۱۲- ذبیحی،محمدرضا و مقدسی، علیرضا(۱۳۸۵)، کارآفرینی از تئوری تا عمل، مشهد، نشر جهان نما.
۱۳- زالی ، محمد ؛ مدهوش، مریم و کردنائیخ، ایمان(۱۳۸۶)،ارزیابی مشخصه های کارآفرینی دانشجویان دانشگاه مازندران، فصلنامه مدرس علوم انسانی، ویژه نامه مدیریت،۸۲-۱۱۳٫
۱۴- زالی،محمد و مهدی وند،میلاد(۱۳۹۰)، تاثیر سرمایه فکری بر گرایش کارآفرینانه و عملکرد سازمانی در کسب و کارهای نانو، توسعه کارآفرینی، سال چهارم، شماره ۱۴، صص ۴۷-۶۶٫
۱۵- سهرابی،بابک؛ فروزنده، سکینه و رئیسی ونان،ایمان(۱۳۹۰)،ارائه مدلی جامع برای ارزیابی تسهیم دانش در سازمان های پروژه محور دولتی بر مبنای عوامل انسانی، سازمانی و فنی، مدیریت دولتی، دوره ۳، شماره ۷،۹۵-۱۱۴٫
۱۶- شریفی،سمیه، سلیمی،قادر و احمدی،احمد .(۱۳۸۹)، بررسی رابطه ویژگی شخصیتی با تعهد سازمانی در مدیران و معلمان مدارس ابتدایی، راهنمایی و متوسطه شهرستان خوانسار ،فصلنامه علمی- پژوهشی رهیافتی نو در مدیریت آموزشی،سال اول،شماره۴، ،۸۱-۱۰۶٫
۱۷- طالبی، کامبیز و زارع یکتا،محمدرضا(۱۳۸۷)، آموزش کارآفرینی دانشگاهی و نقش آن در ایجاد و توسعه شرکتهای کوچک و متوسط دانش بنیان، توسعه کارآفرینی، سال اول، شماره یک، ۱۱۱-۱۱۳٫
۱۸- فیض، داوود و صفایی،میلاد(۱۳۸۸)،ارزیابی و مقایسه ویژگی های شخصیتی کارآفرینانه دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه سمنان، فصلنامه انجمن آموزش ایران، سال دوم، شماره دوم، ۱۳۷-۱۵۸٫
۱۹- کوراتکو،دانلد و هاجتس،ریچارد دام(۱۳۸۳)،نگرش معاصر بر کارآفرینی، ترجمه ابراهیم عامل محرابی و محسن تبرائی، جلد اول، مشهد، انتشارات دانشگاه فردوسی مشهد.
۲۰- مقیمی، محمد؛ خنیفر،حمید و عربی خوان، مریم(۱۳۸۷)،بررسی ارتباط بین سبک شخصیت و اثربخشی مدیریت در مدیران سازمانهای دولتی، نشریه مدیریت دولتی، دوره اول، شماره ۱،۸۷-۱۰۴٫
Refrence:
۱-Abili,kh ; Narenjithani,F; Mokhtarian,F,Rashedi,M.(2011), the role of effectivefactors on organizational knowledge sharing , procedia social and behavioral science,vol.29,No.2, 1701-1706.
۲- Bergeroet,R; Ondersteijn,C ; Seatkamp,H ; Woerkum,C , Huirne,R.(2004), entrepreneurial behavior of dutch farmers under a milk quota system: goals, objectives and attitudes , agricultural systems,vol.80,No.1, 1-27.
۳- Boer, N ;Berends, H ,Baalen, P.(2011), relational models of knowledge sharing behavioral , europian management journal, vol.29,85-97.
۴- Brandstatter, H.(2011), personality aspects of entrepreneuirship; a look at five meta analyses , personality and individual differences,vol.51, 222-230.
۵- Bratko , D; Premuzic , T, Saks, Z.(2006), personality and school performance; incremental validity of self and peer rating over intelligence, personality and individual differences,vol.41,No.3, 131-142.
۶- Dan, D; Schipper , M,Runhaor, P.(2010), Developing a competency based framework for teachers entrepreneurial behavior , teaching and teacher education ,vol.26, 965-971.
۷- Deste, P; Mahdi,S ; Neely,A , Rentocchini , F.(2012), inventors and entrepreneurs in academia ; what types of skills and experience matter? , technovation ,vol.33,No.4, 293-307.
۸- Du ,R ; Ai, SH, Ren, Y.(2007), relationship betweenknowledge sharing and performance ; a survey in xian, china, expert systems with applications,vol.32, 38-46.
۹- Dvir,D ; Sadeh,A , Pines,A.(2010), the fit between entrepreneuirs personalities and the profile of the ventures they manage and business success: an exploratory study, journal of high technology management research ,vol.21,No.2, 43-51.
۱۰- Erdheim, J.(2006), linking the big five personality constructs to organizational commitement, psychology department ,bowling green state university, bowling green, usa.
۱۱- Homayouni , A.(2011), personality traits and emotional intelligence as predicators of learning English and math, department of psychology, bandargaz branch ,Islamic azad university , bandargaz, Iran.
۱۲- Hsu, I.(2008), knowledge sharing practics as a facilitating factor forein improving organizational performance through human capital ; a preliminary test , expertsystems with applications,vol.35, 1316-1326.
۱۳- Huang-sh , Wang, Y.(2011), Entrepreneurial orientation , learning orientation and innovation in small and medium enterpprises , procedia social and behavioral science, vol.24,563-570.
۱۴- Jung-chi, P.(2006), an empirical study of the relationship between knowledge sharing and isit strategic planning, management decision, 105-112.
۱۵- Ko, S, Butler,J.(2007), creativity : a key link to entrepreneurial behavior , Kelley school of business ,vol.25,No.1, 365-372.
۱۶- Kumar,K ; Bakhshi,A.(2010), the five factor model of personality and organization commitement: is there any relationship? , humanity and social science journal , ۲۵-۳۴٫
۱۷- Koellinger, P ;Minniti, M, Schade,ch.(2007), I think I can. I think I can: over confidence and entrepreneurial behavior ,journal of economic psychology,vol.28, 502-527.
۱۸- Levosque,M, Minniti,M.(2006), the effect of aging on entrepreneurial behavior, journal of business venturing,vol.21,177-194.
۱۹- Lin,W.(2008), the effect of knowledge sharing model, expert systems with applications,vol.34, 1508-1521.
۲۰- Parks,L ,Guay,R.(2009), personality, values , and motivation, personality and individual differences,vol.47,No.5, 675-684.
۲۱- Theakson,J; Stewart, Sh ; Dawson, M; Loewen,S, Lehman,D.(2004), big five personality domains predict drinking motives, personality and individual differences,vol.37, 971-984.
۲۲- Tseng, Sh, Huang,J.(2011), the correlation between Wikipedia and knowledge sharing on job performance, expert systems with applications ,vol.38,6118- 6124.
۲۳- Uru,F; Caliskan; Atan,O, Aksu,M.(2011), how much entrepreneurial characteristics matterin strategic decision making? , procedia social and behavioral sciences ,vol.24, 538-562.
۲۴- Verheul,I ;Thurik,R;Grilo,I ,Zwan,P.(2012), Explaining preferences and actual involvement in self employment: gender and the entrepreneurialpersonality, journal of economic psychology,vol.33,325-341.
۲۵- Wang,S ,Noe,A.(2010), knowledge sharing : a reviw and directions for future research, journal of human resource management review,vol.41, 115-131.
۲۶- Wang , Z, Wang,N.(2012), knowledge sharing , innovationand firm performance, expert systems with applications,vol.39, 8899-8990.
