چنانچه یکی از امضائات متن یا ظهر سند جعل شده باشد، صاحب امضاء مجعول می تواند در برابر دارنده اعتماد کننده به ظاهر سند تجاری، به ایراد جعل امضای خود متوسل گردد و از بار مسئولیت شانه خالی نماید. مقبولیت این ادعا در برابر دارنده و عدم مسئولیت صاحب امضای مجعول ( کسی که امضایش مورد جعل و شبیه سازی قرار گرفته ) متفقاً به عنوان یک قاعده پیش بینی و پذیرفته شده است.
ماده ۷ کنوانسیون ۱۹۳۰ ژنو راجع به برات، سفته، ماده ۳۴ کنوانسیون آنسیترال و ماده ۲۴ قانون بروات انگلیس، به این امر تصریح کافی دارند[۲۵۵] برخی نویسندگان حقوق تجارت پیرامون موضوع جعل گفته اند که دارنده سند باید وقت لازم در مجعول نبودن امضاء را مدعی بدارد[۲۵۶] و در غیر اینصورت ضامن خسارت وارده در قبال شخص است که امضایش جعل شده است.
مع الوصف غالب موارد جعل ناظر به مواردی است که امضای شخص مورد شبیه سازی قرار می گیرد و تشخیص آن بر حسب ظاهر از عهده دارنده خارج است. در این فرض علی رغم آنکه دارنده متعارفاً باید به ظاهر امضائات و ظاهر سند اعتماد کند علی رغم آنکه این ظاهر قابل اعتماد مستوجب حمایت است اما به دلیل بدیهی فقدان قصد و عدم دخالت و مشارکت صاحب امضای مجعول در عمل امضاء و عدم مداخله در ایجاد ظاهر قابل اعتماد باید گفت که مسئولیتی برای مدعی جعل به وجود نمی آید و این عدم مسئولیت مورد اتفاق تمامی علمای حقوق تجارت ایران می باشد.[۲۵۷]
۳- ایراد سازشی بودن برات
برات سازشی براتی است که فاقد محل است و صادر کننده آن قصد ندارد حقی در سر رسید، محل آن را نزد براتگیر تأمین کند. از آنجا که صادره کننده در معاملات تجاری خود نیاز به اعتبار دارد تا بتواند ثمن معامله ای را ظرف مدت معین بپردازد، لذا براتی صادر و با موافقت براتگیر از او می خواهد آن را قبول کند و قرار می شود صادر کننده برات پس از تسلیم آن به دارنده قبل از حلول سر رسید، مشخصاً وجه آن را به دارنده پرداخت و برات را از گردش خارج کند.[۲۵۸] و[۲۵۹]
در خصوص بطلان برات سازشی و عدم مسئولیت امضا کننده آن ممکن است گفته شود، براتگیر هنگام امضای برات قصد متعهد کردن خود را ندارد[۲۶۰] ولی اعتبار نظریه ظاهر این است که امضاء کننده فقط قصد ظاهر ( قصد امضای سند تجاری ) را داشته باشد و فقدان قصد نتیجه معین فقدان قصد انشاء به عهده گرفتن آثار آن در ایجاد مسئولیت براتی ضروری نمی باشد چرا که همین میزان از اراده امضا کننده موجب دخالت و مشارکت وی درایجاد ظاهر قابل اعتماد برای دارنده خواهد بود.
همچنین در بیان بطلان چنین سندی ممکن است همچون دکترین کلاسیک حقوق فرانسه به فقدان علت یا نامشروع و غیر قانونی بودن علت استناد شود[۲۶۱] در حالی که با توجه به خاصیت تجریدی بودن سند تجارتی، تعهد براتی هر امضاء کننده بدون توجه به علت و سبب آن ارزیابی می شود و هیچ دلیلی وجود ندارد که برات سازشی را با طلا تلقی کنیم .[۲۶۲]
آقای دکتر عرفانی در مقام بیان بطلان بروات سازشی به نامشروع بودن جهت معامله در برات و حکم مقرر در بند ۳ ماده ۵۴۱ قانون تجارت استناد کرده اند،[۲۶۳] لیکن باید گفت مطابق ماده ۲۱۷ قانون مدنی، نامشروع بودن جهت وقتی موجب بطلان عمل حقوقی است که تصریح شده باشد. بنابراین هرگاه سازشی بودن برات به عنوان جهت نامشروع در متن برات تصریح شود به دلیل از میان رکن غیر قابل اعتماد بودن ظاهر چنین براتی باید از حمایت دارنده دست برداشت و محلی برای اعمال نظریه موصوف نخواهد بود. اما تصور موردی که جهت نامشروع برات سازشی در متن برات تصریح و ظاهر شود بعید و دور از ذهن است چرا که در این صورت کسی حاضر به قبول و معامله چنین براتی نخواهد شد و غرض و انگیزه صدور برات سازشی به منظور استقراض و تحصیل اعتبار برای برات دهنده حاصل نخواهد گردید. هرگاه این جهت نامشروع در متن برات تصریح نشود دلیلی برای بطلان تعهد براتی وجود ندارد و خاصیت حمایت از دارنده اعتماد کننده به ظاهر برات اقتضاء دارد که این ایراد و ادعا را نپذیریم. به علاوه از بند ۳ ماده ۵۴۱ قانون تجارت همین اندازه مستفاد می شود که استفاده از چنین برواتی موجب مسئولیت جزایی از باب ورشکستگی به تقصیر خواهد بود، لیکن به هیچ وجه دلالت بر بطلان برات و عدم مسئولیت امضاء کننده آن ندارد.[۲۶۴]
۴- ایراد اشتباه در برات
در قلمروه عامل مبادله از جمله عمل صدور، ظهر نویسی، ضمانت و قبولی نویسی، وقوع اشتباهاتی نظیر اشتباه در نحو تنظیم سند، اشتباه در تسلیم سند، اشتباه در درج مبلغ زائد متصور است که تأثیری روی ارکان تشکیل دهنده نظریه ظاهر و عناصر مسئولیت براتی ندارد و علی رغم وجود این اشتباهات خللی به مسئولیت امضا کننده در برابر دارنده اعتماد کننده به ظاهر وارد نمی شودو بنابراین ایراد مذکور مشمول اصل عدم استماع ایرادات خواهد بود.
