اگر در بیان مطلبی پیش از آن یا پس از آن قرینهای بر تمثیلی بودن وجود داشت به طوری که محفوف به قرینه باشد، معلوم میشود تمثیل است وگرنه آن مطلب ماجرایی حقیقی است که در گذشته رخ داده یا در آینده واقع میشود یعنی تمام آنچه گفته شد یا بازگو میشود، حقیقتی است که اتّفاق افتاده یا رخ میدهد، و اگر در مواردی، در کنار بیان حقیقی، عبارت «و اضرِب لَهُم مَثَلاً» یا مانند آن آمده باشد برای نفی خصوصیت فرد واقعشده میباشد و نشان میدهد که آن مورد، نمونه و مثالی برای جامع و کلی است. در این گونه از موارد، تمثیل به معنای بیان نمونه است نه به عنوان تشبیه اما در مواردی که چیزی واقع نشده است، تمثیل به معنای تشبیه است نه ذکر فرد و نمونه. بنابراین، چون قرآن حق محض است، همانطور که در محتوا حق است، در نحوه بیان نیز حقّ است و ذهن مخاطب را به باطل و انحراف نمیکشاند و هرگز متخیّل را به جای واقع بازگو نمیکند و مطلب تخیّلی را تحقّقی نمیداند.[۸]
۴- سنتهای الهی
«سنت» در لغت به معنی طریقه، روش و سیره است.[۹] اما در اصطلاح قرآنی که در آیاتی چون «سُنَّهَ مَنْ قَدْ أَرْسَلْنا قَبْلَکَ مِنْ رُسُلِنا وَ لا تَجِدُ لِسُنَّتِنا تَحْویلاً»[۱۰] و «سُنَّهَ اللَّهِ فِی الَّذینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدیلاً»[۱۱] و «سُنَّهَ اللَّهِ الَّتی قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلُ وَ لَنْ تَجِدَ لِسُنَّهِ اللَّهِ تَبْدیلاً»[۱۲] ذکر شده عبارت از ضوابطی است که خداوند سبحان به منظور تنظیم مظاهر خلقت وضع کرده است.[۱۳] در واقع منظور از «سنت»، قوانین ثابت و اساسى «تکوینى» یا «تشریعى» الهى است که هرگز دگرگونى در آن روى نمىدهد، و به تعبیر دیگر خداوند در عالم تکوین و تشریع اصول و قوانینى دارد که همانند قوانین اساسى مرسوم در میان مردم جهان دستخوش دگرگونى و تغییر نمىشود، این قوانین هم بر اقوام گذشته حاکم بوده است، و هم بر اقوام امروز و آینده حکومت خواهد کرد. یارى پیامبران، شکست کفار، لزوم عمل به فرمانهاى الهى هر چند ناخوشایند محیط باشد، عدم فایده توبه به هنگام نزول عذاب الهى، و مانند اینها جزء این سنتهاى جاودانى مىباشد.[۱۴]
۵- قصه
«قصّه»، جمع آن «قصص» و به معنای روایت کردن است.[۱۵] و در معنای دیگر به معنای یک جمله از کلام نیز هست. مانند آیه شریفه «نَحْنُ نَقُصُّ عَلَیْکَ أَحْسَنَ الْقَصَصِ»[۱۶] یعنی بهترین بیان را برای تو تبیین میکنیم.[۱۷] امّا از حیث اصطلاح «قصه» به کلام منظوم یا منثور گفته میشود که جریانی را متعاقباً و متوالیاً تعقیب بکند و یک هدفی هم داشته باشد که میتوان خیالی یا واقعی باشد و بر اساس قواعد و متن نگارش پیریزی شده است.[۱۸]
قصه از نظر قرآن سرگذشت حق و واقعی و صادقی است مبتنی بر دانش الهی که برای گسترش اندیشمندی و ایجاد عبرت و در خردمندان طوری بیان میشود که شنونده یا خواننده آن را دنبال میکند.[۱۹] در واقع واژهی قصص مطرح در قرآن، به معنی پی گرفتن سرگذشت و ماجرای واقعی است. البته هر قصهای قرآنی حق است و بر پایه حقایق ثابت و دور از هر گونه خرافه و باطل استوار شده و هرگز از صدق و راستی تهی نیست. بدین روی خیال، وهم و مبالغه در قصهی قرآنی راه ندارد.[۲۰]
درباره تعداد قصّههای قرآنی نظریّات متفاوتی وجود دارد. به روایتی بیش از ۲۶۰ داستان و قصّه در قرآن وجود دارد. این اختلاف نظرها موجب شده است تا برخی، تنها یک چهارم قرآن را داستانهای قرآنی بدانند و برخی تعداد داستانهای قرآنی را به حدود ۱۱۶ قصّه برسانند. برخی معتقدند: تنها بخشی از قرآن قصّه میباشد که بخش قابل توجّهی از داستانسرایی در آن صورت گرفته باشد، بنابراین نظریّه داستان اصحاب فیل به خاطر کوتاهیاش قصّه قرآنی شمرده نمیشود. برخی دیگر معتقدند: تنها به آن دسته از خبرهای قرآنی قصّه گفته میشود که درباره اقوام پیشین باشد؛ بنابراین نظریّه بیان وقایع عصر پیامبر۲ در قرآن، در دایره قصّههای قرآنی نمیگنجد.[۲۱]
البته این مسلّم است که بخشهایی از حیات اجتماعی یا سیاسی شخصیّتها و اَعلام قرآن، که به صورت تصریح یا اشاره در قرآن مطرح گردیدهاند، به عنوان قصّههای قرآن شهرت یافتهاند.اَعلام و قهرمانان این نوع داستانها به چند دسته تقسیم میشوند:
الف) پیامبران و رسولان الهی؛ که به طور صریح نام ۲۵ پیامبر در قرآن ذکر شده است.
ب موحّدان و مؤمنان راستین؛ همچون مؤمن آل فرعون، طالوت، ذوالقرنین، لقمان و … و برخی دیگر که داستان آنها آمده، ولی به نامشان اشارهای نشده که نام آنان از روایات به دست میآید.
ج) ملائکه و فرشتگان؛ همچون: جبرئیل، میکائیل، اسرافیل، و عزرائیل، هاروت و ماروت
د) کافران؛ مانند: نمرود، قارون، هامان و جالوت،
ه) زنان؛ مانند همسر حضرت زکریّا، همسر حضرت ابراهیم، دختران حضرت شعیب، حضرت مریم، و نیز آسیه همسر فرعون، زن حضرت نوح و حضرت لوط، زلیخا همسر عزیز مصر[۲۲]
گفتنی است که برخی از قصص قرآن طولانی است مانند قصه حضرت یوسف(ع) و برخی از قصص قرآن کوتاه است و گاه در حد یک آیه مانند ماجرای یادکرد ابتلاء حضرت ابراهیم(ع) و اعطاء مقام امامت به وی که در آیه ۱۲۴ سوره بقره آمده است. قصص دیگر نیز میان این دو حد مذکور جای دارد.
فصل اول: مبانی عمومی در استنباط از قرآن و مبانی تخصصی در استنباط کلامی از قصص قرآن
استنباط کلامی از قصص قرآن بر دو دسته از مبانی و پیش فرضهای عمومی در استنباط از قرآن چون نص و قرائت واحد قرآن، قابل فهم بودن قرآن و جواز تفسیر آن، ساختار چند معنایی قرآن، انسجام و پیوستگی آیات قرآن و جاودانگی قرآن، و مبانی و پیش فرضهای تخصصی در استنباط کلامی از قصص قرآن از قبیل حقانیت قصص قرآن یا نمادین و تمثیلی نبودن آن، هدفمند بودن قصص قرآن، لزوم ارتباط بین نبوت و امامت، تجلی سنتهای الهی در قصص قرآن و جریان و ایستایی قصص قرآن تا روز قیامت استوار است.
۱-۱- مبانی عام یا پیش فرضهای استنباط از قرآن
بىگمان پیش از هرگونه استنباط از قرآن کریم شایسته است که به این مطلب توجه شود که استنباط از قرآن مبتنی بر یک سری پیش فرضهای اساسی است که هرگونه خدشه در این پیش فرضها، برداشت از قرآن را دشوارتر مىسازد و گاه موجب عدم اعتبار برداشت از قرآن میشود. اینک به مهمترین مبانی عام یا پیش فرضهای استنباط از قرآن کریم اشاره میکنیم:
۱-۱-۱- نص و قرائت واحد قرآن
نص و قرائت واحد قرآن کریم از مهمترین مبانی استنباط از قرآن کریم است؛ زیرا عدم پذیرش این مبنا موجب تزلزل در متن و سیاهه قرآن خواهد شد و امر برداشت از قرآن را دشوار خواهد کرد این مطلب در ارتباط با همه آیات قرآن است به ویژه در قصص قرآن که تزلزل در متن و قرائت مسیر فهم آن را ناهموار خواهد ساخت.