۲۷- Weitzel, U ; Urbig ;Desai,S ;Sanders,M , Acs,Z.(2010), the good, the bad and the talented : entrepreneurial talent and selfish behavior, journal of economic behavior and organization,vol.76, 64-81.
۲۸- Yang,H ,Wu,T.(2008), knowledge sharing in an organization, technological forcasting and social change,vol.75 , 1128-1156.
۲۹- Yang,J,(2008), individual attitudes and organizational knowledge sharing, tourism management,vol.29, 345-353.
پیوست ها
۱- پرسشنامه پژوهش
بسمه تعالی
با سلام و احترام خدمت شما پاسخگوی محترم
پرسشنامه حاضر در راستای پژوهشی در قالب پایان نامه دانشجویی تحت عنوان ” بررسی تاثیر شخصیت کارآفرینی در بروز رفتارهای کارآفرینانه با تاکید بر نقش میانجی تسهیم دانش ” تهیه شده است. ضمن تشکر از زمانی که برای پاسخگویی به سوالات پرسشنامه زیر اختصاص می دهید، همکاری صادقانه شما برای محقق مغتنم بوده و در اجرای هرچه بهتر پژوهش، یاری خواهد رساند. شایان ذکر است که این اطلاعات مورد استفاده علمی قرار خواهد گرفت و نیازی به ذکر نام نیست.
باتشکر
ژاله حیدری
دانشجوی کارشناسی ارشد، دانشگاه سمنان
بند مزبور مؤیّد این نظر است که یکی از عناصر موجود در ایجاب باید شرایط مربوط به بیمه کالا باشد؛چرا که در هر صورت یا بایع باید از عهده بیمه کالا بر آید و یا این که مشتری اقدام به بیمه کالا نماید.
بند دوم:شرایط و زمان انتقال خطر(ضمان معاوضی)
در حقوق بین الملل،در مقرّرات کنوانسیون،مواد ۶۶ الی ۷۰ به بحث ضمان معاوضی اختصاص یافته که ذیلاً به مواد مربوطه اشاره خواهیم نمود.
ماده ۶۶ کنوانسیون:
تلف یا خسارت وارده بر کالا،بعد از انتقال ضمان معاوضی(ریسک) به خریدار،موجب برائت وی از ایفاء تعهدش مبنی بر پرداخت ثمن نمی شود؛مگر این که تلف یا خسارت مذکور ناشی از فعل یا ترک فعل فروشنده باشد.
در کنوانسیون کلمه ریسک[۱۸۴](ضمان معاوضی) در معنای مضیّق و بیشتر سنتی، وقوع زیانی که حادث شده، از هرگونه صدمات به کالا، که ناشی از فعل یا ترک فعل طرف دیگر قرارداد نباشد،به کار برده شده است.در این معنا، ضمان معاوضی(ریسک)در یک لحظه معیّن به خریدار منتقل می شود؛ یعنی این که در آن لحظه خریدار باید عواقب زیانهای احتمالی(تلف یا خسارت)را به عهده بگیرد؛به عبارتی خریدار باید:
الف)-به موجب قرار داد تعهدات خود را ایفا نماید حتّی اگر مبیعی که فروخته شده تلف شده یا زیان دیده باشد؛و
ب)-مشارالیه حقّی بر فروشنده که منتّج از عدم ایفاء تعهد فروشنده و ناشی از چنان تلف یا خساراتی باشد،ندارد.به ویژه این که خریدار باید ثمن را تأدیه کند و کالای تقدیمی را تا حدودی که باقی مانده است قبض کند.
ماده ۶۷ کنوانسیون:
۱-اگر قرار داد بیع متضمن حمل کالا باشد و فروشنده ملزم به تسلیم آنها در محل معیّنی نباشد ضمان معاوضی(مخاطره و ریسک)وقتی به خریدار منتقل می شود که کالا مطابق قرارداد بیع به اوّلین حمل و نقل کننده جهت ارسال به خریدار تسلیم شود.در صورتی که فروشنده ملزم به تسلیم کالا به متصدی حمل و نقل در محل معیّنی باشد تا زمانی که کالا تسلیم متصدی حمل و نقل در محل مزبور نشود ضمان به خریدار منتقل نمی شود.این واقعیّت که به فروشنده اجازه داده شده تا اسناد کنترل کننده واگذاری مبیع را در اختیار داشته باشد اثری در انتقال ضمان نخواهد داشت.
۲-معهذا،ضمان کالا به خریدار منتقل نمیشود مگر این که کالا به وضوح،خواه از طریق علامتگذاری بر روی آن، یا با اسناد بارنامه یا از طریق اعلام به خریدار و یا از طریق دیگری،برای قرارداد تخصیص داده شده باشد.
اهمیّت عملی انتقال ضمان به نحوی است که معمولاً در متن قرارداد بر روی آن توافق می شود،خواه به وسیله ذکر صریح در قرارداد یا با بهره گرفتن از اصطلاحات تجاری.[۱۸۵]بنابراین مقرّرات مواد ۶۷تا۶۹کنوانسیون فقط در صورتی اعمال می شوند که توافقی بین طرفین حاصل نشده باشد.
ماده ۶۸کنوانسیون:
ضمان کالای فروخته شده در اثناء حمل و نقل،از تاریخ انعقاد قرارداد به خریدار منتقل می شود. با این وجود،اگر اوضاع و احوال ایجاب کند،ضمان از تاریخی به خریدار منتقل می شود که کالا به متصدی حمل و نقل که اسناد مربوط به قرارداد حمل و نقل را صادر می کند،تسلیم می شود.علیرغم این،اگر فروشنده در زمان انعقاد قرارداد نسبت به تلف کالا یا خسارت وارده به آن مطّلع بوده یا باید اطلاع میداشت و مراتب را برای خریدار افشا ننموده باشد، ضمان تلف یا خسارت وارده بر عهده وی خواهد بود.
این مادّه در موردی بحث می کند که، کالا در زمان انعقاد قرارداد بیع در حال حمل و نقل بوده و پس از رسیدن به مقصد، معلوم شود که کالا خسارت دیده است؛در این مورد بند ۱ از ماده ۶۷ کنوانسیون اعمال نمی گردد؛زیرا وقتی که کالا به متصدی حمل و نقل تسلیم می شود، این تسلیم به دلیل حمل کالا برای خریدار نبوده است.
ماده ۶۹ کنوانسیون:
۱-در غیر از موارد مندرج در مواد ۶۷و۶۸،ضمان هنگامی به خریدار منتقل می شود که کالا را قبض کند یا چنان چه در موعد مقرّر آن را قبض ننماید،از تاریخی که کالا در اختیار وی قرار می گیرد و او با عدم توفیق در قبض کالا، مرتکب نقض قرارداد می شود.
۲-معهذا،چنان چه خریدار ملزم به قبض کالا در مکانی غیر از محل تجارت فروشنده باشد،ضمان هنگامی منتقل می شود که، موعد تسلیم فرا رسیده و خریدار هم به این امر که کالا در آن محل در اختیارش قرار داده شده،وقوف داشته باشد.
۳-در صورتی که قرارداد راجع به کالایی باشد که هنوز مشخص نگردیده،فرض بر این است که کالا تا زمانی که به وضوح برای قرارداد تخصیص داده نشده در اختیار خریدار قرار نگرفته است.
ماده ۷۰ کنوانسیون:
چنان چه فروشنده مرتکب نقض اساسی قرارداد شده باشد، مواد۶۷،۶۸و ۶۹صدمه ای به طرق جبران خساراتی که به موجب نقض قرارداد در اختیار خریدار است وارد نمی کند.
