- Hitchens ,R, Multiple marriage : A Study of poly gamy in light of the bible, doulos, elkton , mary land , 1997-17-19.
۲-۲۵- مبانی و چهارچوب نظری تحقیق :
تحقیق درباره تعدد زوجات و چند همسری در میان مردان بلوچ شهرستان خاش که بیشتر به صورت طایفه ای زندگی می کنند و چند همسری نیز در میان طوایف آنها کارکردهایی چون تحکیم روابط بین قبایل ،آشتی و پایان دادن به جنگهای قبیله ای و ایجاد دوستی و به فراموشی سپردن کینه ها و دشمنی ها ، نزدیک شدن سران طوایف به همدیگر، ایجاد نظم و همکاری و امنیت اجتماعی و …… می باشد تحقیقی است که در چهارچوب نظری آن از کارکرد گرایی استفاده شده است که علاوه بر توضیح این مکتب کارکرد گرایی به ارتباط آن با موضوع مورد تحقیق نیز پرداخته می شود ، در ابتدا اندیشه ی مالینوفسکی و بعد اندیشه ی پارسونز به میان خواهد آمد .
مالینوفسکی در برسی واقعیتهای اجتماعی در مقایسه سیستم های گوناگون با توجه به کارکرد هر کدام از آنها به بررسی پرداخت او از انواع سیستم های زیستی ، روان شناختی ، اجتماعی و نمادی یاد کرده است و مالینوفسکی در بررسی سیستم ها به چند نکته اساسی که هر کدام در شکل دهی کارکرد گرایی ساختی موثر بوده اند توجه کرد . چرا که :
الف ) هر سیستم می تواند بطور مستقل مطالعه شود و در این مطالعه به لحاظ تفاوت در ماهیت هر سیستم باید از دانش خاصی بهره جست ، ب ) درهر سیستم باید به کار کرد آن توجه کرد و ج ) به رابطه بین سیستم ها در مقایسه با علوم دیگر ؛ که همان مطالعه کارکرد هاست باید مورد توجه قرار گیرد . از نظر مالینوفسکی سیستم ها می توانند بر اساس نیازهایشان تعبیر و تفسیر شوند . زیرا هر سیستم دارای کارکرد یا کارکردهای خاصی است که آنها را ازدیگرسیستم ها متمایز می سازند ( تقی آزاد ارمکی ۳۰:۱۳۸۱)
با توجه گفته ی مالینوفسکی می توان چنین برداشت کرد که تعدد زوجات وچند همسری نیز در قبایل به عنوان یک سیستم اجتماعی از طریق گرفتن دختر فلان رییس قبیله هر چند که زن نیز داشته باشد باعث تحکیم سیستم خویشاوندی و ایجاد نظم و جلوگیری از زد و خوردهای احتمالی در آینده می شود .همچنین کارکردهای دیگری چون :استفاده ازنیروی کار زن ،بالا بردن آمارجمعیتی خود،بالا نشان دادن پایگاه وموقعیت اجتماعی خوددر جامعه و…دارد
کارکرد گرایی پارسونز
پاسونز بر اثر آشنایی با آرای مالینوفسکی و زمینه علمی زیست شناختی و آشنایی بابحث اقتصادی از نیازهای انسانی – اجتماعی متوجه مطالعه سازمان اجتماعی و فرهنگی و نحوه پیدایش و حیات آن گردید .
عمده ترین عناصر و ویژگی های نظریه کارکردی پارسونز عبارتند از :
نظریه کنش اداری که شامل:
الف ) کنشگر ب ) هدف و غایت ج ) کنشگر در دستیابی به هدف در مقابل ابزار بسیاری قرار گرفته است .
د ) کنشگر در مقابل شرایط متنوعی از قبیل زیستی و محیطی قرار دارد که محدودیتهایی را برای او ایجاد می کند .
ه ) رفتار کنشگر به واسطه ارزشها ، نرم ها ، و دیگر باور ها در انتخاب هدف و ابزار شکل داده می شود.
و ) تصور ذهنی کنشگر او را در انتخاب ابزار جهت دستیابی به هدف هدایت می کند.
موقعیت فردی در سیستم اجتماعی :
سیستم اجتماعی با دو عنصر تخصیص (ALLOCATION) و انسجام ( INTEGRATION) به جریانهای تخصیص امکانات و پاداشها مرتبط است . تخصیص با تولید و ابزار مرتبط است در حالی که انسجام با اهدف همراه است و راه عمده انجام کنترل اجتماعی از طریق مبادله چون پول ، قدرت و پاداش است .
۳-انواع کارکردها :
تالکوت پارسونز در کتاب سیستم اجتماعی (۱۹۵۱ ) متمایل به تحلیل کارکردی شد و چهار نوع کارکرد در جامعه در سطوح گوناگون مطرح کردکه از نظر او حیات هر سیستم بستگی به وجود چهار نوع کارکرد دارد که عبارتند از :سازگاری ، دستیابی به هدف ، انسجام و پایداری
۴- چهارنوع خرده سیستم
پارسونز چهارنوع خرده سیستم مرتبط با یکدیگر را مطرح کرد که عبارتنداز : ۱- سیستم زیستی که کارکرد سازگاری و تطابق دارد ۲- سیستم شخصیتی که کارکرد دستیابی به هدف دارد ۳ – سیستم اجتماعی که کارکرد انسجام را بر عهده دارد ۴ – سیستم فرهنگی که کارکرد پایداری را برعهده دارد .
۵-سطوح تحلیل :از نظر پارسونز خرده سیستم ها در یک رابطه عمودی از بالا به پایین که مبتنی بر کنترل اطلاعات است و از پایین به بالا که بر اساس انرژی می باشد هستند
۶- سیستم اجتماعی: تلاش او برای روشن ساختن چگونگی پیدایش سیستم از طریق کنش فردی و جمعی است . همان طور که گفته شد پارسونز برای هر سیستم کارکرد خاصی قائل است و بر اساس تفاوت در کارکردها انواع چهارگانه ساخت را مطرح کرد که عبارتند از : ۱- ساخت اقتصادی ۲ – ساخت سیاسی ۳ – ساخت فرهنگی ۴- ساخت اجتماعی که از طریق قوانین و عرف و عادات به انسجام بین عناصر اجتماعی می انجامد (همان منبع صفحه ۴۶-۴۲)
بهر حال پارسونز با بهره گیری از آثار بروان و مالینوفسکی نظریه کارکرد گرایی را پایه گذاری کرد و معتقد است که هر عنصر در یک سیستم قبیله ای برای حفظ نظم و پرهیز از جنگ و خونریزی دادن زن یا گرفتن آن به طوایف مختلف هر چند که به عنوان زن دوم یا سوم نیز باشد ضروری است و کارکرد های بسیار مثبت برای سیستم خویشاوندی و قبیله ای دارد . که در فصل چهارم کاملاً توضیح داده می شود .