این مطلب از صحیحه زراره از امام باقر(ع) در «الکافی» استنباط مىشود که حضرت فرمود: «إِنَّ الْقُرْآنَ وَاحِدٌ نَزَلَ مِنْ عِنْدِ وَاحِدٍ وَ لَکِنَّ الِاخْتِلَافَ یَجِیءُ مِنْ قِبَلِ الرُّوَاهِ» «همانا قرآن کریم واحد است و از ناحیه خداوند یکتا نازل شده است لیکن اختلاف از ناحیه راویان است»[۲۳]
و نیز کلینی به طریق خویش از فضیل بن یسار نقل کرده است که گوید به امام صادق(ع) عرض کردم همانا مردم میگویند: قرآن بر هفت حرف نازل شده است. حضرت فرمود: «کَذَبُوا أَعْدَاءُ اللَّهِ وَ لَکِنَّهُ نَزَلَ عَلَى حَرْفٍ وَاحِدٍ مِنْ عِنْدِ الْوَاحِدِ»[۲۴] «دشمنان خدا دروغ گفتهاند، قرآن بر یک حرف از ناحیه خدای واحد نازل شده است».
اما در خصوص روایت نزول قرآن بر هفت حرف که شیخ صدوق در کتاب «الخصال» از امام صادق(ع) نقل کرده است: «إِنَّ الْقُرْآنَ نَزَلَ عَلَى سَبْعَهِ أَحْرُفٍ وَ أَدْنَى مَا لِلْإِمَامِ أَنْ یُفْتِیَ عَلَى سَبْعَهِ وُجُوهٍ ثُمَّ قَالَ هذا عَطاؤُنا فَامْنُنْ أَوْ أَمْسِکْ بِغَیْرِ حِساب»[۲۵] به لحاظ سندی ابنولید، صفار، عباس بن معروف و حماد بن عثمان توثیق شدهاند.[۲۶] در این میان حال «محمد بن یحیی صیرفی» روشن نیست لذا این روایت مجهول و ضعیف به شمار مىآید. به لحاظ دلالی نیز با صحیحه زراره و نیز با روایت فضیل بن یسار از امام صادق(ع) که به حضرت عرض کرد: همانا مردم مىگویند: قرآن به هفت حرف نازل شده است، حضرت فرمود: «دشمنان خدا دروغ گفتهاند بلکه قرآن بر حرف واحد از نزد خدای واحد نازل شده است».[۲۷] که کلینی نقل کرده در تعارض است و نمىتوان به آن اعتماد نمود. اما بر فرض مماشات در سند، به لحاظ دلالی مىتوان به وجوه دلالی زیر اشاره کرد:
أ- بطون قرآن کریم: یکی از وجوهی که مىتوان درباره روایت نزول قرآن بر سبعه احرف در نظر گرفت این است که این روایت را ناظر به مسأله بطون و وجوه قرآن بدانیم زیرا در این روایت، نزول قرآن بر سبعه احرف به نحو مطلق بیان نشده است بلکه پس از آن در عبارت «وَ أَدْنَى مَا لِلْإِمَامِ أَنْ یُفْتِیَ عَلَى سَبْعَهِ وُجُوه»، «سبعه وجوه» بیان شده است.[۲۸] دلالت این روایت بر بطون قرآن، شواهد گوناگونی دارد که به آنها اشاره مىکنیم:
عیاشی این روایت را در باب «تفسیر الناسخ و المنسوخ و الظاهر و الباطن..»[۲۹] بحرانی، در مقدمه تفسیرش این روایت را در باب «فی أن القرآن له ظهر و بطن و عام و خاص..»[۳۰] مجلسی نیز این روایت را در بحارالأنوار در باب «أن للقرآن ظهرا و بطنا..»[۳۱] نقل کردهاند که این امر بیانگر این است که عیاشی، بحرانی و مجلسی روایت مذکور را مربوط به بطون قرآن دانستهاند. مؤید دیگر بر این دیدگاه روایتی از صفار(د ۲۹۰ق) از امام باقر(ع) است که فرمود:«تَفْسِیرُ الْقُرْآنِ عَلَى سَبْعَهِ أَحرُف مِنْهُ مَا کَانَ وَ مِنْهُ مَا لَمْ یَکُنْ بَعْدُ ذلکَ تَعْرِفُهُ الْأَئِمَّهُ(ع)» ناگفته نماند برخی روایت مذکور را به صورت «سبعه أوجه» نقل کردهاند.[۳۲]
فیض کاشانی(د ۱۰۹۱ق)، این روایت را نص در بطون و تأویلات دانسته است.[۳۳] صاحب جواهر(د ۱۲۶۶ق) نیز علاوه بر احتمال تقیه در این روایت، با قرینه ذیل روایت که مىفرماید: «وَ أَدْنَى مَا لِلْإِمَامِ أَنْ یُفْتِیَ عَلَى سَبْعَهِ وُجُوه» مراد از احرف سبعه در این روایت را «بطون قرآن» دانسته است.[۳۴]
در برخی از منابع روایی متقدم عامه پس از روایت نزول قرآن بر سبعه أحرف عبارات «ظهر و بطن» نیز در روایت وجود دارد که این امر مراد از صدر روایت را مشخص نموده که روایت مذکور مربوط به بطون قرآن است. به عنوان نمونه ابویعلی موصلی(د ۳۰۷ق)، طبری(د ۳۱۰ق)، ابنحبان(د ۳۵۴ق) و طبرانی(د ۳۶۰ق) از ابنمسعود از رسول خدا(ص) روایت کردهاند که حضرت فرمود: «إن القرآن نزل على سبعه أحرف لکل آیه منها ظهر و بطن و لکل حد مطلع»[۳۵] البته در «حلیه الأولیاء» و «تاریخ مدینه دمشق» در ادامه روایتی شبیه این روایت، از ابنمسعود عبارت «و إنّ علی بن أبی طالب(ع) عنده منه علم الظاهر و الباطن» آمده است.[۳۶] لذا بنا بر توجیه مذکور که ناظر به مسأله بطون قرآن است، روایت شیخ صدوق در خصال با صحیحه زراره و روایت شبیه به آن در «اعتقادات الإمامیه» منافاتی نخواهد داشت.
ب- لغات: یکی دیگر از وجوه محتمل درباره روایت مذکور، حمل آن بر لغات است. [۳۷] بر این اساس عدد هفت نیز در اینجا دلالت بر مبالغه و کثرت مىکند.
ج- احتمال تقیه: برخی نیز بر این باورند که در صورت صدور این روایت، صدور آن از جهت تقیه و موافق روایات مشهور سبعه احرف است.[۳۸]
علاوه بر آنچه ذکر شد، شیخ صدوق این روایت را در کتاب «الخصال» نقل کرده که در مقدمه آن انگیزهاش را از تألیف این کتاب نقل روایات اعداد و خصال ذکر کرده و اشارهای به صحت این روایات نکرده بلکه هدفش صرف نقل روایات مشتمل بر خصال و اعداد بوده، بر این اساس روایت مذکور را نیز نقل کرده است.[۳۹] افزون بر اینکه به نظر مىرسد شیخ صدوق این روایت را صحیح ندانسته زیرا آنجا که در کتاب «الاعتقادات»، اعتقادات امامیه را بیان مىکند روایتی از امام صادق(ع) شبیه صحیحه زراره از امام باقر(ع)[۴۰] چنین نقل کرده که امام صادق(ع) فرمود: «القرآن واحد، نزل من عند واحد على واحد، و إنما الاختلاف من جهه الرواه»[۴۱]
۱-۱-۲- قابل فهم بودن قرآن و جواز تفسیر آن
از جمله مبانی عام در تفسیر قرآن، آن است که تفسیر، امری ممکن و قرآن کریم، قابل فهم و تفسیر است و مراتب عمومی آن منحصر به معصومان(ع) نیست و برای دیگر مفسران نیز مقدور است.[۴۲] توضیح اینکه یکی از نیازهای ضروری مردم برای رشد معنوی و بهرهوری از هدایت قرآن فهم مراد و مقصود آیات الهی است. خداوند به منظور بهرهوری بهتر مردم از قرآن کریم رسول خویش را به عنوان «مُبَیِّن» این کلام معرفی کرده و فرموده است: «..وَ أَنْزَلْنا إِلَیْکَ الذِّکْرَ لِتُبَیِّنَ لِلنَّاسِ ما نُزِّلَ إِلَیْهِمْ وَ لَعَلَّهُمْ یَتَفَکَّرُون»[۴۳] در آیه «..وَ ما یَعْلَمُ تَأْویلَهُ إِلاَّ اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْم..»[۴۴] علم به تأویل قرآن کریم را مختص خویش و راسخان در علم دانسته است. به استناد بسیاری از روایات «راسخان در علم» رسول خدا(ص) و امامان معصوم(ع) هستند.[۴۵] در روایات متعددی مراد از «الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْم» که آیات الهی در سینه ایشان موجود است در آیه «بَلْ هُوَ آیاتٌ بَیِّناتٌ فی صُدُورِ الَّذینَ أُوتُوا الْعِلْم..»[۴۶] ائمه اطهار(ع) معرفی شدهاند.[۴۷] بر این اساس رسول خدا(ص) و امامان معصوم(ع) آگاهی کامل و همه جانبه به تفسیر و تأویل قرآن دارند.