ماده مزبور اثر نقض قرارداد توسط فروشنده بر انتقال ضمان را بررسی می کند.رابطه بین طرق جبران خسارت با وقوع ریسک و مخاطره (ضمان) رامی توان با مثال ذیل روشن نمود:
قراردادی برای فروش و بارگیری ۵۰۰دستگاه کمپرسور یخچال بین فروشنده و خریداری منعقد و مقرّر شده ضمان هنگامی منتقل می شود که کمپرسورهایِ مورد قرارداد، تحویل اوّلین حمل و نقل کننده شوند.خریدار متوجّه می شود که ۲۰۰ دستگاه از کمپرسورها در اثر آب دریا صدمه دیده و از ۳۰۰ دستگاه باقیمانده پنج عدد نقص فنّی دارند. فرض می کنیم که نقص فنی این ۵ عدد منجر به نقض اساسی قرارداد نمیشود. خریدار در رابطه با خسارت وارده از طریق آب دریا علیه فروشنده اقدامی نمینماید؛ زیرا قبل از ورود خسارت ضمان منتقل شده و فروشنده مسئولیّتی در این خصوص ندارد؛ امّا این امر مانع از آن نیست که خریدار نتواند یکی از طرق جبران خسارت در نقص غیر اساسی را که عبارتند از: تعمیر کالا، مشروط بر این که نامعقول نباشد (بند۳ ماده ۴۶ کنوانسیون)[۱۸۶] تقلیل ثمن (ماده ۵۰ کنوانسیون)[۱۸۷]و پرداخت خسارت (ماده ۷۴ کنوانسیون)[۱۸۸] را از فروشنده درخواست ننماید.
حالا مثال مذکور را در قالب نقض اساسی قرارداد بررسی می کنیم:
هنگام قبض کمپر سورها که ۲۰۰ دستگاه از آنها از آب دریا صدمه دیده اند و هم چنین نصف ۳۰۰ دستگاه باقی مانده هم دارای نقص فنّی میباشند. فرض می کنیم که نفس عدم انطباق، نقض اساسی قرارداد محسوب میشود؛ بنابراین علاوه بر قابل حصول بودن طرق جبران خسارتی که در مثال بالا آورده شد، خریدار میتواند چنانچه مانع دیگری وجود نداشته باشد یا از فروشنده بخواهد که کالای جانشین تحویل دهد، یا قرارداد را فسخ کند. فسخ قرارداد اثر مهمّی در باز گرداندن ضمان معاوضی به فروشنده دارد.فروشنده نمیتواند از بابت ثمن ادعایی کند، آن هم نه تنها در رابطه با ۳۰۰ دستگاه باقی مانده، بلکه در رابطه با ۲۰۰ دستگاهی که با آب دریا خسارت دیده است.
بنابراین، ماده ۷۰ کنوانسیون در رابطه با این است که ضمانی که به موجب مواد ۶۷،۶۸ یا ۶۹ منتقل شده، مانعی نیست که آن ضمان در اثر فسخ که یکی از طرق جبران خسارت است به فروشنده باز گردد.[۱۸۹]
گفتار دوم:مندرجات ایجاب صحیح درحقوق مدنی ایران
در حقوق داخلی به علّت کثرت نهاهای حقوقی و تنوع عقودی که مورد توافق قرار میگیرد، عناصر اساسی و اصلی عقد فرق می کند و طرفین باید با توجّه به ماهیّت و شرایط انعقاد هر یک از عقود در مورد مسائل و شرایط خاص آن عقد تراضی نموده و آن را در قلمرو قصد مشترک خود قرار دهند.
چنانکه در عقد بیع، ممکن است چگونگی پرداخت ثمن و تسلیم مبیع و تضمینی که فروشنده از سلامت آن و مالکیّت خود می کند، به قانون و عرف واگذار شود؛ ولی دو طرف باید در تعیین مبیع و ثمن خود تصمیم بگیرند و بدانند که چه چیزهایی را مبادله می کنند (ماده ۳۳۹ قانون مدنی)[۱۹۰] ایجاب خرید یا فروش نیز باید حاوی این عناصر مبادله باشد و گرنه پذیرفتن آن هیچ التزامی به وجود نمیآورد و در واقع دعوت به مذاکره برای خرید و فروش است.
ماده ۳۴۲ قانون مدنی نیز پس از ماده ۳۳۹ همان قانون که توافق در مبیع و ثمن را از جمله عناصر اصلی و اساسی عقد می داند که باید در ایجاب مشخص باشد؛ مقدار، جنس و وصف مبیع را نیز از جمله مواردی می داند که باید معلوم باشد و چنین اشعار می دارد:“مقدار و جنس و وصف مبیع باید معلوم باشد و تعیین مقدار آن به وزن یا کیل یا ذرع یا مساحت یا مشاهده تابع عرف بلد است.”
ولی از آنجا که در ماده ۳۳۹ قانون مدنی بطور کلّی، از مبیع به عنوان عنصر اصلی نام برده است؛ لذا میتوان ماده ۳۴۲ قانون مدنی توصیفی در این خصوص دانست و آن را مکمّل ماده ۳۳۹ قلمداد نمود.
بند اول:شرایط مربوط به بیمه کالا
قرار داد بیمه (بیمه نامه) یک قرارداد عادی است که به وسیله آن در قبال پرداخت حق بیمه، شرکت بیمه خود را متعهد می کند که خسارت احتمالی شخص بیمه گذار را در مقابل خطری که خود را در جهت آن بیمه کرده است، جبران کند.
در ماده اول قانون بیمه ایران مصوب۱۳۱۶ بیمه این گونه تعریف شده است:
“بیمه عقدی است که به موجب آن یک طرف تعهد می کند در ازاء پرداخت وجه یا وجوهی از طرف دیگر در صورت وقوع یا بروز حادثه،خسارت وارده بر او را جبران نموده و یا وجه معینی بپردازد.”
به نظر می رسد در حقوق مدنی ایران همانند مقرّرات کنوانسیون،در خصوص این که ایجاب باید متضمّن شرایط مربوط به بیمه کالا باشد یا خیر؟سخنی به میان نیامده است؛لکن چون معاملات داخلی گستردگی معاملات و روابط بین المللی را نداشته،بیمه کالا الزامی به نظر نمی رسد و بیشتر به توافق طرفین بر میگردد.
بند دوم:شرایط و زمان انتقال خطر(ضمان معاوضی)
سؤالی که در ابتدا در خصوص ضمان معاوضی مطرح می گردد این است که آیا درست است که ضمان معاوضی به عهده خریدار باشد یا این که با تلف مبیع، خریدار نیز از تعهداتی که داشته است بری می شود؟ در صورتی که خریدار از تعهداتی که داشته بری گردد، باید ببینیم که تلف مبیع از چه لحظه ای عقد را منحل می سازد:از زمان تلف یا از ابتدا؟
پاره ای ازحقوقدانان[۱۹۱]بر این عقیده اند که وقتی تملیکی بودن بیع پذیرفته شد،تحمیل ضمان معاوضی بر خریدار از لوازم آن است؛ به بیان دیگر چون در اثر عقد بیع خریدار مالک مبیع می شود،پس اگر مال تلف شود خریدار است که مال خویش را از دست می دهد؛چون تعهد اصلی فروشنده انتقال مبیع است که انجام شده و اجرای آن در عالم خارج، نباید علت تعهد خریدار به پرداخت ثمن به شمار رود.لکن بعضی دیگر از حقوقدانان[۱۹۲] این عقیده را رد نموده و بر این نظرهستند که چون هدف نهایی در تمام معاملات معوّض اجرای تعهد است نه ایجاد آن؛ بنابراین چنانچه مبیع تلف شود،اجرای تعهد فروشنده که انتقال مبیع است غیر ممکن می گردد؛لذا باقی ماندن تعهد خریدار که تسلیم ثمن است بر خلاف خواست مشترک طرفین است؛ به عبارتی همین که یکی از دو تعهد از بین رفت،تعهد متقابل آن نیز منتقی می گردد.