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- روش تحقیق :
تحقیق درباره موضوع خاص (چند همسری در میان مردان بلوچ شهرستان خاش )از طوایف مختلف جزبازندگی در میان آنها میسر نمی شود یعنی باید در میان طایفه ها زندگی کنی همانند آنها سخن بگویی همانند آنها بپوشی و همانند آنها باشی و گرنه هیچ گاه تحقیقی کامل و جامع و برگرفته از واقعیت نخواهی داشت یعنی همان کارهایی که مالینوفسکی انجام داد این جانب حقیر نیز به مدت۷ سال در میان طوایف مختلف و در قسمتهای مختلف این شهرستان زندگی کردم و چون دورگه سیستانی و بلوچ هستم و مسلط به زبان بلوچی و سایر آداب و عقاید این مردمان شریف بودم در مدت این ۷ سال در تمامی مراسم شادی و غم آنها شرکت کردم و مسائل و مشکلات قبایل را تحلیل کردیم و آداب و رسوم آنها را انجام دادم لذا با من بهتر کنار می آمدند و مسائل را باز گومی کردند تا یک شخصیت دیگر که فارس باشد به نوعی قجر باشد چون مردمان این خطه از قجرها (فارسها ) زیاد راضی نیستند به همین دلیل تحقیق من میدانی و کاملا مشارکتی و از طریق مشاهده مشارکتی و مصاحبه و گفتگو می باشد و صرفا پرسش خالی نیست که هر چیزی آنها بگویند یاداشت کرده باشم بلکه با ۷ سال زندگی صحت و سقم سخنان آنان را می دانم و تاحدودی زیاد بر آداب و رسوم آنها مسلط هستم .
۳-۲- ابزارهای جمع آوری تحقیق:
مصاحبه و گفتگو
دوربین عکاسی و فیلم برداری
پرسشنامه
دستگاه ضبط صدا
کتابهایی که در این زمینه نوشته شده بودند
و سایر ابزارهایی چون فیش ، قلم ، کاغذ ، گوشی موبایل برای عکس ………….
۳-۳- جامعه آماری:
از آنجایی که در شهرستان خاش طوایف بسیار زیادی زندگی می کنند و امکان مطالعه دقیق همه آنها نیز نیست لذا به مطالعه طوایفی پرداختیم که مساله چند زنی در بین آنها بیشتر است و یا احیانا بزرگتر و سرشناس ترند مانند طوایف ریگی وطایفه های وابسته به آن، طایفه یاراحمدزهی (شهنوازی)وطایفه های وابسته به آن،طوایف میربلوچ زهی ،کرد،سهرابزهی،براهویی،شالی بر،قلندرزهی وگمشاد زهی وایرندگانی ها پس جامعه آماری ما تمامی مردان چند زنه ای هستند که در طوایف بزرگ و سرشناس شهرستان خاش زندگی می کنند همچنین خانواده های آنها زنان و فرزندان آنها را نیز شامل می شود .درزیر طوایف مهم وسرشناس خاش راکه مابا آنها بیشتر سروکار داشتیم می آوریم .
-طایفه ریگی : این طایفه یکی از بزرگترین طوایف خاش محسوب می شود که دارای سابقه بسیار طولانی در این شهر و حتی استان می باشند و طبق کتاب مردمان ایران سعدیان قبایل ریگی در دامنه های شمال کوه تفتان تا هیرمند سکونت داشتند و برسه شعبه اند که تنها ناتوزهی ها ساکن دائمی سرحد می باشند و مالک گله ای بزرگ گوسفند و بز بوده اند . وی قلمروطایفه ریگی را شامل سرزمین وسیعی از زاهدان و میرجاوه تا خاش و سپس ایرانشهر می داند و این طایفه را شامل چندین طایفه بولاک زهی ، شه کرم زهی ، عیسی زهی و ناتوزهی می داند ( همان منبع :۶۲۸)درحال حاضراین طایفه بیش از بیست طایفه زیرمجموعه ووابسته دارد.
-یاراحمد زهی :(شهنوازی) طبق تعریف آقای سعدیان کاملا بادیه نشین و افراد خوش هیکلی هستند و محل سکونت آنها را گزو می داند که همه ساله از غرب پشتگوه به تفتان و سپس به سوی نخلستان های ماشکل برای خرما خوری کوچ می کردند
در حال حاضر یکی از بزرگترین طوایف خاش در کنار طایفه ریگی هستند و سردار آنهاحاجی خوبیار نام دارد .
-گمشادزهی : که به تیره هایی چون داد خدازهی ومرادزهی تقسیم می شوند و امروزه مراد زهی در این شهر بیشتر از خود طایفه گمشاد زهی هستند .
-میر بلوزایی ( میر بلوچ زایی ) : که زارع و مالک و از نژاد کرد بوده که در نقاط حاصل خیز سرحد زندگی می کردند .
-هاشم زایی : گروهی کوچک زارع و گله دار هستند که بیشتر آنها در نوک آباد و خاش زندگی می کنند و افرادی نرم خو و باسواد هستند .
-کردها و تمندانی ها : که اصلا پارسی هستند ودر ارتفاعات کوه تفتان ساکن بودند و مردمانی قوی و سالم می باشند این افراد نیز بسیار تحصیل کرده و نرم خوهستند .
-براهویی ها : مردمانی قوی و خوش هیکل و ساکن نزدیکی های دجینگ بودند و سابقه نژادی آنها را عده ای هندی و دراویدی می دانند و این افراد اصالتا بلوچ نبوده اند و زبان مخصوص به خود بنام کردگالی داشته اند که کم کم با بلوچ ها آمیخته اند مهمترین تیره های براهویی ۱- موسی زهی ۲- جنگی زهی ۳- عیسی زهی ۴- مستان زهی ۵- شاهی زهی ۶- یاغی زهی ۷- زرکاری هستند .
-خواشی ها : این قبیله و جمالزهی ها که آنها را نیز خواشی خوانند ظاهرا از بومیان اصلی و در دره خاش ساکن هستند ( سعدیان ۱۳۷۵ : ۶۳۹ )
-شولی بر : آقای سعدیان اصل و نسب طوایف شولی بر را از تیره سرابندی می داند که در کنار هاشم زایی ، رستم خانی و کمال خان زهی محمد حسن خانی ، سردار از طوایف سرابندی هستند و اصل و نسب خود راخود را عرب و از اعقاب مالک اشتر نخعی می دانند که در زمان خلاف خلیفه دوم به کردستان ایران آمده اند و بعد به عراق عجم و اراک امروزی مهاجرت و در کوههای سربندماندگار شده اند و علت نام گذاری آنها به خاطر محل سکونت آنها سرابندی نامیده شده در حال حاضر سردار آنها زمان خان شهلی بر است
-طایفه ایرندگانی : که دربخش ایرندگان ساکن هستند ومردمانی نرم خووعلاقمند به علم ودانش هستند
-طایفه جمشید زهی:که درشهرستانهای خاش وایرانشهر زندگی می کنند.
-طایفه قلندرزهی .
۳-۴- حجم نمونه وروش اندازه گیری:
۱۶
۵۵-۶۴
۷۹
۲۱
+۶۵
۸۶
۲۹
- تحصیلات: تحصیلات احتمالاً مهمترین عامل شکلدهنده زندگی فرد در جامعه پیشرفته صنعتی است سطح تحصیلات محدودیتهایی بر نوع حرفهای که شخص در آن دارد میشود، درآمد وی و وجهه اجتماعیاش اعمال کرده. سعادت ذهن با تحصیلات تا حدی تغییر کرده، افراد تحصیلکردهتر از زندگیشان راضیتر هستند. اما تفاوت در رضایت از زندگی بین تحصیلکردگان و بیسوادان تنها بالغ بر ۶% میباشد.