البته عمومىبودن فهم قرآن و میسور بودن درک معارفش بدین معناست که اگر کسی به قواعد ادبیات عرب و سایر علوم پایه مؤثر در فهم قرآن آگاه بود حق تدبر در مفاهیم آن را دارد و میتواند به حاصل استنباط خود استناد و احتجاج کند. از یک سو قرآن کریم ما را به تدبر در کتاب الهی فرا میخواند و معصومان(ع) نیز در زمینههای مختلف و با شیوههای گوناگون اصحاب، شاگردان و مخاطبان خود را به قرآن ارجاع میدادند و در مقام مناظره با مخالفانِ خود به قرآن احتجاج میکردند. از سوی دیگر برخی احادیث، فهم قرآن را به معصومان(ع) اختصاص میدهد. جمع بین این دو دسته از روایات آن است که معرفت به کنه قرآن و مجموعه آن که شامل ظاهر و باطن و تأویل و تنزیل است، ویژه معصومان(ع) است؛ اما ظواهر قرآن برای همگان حجت و فهمش برای همه کسانی که علوم پایه را میدانند و روشمندانه در آن مینگرند میسور است.[۴۸]
در پیوند این مبنا با «استنباط کلامی از قصص قرآن» گفتنی است که مبنای «قابل فهم بودن قرآن و جواز تفسیر آن»، پیشفرض هرگونه استنباط از قرآن کریم است در واقع استنباط از قرآن کریم اعم از استباط فقهی، کلامی، اخلاقی و انواع دیگر هریک فرع و مترتب بر مبنای مذکور است. بنابرین ناگزیر باید مبنای مذکور را به منظور استنباط از قرآن پذیرفت.
۱-۱-۳- حجیت ظواهر قرآن
حجیت ظواهر یکی از مباحث اصول فقه است که در ارتباط با استنباط از قرآن کریم است. در واقع حجیت ظواهر از شمار مهمترین مبانی استنباط از قرآن کریم بشمار مىرود. حجیت ظاهر قرآن از آن جهت مهم تلقی مىشود که نصوص «قطعی الدلاله» در باب قصص قرآن به فراوانی یافت نمىشوند و تنها پس از اثبات این کبری کلی که ظاهر قرآن حجت است مىتوان راه استنباط از آیات را گشود و ادعا نمود که این آیه در این معنا ظهور دارد. لذا مفسران و قرآن پژوهان در قصص قرآن بیشتر با ظواهر آیات مواجه هستند. هرگونه استنباط از قصص قرآن منوط به پذیرفتن مبنای حجیت ظواهر است.
لازم به ذکر است که در علم اصول فقه، ظن دو بخش دارد: ظن خاص، و ظن مطلق:
أ- ظن مطلق آن است که هر ظنى از هر راهى (به جز ظنون باطله مثل قیاس) حاصل شود حجّت و لازم الاتباع است و مدرک حجیّت آن دلیل انسداد است که از مقدماتى تشکیل شده و نتیجه آنها لزوم اتباع ظن است، خواه ظن حاصل از خبر واحد باشد یا از ظواهر، یا از راه شهرت فتوائی.
ب- ظن خاصّ عبارت است از اماره ظنیهاى که دلیل خاصّ بر حجیّت خصوص آن قائم شده، مثل ظواهر و خبر واحد ثقه که به عنوان ظاهر بودن یا خبر ثقه بودن دلیل قاطع بر حجیّت آنها قائم شده است. مهمترین این امارات ظنیه پنج اماره است. ظواهر، اجماع منقول، قول لغوى، شهرت فتوائیه و خبر واحد.[۴۹]
۱-۱-۳-۱- تعریف حجت و معنای حجیت در علم اصول
حجت در لغت به هر چیزی اطلاق مىشود که به آن استدلال شود، علم آور باشد یا نباشد، مشروط به اینکه خصم آن را پذیرفته باشد.[۵۰] هرآنچه متعلق خود را اثبات نماید اما به درجه قطع و یقین نرسیده باشد نزد اصولیان، حجت نامیده مىشود.[۵۱] گویا حجیت در کاربرد اصولی خود، برگرفته از همان معنای لغوی واژه، اما از باب تسمیه خاص به اسم عام مىباشد، از آن رو که «اماره» یعنی همان ظن معتبر، از مواردی است که اگر مکلف بر طبق آن عمل کند ولی با واقع مطابقت ننماید، معذر و منجز است.[۵۲]
۱-۱-۳-۲- ظاهر و نص
دلالت هر لفظى بر مقصود گوینده از دو حال خارج نیست: دلالت لفظ بر یک معنى چنان صریح و روشن باشد که احتمال خلاف منتفى باشد. این قبیل دلالت را «نصّ» گویند. دیگر اینکه دلالت به گونهاى است که احتمال خلاف نیز منتفى نیست. به عبارت دیگر: چند معنى در لفظ محتمل است که یکى از این معانى زودتر به ذهن خطور مىکند، ولى ممکن است گوینده معناى دیگرى را اراده کرده باشد. چنین دلالتى را «ظهور» گویند. یعنى لفظ در این معنى که زودتر به ذهن مىرسد ظهور دارد. شکّى نیست که نصّ، هم براى گوینده و هم براى شنونده حجّت است. ولى چون ظواهر تنها مفید ظنّ هستند، باید دید آیا دلیل محکمى بر اعتبار چنین ظنّى داریم تا در نتیجه بتوانیم به ظواهر قرآن و روایات استناد کنیم یا خیر؟ به عبارت دیگر: اختلاف در حجیّت ظاهر است. آیا بعد از ثبوت ظهور، این ظهور حجّت است یا خیر؟ اصولیان هرچند در دلیل حجیّت ظواهر و مقدار آن اختلاف دارند ولى در اصل حجیّت ظواهر اتفاق دارند.[۵۳]
۱-۱-۳-۳- دلیل حجیّت ظواهر
بیشتر اصولیان دلیل حجیّت ظواهر را بنا و روش عملى عقلا مىدانند، که به حکم عقل، مخالفت با ظاهر را، به صرف احتمال خلاف ظاهر، روا نمىدانند.[۵۴] به گفته مظفر، دلیل حجیّت ظاهر، منحصر در بناى عقلا است.[۵۵] وی براى توضیح و تبیین مطلب، همان راهى را مىپیماید که براى بیان حجّیت خبر واحد ارائه مىشود، یعنى شکّى نیست که مردم در زندگى روزمره خود و در محاورات جارى بین خودشان، براى فهمیدن مقصود همدیگر، بر ظاهر کلام اعتماد مىکنند و هیچگاه در ترتیب اثر بر گفتههاى یکدیگر به این دلیل که کلام او نصّ در مقصود نبوده است، اهمال و سستى و بىتوجّهى نمىکنند. وقتى روش عقلا اینگونه بود، شارع مقدّس نیز به عنوان رییس عقلا، نه تنها از این روش منع نکرده، بلکه خود نیز براى تفهیم مقاصدش همین روش را دنبال نموده است. بنابراین، قطع پیدا مىکنیم که ظاهر نزد شارع مقدّس حجّت است.[۵۶] البته در خصوص حجیت ظواهر دیدگاههای گوناگونی وجود دارد که بررسی آن در این مجال نمىگنجد برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مىتوان رجوع کرد.[۵۷]
۱-۱-۴- ساختار چند معنایی قرآن کریم
در شمار مهمترین مبانی تفسیر قرآن و استنباط از آن، اعتقاد به ساختار چندمعنایی برای همه آیات قرآن است که بر این اساس، برای هر آیه پس از گذر از معنای ظاهری، مىباید به معنای درونی و لایههای بعدی معانی آیات توجه نمود که از آن به «بطن» و یا «استعمال لفظ در بیش از یک معنی» تعبیر مىشود. در اصطلاح مفسران شیعه، غالباً «بطن» همتای «تاویل» و در برابر معنای ظاهر آیات دانسته شده است. زیرا غالب مفسران شیعه براساس روایت «ظهره تنزیله و بطنه تاویله» تاویل را با باطن آیات یکسان و آن را مرحلهای پس از فهم ظاهری آیات مىدانند.[۵۸] باطن به تعبیری همان معانی نهفته در درون معنای ظاهری است؛ خواه یک معنا باشد یا بیشتر، نزدیک باشد یا دور.[۵۹] بنابراین هر معنای غیر ظاهری، بطن است و دارای مراتب و سیر صعودی و در برابر تنزیل است که سیر نزولی دارد، و این همان «ساختار چند معنایی» آیات است.[۶۰]
در میراث روایی امامیه روایات متعددی ناظر به اشتمال قرآن بر معانی ظاهری و باطنی و به تعبیر دیگر بیانگر ساختار چند معنایی قرآن وجود دارد که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
أ- امام باقر(ع) در روایتی فرمود: «همانا قرآن بطنی دارد و بطن آن بطن دیگری دارد و قرآن ظاهری دارد و ظاهر آن ظاهر دیگری دارد». [۶۱]
ب- حمران بن اعین گوید: از امام باقر(ع) پرسیدم: معنى ظهر قرآن و بطن آن چیست؟ فرمود: «ظهر آن کسانى هستند که قرآن درباره ایشان نازل گردیده، و بطن آن کسانی هستند که پس از نزول قرآن همانند گروه اوّل به آن عمل مىکنند و هر چه در باره آنان نازل شده در باره اینها نیز جارى مىشود».[۶۲]
اعتقاد به ساختار چندمعنایی قرآن کریم ارتباط بسیاری با جاودانگی قرآن کریم دارد زیرا زیرا با عنایت به مسأله تأویل و بطون معنایی مىتوان در گذر زمان مصادیق نوظهور را در شمار حکم آیه به حساب آورد البته با عنایت به این قاعده تفسیری که مورد نزول، نمىتواند مخصص عموم آیه باشد.