به نظر این عقیده صحیح می باشد و با مقرّرات قانون مدنی ما مطابق می باشد؛زیرا همانگونه که ماده ۳۸۷ قانون مدنی مقرّر نموده:”اگر مبیع قبل از تسلیم بدون تقصیر و اهمال از طرف بایع تلف شود،بیع منفسخ و ثمن باید به مشتری مسترد گردد،مگر این که بایع برای تسلیم به حاکم یا قائم مقام او رجوع نموده باشد که در این صورت تلف از مال مشتری خواهد بود.”بنابراین،دور از انصاف است که قبل از تسلیم مبیع به مشتری،ضمان معاوضی به خریدارتحمیل گردد.
امّا در خصوص سؤال آخر مبنی بر این که انحلال عقد از زمان تلف است یا از ابتدا؟باید گفت:با توجّه به ماده ۳۸۷ قانون مدنی که عقد را از هنگام تلف مبیع منسخ دانسته،انحلال عقد از زمان تلف است نه از ابتدای عقد. ظاهر موّاد ۴۸۳ [۱۹۳]و۶۴۹ [۱۹۴]نیز این مطلب را تأیید می نماید.
در خصوص انتقال ضمان معاوضی به نظر می رسد، حقوق مدنی ایران تا حدودی با کنوانسیون موافق میباشد؛ زیرا کنوانسیون انتقال ضمان به خریدار را موقعی می داند که کالا به اوّلین حمل و نقل کننده جهت ارسال به خریدار تسلیم گردد و در صورتی که کالا می بایست در محل معیّنی به متصدی حمل و نقل تسلیم گردد،ضمان هنگامی انتقال پیدا می کند که کالا در همان محل به متصدی حمل و نقل تسلیم گردد و چنانچه در قرارداد مقرّر گردیده باشد که خریدار باید کالا را در محلی غیر از مکان تجارت فروشنده تحویل بگیرد، ضمان هنگامی به خریدار منتقل می شود که موعد تسلیم کالا فرا رسیده باشد و در غیر از این موارد ضمان هنگامی منتقل می شود که خریدار کالا را قبض نماید؛امّا در صورتی که کالا را قبض ننماید، ضمان موقعی منتقل می شود که کالا تحت اختیار خریدار قرار گیرد.بنابراین ملاحظه می گردد که تنها در قسمت اخیر است که کنوانسیون با حقوق مدنی ایران موافق می باشد؛ زیرا برابر ماده ۳۸۷ قانون مدنی ضمان بعد از تسلیم کالا به خریدار منتقل می شود.
فصل سوم: زوال ایجاب
ایجاب به عللی ممکن است خود به خود از بین برود،بدون این که نیازی به رجوع از آن باشد.حال این علل را در دو مبحث تحت عنوان اسباب زوال ایجاب در کنوانسیون و حقوق مدنی ایران بررسی می نماییم.
مبحث اول:اسباب زوال ایجاب از دیدگاه کنوانسیون
مطابق موّاد ۱۷ و بند ۲ ماده ۱۸ کنوانسیون،که به ترتیب مقرّر نموده:“ایجاب حتّی اگر غیر قابل رجوع باشد، از هنگامی که ردّ آن از سوی مخاطب به ایجاب کننده واصل می گردد، منتفی می شود.”و نیز“قبول ایجاب از لحظه ای که اعلام رضا به ایجاب کننده واصل می گردد، نافذ می شود. هر گاه اعلام رضا ظرف مدّتی که ایجاب کننده تعیین نموده یا در صورت عدم تعیین مدّت، ظرف یک مدّت متعارف به وی واصل نگردد،قبول نافذ نخواهد بود…" در دو مورد اعتبار ایجاب از بین می رود:
۱.مخاطب ایجاب را رد کند؛
۲.مدّتی که برای قبول،خواه از طرف ایجاب کننده و یا به طور متعارف معیّن شده است،منقضی گردد.
حال دو مورد فوق را طی دو گفتار بررسی می نماییم:
گفتار اول:ردّ ایجاب از ناحیه مخاطب
در صورتی که،مخاطب ایجاب را رد نماید،اعتبار ایجاب از بین می رود؛اعّم از این که ایجاب به صورت غیر قابل رجوع باشد و یا قابل رجوع.البتّه برای این که رد ایجاب مؤثّر باشد،باید به ایجاب کننده برسد.(ماده ۱۷ کنوانسیون)
در خصوص این ماده باید گفت:چون در ماده ۱۸ کنوانسیون چنین مقرّر گردیده:“قبول ایجاب در لحظهای که اعلام رضا به پیشنهاد دهنده (ایجاب کننده) می رسد،نافذ می گردد.”بنابراین،اگر ابتدا قبول ایجاب به مخاطب برسد و سپس ردّ آن،این ردّ تأثیری در بی اعتباری ایجاب ندارد؛زیرا در زمانی که قبول به ایجاب کننده رسیده عقد محقق گردیده و دیگر ردّ بعد از آن مسموع نیست.
گفتار دوم:انقضای مدّتی که برای اعلام قبول معیّن شده است
۹-استفاده از مهارت های اجتماعی مناسب.
۱۰-پاداش دادن به موقعیت های خود. (کلینکه، ۱۳۸۶).
۵-۲پیشینه تحقیقات:
۱-۵-۲تحقیقات انجام شده در داخل کشور :
ابراهیمی، بوالهری و ذوالفقاری(۱۳۸۱) پژوهشی با عنوان بررسی رابطه شیوه های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با میزان افسردگی جانبازان قطع نخاع انجام داده اند. آزمودنی های پژوهش را ۷۰ جانباز قطع نخاعی مقیم منزل تشکیل داده اند و به این نتیجه رسیدند که جانبازانی که کمترین میزان افسردگی را داشتند، به طور معنی داری از روش های مؤثر مقابله ای متمرکز بر مسئله به ویژه روش های روی آوردن به مذهب، مقابله فعال، برنامه ریزی، جستجوی حمایت اجتماعی و تفسیر مثبت استفاده می کردند. همچنین جانبازانی که بالاترین میزان نشانه های افسردگی را داشتند کمتر از جانبازانی که نشانه های افسردگی کمتری داشتند، از حمایت اجتماعی برخوردار بوده و کشمکش های میان فردی بیشتری را گزارش نمودند. همچنین اشتغال، اعزام داوطلبانه به جبهه ها (شاخصی از اعتقاد و تمرکز کنترل درونی )با نشانه های افسردگی کمتر رابطه داشت. این بررسی نشا ن داد نقش مؤثر حمایت اجتماعی و شیو ه های مقابله ای ویژه در کاهش نشانه های افسردگی، احساس بهتر و تحمل پیامدهای بیماریها و آسیب های جدی مانند قطع نخاع است.
