدیریت فرآیندها، در ادامهی این فصل ابتدا به دسته بندی این مدلها خواهیم پرداخت و سپس به تعریف اجمالی برخی از مدلهای مطرح میپردازیم.
علی رغم وجود تعداد زیادی از مدلهای مختلف در زمینهی سنجش عملکرد، افراد کمی به دسته بندی و مقایسهی بین مدلهای گوناگون پرداختهاند. گاناسکاران و کبو[38] انواع مدلها و ارزیابیها را با توجه به دیدگاههای ذیل مورد دسته بندی قرار دادهاند:
-
- از منظر کارت امتیازی متوازن (با در نظر گرفتن جنبههای مالی، مشتریان، فرآیندهای داخلی و رشد و آموزش)
-
- از منظر مولفههای اندازهگیری عملکرد (نظیر منابع، خروجیها و انعطاف پذیری)
-
- از منظر موقعیت اندازهگیری در زنجیره تامین (نظیر برنامهریزی، تامین، ساخت و تحویل)
-
- از منظر سطح تصمیمگیری (استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی)
-
- از منظر ماهیت اندازهگیری (مالی/غیر مالی)
-
- از منظر مبنای اندازهگیری (کمی/غیر کمی)
-
- از منظر سنتی بودن یا مدرن بودن اندازهگیری (برمبنای عملکرد/برمبنای ارزش)
همچنین با بررسی انواع کارهای صورت گرفته در زمینهی انتخاب شاخصها و سیستمهای اندازهگیری عملکرد، میتوان مدلهای سنجش عملکرد زنجیره تامین را به سه دستهی کلی زیر تقسیم بندی نمود (پاسیوتام[39]، 2012):
جدول 2‑1: تقسیم بندی روشهای ارزیابی عملکرد از سه دیدگاه
دیدگاه | توصیف | مثال از رویکردها |
بر مبنای نتیجه | این روشها با در نظر گرفتن استراتژیها و اهداف سازمان به تعیین شاخصها و سیستمهای سنجش عملکرد میپردازند. | مدل کارت امتیازی متوازن |
سلسله مراتبی | با در نظر گرفتن سطوح مختلف تصمیمگیری به تعیین شاخصها و سیستمهای سنجش عملکرد میپردازند. | چارچوب گاناسکاران |
بر مبنای فرایند | با در نظر گرفتن فرآیندهای مرتبط با زنجیره تامین به تعیین شاخصها و سیستمهای سنجش عملکرد میپردازند. | انواع چارچوبهای دسته بندی فرایند نظیر چارچوبهای APQC و SCOR |