- درآمد: در میان این پانزده کشور، بالاترین چارک به طور متوسط ۱۴ درصد راضیتر و ۷ درصد خوشبختتر از پایینترین چارک است. این اختلاف بسیار وسیعتر از اختلاف میان جنسها و گروهای سنی است.
- وضعیت تأهل: افراد متأهل در مقایسه با افراد مجرد از زندگیشان راضیتر و خوشبختتر میباشند. اما تفاوت اندک است (از ۳ – ۷ درصد) اما گروه های مختلفی که قبلاً متأهل بودهاند و یا اشخاص جدا شده ۱۰ الی ۲۰ درصد کمتر از متأهلین خوشبخت یا راضی میباشد.
- بهبود کوتاهمدت وضعیت مالی: تغییرات جدید در وضع مالی ۲۸% اختلاف در سطوح رضایت از زندگی و ۲۵ درصد اختلاف را (در سطح خوشبختی) ایجاد میکند.
- سنخ ارزشی مادی/فرامادی: میان مادیون و فرامادیون تفاوت چندانی مشاهده نمیشود. تفاوت آنها در معنایی است که از خوشبختی در ذهن دارند. فرامادیون انجام کارهای جالب، تفاهم با دوستان، داشتن اوقات فراغت کافی، مورد احترام دیگران بودن و احساس مفید بودن را بیشتر به عنوان عوامل خوشبختی عنوان نمودهاند در حالیکه مادیون یک ازدواج موفق، تندرستی، تفاهم در محیط خانواده و داشتن پول و بچه را به عنوان عوامل خوشبختی بیان نمودهاند.
در کل یافتههای اینگلهارت را در زمینه به صورت زیر بیان نمود.
۱- سعادت ذهنی به ندرت در میان گروههایی که با ویژگیهای ثابتی چون جنس مشخص میشود تفاوت پیدا میکند.
۲- سعادت ذهنی در میان گروههایی که بر پایه ویژگیهای کمتر پایدار مثل درآمد، یا وضعیت تأهل قرار دارند متفاوت است، اما حتی در اینجا مقدار اختلاف به طور تعجبآوری کم است.
۳- سعادت ذهنی بنابر تغییرات جدید در وضعیت مالی و یا وضعیت تأهل تفاوتهای نسبتاً بزرگی نشان میدهد(اینگلهارت،۱۳۷۳،ص ۲۷۳).
در مورد ایران نیز میتوان به نتایج یکسانی دست یافت. (نتایج آماری گزارش شده و جدول(۴-۷۲))- احساس خوشبختی و سنخ ارزشی:
Sig=0.121
Gamma= 0.051
- رضایت از وضع سلامت و سنخ ارزشی:
Sig=0.008
Gamma= -0.087
- رضایت از وضع خانوادگی و سنخ ارزشی:
Sig=0.003
Gamma= 0.079
- رضایت از از زندگی و سنخ ارزشی:
Sig=0.163
Gamma= 0.037
جدول ۴-۷۲: اهمیت درآمد خوب برای یک شغل بر حسب سنخهای ارزشی،پیمایش ۷۹
سنخ ارزشی
مادیون
التقاطیون
فرامادیون
درصد
درصد
درصد
درآمد خوب برای یک شغل مهمترین فاکتور است
۴۵
۲۵
۴۸
۲۹
اشرشیا
۸
۹
۸
۱۲
کلبسیلا
بنابراین بررسی میزان جذب باکتریهای بیماریزا در گیاهانی که به عنوان علوفه و یا غذای انسان مورد استفاده قرار می گیرند بسیار مهم می باشد. اسبفاده از پساب فاضلاب برای آبیاری گیاهان در بسیاری از مناطق خشک و نیمه خشک جهان بسیار معمول شده است. توسعه و مدیریت کاربرد فاضلاب در سیستمهای آبیاری توجه بسیاری از کشورها را به خود جلب کرده است (Kaushik, 2007).
۱-۵-۷- آبیاری سورگوم با پساب فاضلاب
اثر تیمارهای مختلف آبیاری با پساب فاضلاب روی رشد و محتویات معدنی دو گونه سورگوم به نامهای Sorghum dura و S.dochna بررسی شد. محتویات فلزات سنگین در پسابها عبارت بود از: Fe>Mn>Zn>Cu>Ni افزایش زیادی در طول ساقه و تعداد برگهای گیاه و نسبت کل سطح برگ به گیاه و وزن خشک ریشه و ساقه گیاه Sorghum dura که با پساب آبیاری شده بود، نسبت به گروه کنترل مشاهده گردید. این اثرات در پساب فاضلاب خام بیشتر بود و در تیمار با پساب فاضلاب دو بار تصفیه شده کمتر بود (Nadia, 2005).
در یک بررسی مشخص شد که آبیاری سورگوم با پساب فاضلاب سبب افزایش چشمگیری در ارتفاع گیاه، ضخامت ساقه، تعداد بذر نسبت به خوشه و نیز قدرت باروری در آن شده بود (Moazzam et al., 2010). اثر آبیاری با نسبت های مختلف آب چاه و فاضلاب در ۵ سطح ( ۰%، ۲۵%، ۵۰%، ۷۵% و ۱۰۰% فاضلاب) بر چهار رقم گیاهان علوفهای مورد بررسی قرار گرفت. نسبتهای مختلف آب چاه و فاضلاب تأثیر معناداری بر میانگین درصد پروتئین خام داشت. با افزایش میزان اختلاط فاضلاب، میانگین درصد پروتئین خام افزایش یافت (بهره مند،۱۳۸۱). بیشترین عملکرد و اجزای عملکرد علوفه از تیمار آبیاری با پساب و آب معمولی به صورت یک در میان و آبیاری با پساب در کل دوره رشد به دست آمد.
در این بررسی مشاهده شد که آبیاری با پساب در کل دوره رشد و پس از آن در تیمار یک در میان، باعث تجمع بیشترین میزان عناصر سنگین در اندامهای گیاه گردید (سمیرمی،۱۳۸۴). یکی از مواردی که باید به آن توجه خاص شود وجود فلزات سنگین در فاضلاب است. فاضلاب اغلب دارای مقادیر نسبتاً زیادی فلزات سنگین نظیر کادمیوم، سرب و نیکل میباشد. کاربرد مکرر فاضلاب برای آبیاری سبب صدمه زدن به گیاهان و مسمومیت آنها می شود (جلالی، ۱۳۸۹).
در مورد بررسی گیاه سورگوم از لحاظ جذب کلی فرمهای مدفوعی و غیرمدفوعی، پس از آبیاری با پساب فاضلاب تاکنون آزمایشی انجام نگرفته است اما تحقیقات بر روی گیاه ذرت که نزدیکترین گیاه به سورگوم و از خانواده سورگوم است، نشان داده است که تلقیح دانه های ذرت با E.coli (NBRIAR3) سبب افزایش رشد و جذب مواد غذایی توسط گیاه در مقایسه با کنترل شد این در حالی است که E.coli از ساکنان طبیعی خاک نمی باشد(Chandra, 2010). پساب فاضلاب خانگی حاوی E.coli مدفوعی به میزان زیاد می باشد.