بخشانی، بیرشک، عاطف و بوالهری(۱۳۸۲) مطالعه ای با عنوان ارتباط حمایت اجتماعی ادراک شده و رویدادهای استرس زای زندگی با افسردگی انجام دادند . آزمودنی های پژوهش ر ا ۱۵۳ نفر( ۹۱ بیمار افسرده و ۶۲ نفر غیر افسرده) تشکیل داده اند و به این نتیجه رسیدند که بی رویدادهای منفی و افسردگی، همبستگی مثبت و بین حمایت اجتماعی ادراک شده و افسردگی، همبستگی منفی در هر دو گروه ( افسرده و غیرافسرده) وجود دارد. همچنین با مقایسه میانگین رویدادهای استرس زا ی تجربه شده در دو گروه نشا ن دادند که افراد افسرده رویدادهای منفی بیشتر ی را تجربه کرده اند. افزون برآن، میانگین حمایت اجتماعی ادراک شده نیز در افراد افسرده به طور معنی دار ی پائینتر از افراد غیرافسرده بوده است.به طورکلی نتایج پژوهش نشان داد تأثیر رویدادهای منفی زندگی در بروز یا تشدید افسردگی و نقش تعدیل کننده حمایت اجتماعی در بروز یا تشدید آن است.
پژوهشی را پناغی ، قهاری ، احمد آبادی و یوسفی(۱۳۸۷) با عنوان همسر آزاری و سلامت روانی : نقش حمایت اجتماعی و راهبردهای مقابله انجام دادند..یک گروه از زنان آزاردیده(۴۵ نفر)و یک گروه از زنانی که قربانی نبودند(۷۲ نفر) به عنوان نمونه این مطالعه بودند. نتایج نشان داد که زنان آزار دیده در حمایت اجتماعی و سلامت روانی نمرههای پایینتر و در راهبردهای مقابلهای نمرههای بالاتری کسب کردند.
مطالعه ای توسط شعبان زاده، زارع ، حاتمی و زهراکار(۱۳۹۲) با عنوان بررسی رابطه سبک های مقابله با استرس و حمایت اجتماعی با کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار شهر تهران انجام شد نمونه پژوهش شامل۱۵۰ زن سرپرست خانوار منطقه ۱۶ شهر تهران بود… نتایج نشان داد که توانایی مقابله با رویدادهای استرس زا بویژه از طریق مقابله اجتنابی و برخورداری از حمایت خانواده می تواند کیفیت زندگی را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین هیجانمداری تأثیر منفی بر کیفیت زندگی دارد.
پژوهشی را زاهدی و صالح (۱۳۹۳)با عنوان حمایت اجتماعی و میزان سلامت اجتماعی همسران جانبازان اعصاب و روان شهر تهران انجام دادند.نمونه این مطالعه ۳۴۰ نفربود .یافته های حاصل از این تحقیق نشان داد که هرچه همسران جانبازان از حمایت اجتماعی بالاتری برخوردار باشند،متناسب با آن از سلامت اجتماعی بالاتری برخوردار خواهند بود.همچنین نتایج نشان داد که خانواده مهمترین منبع کسب حمایت اجتماعی از نظر همسران جانبازان محسوب می شود.
مطالعه اقدسی و عیدی (۱۳۹۰)با عنوان بررسی رابطه سلامت روانی و راهبردهای مقابله ای در بین جانبازان قطع نخاع شهرستان تبریز انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش کلیه جانبازان قطع نخاع شهرستان تبریز است که تعداد آنها ۴۰ نفر بود. نتایج تحقیق نشان داد که استفاده از سبک های مقابله ای هیجان مدار و مسئله مدار توسط جانبازان قطع نخاع شهرستان تبریز را نمی توان از طریق متغیرهای سلامت روانی ،اختلال جسمانی ،اضطراب و اختلال در کارکرد اجتماعی آنها پیش بینی کرد و باید به دنبال عوامل دیگری به غیر از عوامل یاد شده بود.اما استفاده از این دو سبک ( هیجان مدار و مسئله مدار )از طریق متغیر افسردگی قابل پیش بینی است.
میکاییلی، مختارپور و میسمی(۱۳۹۱) پژوهشی را با عنوان نقش حمایت ادراک شده ،راهبردهای مقابله ای و تاب آوری در پیش بینی کیفیت زندگی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس انجام دادند.. نمونه این مطالعه ۱۰۰ نفر بودند.نتایج نشان داد که وجوه مختلف حمایت اجتماعی ادراک شده، راهبردهای مقابله ای و تاب آوری با کیفیت زندگی، همبستگی مثبت دارند و می توان کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام. اس را براساس متغیرهای حمایت اجتماعی ادراک شده، راهبردهای مقابلهای و تاب آوری پیش بینی نمود. همچنین میزان حمایت اجتماعی ادراک شده، راهبردهای مقابله ای و تاب آوری مبتلایان به بیماری ام. اس می تواند سلامت روانی و جسمی آنها را تحت تأثیر قرار دهد.
مطالعه ای را اکوچکیان، روح افزا ،حسن زاده و شریفی(۱۳۸۷) با عنوان ارتباط حمایت اجتماعی با راهبردهای مقابله با استرس در پرستاران بخش روان پزشکی انجام دادند . این مطالعه بر روی ۴۷ نفر پرسنل پرستاری بخش های روانپزشکی بیمارستان های آموزشی اصفهان انجام شده است.نتایج نشان داد که هرچه حمایت اجتماعی بیشتر باشد استفاده از روش های موثر مقابله با استرس افزایش و استفاده از روش های غیر موثر کاهش می یابد.
پژوهشی را پارسامنش، برجعلی و منصوبی فر(۱۳۹۰) با عنوان اثربخشی آموزش برنامه مدیریت استرس بر کیفیت زندگی زنان شاغل انجام دادند .نمونه این پژوهش را ۳۰ نفر تشکیل می دادند نتایج بدست آمده بیانگر این بود که آموزش مهارت مدیریت استرس، میزان کلی کیفیت زندگی و دو مولفه سلامت (جسمی و روانی) زنان شاغل را به طور معناداری افزایش داده است.
مطالعه ای را علی پور،سجادی،فروزان،نبوی و خدمتی (۱۳۸۸) با عنوان نقش حمایت های اجتماعی در کاهش اضطراب و افسردگی سالمندان انجام دادند. نمونه این پژوهش ۱۰۰ نفر بودندو نتایج نشان داد که تمامی انواع حمایت های اجتماعی ) مادی، عاطفی، کارکردی و ساختاری) با اضطراب و افسردگی رابطه معکوس و معنی داری داشتند. حمایت های مادی وساختاری پیش بینی کننده های معناداری برای سالمندان دارای اضطراب و حمایت مادی پیش بینی کننده معنادار سالمندان افسرده بود.
مطالعه ای را طباطبایی، رمضانخانی، قارلی پور،حیدرآبادی،توسلی،مطلبی،گیلاسی، رنجبر و فخارزاده(۱۳۹۲) با عنوان بررسی عوامل موثر بر افسردگی، استرس درک شده و حمایت اجتماعی درک شده و ارتباط میان آن ها در دانشجویان ساکن خوابگاه های دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی انجام دادند که در آن ۳۹۰ نفر به عنوان نمونه بررسی شدند و نتایج نشان داد که بین استرس ادراک شده ، حمایت ادراک شده و افسردگی رابطه معنی داری وجود دارد.
پژوهش را رادی، مشایخی و نوری (۱۳۹۲)،با عنوان رابطه میان خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله با استرس در دانشجویان انجام دادند.۲۲۴ نفر، نمونه های این تحقیق را تشکیل دادند. نتایج نشان داد که خوش بینی اسلامی، افسردگی و سبک های مقابله دارای رابطه معنادار بوده و خوش بینی اسلامی و سبک های مقابله شاخص خوبی برای پیش بینی افسردگی هستند. همچنین افراد دارای خوش بینی اسلامی، کمتر دچار افسردگی می شوند و در برخورد با رویدادهای تنش زا از مقابله های موثر استفاده می کنند.