کنوانسیون ژنو به طور صریح راجع به این نوع اشتباه حکمی ندارد ولی کنوانسیون آنستیرال حق بند ۱ ماده ۳۰، ادعای اشتباه نسبت به خود سند را در عداد دفاعیات قابل طرح و استماع در مقابل دارنده با حسن نیت نیاورده است و بدین ترتیب از دیدگاه کنوانسیون اخیر، اشتباه، ایرادی غیر قابل استناد می باشد.[۲۶۵]
ایرادات دیگری که ممکن است مطرح گردند، لیکن توضیح و تفصیل آن خارج از این پایان نامه است به شرح ذیل است:
ایراد عدم تمامیت ظاهری ( نقص شکلی ) ایراد بی نظمی و بی ترتیبی ظاهری، ایراد فقدان سند و سرقت ( یا جرائم مشابه سرقت )، ایراد تحصیل محرمانه سند ( از طریق کلاهبرداری )، سرقت، خیانت در امانت و جرائم مشابه، ایراد خروج نماینده از حدود اختیارات، ایراد عدم مشروعیت جهت
ج: ایراد و دفاعیات مربوط به دارنده سند تجاری
این ایرادات مشتمل بر دو مصداق مشروح ذیل است:
ایراد و ادعای مطلع بودن دارنده از عدم اعتبار تعهدات براتی هنگام تحصیل برات
ملاک “حمایت از دارنده سند تجاری” و اعمال “نظریه ظاهر” ناآگاهی دارنده هنگام تحصیل سند تجاری از وجود هر ایراد و ادعایی است که موجب بی اعتباری برات گردد. بنابراین نا آگاهی و عدم اطلاع مطلق دارنده به هیچ وجه مد نظر نمی باشد. علت این امر نیز کاملاً روشن است چرا که عنصر سازنده “نظریه ظاهر” چیزی نیست جز اعتماد مشروع و واقعی دارنده به سند تجاری در هنگام اخذ آن و آنچه دارنده را شایسته و در خور حمایت می نماید همین است که او سند را با اتکاء به ظاهر معتبر و قابل اعتماد آن تحصیل و اخذ کرده باشد. لذا چنانچه ثابت شود به طریقی هنگام دریافت سند براتی از وجود ایرادی در رابطه با برات اطلاع داشته دیگر نمی توان وی را اعتماد کننده و اتکاء کننده به ظاهر سند براتی به شمار آوردو در این صورت رکن دوم از ارکان سازنده حمایت دارنده منتفی و مفقود است لذا چنین دارنده ای مشمول نظریه موصوف نبوده و قابل حمایت نمی باشد.
۲- ایراد و ادعای مطروح از سوی ید بلافصل و مستقیم قبل از دارنده
چون در رابطه بلافصل و مستقیم، فیمابین آخرین امضاء کننده سند تجاری و دارنده سند، دو طرف مستقیماً با یکدیگر رابطه حقوقی داشته و به خوبی از کم و کیف مسائل شخصی فیمابین خود آگاهند لذا هر گونه ایرادی که از سوی آخرین امضاء کننده قبل از دارنده علیه دارنده مطرح شود نسبت به وی مسموع خواهد بود و دارنده نمی تواند در برابر چنین امضاء کننده ای ، مدعی عدم اطلاع و آگاهی خود از ایراد معنونه شود. در واقع بر اثر ایراد چنین امضاء کننده ای ، دارنده از شمول عنوان دارنده حمایت شده خارج و مطلع از ایراد در هنگام تحصیل برات محسوب می گردد و نتیجتاً باید گفت ایراد مذکور در برابر دارنده قابل استناد و موجب خروج دارنده از قلمرو حمایت نظریه خواهد بود. معهذا این سوال مطرح است که آیا طرف مستقیم و بلافصل سند همواره باید آگاه از ایرادات احتمالی سند فرض گردد؟ پاسخ به این سوال همیشه مثبت نیست. هر چند که گیرنده سند به دلیل ارتباط مستقیم با طرف قبل از خود معمولاً آگاه از هر نقصی که طرف مبادله کننده سند ممکن است داشته باشد، فرض می شود و به همین دلیل نمی تواند در برابر ایرادات طرف مستقیم قبل از خود، مورد حمایت نظریه قرار گیرد اما مواردی نیز وجود دارد که می توان طرف مستقیم و بلافصل سند را نا آگاه قلمداد و از وی حمایت کرد.