۱-۵-۸- آبیاری با پساب و تأثیر آن بر خاک
در آبیاری با پساب باید به تأثیر اجزای معدنی و آلی موجود در این آب بر روی خواص شیمیایی و فیزیکی خاک مثل انباشتگی عناصر مختلف از جمله عناصر سنگین، نیتروژن و فسفر و نیز تغییر در مقدار pH و دیگر خواص شیمیایی و همچنین بعضی خصوصیات فیزیکی مثل نفوذ پذیریری، هدایت هیدرولیکی و غیره توجه نمود.
۱-۵-۹- اثرات آبیاری با پساب بر عملکرد گیاه
در مطالعه ای که در ایالت تنسی امریکا صورت گرفت مشخص شد که بر اثر کاربرد پساب در اراضی کشاورزی جهت کشت ذرت تولید دانه ذرت به علت افزایش مقدار نیتروژن موجود در پساب افزایش یافت. اطلاعات مربوط به مقدار تولید و مقدار نیتروژن برگ این باور را به دنبال داشت که سرعت معدنی شدن نیتروژن آلی موجود در پساب در سال کاربرد آن ۵۰ درصد و در سال بعد ۳۰ درصد بود (Cripps, 1992).
همچنین در تحقیقی که بر روی تأثیر و مقایسه کاربرد آبیاری با پساب و آب چاه بر روی گیاه صورت گرفت مشخص شد که آبیاری با پساب باعث افزایش رشد گیاه در ۲ سال اول کاربرد پساب میشود ولی این افزایش بعد از ۵ سال دیده نشد. محققین این طرح به این نتیجه رسیدند که به نظر می رسد ناکافی و نامناسب بودن روی و نیتروژن باعث شده که دوره رشد این گیاه محدود شود (Neilsen, 1991).
همچنین در آبیاری با پساب در منطقه ای در فلسطین بر روی پنبه و گندم مشخص شد که کل تولید پنبه بیش از ۵۵۰۰ کیلوگرم در هکتار و گندم به بیش از ۷۵۰۰ کیلوگرم در هکتار رسیده است در حالی که مقدار مصرف پساب برای پنبه حدود ۶۵۰۰ مترمکعب در هکتار و برای گندم ۴۵۰۰ مترمکعب در هکتار بوده است. علیزاده طی تحقیقاتی که بر روی کاهو، هویج و گوجه فرنگی انجام داد به این نتیجه رسید که عملکرد محصول هنگامی که با پساب آبیاری می شود بیشتر است (Cripps, 1992).
فلزات سنگین[۱۷] :
تعریف و رده بندی :
فلزات سنگین فلزاتی هستند که دارای چگالی بالاتر از ۵ گرم بر سانتیمتر مکعب باشد. این تعریف از نقطه نظر بیولوژیکی بسیار سودمند است زیرا تعداد زیادی از عناصر موجود در طبیعت را شامل میگردد ولی تنها تعداد اندکی از این عناصر در شرایط فیزیولوژیکی، بصورت محلول یافت میشوند و بنابراین ممکن است برای سلولهای زنده قابل دسترسی باشند. در میان آنها عناصری وجود دارد که بعنوان ریز مغذی یا عناصر کمیاب (Fe, Mo, Mn, Zn, Ni, Cu, V, Co, W, Cr) برای متابولیسم گیاهی با اهمیت هستند و عناصری نیز وجود دارد که وقتی مقدار آنها در محیط رشد گیاه زیادتر از حد نرمال باشد، برای گیاهان مسمومیت زا هستند. عناصر دیگری نیز که نقش بیولوژیکی ناشناخته و خاصیت مسمومیت زایی بالایی برای گیاهان دارند (As, Hg, Ag, Sb, Cd, Pb, and U)، وجود دارد (Khoshgoftarmanesh, 2002). بجز محیطهای طبیعی استثنایی، در حال حاضر به اثرات مخرب رهاسازی فلزات سنگین در طبیعت توجه زیادی میشود. اکثر فلزات سنگین عناصر واسطه هستند که کـاتیونهای فلزی سنگین را تشکیل میدهند این یونها به خاطر داشتن توانایی تشـکیل ترکیبـات پیچیـده، نقـش اساسی در واکنشهای بیوشیمیایی گوناگون ایفا میکنند و در غلظتهای بـالا بـرای سـلول سـمی هستند ارگانیسم های زنده به مقادیر بسیار کمی از برخی فلزات سنگین برای ادامـه رشـد و بقـاء نیـاز دارند که به اصطلاح به آنها Trace Elementsیا عناصر کمیاب مـیگوینـد مثـل آهن، کبالـت، مـس، منیزیم، مولیبدن، وانادیم، استرانسیم و روی و اگر از آن حداقل مورد نیاز و ضروری افـزایش یابنـد باعـث اختلال در رشد میگردند (Bolan, 2003).
آرسنیک
آرسنیک یکی از عناصر سمی و خطرناک برای انسان، حیوانات و گیاهان است. این عنصر به دو حالت اکسیدی موجود است که شامل آرسنات و آرسنیت میباشد. آرسنیت متحرک تر بوده و سمی تر از آرسنات است. آبشویی آرسنیک خطری برای کیفیت آبهای زیرزمینی بوده و تجمع آن در خاک نیز خطر ورود به زنجیره غذایی را در پی دارد. جذب As توسط اجزای خاک تحرک و قابلیت دسترسی زیستی آرسنیک در سیستم های خاک- آب- گیاه را کنترل میکند. رفتار شیمیایی AsO4-3 که فرم اکسیدی آرسنیک است در خاکها شبیه PO4-3 بوده و می تواند همانند فسفات بر روی ذرات خاک که عمدتاً کانی های با بار متغیر همانند اکسیدهای Mn، Fe، Al، آلوفان ها و ایموگولیت را در بر میگیرد، جذب شود (Wallsachlager, 1999)، از این رو بدیهی است که جذب آرسنات بر اکسیدها و رسهای خاک در pH کم ماکزیمم بوده و با افزایش pH این جذب کاهش پیدا می کند (Garg, 1988).
جیوه
جیوه یکی از عناصر مهم و تنها فلزی است که در حالت پایه خود مایع می باشد (هیأت مؤلفان، ۱۳۷۳). جیوه می تواند با سایر عناصر ترکیبات پایداری ایجاد نماید. دو حالت اکسیداسیون آن به نام های مرکوروس+۲ Hg2 و مرکوریکHg+2 می توانند ترکیبات مختلف جیوه را ایجاد کنند ترکیبات آلی جیوه اکثراً با فرم مرکوریک جیوه ایجاد میشوند. از بین این ترکیبات، ترکیبات آلکیل جیوه بسیار سمی بوده، به خوبی در چربیها حل شده و ترکیبات پایداری ایجاد می کند (بای بوردی، ۱۳۷۲). غلظت های متوسط جیوه در خاک های سطحی ۴۰۰ میکروگرم در کیلوگرم ( در دامنه غلظت ۱۱/۱-۰۵/۰ میلی گرم در کیلوگرم) بوده و منشأ غلظت های بیش از این مقدار را بایستی در آلودگی های مختلف جستجو کرد (Frank, 1976).