مطالعه ای را ثمری ،لعلی و عسکری (۱۳۸۵) با عنوان بررسی منابع حمایتی و شیوه های مقابله با عوامل استرس زا در دانشجویان انجام دادند. نمونه های مورد پژوهش ۳۴۰ نفر بودند. نتایج حاکی از عدم وجود رابطه معنی دار بین میزان استرس ادراک شده و شیوه مقابله مسئله مدار و رابطه معنی دار بین شیوه مقابله هیجان مدار و ادراک استرس بوده است. از لحاظ رابطه بین ادراک استرس با ادراک کلی حمایت اجتماعی، ادراک حمایت ،خانواده، ادراک حمایت افراد مهم و ادراک حمایت دوستان رابطه معنی دار به دست آمد. نقش بسیار مهم شیوه های مقابله با استرس برای برقراری سازگاری روانی- اجتماعی افراد در معرض استرس ضروری است.
مطالعه ای را نظری چگنی،بهروزی،مهرابی زاده و هاشمی در سال ۱۳۹۱ با عنوان رابطه دلبستگی ایمن،خوشبینی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی در دانشجویان دختر انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که بین متغیرهای سبک دلبستگی ایمن، خوشبینی و حمایت اجتماعی با رضایت از زندگی دانشجویان دختر رابطه مثبت معناداری وجود دارد و خوشبینی، حمایت اجتماعی، دلبستگی ناایمن اجتنابی و دلبستگی ایمن به ترتیب بهترین پیش بین کننده های متغیر رضایت از زندگی می باشند.
پژوهشی را ریاحی،وردی نیا،پورحسین در سال ۱۳۸۹ با عنوان بررسی رابطه بین حمایت اجتماعی و سلامت روان انجام دادند و نتایج نشان داد که سلامت روان دانشجویان پسر بهتر از دختران بوده و رابطه مستقیم و معناداری بین میزان حمایت اجتماعی و سلامت روان مشاهده شد. این در حالی است که بین سلامت روان با میزان دین داری و طبقه اجتماعی رابطه معنا داری مشاهده نشد. علاوه بر آن، دانشجویان دختر، دانشجویان متعلق به طبقات اجتماعی بالاتر، و دانشجویان دین دارتر،حمایت اجتماعی بالاتری را گزارش کرده بودند.
مطالعه ای را چناری،نوروزی و طهماسبی در سال ۱۳۹۲را با عنوان بررسی رابطه حمایت اجتماعی درک شده با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت در جانبازان شیمیایی استان ایلام انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که بین تمامی زیر مقیاسهای حمایت اجتماعی با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت و زیر مقیاسهای آن ارتباط معنادار وجود داردو از بین ابعاد حمایت اجتماعی، حمایت دوستان بالاترین همبستگی و حمایت افراد مهم کمترین همبستگی را با رفتارهای ارتقاء دهنده نشان می دهد و بطور کلی بین حمایت اجتماعی بویژه حمایت دوستان با رفتارهای ارتقاء دهنده سلامت ارتباط وجود دارد.
پژوهشی را ماندنی، حسینی و رستمی در سال ۱۳۹۱ با عنوان مقایسه کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در جانبازان بستری و سرپایی مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که اختلال استرس پس ار سانحه می تواند کیفیت زندگی جانبازان را به خصوص در حیطه های ایفای نقش جسمی و هیجانی و عملکرد اجتماعی تحت تاثیر قرار می دهد و بین جانبازان بستری و سرپایی به لحاظ نمرات کیفیت زندگی اختلاف معناداری وجود ندارد اما مدت بستری تاثیر معناداری بر کیفیت زندگی جانبازان بستری دارد.
مطالعه ای را محقق، ممتازی ،موسوی نسب، عرب ، الهام و امین صبوری در سال ۱۳۹۲ با عنوان بررسی علائم اختلال استرس پس از سانحه در جانبازان شیمیایی در مقایسه با جانبازان مذکر غیرشیمیایی انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که هرچند در این مطالعه شیوع علائم اختلال پس از سانجه در افراد بین دو گروه جانبازان شیمیایی و غیرشیمیایی تفاوت آشکاری ندارد اما به نظر می رسد که سلامت روانی در افراد جانباز که در معرض عوامل شیمیایی قرار داشته اند به دلیل آثار مضر طولانی مدت تحت تاثیر قرار گرفته اند.
پژوهشی را رادفر، جزایری،حقانی،حبیبی و انوری در سال ۱۳۹۰با عنوان بررسی مقایسه ای وضعیت حافظه در بین جانبازان مبتلا به اختلال استرس بعد از حادثه توام با افسردگی و بیماران افسرده غیر جانباز انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که هر چه سن بالاتر از ۴۵ سال، سطح تحصیلات پایی ن تر از دیپلم،افسردگی شدیدتر و مدت زمان حضور در جبهه بیش تر باشد تاثیر آن بر اختلالات حافظه نیز بیش تر است همچنین ی افت ههای حاصل از این تحقیق نشان داد گرچه هر دو اختلال استرس بعد از حادثه و افسردگی بر حافظه موثر هستند، وضعیت حافظه در بیماران مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه توام با افسردگی و بیماران افسرده مزمن تفاوتی ندارد.
مطالعه ای را احمدزاده، احمدی،نورانی پور و اخوی در سال ۱۳۹۱ با عنوان اثر بخشی روش ایمن سازی در مقابل استرس بر کاهش نشانگانPTSD در جانبازان انجام دادند و نتایج پژوهش نشان داد که مداخله با روش ایمن سازی در مقابل استرس در مقایسه با گروه کنترل موجب کاهش نشانگان عمومی اختلال استرس پس از سانحه و کاهش علائم اجتناب و برانگیختگی در جانبازان شد. ولی این روش بر روی علائم تجربه مجدد در جانبازان موثر نبود.
۲-۵-۲پیشینه تحقیقات خارج از کشور :
مطالعه ای را بومباردیر۱ ، آمیکو ۲و جردن۳ (۱۹۹۰) با عنوان رابطه ارزیابی وسازگاری مقابله ای با بیماری مزمن مورد بررسی قرار دادند.نتایج نشان داد که مقابله هیجان مدار به صورت مستقیم با سازگاری ضعیف روانی و افسردگی پس از کنترل رتبه دهی شدت علائم توسط پزشک رابطه مثبت دارد. ارزیابی بیماری های مزمن پاسخ های مقابله ای هیجان مدار بیشتر و سازگاری ضعیف تر نسبت به بیماری را پیش بینی می کند و استفاده از استراتژی های مقابله ای مسئله محور به طور کلی به سازگاری بیماری نامربوط بوده است.
پژوهشی را افلاکسیر۴ در سال ۲۰۱۰ با عنوان نقش حمایت اجتماعی و راهکارهای مقابله ای بر سلامت روان گروهی از جانبازان ناتوان انجام داد و به این نتیجه رسید که حمایت اجتماعی ، نقش مهمی در سلامت روان جانبازان ناتوان جسمی و نوع پیشرفته آن دارد.همچنین ناتوانی جسمی سلامت روان جانبازان را پیش بینی می کند اما نوع پیشرفته آن نقش مهمی در سلامت روان جانبازان ندارد.یافته ها نشان داد جانبازانی که از روش های مقابله ای استفاده می کنند وضعیت سلامت روانی بهتری دارند.