هر گاه گیرنده، سندی را با ظاهر کامل و منظم از نماینده طرف مقابل خود دریافت کند، تحت شرایطی که در ایجاد یا چگونگی ایرادات سند هیچ دخالتی نکند، در این صورت او شرایط یک دارنده حمایت شده را خواهد داشت، هر چند که طرف مستقیم و بلافصل محسوب می شود.
گفتار سوم- مفهوم اصل یا قاعده استقلال امضائات[۲۶۶]و ارتباط آن بانظریه ظاهر
در این گفتار به بررسی مفهوم اصل یا قاعده استقلال امضائات و ارتباط آن با نظریه ظاهر می پردازیم.
بند اول: مفهوم اصل یا قاعده استقلال امضائات
منظور از اصل مذکور این است که هر یک از امضائات مندرج در متن و ظهر سند تجارتی، مستقل و بدون توجه به سایر امضائات اعتبار داشته و امضاء به تنهایی ایجاد یک تعهد براتی مستقل و قائم به همان امضاء می نماید.
در نگاه اول ممکن است گفته شود این اصل، نتیجه منطقی پذیرش وصف تجریدی اسناد تجاری است چرا که مطابق وصف تجریدی اسناد تجاری، هر امضاء ، تعهد مجردی را در عالم حقوق به وجود می آورد که مستقل از علت و منشاء امضای سند به حیات حقوقی خود ادامه می دهد ولی با کمی دقت معلوم می گردد که چنین نیست زیرا مجرد بودن تعهد براتی نسبت به منشاء خود ملازمه ای با استقلال تعهدات براتی از یکدیگر ندارند و نمی توان با استناد به قاعده تجریدی بودن اسناد تجاری، حیات مستقل تعهدات براتی از یکدیگر را توجیه کرد.
در برخی نوشته های حقوقی نیز بدون هیچ استدلالی، اصل استقلال امضاها را ذیل تعویض گسترده تر از اصل عدم قابلیت استناد به ایرادات آورده اند که به هیچ وجه قانع کننده به نظر نمی رسد و استدلال نویسندگان نیز روشن نیست.[۲۶۷]
به موجب قاعده حقوقی استقلال امضائات سند تجاری، هرگاه یکی از تعهدات براتی با ایردای مواجه و ساقط میگردد، این امر تأثیری بر تعهدات براتی سایر امضاء کنندگان سند تجاری نخواهد داشت وتعهد سایرین به قوت خود باقی خواهد ماند. البته در عین اعتقاد به استقلال تعهدات براتی در یک سند تجاری، نمی توان منکر وابستگی و ارتباط این تعهدات با یکدیگر شد. تجلی این ارتباط و وابستگی را می توان در انتقالات سند مشاهده کرد بطوری که فقدان یکی از ظهر نویس ها و قطع سلسله ظهر نویسی موجب قطع حلقه های اتصال و انتقال صحیح حقوق براتی به دارنده و نتیجتاً موجب بطلان نقل و انتقال تمامی تعهدات براتی و خروج دارنده از حمایت نظریه اعتماد به ظاهر می گردد.[۲۶۸]
بند دوم:چگونگی ارتباط نظریه ظاهر و قاعده استقلال امضاها
در توصیف نظریه هر یک از امضائات ظاهر در سند تجاری، به اقتضای ظاهری که ایجاد کرده اند و نیز به اقتضای ظاهری که مورد اعتماد شخص ثالث با حسن نیت قرار گرفته و به اقتضای ضرورت حمایت از چنین اعتماد کننده ای که برای خود حقوقی تصور کرده و مبادرت به مبادله برات و قبول و تحصیل سند براتی نموده است، ایجاد مسئولیت براتی می نماید و چون این اقتضائات در هر امضاء ظاهر شده در سند وجود دارد لذا بنا به مقتضای خود ، اثر مربوط به خویش یعنی ایجاد مسئولیت براتی را در پی می آورد. بدین ترتیب به تعداد امضائات ظاهر شده در سند تجاری که مورد اعتماد دارنده سند قرار گرفته اند، تعهدات براتی خواهیم داشت که طبیعتاً به اقتضای جدایی و تعدد امضائات می باید این تعهدات نیز جدا و متعدد باشند.[۲۶۹] بنابراین هرگاه برخی از این تعهدات براتی باطل بوده و امضاء کننده آن در برابر دارنده سند فاقد مسئولیت شود، هرگز این امر تأثیر منفی روی سایر تعهدات براتی نخواهد گذارد و آنها به حیات حقوقی مستقل خود ادامه خواهند داد؛ برای مثال هر گاه بر اثر جعل امضای سند از ناحیه صادر کننده، تعهد وی ملغی الاثر گردد، سایر امضاء کنندگان بعدی سند که متعاقب جعل امضای مذکور، سند را مبادله و امضاء نموده اند، مسئولیت خواهند داشت و جعل امضای نخستین امضاء کننده موجب نمی شود که انتقال اول را باطل و مالا نقل و انتقالات بعدی را باطل بدانیم، بلکه هر امضای ظاهر شده در سند را بصورت مستقل از سایرین می انگاریم، بطوری که گویی نقل و انتقال واقع نشده است. این است که ماده ۷ کنوانسیون ژنو در این باره مقرر می دارد:
” اگر برات متضمن امضای اشخاص فاقد اهلیت برای متعهد کردن خود یا متضمن امضاهای مجعول یا موهوم بوده و یا اساساً متضمن امضاهایی باشد که بنا به دلایل دیگری نتوان امضاء کنندگان را متعهد نمود، مسئولیت اشخاص دیگری که برات را امضاء کرده اند، همچنان باقی خواهد بود.”