اما در پیوند «اعتقاد به ساختار چندمعنایی قرآن» و «استنباط کلامی از قصص قرآن» گفتنی است که عدم اعتقاد به ساختار چندمعنایی برای قرآن، راه جریان و تطبیق آیه بر مصادیق گوناگون را در برابر مفسران و قرآن پژوهان خواهد بست و در این صورت تنها باید به مورد نزول آیه تمسک نمود و بىگمان گرد و غبار کهنگی بر سیمای قرآن خواهد نشست و به جاودانگی آن خدشه وارد مىسازد. با تند دادن به مطلب مذکور، این نابسامانی در استنباط از همه آیات قرآن نمایان خواهد بود به ویژه در عرصه استنباط کلامی از قصص که در این صورت برای مطرح کردن جری و تطبیق و بیان سنتهای الهی در قصص قرآن مجالی باقی نخواهد ماند.
۱-۱-۵- انسجام و پیوستگی آیات قرآن کریم
در این بخش به تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای مستقل بخش عوامل اجتماعی مرتبط با هنجارها میپردازیم. در بخش تعریف عملیاتی متغیرهای مستقل از پرسشنامه استانداردشده چلبی و دغاقله (۱۳۸۴) استفادهشده است.
۴-۶-۲- تعریف نظری و عملیاتی متغیرهای مستقل
۴-۶-۲-۱- احساس همبستگی اجتماعی
۴-۶-۲-۱-۱- تعریف نظری
همبستگی اجتماعی یکی از عناصر تأثیرگذار بر تقویت ضمانتهای اجرایی و درنهایت اطاعت کنشگران از هنجار است. وقتی یک گروه همبستگی اجتماعی دارد، احساس یگانگی، ثبات عضویت، خشنودی عضو و پویایی درونی مهمترین تغییراتی هستند که در آن گروه رخ میدهند. در مورد خصیصه یگانگی، نهفقط روابط میان اعضای گروه مثبتتر میشود، بلکه اعضا احساس تعلق به گروه را بهعنوان یک کل رشد میدهند. کاترایت به همپیوستگی یا همبستگی را «میزان اشتیاق افراد درماندن گروه» تعریف میکند. (فورسایت، ۱۳۸۰: ۱۲۸). همبستگی گروه و رضامندی از عضویت همزمان تغییر میکنند و اعضای گروه های با همبستگی بیشتر معمولاً رضامندی و خشنودی بیشتری را گزارش میدهند (همان). چلبی نیز احساس تعلق به جمع، اعتماد متقابل و دوستی متقابل را ازجمله شاخصهای اصلی همبستگی اجتماعی میداند، که ریشه در وابستگی عاطفی دارند (چلبی، ۱۳۹۱: ۱۰۱). درمجموع میتوان گفت که ارزشهای مشترک، احساس یک هویت مشترک، احساس تعلق به جمع و اعتماد میان اعضای یک جامعه ازجمله ویژگیهایی هستند که اغلب در شرح و توصیف همبستگی اجتماعی بکار رفتهاند. چلبی احساس همبستگی اجتماعی را شامل عناصری نظیر احساس دوستی و همبستگی (در مقابل احساس انزوای اجتماعی و بیکسی)، احساس خشنودگی خانوادگی، احساس هویت قومی، احساس هویت حرفهای، احساس هویتسازمانی، احساس اعتماد بین شخصی، احساس اعتماد تعمیمیافته و بالاخره احساس هویت جامعهای میداند (چلبی، ۱۳۸۳: ۵۸).
۴-۶-۲-۱-۲- تعریف عملیاتی
در این تحقیق، ما احساس همبستگی را بااحساس تعلق به جمع، احساس هویت ملی، احساس مثبت نسبت به جامعه (احساس خشنودی قومی)، احساس دوستی و احساس اعتماد بین شخصی تعریف و موردسنجش قرار میدهیم.
جدول ۴- ۹: تعریف عملیاتی متغیر احساس همبستگی اجتماعی
معرف درجه ا
گویه ها
احساس تعلق به جمع
احساس میکنم یک ایرانی هستم و باید سعی و تلاش خودم را برای بهتر شدن وضعیت زندگی انجام دهم.
اینکه برای این مردم چه پیش آید، اهمیت زیادی برای من دارد.
این موضوع که بقیهی مردم ایران چه فکر میکند و چه میخواهند برای من اهمیتی زیادی دارد.
گاهی اوقات احساس میکنم که به مردم ایران تعلق دارم.
احساس هویت ملی
از اینکه یک ایرانی هستم، احساس افتخار میکنم.
زبان فارسی (ایرانی) را دوست دارم.
احساس میکنم بهعنوان یک ایرانی ریشهای در تاریخ دارم.
احساس دوستی
تعداد دوستان صمیمی
مشورت با دوستان صمیمی
درد و دل با دوستان صمیمی
اختلاف با دوستان صمیمی
شرکت در مراسم عزا و یا جشن دوستان
ضریب تعیین مدل ۷۱۵۶/۰
آماره F مدل
(P-Value)
۸۷/۲۸۷
(۰۰۰۰/۰)
آماره Jarque-Bera
(P-Value)
۳۲/۸۴۸
(۰۰۰۲/۰)
آماره Breusch-Pagan
(P-Value)
۹۶۹/۲
(۰۰۲۷/۰)
آماره
Durbin-Watson
۱۸/۲
در بررسی معنی دار بودن کلی مدل، با توجه به این که سطح معنی داری (P-VALUE) آماره F از ۰۵/۰ کوچکتر می باشد (۰۰۰۰/۰) با اطمینان ۹۵% معنی دار بودن کلی مدل تایید می شود. ضریب تعیین مدل نیز گویای آن است که ۵۶/۷۱ درصد از لگاریتم تغییرات هزینه های عملیاتی توسط متغیرهای وارد شده در مدل تبیین می شود. همچنین در بررسی مفروضات رگرسیون کلاسیک نتایج آزمون جارکوا- برا گویای آن است که باقیمانده های حاصل از برآورد مدل در سطح اطمینان ۹۵% از توزیع نرمال برخوردار نمی باشند بطوری که مقدار احتمال (P-VALUE) مربوط به این آزمون کوچکتر از ۰۵/۰ است (۰۰۰۲/۰). در این ارتباط با توجه به تعداد بالای مشاهدات و قضیه حد مرکزی می توان از نرمال نبودن توزیع داده ها چشم پوشی کرد. ضمن این که با توجه به نمودار ۴-۵ توزیع باقیمانده ها نزدیک به توزیع نرمال می باشد.