مهمترین ویژگی های ژئوشیمیایی جیوه به شرح زیر می باشد:
- میل ترکیبی برای تشکیل پیوندهای قوی با گوگرد مانند سینابار [۱۸]HgS که کانی غالب جیوه می باشد
- تشکیل ترکیبات آلی جیوه[۱۹]که در محیط های آبی نسبتاً پایدار هستند
- فراریت (قابل تصعید) جیوه عنصری (Kabata-Pendias, 1997).
آلودگی جیوه موضوع جذابی برای محققان بوده و این مسأله به خودی خود مورد توجه است با این حال امکان تولید مقادیر زیادی از قبیل جیوه ممکن است آنرا به یک مشکل جدی تبدیل کند زیرا قابلیت دسترسی زیستی جیوه خطر مهمی برای سلامتی محسوب می شود. به طور کلی حتی نمکهای ساده جیوه یا جیوه فلزی خطری برای گیاهان و کلاً موجودات زنده خاک ( به خاطر طبیعت سمی بخار جیوه) محسوب می شود.
سرب
سرب یکی از آلاینده های عمده محیط بوده و برای انسان بسیار سمی است. میانگین فراوانی سرب در پوسته زمین در حدود ۱۵ میلی گرم در کیلو گرم تخمین زده می شود. سرب عمدتاً به شکل ۲+ موجود بوده اما حالت اکسیداسیون ۴+ آن نیز شناخته شده است که آن تشکیل دهنده تعدادی از کانی های غیر محلول در آب است. محتوای Pb طبیعی خاکها از سنگهای مادری به ارث میرسد اگر چه امروزه آلودگی وسیع این عنصر از منابع دیگری چون احتراق بنزین سربدار، صنایع عمل آوری فلزات، کارخانه های باطری سازی، کاربرد ضایعات شهری و کاربرد لجن فاضلاب اتفاق افتاده است (Brewer, 1966).
این عنصر دارای عدد اتمی ۸۲ و عدد جرمی ۴/۲۰۷ می باشد و در گروه ۶ جدول تناوبی قرار دارد(Bert et al., 2002). سرب یکی از مهم ترین مواد آلوده کننده محیط بوده که عمدتا در اثر ۵ فعالیت انسانی تشکیل می شود: ۱٫ سوزاندن سوخت های جامدومایع ۲٫ معدن کاری ۳٫ مراحل گداختن و ریخته گری ۴٫ آبهای زیاد مملو از سرب ۵٫ مواد شیمیایی به کار برده شده برای خاک شامل کودهای شیمیایی(Lasat, 2000). مقدار سرب در خاک به طور متوسط ۱۵ میکرو گرم بر گرم گزارش شده، در حالیکه این مقدار در خاک های آلوده با سرب به ۱۰۰ میکروگرم بر گرم و یا بیشتر می رسد. البته این مقادیر بیانگر میزان سرب در حالت کل خاک است نه در حالت محلول خاک(Bert et al., 2002).
سرب یکی از فلزات غیر ضروری برای گیاهان است و هیچ عملکرد فیزیولوژیکی شناخته شدهای ندارد و یکی از فراوانترین فلزات سنگین در مناطق آلوده است (Atici et al., 2000). در گیاهان آثار سمیت با سرب معمولا در غلظت های بالاتر از ۲۰ میکروگرم بر گرم در برگ ظاهر میشود و منجر به کاهش سنتز کلروفیل و کاهش رشد رویشی میشود (Ross, 1994). معمولا در شرایط طبیعی این حالات مشاهده نمیشود، از آنجا که بسیاری از گیاهان سرب را در دیواره های سلولی ریشه های خود تجمع میدهند و در نتیجه ورود سرب به قسمت های هوایی اندک می باشد (Lasat, 2000).
شکل (۴-۳) نمودارهای حاصل از آزمون روبش فرکانس است که خصوصیات رئولوژیکی مخلوطهای اولیه و اینتراستریفیه را در نسبتهای %۴۵-%۱۵ FHPO نشان میدهد. با توجه به شکل (۴-۳) کاهش هر دو مدول الاستیک و مدول ویسکوز در مخلوطهای اینتراستریفیه نسبت به مخلوطهای اولیه مشاهده میگردد. هر چه مدول الاستیک مادهای کمتر باشد ماده به سمتی که در برابر فشار اعمال شده، تغییرات دائمی را موجب شود، پیش میرود. بنابراین کمتر بودن مدول الاستیک نمونههای اینتراستریفیه نسبت به نمونههای اولیه، مقاومت کمتر آنها را در برابر فشار نشان میدهد. این امر می تواند قابلیت مالش پذیری مخلوطها را در نسبتهای مختلف از FHPO توضیح دهد. شکل (۴-۳، a) کاهش مدول الاستیسیته و مدول ویسکوز در مخلوطهای اولیه و اینتراستریفیه شده حاوی ۱۵% FHPO را از (Pa 104-102) به (Pa 102-100) نشان میدهد. نتایج این تحقیق منطبق بر نتایج تحقیقات روسو و مارانگنی (۱۹۹۹) است. آنها همچنین کاهش مدول الاستیک را در مخلوطهای اینتراستریفیه شده چربی کره و کانولا نسبت به مخلوطهای اولیه در هر دو روش آنزیمی و شیمیایی گزارش کردند. مقایسه مدول الاستیک در مخلوطهای اینتراستریفیه شده آنزیمی و شیمیایی نسبت به مخلوط اولیه، کاهش هر چه بیشتر مدول الاستیک مخلوط اینتراستریفیه شده آنزیمی نسبت به محصول نوع شیمیایی را گزارش کرد. همچنین بررسی جداگانه مدولهای الاستیک و ویسکوز در مخلوطهای اولیه و اینتراستریفیه نشان داد مدولها دارای روند افزایشی در هر دو نوع مخلوط در نسبت های ۱۵% تا ۴۵% FHPO میباشند. مقدار مدول الاستیک و مدول ویسکوز در مخلوطهای اولیه %۱۵ تا %۴۵ FHPO از مقدار حدود Pa102 به مقدار تقریباً Pa106 در حال افزایش است.
داده های حاصل از مطالعات ویسکوالاستیکی چربیها، داده های ارزشمندی هستند که با شبکه سه بعدی کریستالهای چربی در ارتباط میباشند. شبکه کریستالی چربیها که توسط نیروهای واندروالسی در کنار یکدیگر نگه داشته شده اند، ارتباط تنگاتنگی با فاز پیوسته چربی دارد. بنابراین تغییرات پارامترهای آزمونهای دینامیک تنها به تغییرات SFC در اثر اینتراستریفیکاسیون مربوط نمی شود (روسو و مارانگنی، ۱۹۹۹). بلکه تغییر فرم کریستالی از حالت β به ‘β از عوامل مؤثر در کاهش این پارامترها در نمونههای اینتراستریفیه است. خصوصیات مالش پذیری و ذوب دهانی وابسته به رفتارهای مکانیکی شبکه کریستالی هستند که از تنوع شبکه کریستالی، الگوی توزیع اسید چرب و اندازه کریستالهای چربی ناشی میشوند (ریبیرو و همکاران، a2009 و آکو و همکاران، ۲۰۱۳).