در حقوق فرانسه قبل از ۱۹۳۵ میلادی امضائات مجعول یا امضاء اشخاص فاقد اهلیت مانع از آن می شد که انتقال گیرندگان بعدی سند، دارنده شایسته حمایت تلقی گردند،[۲۷۰] لیکن از آن سال به بعد، با پذیرش اصل استقلال امضاها تردیدی در بقای مسئولیت سایر امضاء کنندگان باقی نماند.[۲۷۱] بنظر می رسد پذیرش اصل استقلال امضاها در جهان گام مؤثری در جهت تکمیل اندیشه حمایت از دارنده و اعتماد مشروع وی به ظاهر بود.
معهذا هنوز بموجب یک حکم استثنایی و نادر در حقوق انگلیس، ظهر نویسی مجعول در اسناد تجاری در وجه شخص معین می تواند موجب بی اعتباری کل برات و اسقاط مسئولیت سایر امضاء کنندگان گردد[۲۷۲] که مسلماً این حکم بر خلاف اصل استقلال امضاهاست و معلوم نیست چرا از پیکره حقوق این کشور پاک نشده است.
گفتار چهارم- مفهوم اصل یا قاعده تنجیزی بودن اسناد تجاری:
در قلمرو اعمال حقوقی حقوق مدنی، عقود و ایقاعات ممکن است ” منجز” و خالی از هر گونه قید و شرط بوده و در عین حال ممکن است متضمن قیودی باشد که به صورت اخیر، عمل حقوقی ” معلق” گفته می شود. در ماده ۱۸۴ قانون مدنی ایران عقد معلق در برابر عقد منجز قرار گرفته و بنا به تعریف ماده ۱۸۹ همان قانون:” عقد معلق، عقدی است که تأثیر آن بر حسب انشاء موقوف به امر دیگری باشد.” و به عبارت دیگر اثر عقد موکول به تحقق شرطی در آینده است[۲۷۳] برعکس اسناد تجاری نباید متضمن هیچ قید و شرطی[۲۷۴] در پرداخت باشند و به بیان دیگر، پرداخت آن باید منجز باشد. بدون شک شرط و قید با طبیعت اسناد تجاری سازگاری ندارد و با حقوق اسناد تجاری بویژه لزوم تسریع و تسهیل گردش این اسناد در منافی می باشد. گردش طبیعی سند تجاری اقتضاء می کند پرداخت آن متضمن هیچ گونه شرطی نباشد چرا که مشروط و معلق کردن پرداخت به امور احتمالی و خارجی مانع ایفای نقش سند تجاری خواهد بود.
بند اول :مفهوم اصل یا قابلیت انتقال سریع و آسان
یکی از اوصاف بسیار مهم اسناد تجاری، قابلیت واگذاری وانتقال آن است چندان که این اسناد را در حقوق کامن لا غالباً با همین وصف ” اسناد مبادله”[۲۷۵] می خوانند.
گردش اسناد تجاری در اقتصاد امروز نقش گسترده ای دارد و می تواند در امر سرشاری را از طریق سیستم تنزیل بانکی نصیب کشور نماید.[۲۷۶]
از سوی دیگر اساس کار بازرگانان را نیز تشکیل می دهد به طوری که با گردش سریع و آسان این اسناد، اعمال بازرگانی رونق می یابد. بدین ترتیب قابلیت انتقال اسناد تجارتی، یکی از لوازم کار بازرگانان است.