پژوهشی را ویلکاس۱ (۱۹۸۱)با عنوان حمایت اجتماعی،استرس زندگی و سازگاری روان شناختی انجام داد . نمونه این مطالعه را ۳۲۰ نفر تشکیل دادند و محقق به این نتیجه رسید که حمایت اجتماعی نقش میانجی برای دو معیار اندازه گیری وقایع زندگی و پریشانی روانشناختی در رابطه وقایع زندگی و پریشانی روانی دارد
مطالعه ای توسط بلگر۲ و آمارل۳ (۲۰۰۷) با عنوان اثرات حمایت اجتماعی قابل دید بر سازگاری با استرس انجام شد.تعداد شرکت گنندگان در این پژوهش۲۵۷ نفر بود. نتایج نشان داد که حمایت هنگامی موثر بود که از برقراری ارتباط حس عدم کارایی به دریافت کنندگان اجتناب شود.
پژوهشی را هالاماندریس۴ و پاور۵ (۱۹۹۹) با عنوان تفاوت های فردی،حمایت اجتماعی و مقابله با استرس امتحان: مطالعه سازگاری روانی اجتماعی و تحصیلی دانش آموزان مورد
بررسی قرار داده اند. نتایج نشان داد که متغیرهای شخصیت به طور قابل توجهی با حمایت
اجتماعی و تنظیم روانی به زندگی دانشگاهی در ارتباط است. با این حال، هیچ یک از متغیر های شخصیت، معیارهای حمایت اجتماعی و یا دیگر شاخص های سازگاری روانی رابطه ای با عملکرد تحصیلی نداشتند.همچنین مقابله هیجان مدار به صورت مثبتی با با روان رنجوری ارتباط داشت و روش های مقابله ای مسئله مدار به صورت مثبت با انگیزه موفقیت رابطه داشت. ارتباطات متعدد بین شخصیت و روش های مختلف مقابله با استرس امتحانات در تحقیق گزارش شد. در نهایت، شخصیت و حمایت اجتماعی به طور قابل توجهی به پیش بینی سازگاری روانی به زندگی دانشگاهی کمک کرده اند.
پژوهشی را میرو و برانکا کلاریس۶،فرانسیسکویچ۷،کرسی۸،گرکویچ۹،لیسیکا۱۰، استناوویچ۱۱ در [۳۵]
سال ۲۰۰۸ ، با عنوان حمایت اجتماعی و اختلالات پس از سانحه در زنان آسیب دیده در جنگ بوسنی و هرزگوین انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که منابع حمایت اجتماعی که زنان آسیب از خانواده، دوستان و همکاران به خود دریافت می کردند، اهمیت شان را به
عنوان یک فرد مفید تغییر می داد.این منابع عوامل پیش بینی کننده قوی در توسعه اختلالات استرس پس از سانحه است.
مطالعه ای را لافای۱، کاولا۲ ، درچر۳ و روزن۴ در سال ۲۰۰۸ با عنوان رابطه بین علائم اختلال پس از سانحه ، حمایت اجتماعی و منابع حمایتی در جانبازان دارای اختلال پس از سانحه شدید را در دو زمان (فاصله زمانی ۶ ماهه) انجام دادند و به این نتیجه رسیدند که در زمان اول ، فرسایش بیشتری در حمایت ادارک شده از دوستان در علائم اختلال استرس پس از سانحه پیش بینی شد. بر خلاف انتظار، سطح اولیه حمایت درک شده و عوامل استرس زا در این دوره از عارضه مزمن اختلال استرس پس از سانحه پیش بینی نشد.
پژوهشی را الکلیت۵، اوسترگارد کجر۶،لاسگارد۷ و پالیک۸ در سال ۲۰۱۲ با عنوان حمایت اجتماعی، مقابله با استرس و علائم استرس پس از سانحه در پناهندگان جوان انجام دادند و .مشخص شد که ۴۳-۳۵ درصد از جوانان در محدوده بالینی برای تشخیص اختلالات پس از سانحه قرار داشتند.جنسیت زن، راهبردهای مقابله ای اجتنابی و مسئله مدار عوامل پیش بینی کننده اختلال پس از سانحه است.با این حال اثرات محافظتی حمایت اجتماعی برای این گروه مشاهده نشد. [۳۶]
[۳۷]
فصل سوم
روش پژوهش
۳-۱پیش درآمد
در این فصل از پایان نامه، به قسمت بسیار مهم و اساسی از فرایند تحقیق یعنی روش های مورد استفاده در تحقیق جهت بررسی جامعه آماری، روش های نمونه گیری، حجم نمونه، هم چنین روش ها و ابزار مورد استفاده جهت گردآوری اطلاعات و روش های تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده پرداخته خواهد شد.
۲-۳ روش تحقیق
تحقیقات این پژوهش از نظر روش تحقیق تو صیفی از نوع همبستگی است. تحقیقات توصیفی محقق به دنبال چگونه بودن موضوع است و میخواهد بداند پدیده، متغیر، شیء یا مطلب چگونه است. به عبارت دیگر،تحقیق توصیفی وضع موجود را بررسی می کند و به توصیف منظم و نظامدار وضعیت فعلی آن می پردازد و ویژگیها و صفات آن را مطالعه و در صورت لزوم ارتباط بین متغیرها را بررسی مینماید. همچنین این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است.
۳-۳ جامعه آماری تحقیق
جامعه آماری پژوهش حاضر جانبازان استان گیلان می باشند . جامعه آماری در زمان پژوهش ۲۱۲۰۰بودند.
۴-۳حجم نمونه
با توجه به جدول مورگان، حجم نمونه این تحقیق ۳۸۰ نفر انتخاب شد.
۵-۳ روش نمونه گیری و اجرا
۳۲-توسعه سیستم به اشتراک گذاری دانش چقدر برای سازمان شما مهم است؟
خیلی زیاد زیاد متوسط کم خیلی کم
۳۳- ایجاد سیستم ارزیابی سطح دانش در سازمان چقدر برای سازمان شما مهم است؟
خیلی زیاد زیاد متوسط کم خیلی کم
علاوه بر آن سوالات جمعیت شناختی مربوط به سن، جنسیت، سطح تحصیلات و سابقه کاری نیز مورد سوال قرار گرفت.
۳-۵ -روایی پرسشنامه
روایی به معنای صحیح و درست بودن است (خاکی، ۱۳۹۱). روایی بدین معنی است که ابزار اندازه گیری تا چه حد خصیصه مورد نظر را میسنجد. برای اندازه گیری روایی پرسشنامه روش های مختلفی وجود دارد. اهمیت روایی از آن جهت است که اندازه گیری نامناسب و ناکافی می تواند هر پژوهش علمی را بیارزش و ناروا سازد.
« اعتبار محتوا نوعی اعتبار است که برای بررسی اجزا تشکیل دهنده یک ابزار اندازه گیری به کار برده می شود. و به سؤالهای تشکیلدهنده آن بستگی دارد. اعتبار محتوای یک آزمون معمولاً توسط افراد متخصص در موضوع مورد مطالعه تعیین می شود. از این رو اعتبار محتوا به قضاوت داوران بستگی دارد (سرمد و دیگران، ۱۳۸۲).
« اعتبار سازه یک ابزار اندازه گیری نمایانگر آن است که ابزار اندازه گیری تا چه اندازه یک سازه یا خصیصهای را که مبنای نظری دارد، میسنجد. » (سرمد و دیگران، ۱۳۸۲).
در این تحقیق روایی محتوایی پرسش نامه با نظرسنجی از اساتید دانشگاه و گنجاندن نظرات اصلاحی آنها در پرسش نامه به دست آمد.