a
b
شکل ۴-۳: نمودارهای حاصل از آزمون روبش-فرکانس (a، مخلوط اولیه و اینتر استریفیه حاوی ۱۵% FHPO؛ b، مخلوط اولیه و اینتراستریفیه حاوی ۲۵% FHPO؛ c، مخلوط اولیه و اینتراستریفیه حاوی ۳۵% FHPO؛ d، مخلوط اولیه و اینتراستریفیه حاوی ۴۵% FHPO)
d
c
۴-۱-۷٫ منحنیهای نمودار همجامد
نمودار خطوط همجامد، دماهایی را نشان میدهد که در آن SFC مخلوط چربیها دارای مقدار ثابتی هستند. بررسی این نمودارها به منظور مطالعه سازگاری چربیهای مختلف به کار میرود. SFC مخلوط چربیها، متأثر از مقدار SFC هر یک از اجزاء چربی در مخلوط، در دمای مورد نظر و نوع برهمکنش بین آنها میباشد. در حقیقت زمانیکه ترکیبهای متفاوتی از چربیها و روغنها با یکدیگر مخلوط میگردند، رفتارهای مختلفی شامل رفتار ایدهآل (نشان دهنده سازگاری بین چربیها)، رفتارهای یوتکتیک یا منوتکتیک مشاهده می شود (روسو و مارانگنی، ۱۹۹۹؛ دانتین و دروآن، ۲۰۰۶؛ ریبیرو و همکاران، a2009).
تبلور یوتکتیک در نتیجه ناسازگاریهای شدید در مخلوط چربی که منجر به کمتر شدن SFC مخلوط از میانگین وزنی حاصل از SFC اجزاء مخلوط میگردد، اتفاق میافتد. به عبارت دیگر رفتار یوتکتیک می تواند در سیستم مخلوط چربیها که در آن نقطه ذوب اجزاء اختلاف وسیعی از هم دارند، مشاهده شود. سیستمهای یوتکتیک زمانیکه اختلاف نقطه ذوب هر یک از اجزاء مخلوط با آن مخلوط به ℃۲۰ و بیشتر برسد، به سیستمهای منوتکتیک منتقل میشوند. در رفتار منوتکتیک تری آسیل گلیسرولهای با نقطه ذوب بالا در اجزاء تری آسیل گلیسرولی مایع که دارای نقطه ذوب پائین هستند، حل میشوند (دانتین و دروآن، ۲۰۰۶ و ریبیرو و همکاران، a2009)
شکل (۴-۴، a و b) به ترتیب منحنیهای همجامد در مخلوطهای اولیه و اینتراستریفیه را نشان میدهد. همانطور که مشاهده میگردد در هر دو نمودار، منحنیهای همجامد غیر خطی هستند. این امر به دلیل کمتر بودن متوسط وزنی SFC مخلوط از SFC اجزاء مخلوط است که نشان دهنده ناسازگاری بین چربیها میباشد. انحناء بیشتر منحنیها مربوط به انحلال بیشتر چربی جامد از یک ترکیب در چربی مایع از ترکیب دیگر در مخلوط چربی است. در دماهای پائین که جزء مایع کمتری برای انحلال جزء جامد وجود دارد، بنابراین منحنی همجامد به صورت خطی است.
در نمودار همجامد مربوط به مخلوطهای اولیه، کاهش SFC با افزایش محتوای روغن سویا به دلیل حلالیت درونی عمده پالم اولئین کاملاً هیدروژنه در روغن سویا میباشد شکل (۴-۴، a). در این مخلوطها، پالم اولئین کاملاً هیدروژنه با نقطه ذوب ℃۸/۵۹ در روغن سویا با نقطه ذوب حدود ℃۲۲- حل می شود. چنین رفتاری را هومفری[۲۰۳] و نَرین[۲۰۴] (۲۰۰۵) برای مخلوط سویا و کانولای کاملاً هیدروژنه، روسو و مارانگنی (۲۰۰۲) برای لارد و روغن کانولا و همچنین روغن پالم و سویا و همچنین دانتین و دروآن (۲۰۰۶) برای روغن کانولا و کانولای هیدروژنه شده نسبی گزارش کردند. در شکل (۴-۴، a) همانطور که مشاهده می شود هنگامیکه درصد اسیدهای چرب اشباع مخلوطهای اولیه و دما افزایش مییابد، خطوط همجامد به سمت راست متمایل گشته و منحنی گرایش به خطی تر شدن دارد. خطی تر شدن منحنی، نشان دهنده سازگاری بین چربیها است. نزدیکتر شدن خطوط به یکدیگر در نتیجه افزایش محتوای اسید چرب اشباع نشان میدهد میزان رقیق شدن جزء جامد در جزء مایع به دلیل افزایش تری آسیل گلیسرولهای سه اشباعی کمتر شده است.
شکل (۴-۴، b) منحنی همجامد مخلوطها را بعد از اینتراستریفیکاسیون آنزیمی نشان میدهد. شروع منحنیهای SFC از مقادیر بالاتری در محور SFA، بعد از انجام فرایند اینتراستریفیکاسیون نسبت به منحنیهای SFC در مخلوطهای اولیه (مثلاً منحنی با ۲۰% SFC در نمودار شکل (۴-۴، b) از محدوده (۵۰%-۴۰%) SFA شروع می شود، در حالی که منحنی با ۲۰% SFC در نمودار (۴-۴، a) از محدوده (۳۰%-۰) شروع می شود)، نشان دهنده حلالیت درونی[۲۰۵] بهتر حالت جامد در میان انواع تری آسیل گلیسرولهای موجود است. این امر به دلیل نامتجانس بودن ساختار تری آسیل گلیسرولها و افزایش نسبت انواع تری آسیل گلیسرولهای با نقطه ذوب متوسط است. همانطور که در شکل (۴-۴، b) مشاهده می شود اینتراستریفیکاسیون موجب خطیتر شدن خطوط همجامد میگردد. تمایل به خطی شدن منحنیها با سازگاری مخلوطهای اینتراستریفیه در ارتباط است.
بعنوان یک نتیجه گیری کلی میتوان گفت در هر دو نمودار همجامد قبل و بعد از اینتراستریفیکاسیون، به دلیل داشتن منحنیهای غیر خطی، رفتار منوتکتیک قابل مشاهده است و در هیچ کدام از نمودارهای همجامد، فرورفتگی یا رکودی در منحنیها مشاهده نمی شود. فرورفتگی در نمودار همجامد، وجود سیستم یوتکتیک را تأیید می کند. این امر در نتیجه مایع شدن نامطلوب مخلوط چربی در ساختارهای ویژهای از آن است. این نوع برهمکنش تمایل دارد زمانی که اجزاء مخلوط تغییر حجم مولکولی، تغییر شکل یا پلی مورف از خود نشان می دهند، اتفاق افتد. وجود چنین فرورفتگیهایی موجب مشکلاتی در کاربرد چربیها، جاییکه قوام و محتوای چربی جامد اهمیت بسزایی دارد، میگردد (هومفری و نرین، ۲۰۰۵).
a
b
شکل ۴-۴: منحنیهای همجامد، a، مخلوطهای اولیه و b، مخلوطهای اینتراستریفیه شده
۴-۲٫ بخش دوم: مطالعات مدل سازی
۴-۲-۱٫ انتخاب متغیرها
به طور کلی SFC از دمایی که در آن نگهداشته می شود، نوع چربی یا روغن (شامل اسید چرب، تری آسیل گلیسرول (TAG)) و ساختار کریستالی تأثیر می پذیرد (تلس دوس سنتوس و همکاران، ۲۰۱۳). در بسیاری از مطالعات تأثیر دما بر روی SFC چربیها بررسی و توضیح داده شده است. SFC چربی در دماهای بالاتر، به دلیل ذوب TAG های با نقطه ذوب بالاتر، پائین میباشد. به عبارت دیگر چربیهای حاوی TAG های اشباع بالاتر، SFC بالاتری در دماهای داده شده دارند (فرمانی، ۱۳۹۳).