برای بیان اهمیت موضوع نقل و انتقال اسناد تجاری باید فلسفه وجودی اسناد تجاری که همانا جایگزین بجای وجه نقد بوده را به خاطر آورد. اسکناس به سهولت فراوان و به صرف قبض و اقباض انتقال می یابد بنابراین اسناد تجاری نیز برای آنکه بتوانند عملاً بعنوان جانشین مناسبی به جای اسکناس مقبولیت یابند باید همین خصیصه را داشته باشند.[۲۷۷]
نقل و انتقال اسناد تجاری از دو طریق به عمل می آید، یکی قبض و اقباض و دیگری ظهر نویس. اسناد در وجه شخص معین از طریق ظهر نویس آن شخص صورت می پذیرد در حالی که اسناد در وجه حامل و اسناد با ظهر نویسی سفید ( بدون قید نام مستفید) از طریق قبض و اقباض مبادله می شوند. در انتقال از طریق ظهر نویسی، بر خلاف قواعد عمومی انتقال در حقوق مدنی، حقوق انتقال گیرنده بیش تر از حقوق انتقال دهنده است چون پس از انتقال سند، مسئولیت انتقال دهنده در برابر انتقال گیرنده و نیز در برابر هر یک از انتقال گیرندگان بعدی سند باقی می ماند حال آنکه در حقوق مدنی پس از تحقق عمل حقوقی انتقال کلاً انتقال دهنده از گردونه حقوق و مسئولیتهای عمل حقوقی خارج می شود و این امر در خصوص عمل حقوقی مدنی انتقال طلب ( بند ۳ ماده ۲۹۲ ق.م.ایران) نیز قابل مشاهده است. معهذا فقط انتقال از طریق ظهر نویسی در خود اسناد تجارتی است که این خصیصه متفاوت و منحصر به فرد را داراست وگرنه هرگونه نقل و انتقال اسناد تجارتی که به وسیله قرارداد جداگانه به عمل آید صرفاً در حد یک واگذاری طلب مدنی پذیرفته می شود.[۲۷۸]
دلیل این امر کاملاً واضح است چرا که مطابق نظریه ظاهر در اسناد تجارتی، عمل حقوقی انتقال سند از طریق ظهر نویسی باید در متن سند ظاهر شود و فقط در صورتی که دارنده با اتکاء برظاهر سند متضمن ظهر نویسی، آن را قبول کند می تواند مدعی برخورداری از حقوق و مزایای ویژه اسناد تجاری از جمله مسئولیت تضامنی امضاء کنندگان سند گردد والا از شمول حمایت نظریه موصوف خارج بوده و منحصراً حق مراجعه به انتقال دهنده مدنی قبل از خود را خواهد داشت. به همین خاطر است که اقای دکتر اسکینی راجع به ظهرنویسی روی ورقه ” همراه”[۲۷۹]به رغم سکوت قانون تجارت، عقیده دارند که در صورتی که این گونه ظهر نویسی صحیح و موجب انتقال حقوق براتی است که ورقه مزبور کاملاً در معرض رویت هر دارنده ثالث به نحوی قرار بگیرد که در مورد وجود رابطه بین ورقه همراه و خود برات هیچ گونه تردیدی به وجود نیاید.[۲۸۰]
بند دوم:چگونگی ارتباط نظریه ظاهر و قاعده تنجیزی بودن اسناد تجاری
بر اساس نظریه ظاهر، سند تجاری باید ظاهری معتبر و قابل حمایت داشته باشد، حال آنکه مشروط کردن پرداخت و آوردن قید و شرط در متن و ظاهر سند تجاری موجب می شود که سند با ظاهر متفاوت و غیر قابل اعتماد به وجود آید به نحوی که هر دارنده ای هنگام مواجهه با سند به این سوال فکر کند که آیا چنین سند مشروط و مقیدی، قطعاً قابل پرداخت و اعتماد است یا خیر؟ و مسلماً چون قید و شرط موجب عدم قطعیت پرداخت می گردد، لذا تحصیل کننده سند مشروط، نمی توانسته متعارفاً بر سند مشروط تکیه و اعتماد کرده باشد و فی الواقع عدم تنجیز و درج شرط در سند تجاری موجب از میان رفتن اعتماد به ظاهر می گردد و النهایه دارنده سند مشروط از شمول حمایت نظریه موصوف خارج و تحت حمایت قانونی قرار نمی گیرد.[۲۸۱]