نمودار ۴-۵) توزیع فراوانی باقیمانده های مدل (۳) تحقیق
همچنین با توجه به این که مقدار احتمال (P-VALUE) مربوط به آزمون برش- پاگان کوچکتر از ۰۵/۰ می باشد (۰۰۲۷/۰) لذا وجود مشکل ناهمسانی واریانس باقیماندهها تأیید می شود. در این مطالعه برای رفع این مشکل در برآورد از روش حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. علاوه بر این از آنجایی که مقدار آماره دوربین واتسن مابین عدد ۵/۱ و ۵/۲ می باشد (۱۸/۲) لذا استقلال باقیماندههای مدل نیز تأیید میشود.
تفسیر نتایج حاصل از آزمون فرضیه سوم تحقیق
بر اساس نتایج ارائه شده در جدول ۴-۱۰، سطح معنی داری (P-Value) آماره t مربوط به ضرایب و کوچکتر از ۰۵/۰ بوده و ضریب (۳۸۸۵/۳) مثبت و ضریب (۱۵۷۱/۱-) می باشد بنابراین مطابق با مدل ABJ وجود چسبندگی هزینه در سطح اطمینان ۹۵ درصد تأیید شده و گویای آن است که در میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران افزایش در هزینه ها در دوره های افزایش درآمد بیشتر از کاهش هزینه ها در دوره های کاهش درآمد است. در ارتباط با آزمون فرضیه سوم نیز همانطور که در فصل سوم اشاره شد برای تأیید این فرضیه لازم است اولاً ضرایب و در سطح اطمینان ۹۵ درصد معنی دار بوده و علامت همه آن ها مثبت می باشد ثانیاً ضریب بیشتر از باشد ( ). این در حالی می باشد که با توجه به نتایج بدست آمده سطح معنی داری (P-Value) آماره t مربوط به ضرایب (۱۰۰۳/۰) و (۹۹۹۵/۰) بزرگتر از ۰۵/۰ می باشند. بنابراین در سطح اطمینان ۹۵ درصد فرضیه تأیید شده و می توان گفت انگیزه مدیریت سود اثر معنی داری بر کاهش چسبندگی هزینه ها هم در زمانی که فروش دوره قبل افزایش می یابد و هم زمانی که فروش دوره قبل کاهش می یابد ندارد. در نتیجه فرضیه سوم تحقیق در سطح اطمینان ۹۵ درصد رد می شود.
۴-۷ خلاصه فصل
در این فصل ابتدا خلاصهای از آمار توصیفی متغیرهای تحقیق نشان داده شد. در ادامه نیز به ارائه آمار استنباطی پرداخته شد و مدل تحقیق در قالب آمار استنباطی مورد بررسی قرار گرفت. در این مطالعه برای آزمون مدل تحقیق از روش رگرسیون دادههای پانل استفاده شد و در نهایت برازش مدل با توجه به مفروضات رگرسیون کلاسیک صورت گرفته و به تفسیر نتایج آزمون فرضیات تحقیق پرداخته شد. شواهد تجربی بدست آمده از آزمون فرضیات حاکی از وجود چسبندگی هزینه در بازار سرمایه ایران بوده و گویای آن است که در میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران افزایش در هزینه ها در دوره های افزایش درآمد بیشتر از کاهش هزینه ها در دوره های کاهش درآمد است. همچنین نتایج بدست آمده نشان می دهد در بازار سرمایه ایران تغییرات فروش اثر نامتقارن بر رفتار هزینه ها دارد بطوری که به دنبال افزایش در فروش دوره قبل نسبت به کاهش فروش در دوره قبل، با همان مقدار افزایش فروش در دوره جاری هزینه ها به مقدار بیشتری افزایش می یابد. با این وجود یافته های این تحقیق مؤید آن است که دیدگاه مثبت مدیران شرکت های بورسی نسبت به فروش آتی اثر معنی داری بر رفتار نامتقارن هزینه ها نداشته و انگیزه های مدیریت سود کاهش چسبندگی هزینه ها را بطور با اهمیتی تحت تأثیر خود قرار نمی دهد.
فصل پنجم:
نتیجه گیری، بحث و پیشنهادات
۵-۱- مقدمه
در پایان هر فعالیت تحقیقی، محقق پس از آزمون فرضیات، میبایستی نتایج کار را ارائه دهد. نتایج حاصل از فرضیات نیز پایههایی هستند که پیشنهادات بر اساس آن شکل میگیرد. بنابراین یکی از قسمت های مهم تحقیق که در واقع می تواند راهی برای تبدیل نظریات به عمل برای موفقیت در آینده باشد، نتیجه گیریهای صحیح و پیشنهادات مناسب است. نتیجه گیریهایی که بر اساس تحلیلهای صحیح ارائه شده باشد می تواند مشکلات موجود بر سر راه سازمان را که تحقیق به آن منظور طراحی شده است را برطرف کند.
در این تحقیق، ” اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل بر رفتار نا متقارن هزینه ها ” در بورس اوراق بهادار تهران بررسی شد. در فصل اول، مساله تحقیق، اهداف و فرضیات تحقیق معرفی گردید. در فصل دوم کلیات تحقیق و مبانی نظری تحقیق ارائه، همچنین تحقیقات قبلی انجام شده در زمینه موضوع تحقیق، به اختصار توضیح داده شده و مدل
مفهومی و نظری تحقیق معرفی شد. در فصل سوم، روش تحقیق شامل جامعه آماری، روش تعیین نمونه، ابزار جمعآوری داده ها و همچنین
روشهای آماری مورد استفاده برای تحلیل اطلاعات ارائه گردید.در فصل چهارم به توصیف و تحلیل داده های جمعآوری شده با بهره گرفتن از نرم افزار Spssو Eviews پرداخته شده است. در این فصل از تحقیق، ابتدا نتایج تجزیه و تحلیل تحقیق را مرور میکنیم و در ادامه به یافتههای مهم تحقیق و بحث و نتیجهگیری در مورد فرضیههای تحقیق میپردازیم. نهایتاً در پایان فصل پیشنهادهایی مرتبط با حوزهی تحقیق ارائه شده است.
۵-۲- نتایج آزمون فرضیه ها
با توجه به موضوع تحقیق که بررسی اثر تعدیل کننده تغییرات فروش دوره قبل بر رفتار نا متقارن هزینه ها است، نتایج این پژوهش در برگیرنده ی اطلاعات با اهمیتی در ارتباط با چگونگی رفتار هز ینه ها است که می تواند توسط استفاده کنندگان، به ویژه حسابداران، مدیران، تحلیلگران مالی وحسابرسان در جهت ارزیابی ها و تصمیم گیریهای خود استفاده شود.
شواهد تجربی بدست آمده از آزمون فرضیات حاکی از این است که در میان شرکتهای پذیرفته شده در بازار سرمایه ایران تغییرات فروش اثر نامتقارنی بر رفتار هزینه ها دارد. با این وجود نتایج نشان میدهد که دیدگاه مثبت مدیران نسبت به فروش آتی اثر معنی داری بر رفتار نامتقارن هزینه ها ندارد. همچنین یافتهها مؤید آن است که انگیزه مدیریت سود اثر معنی داری بر کاهش چسبندگی هزینه ها هم در زمانی که فروش دوره قبل افزایش می یابد و هم در زمانی که فروش دوره قبل کاهش می یابد ندارد.
۵-۲-۱ نتایج فرضیه اول
با توجه به اینکه ادعا شده بود « به دنبال افزایش در فروش دوره قبل نسبت به کاهش فروش در دوره قبل ، با همان مقدار افزایش فروش در دوره جاری هزینه ها به مقدار بیشتری افزایش خواهند یافت.» از آنجایی که مقدار احتمال آماره t مربوط به ضرایب PIncr β۱ و β۱ PDecr کوچکتر از ۰۵/۰ بوده وضریب PIncr β۱ (۹۵۸۸/۱) بیشتر از ضریب β۱ PDecr (۵۴۳۳/۱) می باشد بنابراین در سطح اطمینان ۹۵ درصد فرضیه H1 تایید شده و می توان گفت به دنبال افزایش فروش دوره قبل نسبت به کاهش فروش در دوره قبل، با همان مقدار افزایش فروش در دوره جاری هزینه ها به مقدار بیشتری افزایش می یابد . در نتیجه فرضیه اول تحقیق تایید شده و گویای آن است که در بازار سرمایه ایران تغییرات فروش اثر نامتقارن بر رفتار هزینه ها دارد.