۳-۶ -پایایی پرسشنامه
اگر ابزار اندازه گیری دو یا چند بار استفاده شود و به یک نتیجه واحد برسد، گفته می شود که ابزار دارای اعتبار یا پایایی است. آنچه که در اینجا مورد علاقه ما است، درجه دقت اندازه گیری است و میخواهیم بدانیم اگر فردی را دوباره با روش مورد نظر بسنجیم، نتایجی که به دست می آید با چه دقتی تکرار می شود(آذر، ۱۳۹۲).
برای تعیین ضریب پایایی ابزار اندازه گیری شیوه های مختلفی وجود دارد که از جمله میتوان به روش موازی، روش دو نیمه کردن، روش کودر ریچادسون و روش آلفای کرونباخ اشاره کرد. روش آلفای کرونباخ برای محاسبه هماهنگی درونی ابزار اندازه گیری از جملههای پرسشنامههایی است که خصیصه های مختلف را اندازه گیری می کنند. در این گونه ابزار پاسخ می تواند به خود مقدار عددی بگیرد. برای محاسبه آلفای کرونباخ از فرمول ذیل استفاده میکنیم.
به طوری که:
: نشاندهنده مجموع واریانس هر زیر مجموعه.
I : تعداد زیر مجموعه میباشد.
هر چه مقدار ضریب به دست آمده به ۱۰۰% نزدیکتر باشد، بیانگر قابلیت اعتماد (پایایی) بیشتر پرسشنامه است(سرمد و همکاران، ۱۳۸۷). در تحقیق حاضر، با بهره گرفتن از نرم افزار SPSS، میزان آلفای کرونباخ محاسبه شده است. جدول زیر ضرایب آلفای کرونباخ برای ابعاد پرسش نامه را نشان می دهد.
جدول( ۳-۲): نتایج آزمون پایایی
ابعاد پرسش نامه
ضریب آلفای کرونباخ
استراتژی فرایندگرایی
۷۶/۰
استراتژی نگرش نظام مند
۸۳/۰
استراتژی منابع انسانی
۹۱/۰
استراتژی مسئولیت های اجتماعی
۷۹/۰
« یَا أَشْبَاهَ الرِّجَالِ وَ لَا رِجَالَحُلُومُ الْأَطْفَالِ وَ عُقُولُ رَبَّاتِ الْحِجَالِ لَوَدِدْتُ اَنِّی لَمْ أَرَکُمْ وَ لَمْ أَعْرِفْکُمْ مَعْرِفَهً[۲۹۸]
اى نامردان مرد نما، دارندگان رؤیاهاى کودکانهو عقلهایى به اندازه عقل زنان حجله نشین، اى کاش شما را ندیده بودم و نمىشناختم. »
در این خطبه حضرت نخست، آنها را با سه جمله کوبنده، مخاطب میسازد و میفرماید: ای مرد نمایانی که در حقیقت مرد نیستید، آرزویهای شما مانند، آرزوهای کودکان است. (که با مختصر چیزی، فریب میخورند و دل، خوش میکنند و چشم بر خطر میبندند. (حلوم الاطفال). و عقل و خرد شما، مانند عروسان حجلهنشین است (که جز عیش و نوش و زر و زیور به چیزی نمیاندیشند)، در توصیف نخست، امام آنها را بر نداشتن شجاعت و حمیت و غیرت مردانگی سرزنش میکند چرا که تنها در چهره مردان بودند و از صفات ویژه مردان در آنها خبری نبود. حضرت، سپس لحن کلام را تندتر فرموده میگوید: دوست داشتم که هرگز شما را نمیدیدم و نمیشناختم، همان شناختی که سرانجام، به خدا سوگند! پشیمانی بار آورد و خشمآور و غمانگیز بود .
تاریخ گواه بر این مطلب است که دوستی مردم کوفه و عراق برای امام ۷ثمرهای جز غم و اندوه ناشی از سستی ها، بیوفایی ها، پیمانشکنیها، ضعفها، پراکندگیها نداشت و این گروه، سبب مشکلات عظیمی در رهبری و مدیریت این امام مدیر و مدبر و آگاه شدند. آن حضرت سرانجام کوفیان را هدف تیر نفرینش قرار داد . علامه جعفری در شرح این نفرین می نویسد:
« با اینکه او میتوانست به سنت دیرینه سیاستمداران معمولی عمل کرده، با گفتارهای ساختگی و یا وعدهها و تهدیدهای تصنعی و با نرمشهای مخملی و خشونتهای شمشیری و با سازشکاری با قدرتمندان از خدا و از انسان بیخبر، راه سلطه بر آن مردم را برای خود هموار بسازد ولی او مینالد و فریاد بر میآورد و مانند نوح آنانرا نفرین میکند و از پای درآوردن آنانرا آرزو میکند، ولی دست به مکر پردازیهای سیاسی و بازی تفکرات و شخصیت آنان نمیبرد.[۲۹۹] »
و میفرماید: خداوند، شما را بکشد و نابود کند (و از رحمتش دور سازد و به لعنت گرفتار کند)! که این همه خون به دل من کردید، و سینه مرا پر از خشم ساختید و کاسههای غم و اندوه را جرعه جرعه، به من نوشاندید! با نافرمانی و ترک یاری، نقشههای مرا (برای سرکوبی دشمن و ساختن یک جامعه آباد اسلامی) تباه کردید .
با مطالعه این فراز از کلام مولا امیرمومنان علی ۷این سوال به ذهن میآید که چرا آن پیشوای مدیر و مدبر چنین حملات شدید و تندی نسبت به مردم کوفه میکند و آنها را به شدت زیر ضربات شلاقهای سرزنش و ملامت قرار میدهد- و در فراز بعد هم، فراتر میرود و به آنها میفرماید: من، دوست داشتم که هرگز شما را نمیدیدم و نمیشناختم… خدا، شما را بکشد که این قدر خون به دل من کردید!
اگر در تاریخ کوفه و کوفیان و عهدشکنیها و نفاق افکنیها و بیوفاییها و سستی و ضعف آنها بیشتر مطالعه کنیم، فلسفه این سرزنشهای تند و شدید را درمییابیم. . امیرالمؤمنین که در منش حکومتی اش ، تهدید و شکنجه و ترس (روش حاکمان بعدی کوفه) وجود نداشت ، تنها چیزی که در آن شرایط کوفیان را وادار به تحرک می کرد، سخنان بلیغ به همراه شلاق سرزنش و توبیخ بود . در جائی که موعظه و امربه معروف و نهی از منکر و تشویق و ترغیب مفید نیست، بهترین شیوه این است که متناسب با مقتضای حال مخاطب، با بیانی بلیغ همراه با تحقیر، آنان را به تحرک وادار نماید .
گویی، امام ۷این سخنان را به عنوان آخرین راه درمان و چاره برای این بیماران کوردل، انتخاب فرموده است، همان کسانی که غیرت آنها در برابر هیچ چیز به جوش نمیآمد و انواع تحقیرها و تحمیلها را از دشمن پذیرا میشدند! امام علیهالسلام میخواهد از این راه، دست به کاری بزند که اگر کمترین احساسی در جان آنها است، به پا خیزند و به حرکت درآیند و به مقابله با دشمن بشتابند. استفاده از این راه، از نظر روانشناسی، در برابر بعضی از گروه ها کارساز است. این سخنان، در واقع سخن کسی است که از پیروان سست عنصر مأیوس شده و برای بیدار کردن آنها جز استفاده از این کلمات تند، راهی نمیبیند.
امام تازیانههای ملامت و سرزنش را پیدرپی بر روح آنها میزند تا شاید این خواب آلودگان سست عنصر از خواب غفلت بیدار