یکی از آثار اعتماد به ظاهر ایجاد جدایی میان روابط پایه و براتی است، بعبارت دیگر، گرچه رابطه پایه و براتی هر دو در سند تجاری متصور و موجود است اما سند تجاری باید ظاهر معتبر و قابل اعتماد، داشته باشد. این دو رابطه را از یکدیگر جدا می سازد به گونه ای که رابطه پایه نتواند هیچ تأثیری روی رابطه براتی بگذارد. حتی اگر موقع مبادله سند، طرفین در عالم خارج از ظاهر سند ضمن قرارداد جداگانه ای میان خود، این قید و شرط را برای پرداخت سند تجاری قائل شوند و بعبارتی در روابط طرفینی خویش تلاش کنند دو رابطه پایه وبراتی را به یکدیگر وابسته سازند، معهذا این امر تأثیری بر حقوق دارنده نهایی سند نخواهد داشت؛[۲۸۲] چرا که او با تکیه بر ظاهر سند، آن را پذیرفته و ظاهر سند نیز قابل اعتماد بوده و حمایت از چنین اعتمادی ایجاب می کند که توافقات خارج از ظاهر سند میان دو طرف ( از طرفهای مبادله کننده سند ) نسبت به دارنده نهایی سند که شخص ثالث محسوب می شود، قابل استناد نباشد، اما این حمایت از دارنده مادامی است که ظاهر سند تجاری، قابلیت اعتماد خود را از دست نداده باشد؛ بنابراین هر گاه موقع صدور سند، ظاهر آن مشروط به انجام شرطی در پرداخت گردد؛ یعنی ظاهر قابل اعتماد آن بر هم خورد و روابط پایه و براتی از طریق درج شرط در متن و ظاهر سند، موکول و معلق بر یکدیگر شوند مسلماً دیگر نمی توان از چنین حمایتی سخنی گفت. درج قید و شرط در سند به واقع موکول کردن دو رابطه پایه و براتی بر یکدیگر و بعبارتی مردد و متحمل کردن پرداخت وجه در چنین سندی است و چون این عمل از طریق ذکر الفاظی در ظاهر بیرونی سند بروز می کند، لذا عرفاً هیچ دارنده ای را نمی توان بی خبر و ناآگاه از آن فرض کرد و بدین ترتیب ادعای اعتماد و تکیه بر چنین سندی از هیچ دارنده ای پذیرفتنی نخواهد بود، بطوری که مثلاً درج عبارت ” در صورت تحویل اتومبیل ” در متن یک فقره چک موجب خواهد شد که رابطه پایه؛ یعنی تعهد به تحویل اتومبیل از یکطرف و رابطه براتی؛ یعنی پرداخت وجه سند به یکدیگر وابسته شوند و یا به عبارتی در ظاهر سند، رابطه براتی مشروط و معلق بر رابطه پایه شود لذا انجام تعهد براتی دیگر قطعی و صد در صد نخواهد بود بلکه متحمل و موکول به تحقق رابطه پایه می باشد،[۲۸۳] که در این صورت نیز همین متحمل بودن و عدم قطعیت پرداخت، قابلیت اعتماد سند را در نظر عموم منتفی می سازد.
پس در نهایت باید گفت وصف تنجیزی سند تجاری یا بی قید و شرط بودن آن، نتیجه اعتماد به ظاهر بوده و نظریه موصوف، مبانی عقلی قاعده مزبور را پایه ریزی می کند.
در اینجا دو سوال ممکن است به ذهن برسد:
الف) آیا صرف درج رابطه پایه در متن سند، موجب مخدوش شدن تعهدات براتی خواهد شد؟
ب ) آیا درج عنوان تضمین در سند تجاری، موجب مشروط شدن سند می گردد؟
در پاسخ سوال اول باید گفت : آنچه مخل به طبیعت تنجیزی اسناد براتی و خروج آنها از زمره اسناد تجاری است، اشتراط رابطه پایه در ظاهر سند به نحوی است که انجام تعهد براتی را معلق نماید و صرف درج رابطه پایه بدون اشتراط، هیچگونه اخلالی در تکوین و پیدایش سند تجاری ایجاد نمی کند و ظاهر سند را بی اعتماد و نامعتبر نمی سازد. بنابراین در مثال یاد شده قبل هر گاه بجای عبارت ” بشرط تحویل اتومبیل ” از عبارت ” بابت تحویل اتومبیل ” در متن چک مورد بحث استفاده شود، چک مزبور کماکان به هیچ وجه مشروط نبوده، بلکه واجد وصف تنجیزی بوده و رابطه براتی سند را از حالت تجریدی خود خارج نکرده و آن را معلق بر رابطه پایه نمی نماید.
- شناسایی و احراز هویت دامنه های مختلف کاری
- امنیت session ها
- شناسایی کد های مخرب
- محافظت و حفاطت از داده ها انتقال یافته و پردازش شده
- امنیت در مراحل و تجهیزات ذخیره سازی
- ارزیابی و اعتبار سنجی امنیت نرم افزار ها و پلتفروم ها لایه کاربردی
-
- تعریف و اجرا دستورالعمل های امنیتی برای لایه کاربردی
- کنترل و دسترسی امن به امکانات لایه کاربردی
- ارزیابی ریسک
۵-۲-۳مدیریت امنیت
در این قسمت به اقدامات مدیریتی برای استقرار امنیت می پردازیم. در حقیقت این بخش وظیفه مدیریت و یکپارچه سازی اقداماتی امنیتی که در دو حوزه ساحلی و فراساحلی صورت دادیم را برعهده دارد.