۵-۲-۲ نتایج فرضیه دوم
با توجه به اینکه در فرضیه دوم تحقیق ادعا شد « زمانی که مدیران نسبت به فروش در آینده نظر خوش بینانه تری دارند چسبندگی در دوره جاری در صورت افزایش فروش در دوره قبل افزایش می یابد و ضد چسبندگی در دوره جاری در صورت کاهش فروش دوره قبل کاهش می یابد. از آنجایی که مقدار احتمال آماره t مربوط به ضرایب λ۲ PDecr (۲۳۲۷/۰) δ۲ PIncr , (۰۹۰۵/۰) و λ۲ PDecr ( ۷۵۹۵/۰) بزرگتر از ۰۵/۰ بوده و از سوی دیگر علامت ضرایب δ۲ PIncr (۰۷۱۶/۲) و λ۲ PIncr ( ۰۷۱۶/۲) مثبت است. بنابراین در سطح اطمینان ۹۵ درصد فرضیه H0 تایید شده و
در کنار گل هشت پر فرم چهار گوشه های که اشعه مانند هست وجود دارد که آن نیز از گل هشت پر در طره تبعیت می کند با این تفاوت که زمینه آن سرمه ای با ختایی فیروزه ای و اسلیمی سفید با گل های طلایی است. در این مقرنس کاری از گل های طلایی و سفید و اسلیمی های طلایی و سفید رنگ و ختایی فیروزه ای استفاده شده است.
در این اسپرها که در سمت چپ و راست درب ورودی مسجد وجود دارد که زمینه ی فیروزه ای با ختایی های سفید رنگ و اسلیمی های طلایی است و درمیانه این اسپر یک گل شش پر که ۴/۱ آن در گوشه ها آمده است در این گل از اسلیمی فیروزه ای یا آبی و ختایی های سبز رنگ با گل های طلایی و برگ های سبز بهره گرفته اند.
در بالای اسپرهای ورودی کتیبه ای هست که حکایت از ساختن بنا به دستور شاه عباس اول که سر در زیبای آن در سال ۱۰۱۲ هجری به پایان رسیده و سال اتمام ساختمان و تزیینات کاشی کاری آن ۱۰۲۸ هجری قمری است. سال اتمام سردر مسجد به موجب کتیبه ای به خط ثلث با کاشی معرق بر زمینه لاجوردی نوشته به شرح زیر است: «امر بانشاء هذا المسجد المبارک السلطان الاعظم و الخاقان الکم محیی مراسم آبائه الطاهرین مروج مذهب الائمه المعصومین ابوالمفظفر عباس الحسینی الموسوی الصفوی بهادر خان خلدالله تعالی ملکه و اجری فی بحار التایید فلکه بمحمدو آله الطیبین المعصومین صلوات الله و سلام علیه و علیهم اجمعین. کتبها علی رضا العباسی ۱۰۱۲».
در این لوحه که به خط نستعلیق سفید بر زمینه لاجوردی کاشی در بالای سردرب ورودی به خط زیبای علیرضا عباسی ست نوشته شده: «مایه محتشمی خدمت اولاد علی است».
این قسمت که بالای رواق های ورودی بازار قرار دارد و متعلق به مسجد است که از چند قسمت تشکیل شده یک قسمت گره چینی ست که در داخل بنا نیز استفاده شده با زمینه آبی و خطوط طلایی و گل های سفید و طلایی است. گره کار شده از نوع گره کندسرمه دان که نمونه ی آن نیز در درب ورودی زیارتگاه پنجه شاه کاشان استفاده شده است.
تصویر۳-۷۴
۸۰
تصویر۳-۷۵
در قسمت دیگر کتیبه های که حاشیه سفید با اسلیمی های فیروزه ای آنها را احاطه کرد با اسلیمی های طلایی و در درون قاب ها که از متن آبی از فرم های اسلیمی نیز اسلیمی خرطومی و گل شاه عباسی و برگ و غنچه مزین شده است.در قسمت بالایی از کتیبه ای که متن آن آبی و اسلیمی های طلایی درون آنها نیز با اسلیمی مشکی تزیین شده و در متن آن ختایی ریزی نقش ایفا می کند.
تصویر۳-۷۶
در مقرنس کاری ورودی (سقف ورودی مسجد) از همان گره چینی کندسرمه دان بهره گرفته شده است.
درب های چوبی داخل مسجد که یکی از آنها را به محض ورود در سمت راست (ضلع جنوبی) و دربی که در راهرو در سمت چپ (ضلع غربی) آن را می بینیم از سه قسمت تشکیل شده که قسمت بالا و پایین از یک نوع گره چینی که گره چهار شمسه سرمه دان است و در قسمت مرکزی از گره کندسرمه دان استفاده شده است.
کتیبه ای منقوش که در کنار درب جنوبی قرار دارد، توسط سه طره فیروزه ای، آبی و سفید بسته شده و اسلیمی های طلایی که توسط رنگ مشکی پر شده و ختایی فیروزه ای که در متن آبی این کتیبه است. ترنج های سبز پسته ای و فیروزه ای در گوشه ی سمت راست که از کنار هم قرار گرفتن اسلیمی ها به وجود آمده است و هم چنین گل های شاه عباسی، سه پر، پنج پر، غنچه ها و… زیبایی بدیع به آن بخشیده است.
تصویر۳-۸۰
تصویر۳-۷۹
کتیبه ای که در ضلع جنوبی راهرو در بالای درب چوبی قرار دارد و در جایی دیگر از راهرو تکرار شده است. این کتیبه نیز توسط سه طره فیروزه ای، مشکی و سفید بسته شده است. متن آبی و اسلیمی های طلایی رنگ و ختایی های فیروزه ای که نقش ریزتری را ایفا می کنند. وجود گل های شاه عباسی، پنج پر، غنچه، برگ مو و …نیز فضای این کتیبه را پر نموده اند. وجود چهار ترنج در میانه آن که از پایین به بالا به شرح زیر است: ترنج پایینی به رنگ آبی فیروزه ای با حاشیه ای سفید و اسلیمی آبی رنگ است که یک پایه اسلیمی آن را به ترنج بالایی وصل می کند. ترنج دوم از متن کناری رنگ با حاشیه ای فیروزه ای و اسلیمی سفید و ترنجی طلایی در میانه تشکیل شده است و مانند ترنج قبلی پایه اسلیمی آن را متصل به ترنج بالایی کرده که از لحاظ فرم و رنگ یکسان است.ترنج سوم که متن طلایی با حاشیه ای سفیدو اسلیمی مشکی رنگ است که توسط پایه اسلیمی به رنگ فیروزه ای با حاشیه کناری رنگ به ترنجی مشکی با حاشیه طلایی و اسلیمی سفید رنگ ختم می شود که در بالای ترنج آخر گل شاه عباسی است.
طاق نمای مذکور به حالت طاقچه گونه در مسجد قرار گرفته است که از متن آبی و اسلیمی های طلایی و ختایی های فیروزه ای و گلهای پنج پر، برگ، غنچه، گل شاهد عباسی و …. برخوردار است که دو پایه اسلیمی به رنگ طلایی و متن مشکی در بالا و یکی در پایین قرار دارد و دو پایه اسلیمی که در بالا عیناً مثل هم است و ترنج های که در میانه وجود دارد از متن کناری رنگ و حاشیه ای طلایی برخوردار است در حاشیه این کاشی معرق از برگ های چند وجهی با گل های پنج پر و شاه عباسی استفاده شده است.
این طاق نما که اتصال دهنده ی دو سقف بهم است، از سه قسمت تشکیل شده، دو فرم دوزنقه که در دو طرف یک مربع قرار گرفته و یک مربع که در میانه آن هشت ضلعی قرار دارد که از چهار طرف یک سه گوش آن را احاطه کرده است. این سه گوش ها و هشت ضلعی از سه طره فیروزه ای، مشکی و سفید تشکیل شده و از متن آبی که در داخل آنها از ترنج هایی کناری با حاشیه ای طلایی در مربع و ختایی فیروزه ای رنگ و گل ها و برگ های اسلیمی و از کنار هم قرار گرفتن ترنج ها یک زنجیر را تشکیل داده که در میانه این زنجیر از چنگ یا گره های هم چون گل سه پر استفاده شده و غنچه های میانی یک دایره را به وجود آورده است. سه گوش های اطراف همان طرح ترنج ها را دارا هستند و از همان اسلیمی و ختایی ها برای تزیین آنها استفاده شده است. دو فرم کناری مربع از همان سه طره برخوردار هستند و متن دوباره تکرار شده است و سه ترنج وجود دارد که ترنج پایین و بالا کناری و حاشیه ای سفید رنگ و ترنج میانی از حاشیه ای فیروزه ای و اسلیمی آبی برخوردار است و برگ موها بیشترین جلب توجه را به خود دارد.