TAG ها از اجزاء اصلی چربیها هستند که خصوصیات فیزیکوشیمیایی آنها را تعیین می کنند. توزیع اسیدهای چرب در داخل TAG روغنها و چربیهای طبیعی به صورت انتخابی میباشد. در نتیجه مخلوطهای مختلف چربیها/روغنهای طبیعی، با وجود داشتن ساختار اسید چرب مشابه، الزاماً ساختار TAG و خصوصیات فیزیکی مشابهی نخواهند داشت. در طی اینتراستریفیکاسیون نهایتاً واکنش، زمانی که تمامی TAGهای ممکن ساخته شوند، به یک تعادل خواهد رسید. از نظر تئوری، اینتراستریفیکاسیون جداگانه دو چربی مختلف با داشتن ساختار TAG مختلف، اما ساختار اسید چرب یکسان به ساختار TAG مشابه و در نتیجه به خصوصیات فیزیکی مشابهی منتهی خواهد شد (فرمانی، ۱۳۹۳). از این رو مدلی که توصیف کننده رابطه بین ساختار اسیدهای چرب و دیگر پارامترهای روغن باشد، ممکن است در پیش بینی نتیجه اینتراستریفیکاسیون مفید واقع شود.
نقطه ذوب از دیگر خصوصیات فیزیکوشیمیایی مؤثر در تعیین ویژگیها و توسعه چربیها است (ریبیرو و همکاران، a2009). تغییرات نقطه ذوب همانند SFC، تحت تأثیر تغییرات ساختاری TAG موجود در چربیها میباشد. با توجه به مطالب ارائه شده در ارتباط با عدم تغییر نوع اسید چرب در اثر فرایند اینتراستریفیکاسیون و داشتن TAG های یکسان در مخلوط های مختلف از روغن ها/چربیها، بعد از به تعادل رسیدن واکنش، پیشنهاد مدلی که بتواند نقطه ذوب محصولات اینتراستریفیه شده را به صورت تابعی از ساختار اسیدهای چرب سازنده تری آسیل گلیسرولها گزارش کند، منطقی و کاربردی به نظر میرسد.
میزان همبستگی پارامترهای فیزیکوشیمیایی چربیهای اینتراستریفیه شده (SFC و SMP) و اسیدهای چرب سازنده چربی و دما با بکارگیری ضریب همبستگی پیرسون توسط نرم افزار SPSS بررسی شد. همبستگی بین SFC (متغیر وابسته) و متغیرهای مستقلی نظیر دمای اندازه گیری SFC، پالمتیک، استئاریک، اولئیک، لینولئیک، لینولنیک، کل اسیدهای چرب چند غیر اشباعی، کل اسیدهای چرب غیر اشباع و کل اسیدهای چرب اشباع و همچنین همبستگی بین SMP (متغیر وابسته) و اسیدهای چرب سازنده مخلوط چربیها محاسبه شد. همانطور که در جدول (۴-۴) مشاهده می شود یک همبستگی منفی و قوی بین SFC و دما (۹۹/۰) و یک همبستگی مثبت معنی داری بین SFC و اسیدهای چرب اشباع وجود دارد (۹۹/۰) (p<0.01). بر خلاف اسیدهای چرب اشباع، اولئیک، لینولئیک، لینولنیک، کل اسیدهای چرب چند غیراشباعی و کل اسیدهای چرب غیراشباع به صورت منفی بر SFC تأثیرگذار بودند. این امر به دلیل نقطه ذوب پائین اسیدهای چرب غیراشباع میباشد. اسیدهای چرب غیراشباع نقطه ذوب کمتر از ۵ درجه سانتیگراد دارند، بنابراین نقش آنها در شکل گیری SFC در دماهای ۱۰-۵۵ درجه سانتیگراد می تواند نادیده گرفته شود (فرمانی، ۱۳۹۳). در هر حال بررسی ارتباط بین متغیرها و ارائه مدلهای توصیفی، می تواند همراه با کاهش هزینه، زمان و مصرف مواد اولیه در انجام واکنشها باشد. در زیر به شرح هر یک از مدلهای پیشنهادی پرداخته شده است.
جدول ۴-۴: ضرایب همبستگی پیرسون بین SFC و ساختار اسیدهای چرب مخلوطهای دوتایی اینتراستریفیه آنزیمی FHPO و SBO
SMP | SFC | T | USFA | PUFA | SFA | Ln | L | O | S | P | M | |
**۹۵۰/۰ | **۹۹۶/۰ | **۹۹۶/۰- | **۰۰۰/۱- | **۰۰۰/۱- | **۰۰۰/۱ | **۰۰۰/۱- |
مشیرزاده، حمیرا، گفتگوی تمدنها از منظر سازهنگاری،،مجله دانشکده حقوق و علوم سیاسی، شماره ۶۳، بهار ۱۳۸۳
مطهری، رضا، تجربه بورژوازی ملی در ایران، چشمانداز ایران، شماره ۴۸، اسفند ۱۳۸۶، فروردین ۱۳۸۷
مظلومی، غلامحسین، عقیلی هزینه و فایده تیرگی روابط ایران و آمریکا، گزارش، شماره ۱۶۹٫
معینالدینی جواد و رضاپور مهین، تأثیر ساختار نظام بینالملل بر هژمونی منطقهای ایران، سیاست خارجی، سال بیست ودوم، شماره ۲، تابستان ۱۳۷۸،
ملکان سرور و رحمانی مریم، تصویری از عملکرد کشاورزی در سال ۱۳۸۲، روند، سال چهارم، شماره ۴۰و۴۱ هار و تابستان۱۳۸۳،
ملکی، عباس، ۱۱سپتامبر و منافع ملی جمهوری اسلامی ایران، مطالعات راهبردی، سال ششم، شماره سوم، پائیز ۱۳۸۲
ملکی، عباس، تصمیم گیری در سیاست خارجی، رهیافت تجربی، علوم سیاسی، سال ۵، شماره ۴ ، ۱۳۸۱
ملکی، عباس، فرایند تصمیم گیری در سیاست خارجی ایران، راهبرد، شماره ۲۷، بهار ۱۳۸۲
منافع ملی و سیاست خارجی در گفتگو با هرمیداس باوند، مطالعات راهبردی، سال چهارم، شماره اول و دوم، بهار و تابستان ۱۳۸۰،
منجذب، محمدرضا، ارزیابی تأثیر نقدینگی بر ارزش افزوده بخش صنعت، پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، سال هفتم، شماره ۴، زمستان ۱۳۷۸
موانع بخش خصوصی در ایران، مصاحبه با کارشناس برنامه و بودجه، ایران فردا، سال هفتم، شماره پنجم، دیماه ۱۳۷۷
موسوی، سیدحسین، سیاست خارجی و مجلس ششم، خاورمیانه، سال هفتم، شماره ۱، ۱۳۷۹