۶-۲-۳ مکانیزم ها و روش های ارزیابی امنیت
کنترل و بررسی مخصوصا در ایجاد امنیت یک امر ضروری و مهم است .با این روند می توان اثربخشی و کارآیی را بالا برد برای کنترل و بررسی دقیق تر انجام موارد زیر توصیه می شود:
۱-استقرارروش های نظارت وبازبینی- شناسایی خطا های ناشی از اجرای فرایند ها شامل مراحل زیر می باشد:
۲-بازنگری درحد قابل قبول مخاطرات صورت گرفته در لایه در فواصل زمانی معین،بازنگری مخاطرات باقیمانده و شناسایی سطح قابل قبول مخاطرات با توجه به تغییرات در فناوری های استفاده شده،اهداف و سیاست های امنیتی،تهدیدات شناسایی شده،میزان اثربخشی روش های پیاده سازی شده ۳-بررسی اتقاقاتی که از خارج ازمحیط به صورت مستقیم یا غیر مستقیم بر ساختار اینترنت اشیا اثرمی گذارند مانند ظهور فناوری جدید ارتباطی ۴-به روز رسانی مدام طرح ها و روش های امنیتی به منظور همگام سازی با در نظر گرفتن یافته های پایش شده.
۳-۳نتیجه گیری
در این فصل به ارائه مدل طراحی شده برای استفاده امن فناوری اینترنت اشیا در صنعت نفت و گاز با تشریح دقیق وظایف و عملکرد های هر کدام از بخش های مدل پرداختیم
فصل چهارم
تجزیه و تحلیل داده ها ،ارزیابی مدل پیشنهادی
۱- ۴ مقدمه
در این فصل برآنیم تا ابتدا مطلعه موردی داشته باشیم و سپس مدل طراحی شده را با مدل امنیتی که تاکنون منتشر شده مقایسه کرده و در نهایت به کمک پرسشنامه و کسب آرای خبرگان، صحت مدل پیشنهادی ارائه شده درفصل قبل را بررسی نموده و ضمن تجزیه و تحلیل نتایج حاصله بر مبنای روش های علمی آماری و ترسیم نمودارهای مربوطه، به یک جمع بندی کلی در مورد این پژوهش دست یابیم.
۲-۴مطالعه موردی
تأسیسات نفتی مورد نظر در اطراف یک جزیره که از خشکی فاصله دارد قرار گرفته است. این جزیره با طول تقریبی ۲۰ کیلومتر و عرض حداکثر ۱۵ کیلومتر دارای مساحتی بالغ بر ۸۰۰ کیلومتر مربع است که در حدود ۶۰ کیلومتر مربع از قسمت غیرمسکونی و نیمه سنگی جزیره در تصرف شرکتهای نفتی است. این منطقه از تولیدی به میزان ۱۵۰هزار بشکه در روز برخوردار است. این منطقه به عنوان یک منطقه ی نفتی و گازی با شتاب خوبی در حال افزایش تولید است. بالغ بر۵میلیون بشکه نفت ذخیره در این میدان وجود دارد که توسط شناور به مقاصد تعیین شده حمل می شود. بخشی از نفت خام تولیدی این میدان نیز برای تأمین خوراک پالایشگاه به میزان ۳۵ هزار بشکه در روز ارسال می شود. به منظور توسعه ی میادین نفتی و گازی این منطقه، سه دکل حفاری مستقر شده انداین منطقه ی نفتی شامل سکوهای مجتمع گازی یک الی چهاراست. در شرقی ترین بخش جزیره، اسکله ی خاکی متعلق به شرکت نفت و انبارهای آن قرار دارد و بعد از آن، منطقه ی مسکونی آلفا،منطقه ی صنعتی آلفا، منطقه ی صنعتی بتا و منطقه ی مسکونی بتا تا غرب جزیره کشیده شده اند. میدا نهای نفتی ۳ و ۴ با حداکثرظرفیت ۱۵ هزار بشکه نفت در روزمشغول تولید نفت خام هستندو نفت تولیدی آ نها به وسیله ی خط لوله ی ۱۸ اینچی به طول ۹۸کیلومتر برای فرآورش به جزیره منتقل می شود. تصویر شمار ه ی ۱-۵ نمایی از منطقه به همراه میادین نفتی را نشان میدهد.