طاق نمای که در ضلع شرقی راهرو قرار دارد از یک آجر کاری به فرم صلیبی در میان آن استفاده شده است در این طاق نما در قسمت فوقانی از ختایی فیروزه ای و اسلیمی طلایی و بیشترین فرم گل های شاه عباسی است و وجود یک ترنج در میانه که توسط دو پایه اسلیمی یکی در بالا و دیگری در پایین بسته شده است و همچنین یک حاشیه اسلیمی که با یک طره سفید از آن فضا جدا شده است دارای متن آبی و اسلیمی و پایه اسلیمی سفید که توسط فرم های تزیینی ریزی که در داخل اسلیمی آمده تزیین شده است.
سقف راهرو از دو نوع طرح تزیینی تشکیل شده نوع اول سقفی که از متن آبی رنگ و یک دوازده ضلعی که اسلیمی های طلایی و ختایی های فیروزه ای در زمینه آمده است. نوع دوم یک دوازده ضلعی سفید رنگ با حاشیه ی فیروزه ای با اسلیمی کناری در میانه ی آن قرار گرفته است، حاشیه دوازده ضلعی اصلی که توسط یک طره سفید جدا شده به رنگ کناری با ختایی فیروزه ای و گل شاه عباسی مزین شده است.
تصویر۳-۸۵
سقف راهرو که دومین نوع آن دارای یک هشت ضلعی یا شمسه هشت است. در متن آبی این سقف گل های شاه عباسی و برگ موها بیشتر به چشم می آید، ختایی هایی که گل ها و برگ ها را بهم اتصال می دهد و حاشیه ی پسته ای همرنگ با گل شانزده پر که در داخل قاب اصلی سقف قرار دارد که دارای اسلیمی سفید با ترنج های آبی و زرد است و حاشیه ی که با طره ای سفید جدا شده، از اسلیمی آبی رنگ و ختایی سفید تشکیل شده است.
تصویر۳-۸۶
نوعی دیگر از سقف های کاشی کاری شده که از سه طره فیروزه ای، آبی و سفید تشکیل شده، متن آبی این سقف همراه با اسلیمی های طلایی، ختایی های فیروزه ای و گل های سفید در این سقف دیده می شود، وجود قابی در میانه که به رنگ اکر با حاشیه ای فیرزوه ای رنگ و اسلیمی های قهوه ای رنگ و ترنج های حاصل از گردش اسلیمی که به رنگ آبی و زرد وجود دارد را مشاهده می کنیم.
این کتیبه که در پایه راهروها قرار دارد از سه طره فیروزه ای، آبی و سفید است این کتیبه از دو قاب تشکیل شده که یکی با زمینه آبی و بیشتر متشکل از گل های شاه عباسی وسه ترنج که در میانه آن قرار گرفته ترنج پایینی با متن فیروزه ای و حاشیه طلایی و پایه اسلیمی که آن را به ترنج طلایی با حاشیه ی فیروزه ای با اسلیمی های آبی است و ترنج نهایی با زمینه فیروزه ای با حاشیه ای طلایی و اسلیمی طلایی است و با ترنج پایینی از لحاظ ترکیب و رنگ یکی است اما فرم ها متفاوتند و قاب بالایی که به رنگ سبز پسته ای دارای حاشیه ی طلایی و اسلیمی سفید است .
تصویر۳-۸۸
در این طاق نما که زمینه آبی رنگ قالب است اسلیمی های سفید رنگ از نوع برگی و ختایی های فیروزه ای رنگ در آن به چشم می خورد و سه ترنج میانی که به گل شاه عباسی با شکوهی ختم می شوند عبارتند: از ترنج پایینی که به رنگ کناری با حاشیه سفید و اسلیمی طلایی رنگ است توسط یک پایه اسلیمی طلایی رنگ به ترنج بالایی وصل شده است.
ترنج دوم ترنجی فیروزه ای با حاشیه ی سفید و اسلیمی طلایی رنگ به متن سیاه و اسلیمی طلایی با حاشیه سفید متصل شده در این سه ترنج اسلیمی ماری وجود دارد که جای ختایی های ریز نقش را در ترنج ها گرفته است. در حاشیه ی طاق نمای مورد بحث یک نوع گل شاه عباسی و برگ مویی تکرار شده است. در پایه این طاق نما نوعی کاشی کاری صورت گرفته که نوار حاشیه ی پایین و بالای آن مزین به اسلیمی ماری طلایی و فیروزه ای و ختایی های فیروزه ای رنگ که در متن آبی قرار گرفته، درحاشیه میانی سه ترنج قالب است. ترنجی که در متن آن زرد با حاشیه ی فیروزه ای با اسلیمی آبی و در کنار آن ترنجی با متن کناری و اسلیمی سفید و حاشیه طلایی است. نیم ترنج های که در بالا و پایین وجود دارد به رنگ فیروزه ای و حاشیه طلایی با اسلیمی طلایی و ختایی هایی آبی است. در کل حاشیه ختایی های فیروزه ای فضا را پرکرده است.
حاشیه ی که نقش اتصال دهنده دو راهرو به هم را به عهده دار، دارای سه طره فیروزه ای، آبی و سفید است. در متن آبی این کاشی کاری وجود اسلیمی های طلایی و ختایی های فیروزه ای، نوعی چرخش اسلیمی ها تداوم و پویایی را القا می کند.
حاشیه ی که از ۳/۲ سمت راست شروع و تا ۳/۲ سمت چپ وجود دارد که سه طره سفید، سیاه و فیروزه ای احاطه کرده و در متن آبی رنگ قرار گرفته، بیشترین عنصر تشکیل دهنده این حاشیه که فضای زیادی را به خود اختصاص داده از برگ مو و گل شاه عباسی تشکیل شده و اسلیمی سفید و ختایی فیروزه ای اتصال دهنده این عناصر تزیینی است.
حاشیه ی که بین دو حاشیه دیگر است مشتمل بر ترنج هایی ست که تکرار شده اند. ترنج هایی فیروزه ای و سبز پسته ای که به وسیله اسلیمی های طلایی به وجود آمده و ختایی های فیروزه ای و گل های پنج پر و سه طره فیروزه ای، مشکی و سفید است.
ازاره طاق نمای اتصال دهنده دو راهرو دارای تزییناتی بدیع است در تزیینات از اسلیمی های طلایی و ختایی های فیروزه ای در متن آبی بهره برده اند، ترنج هایی از حرکت اسلیمی به دست آمده، فرم گلدان در قسمت پایین باعث تداعی نوعی گل از اسلیمی های طلایی را به وجود آورده است.
طاق نمایی کاشی کاری شده که در بین راهرو و در ضلع شرقی قرار گرفته دارای متن آبی رنگ و اسلیمی های طلایی رنگ و ختایی های فیروزه ای است. در طاق نمای فوق سه ترنج وجود دارد، ترنجی پایینی متصل به پایه اسلیمی طلایی این ترنج به رنگ کناری و حاشیه سفید رنگ با اسلیمی های سفید است. ترنج دوم که به وسیله پایه اسلیمی به ترنج بعدی متصل شده دارای دو حاشیه است که به رنگ طلایی و مشکی و متن سفید و اسلیمی های مشکی است. ترنج سوم که با حاشیه سفید و متن کناری و اسلیمی سفید است.
در این پایه طره ها، قاب ها و زمینه مشترک است. پایه از سه طره فیروزه ای، آبی و سفید و قاب سبز پسته ای که در وسط قرار دارد و متن آبی که حاکم است. در این پایه اسلیمی های موجود فرم های زیبا و بدیع را به وجود آورده اند، اسلیمی های طلایی رنگ و ختایی های فیروزه ای را می توان در این پایه دید.
تصویر۳-۹۵
در طاق نمای مورد نظر یک فرم تزیینی نظیر ترنج از حرکت اسلیمی ها بوجود آمده و داخل آن فیروزه ای رنگ است، طاق نما از سه طره فیروزه ای، مشکی و سفید تشکیل شده، که دارای متن آبی با اسلیمی طلایی و ختایی های فیروزه ای است. ترنج بالایی کناری و ترنج میانی سبز سفید و ترنج پایینی سبز پسته ای که با پایه اسلیمی وصل می شود.