موسوی، سیدرضا، اولویت سیاست خارجی ایران در دوران سازندگی، راهبرد، شماره ۴۷، ۱۳۷۸٫ ص۸۷
موسویمحسنی رضا، جلایی عبدالمجید، سعیدیفر مریم، اثرهای جهانی شدن اقتصاد بر تجارت خارجی ایران، روند، شماره ۱۵، اذر ۱۳۸۴٫ شماره ۴۶
موسویمحسنی، رضا، جلایی عبدالمجید، سعیدیفر مریم، اثرهای جهانی شدن اقتصاد بر تجارت خارجی ایران، تهران، روند، شماره ۱۵، آذر ۱۳۸۴، شماره ۴۶
مهاجرانی، علیاصغر، تحول اشتغال و بیکاری در ایران ۱۳۴۵-۱۳۷۵، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، سال دوازدهم، شماره نهم و دهم، خرداد و تیر ۱۳۷۷
مهدوی، امیرحسین، گروه سوم در اتاق، روزنامه شرق، شنبه ۱بهمن ۱۳۸۴، سال سوم، شماره ۶۷۹
میدری، احمد، اصناف و دولت، گفتگو، شماره ۴۱، بهمن، ۱۳۸۳
میدری، احمد، خصوصیسازی یا رشد ارگانیک، اجتماعی سیاسی چشمانداز ایران، شماره۳۹، شهریور و مهر ۱۳۸۵
میر عمادی، طاهره، رشد اقتصادی در سیاست خارجی دولت خاتمی، سیاست خارجی، سال نوزدهم، بهار ۱۳۸۴
میرشجاعی، فخری، نقش بانک مسکن در تأمین مالی بخش مسکن، روند، سال ۱۵ شماره ۴۶، ۱۳۸۴
میرعابدینی احمد، نگاهی به برنامه توسعه اقتصاد، سیاست ،فرهنگ لایحه برنامه چهارم توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور، اقتصاد سیاسی، سال سوم،شماره نهم، ۱۳۸۴
میرمطهری، احمد، برنامه اول پندارها و انتظارات و واقعیتها، اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره دوم، آبان و آذر ۱۳۶۸
میلانی، محسن، سیاست خارجی ایران در عرصه جهانی، نشریه راهبرد، شماره ۳، بهار ۱۳۸۱
نایب، سعید، تحلیل رقابت در صنعت پتروشیمی ایران با رویکرد نهادگرایی جدید، دین و اقتصاد، شماره ۱۰، زمستان ۱۳۸۵
نبوی، مرتضی، سیاست خارجی ایران در دوران ریاست جمهوری آقای هاشمی، راهبرد، شماره، ۳۴، زمستان، ۱۳۸۳
نجاع، محمدعلی، عربستان سعودی و ایران واقع بینی و همکاری، در روابط سیاسی، ع آبشناس، ترجمان سیاسی، سال چهارم، شماره ۲۵، ۴ خرداد ۱۳۷۸
نجفی فیروزجانی، عباس، روند سیاسی شکلگیری دعاوی امارات متحده عربی در قبال جزایر سهگانه، راهبرد، تابستان ۱۳۸۷، شماره، ۴۷
نخجوانی، سیداحمد، اقتصاد ایران، تهران، مرکز آموزش تحقیقات صنعتی ایران، ۱۳۸۲
نصابیان شهریار و خلج احمد، اثرات اعتبارات بانک کشاورزی بر متغیرهای کلان بخش کشاورزی، پژوهشنامه اقتصادی، سال چهارم، شماره اول، بهار۱۳۸۴
نفری اکبر و فرزین محمدرضا، بررسی سیاستهای تجاری در صنعت خودرو ایران، برنامه و بودجه، سال سوم شماره ۹دی ماه ۱۳۷۷
نقیباده، احمد، تأثیر فرهنگ بر سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی وزارت اموررخارجه،۱۳۸۱
نقیبزاده، احمد، ایران مستقل اخرین شانس اتحادیه اروپا در خاورمیانه نگاهی به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، دانشگاه تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، تابستان، ۱۳۸۵
نقیبزاده، احمد، تأثیر نیروهای اجتماعی بر سیاست خارجی، سیاست خارجی، سال نوزدهم، تابستان ۱۳۸۴
نقیبزاده، احمد، چارچوبی برای مطالعه سیاست خارجی، سیاست خارجی، سال هیجدهم، پائیز ۱۳۸۳
نقیبزاده، احمد، مطالعه تطبیقی فرایند توسعه سیاسی در اسپانیا و ایران، سیاست خارجی، سال، پانزدهم، پائیز ۱۳۸۰
نمازی محمد و شوشتریان زکیه، بررسی عملکرد اقتصادی بورس اوراق بهادار ایران، پژوهشها و سیاستهای اقتصادی، سال نهم، شماره۲۰، زمستان۱۳۸۰
نورایی سعید، رضایی محمد و عزیز خانی فاطمه، مجلس و پژوهش، سال شانزدهم، شماره ۴۵
نورایی، بهرام، جایگاه منابع انرژی دریای خزر در محیط متغیر امنیت جهانی، مجموعه مقالات دوازدهمین همایش بینالمللی آسیای مرکزی و قفقاز ،
نوربخش، فرهاد نابرابری فضا یی، قطبی شدن و ابعاد آن در ایران، اقتصاد سیاسی، سال سوم، شماره دوازدهم سال ۱۳۸۵
نوروزی، نور محمد، سیاست خارجی ایران، راهبرد، شماره ۳۱، بهار ۱۳۸۳
نوری نیا حسین و عبدی عباس، دیدگاه روزنامه نگاران ارشد درباره گفتگوی تمدنها، جامعهشناسی ایران، دوره پنجم، شماره ۱، ۱۳۸۳، ص ۱۷۲-۱۸۶ا
نوزانی، بهرام، کاربرد ابزار تحریم اقتصادی ایالات آمریکا در برخورد با جمهوری اسلامی ایران، سیاست خارجی، سال نوزدهم، تابستان ۱۳۸۴
نونژاد، مسعود، میزان موفقیت برنامههای عمرانی و نقش بخش خصوصی دولتی در سرمایهگذاری صنعتی ایران، اطلاعات سیاسی ـ اقتصادی، سال شانزدهم، شماره هفتم و هشتم، فروردین و اردیبهشت ۱۳۸۱
نی ویکتور و سوئدبرگ ریچارد، جامعهشناسی اقتصادی و اقتصاد نهادگرایی نوین، ترجمه: رضا مجیدزاده و آصفه توکلی، اقتصاد سیاسی، مطالعات دین و اقتصاد، سال هفتم و هشتم، زمستان ۱۳۸۶ و بهار ۱۳۸۷
واضحی، کاووس، کشاورزی توسعه و دموکراسی درایران، چشمانداز ایران، بخش نخست، شماره ۴۱، دی و بهمن ۱۳۸۵