تصویر۳-۹۶
کتیبه ی کاشی خشتی که در ضلع شمالی و در انتهای راهرو ورودی وجود دارد متشکل از برگ موهایی ست که به رنگ سفید و زرد است و ختایی موجود این گل ها، برگ موها و برگ های چند وجهی را بهم اتصال می بخشد.
تصویر۳-۹۷
طاق نما مورد نظر با متن آبی که دارای اسلیمی های طلایی رنگ با ختایی های فیروزه ای ست، در داخل این طاق نما چهار ترنج توجه را به خود جلب می کند، ترنجی که در قسمت پایین به رنگ فیروزه ای با حاشیه و اسلیمی های طلایی درون آن و فرم گلدان شکل که از دل ترنج پایینی خارج شده با رنگ طلایی و اسلیمی آبی و حاشیه فیروزه ای و ترنج دیگر به فرم گلی از ترنج دوم خارج شده که به رنگ کناری با اسلیمی داخل و خارج که سفید رنگ است در آخرین مرحله به ترنجی سفید با حاشیه فیروزه ای و اسلیمی طلایی می رسیم.
تصویر۳-۹۸
طاق نمای که در آخر راهرو اتصال دهنده به گنبد خانه در ضلع شرقی نیز سه ترنج در مرکزیت قرار دارد. ترنج بالایی با متن سفید همراه اسلیمی مشکی و حاشیه فیروزه ای و ترنج میانی کناری رنگ با اسلیمی و حاشیه ی سفید و ترنج پایینی طلایی با حاشیه و اسلیمی فیروزه ای است. اسلیمی های طلایی و ختایی فیروزه ای و گل های شاه عباسی و غنچه های بدیع و زبیا این طاق نما را مزین کرده اند.
در گوشه سقف ها یک چهارضلعی وجود دارد که سه طره فیروزه ای، مشکی و سفید آن را احاطه کرده اند. در متن آبی به اسلیمی های طلایی که ترنجی کناری که در میانه قرار دارد خارج می شوند و ختایی های فیروزه ای که در زمینه می چرخند.
تصویر۳-۱۰۰
در کناره سقف های چهار ضلعی های برای پرکردن گوشه ها در نظر گرفته شده، این چهار ضلعی گوشه ها از سه طره فیروزه ای، مشکی و سفید تشکیل شده است. نقش اصلی تزیین در این گوشه ها را یک پایه اسلیمی طلایی که در میانه قرار دارد بازی می کند که اسلیمی های طلایی از آن شروع به حرکت می کنند و ختایی فیروزه ای در زمینه آبی و نیز گل ها و غنچه ها که در این گوشه قرار دارند.
در بالای طاق نما و محل اتصال به سقف فرم دوزنقه را مشاهده می کنیم که دو طره آبی و سفید آن را بسته است. در زمینه آبی این فرم به اسلیمی طلایی می رسیم که از ترنجی کناری رنگ که در داخل آن اسلیمی های سفید می چرخد و با حاشیه ای سفید در میانه قرار دارد و ختایی های فیروزه ای که در متن آبی است.
تصویر۳-۱۰۲
در این پایه همانند سایر پایه ها و کتیبه های منقوش دارای سه طره و دو قاب یکی طلایی و آبی است. در زمینه آبی یک ترنج سبز پسته ای وجود دارد که در داخل آن گل شاه عباسی وجود دارد و پایه اسلیمی که اسلیمی های های طلایی رنگ از آن پایه شروع به چرخش می کنند و ختایی های فیروزه ای که در متن دیده می شود، قاب طلایی با حاشیه فیروزه ای و اسلیمی ها مشکی است.
تصویر۳-۱۰۳
در طاق نمای سردر ورودی به محراب (گنبد خانه)که زمینه آبی و دارای سه ترنج که در میانه است، ترنج طلایی با حاشیه فیروزه ای و اسلیمی مشکی و ترنجی کناری با حاشیه طلایی و اسلیمی سفید، ترنج سوم با رنگی فیروزه ای و حاشیه و اسلیمی طلایی است. بیشترین عناصر تشکیل دهنده برگ مو و گل های شاه عباسی است. در حاشیه این طاق نما از همان عناصر تزیینی طاق نما و ختایی ها استفاده شده است.
تصویر۳-۱۰۴
در انتهای راهرو که به گنبد خانه ختم می شود در ضلع شرقی کتیبه ی کاشی کاری شده که دارای سه ترنج است و بیشترین عنصر تزیینی این کاشی های خشتی برگ مو و گل های شاه عباسی است. ختایی های فیروزه ای و اسلیمی های طلایی پیوند دهنده عناصرند. ترنج پایینی و ترنج میانی زمینه ی طلایی با اسلیمی مشکی و حاشیه فیروزه ای و ترنج آخر متنی فیروزه ای با حاشیه و اسلیمی طلایی دارند.
درب های که به گنبد خانه باز می شوند از دو نوع گره چینی ساخته شده که نوع لوزی ترنج دار حاشیه را در قاب مرکزی و چهار سرمه دان را در قابهای بالا و پایین استفاده کرده اند.
۴-۲۲نمودار ساقه و برگ
این نمودار نیز شبیه هیستوگرام است و توزیع یک متغیر که دارای مقادیر زیادی است را نمایش می دهد، اما اطلاعات بیشتری در مورد داده های اصلی در اختیار ما می گذارد. زیرا در هیستوگرام فواصل داده ها را در نظر می گرفیتم ولی در نمودار ساقه و برگ اصل داده ها مورد بررسی قرار می گیرند. برای مثال عدد۲۶۷۸ بخش ۲ ساقه و بخش ۶۷۸ برگ می باشد. ساقه مقدار اصلی و برگ مقدار غیر اصلی را نشان می دهد. پهنای ساقه (Stem Width) عدد ۱۰۰ می باشد یعنی مقدار ۲۶۷۸ به صورت زیر تفکیک می شود ۲×۱۰۰+۶۷۸ که در آن عدد صد پهنای ساقه می باشد. ستون Frequency تعداد مورد ها را در هر ساقه نشان می دهد، مثلا در ساقه ۳ بهای تمام شده مولد سه مورد با میانگین ۲٫۶ و۲٫۷ و ۲٫۸ گزارش شده است زیرا برگ های آن ها ۶ ،۷ و۸ می باشد(بایزیدی، اولادی و عباسی ،۱۳۹۱،ص۶۴).
نمودار جعبه ای ۴-۲۳
با توجه به نمودار Boxplot نتیجه می گیریم میانگین بهای تمام شده در چهار گروه مولد برق اشکال متفاوت را نشان می دهد اما قضاوت با نمودار کافی نیست و باید آزمون انجام داد.
دو نمودار زیر که به نمودارهای Q _Q معروف هستند برای بررسی نرمال بودن یا نبودن توزیع داده ها استفاده می شوند. در این نمودار ها یک خط نرمال به عنوان معیار توزیع نرمال ترسیم شده است . هر مقدار نقاطی که نماینده داده ها هستند، به این خط نزدیک تر باشند، نشانه نزدیکی توزیع داده ها به توزیع نرمال است و بر عکس(ابراهیم بایزیدی و دیگران،۱۳۹۱،ص۸۵). در هر دو نمودار زیر می بینید که نقاط مربوط به داده ها با خط معیار نرمال بسیار مغایرت دارند. این بدان معناست که داده ها نمی توانند توزیع نرمال داشته باشند.
نمودار هستو گرام۴-۲۴ |
۴-۲۵معادل نا پارامتری آزمون های t
هنگامی که فرض های آزمون t بر قرار نباشد، می توان به جای آن از آزمون های ناپارامتری استفاده نمود. اما این آزمون ها نباید از ابتدا مورد استفاده قرار گیرند، زیرا اگر داده ها شرایط آزمون t را دارا باشند، استفاده از آزمون های معادل نا پارامتری می تواند موجب کم شدن توان رد کردن فرضیه صفری که در حقیقت غلط است، شود. بنابر این بهتر است ابتدا آزمون پارامتری در نظر گرفته شود و تنها اگر برقراری شرایط آن بسیار ضعیف باشد از معادل ناپارامتری آن استفاده شود. آزمون من ویتنی(Manm-Whitney) معادل ناپارامتری آزمون t با نمونه های مستقل است. بیشتر آزمون های نا پارامتری از شاخص هایی مانند میانه استفاده می کنند که نسبت به مقادیر پرت و چولگی مقاوم هستند(بایزیدی، اولادی و عباسی ،۱۳۹۱، ص۸۰).
Mann-Whitney Test
|