شکل۱-۴ منطقه ی نفتی مورد نظر
برنامه ریزی راهبردی
تحقیق و توسعه
تدارکات کالا
منابع انسانی
مالی
حاشیه ارزش
پترو شیمی
توزیع
اکتشاف
تولید
پالایش
توسعه
معاملات بین المللی
شکل۲-۴ زنجیره ارزش منطقه نفتی
معرفی اجزاء زنجیره ارزش
- اکتشاف و توسعه: توسعه و اکتشاف و حفاری نفت خام و گاز
- تولید: تولید نفت خام و گاز
- پالایش: پالایش نفت خام و گاز
- پتروشیمی: تولید محصولات پتروشیمی
- معاملات بین الملل: فروش خارجی نفت خام و فرآروده های آن، گاز، گازمایع و محصولات پتروشیمی
- توزیع: توزیع و فروش داخلی فرآروده های نفتی، گاز طبیعی، گاز مایع و محصولات پتروشیمی
زیر ساخت های فناوری اطلاعات
سه نسل از کامپیوترهای فوق به شرح زیر است:
- کامپیوترهای بزرگ Main Frame برای اجرای سیستمهای نرمافزاری به صورت متمرکز و دستهای
- ریزکامپیوترها، برای انجام امور کامپیوتری هر بخش
- سرور های قوی به عنوان مرکزداده و اجرای OnLine سیستمها در محیط شبکه و ارائه خدمات به صورت ASP[74]
به هم پیچیده، نامشخص و نیمه ساختار یافته است
روشن، قطعی، ساختار یافته و ساده است
در ارتباط بین افراد قرار دارد، درک مستقیم بر اساس تجربه، توانایی افراد برای مقایسه وضعیتها و مشکلات و پاسخها میباشد
با روش گردآوری، تصحیح، زمینهسازی و محاسبه اطلاعات بدست میآید
به مالک آن بستگی دارد
بستگی به مالک آن ندارد
ماهیت دانش سازمانی
مهارت های افراد برای پایگاه دانش سازمان حیاتی اند. دانش سازمانی برخلاف دانش فردی پویا است و به وسیله ی نیروهای مختلف جابجا می شود. توانایی تبدیل داده به دانش و استفاده از آن در جهت منفعت سازمان، کارکنان را به عوامل اولیه دانش سازمان تبدیل می کند. اما تخصص فردی افراد، تنها نوع تخصص نیست،بیشتر فرایندهایی که برای فعالیت سازمانی موفق ضروری اند، وابستگی بیشتری به عناصر گروهی دانش دارند. پایگاه دانش سازمانی، دارایی دانش فردی و گروهی را شامل می شود که سازمان در انجام وظایف خود می تواند از آن ها استفاده کند. پایگاه دانش همچنین داده و اطلاعاتی را شامل می شود که بر اساس آن ها سازمان بنیان نهاده می شود. محیط دانشی که امروزه سازمان ها بایستی در آن عمل کنند، ازلحاظ ساختاری خیلی پیچیده تر ازمحیط چند قرن گذشته است(مینگیو ،۱۳۸۴)
جریان دانش
جریان دانش مجموعه فرایندها، رویدادها و فعالیت هایی است که از طریق آن اطلاعات، دانش و فرا دانش یا خرد از یک وضعیت به وضعیت دیگر تبدیل می شود. بدین ترتیب هرگونه بحث در زمینه دانش باید از داده ها آغاز شود(گانب: ترجمه ایرانشاهی، دوره ۱۸: ص۴)
شکلهای صریح و ضمنی دانش
نورث[۹] ۱۹۹۱ تفاوت میان یک سازمان موفق و ناموفق را ناشی از اختلاف بین دانش قابل انتقال یا صریح[۱۰] و دانش ضمنی [۱۱]می داند. عبارات صریح وضمنی، اولین بار توسط پولانی[۱۲] ۱۹۶۶ معرفی شد، لیکن عمومیت آنها در مباحث امروز ناشی از کتاب معروف «سازمان دانش زا» نوشته نوناکا و تاکوچی ۱۹۹۵ است .نوناکاو تاکوچی در این کتاب مدعی شدند که تاکنون مدیران کمی موفق به درک مفهوم مدیریت دانش شده اند. چرا که ایشان معنای دانش و الگوهای خلق و به کارگیری آن را بد فهمیده اند از فردریک تیلور تا هربرت سایمون به سازمان به عنوان ماشینی برای پردازش اطلاعات نگاه می شده است. به همین جهت، تنها دانش مفید، دانش رسمی و سیستماتیک یا سخت بوده است: داده ها، رویه های سازمانی، نرم افزارها، فیلمها، گزارشهای سازمانی، بیانیه ماموریت، نمودار سازمانی و امثالهم. این نوع دانش به سادگی قابل پردازش رایانه ای، انتقال الکترونیکی و ذخیره در پایگاه های داده است. شاخصهای سنجش این نوع دانش نیز سخت و شمارش پذیر است:افزایش کارایی، قیمتهای پایین یا افزایش بازگشت سرمایه.
نوناکا و تاکوچی ۱۹۹۵، خلق دانش در شرکت را با بهره گرفتن از دو مولفه تشریح می کنند: شکل[۱۳] و سطح[۱۴]. بدین ترتیب دو نوع تعامل را برای خلق دانش برمی شمارند: تعامل میان دانش ضمنی و دانش صریح (تعامل میان دو شکل از دانش) و تعامل میان دانش فردی و دانش سازمانی (تعامل دو سطح). این تعاملات چهار فرایند خلق دانش در شرکت را مشخص می کنند:
- از ضمنی به ضمنی: برای مثال حسابدار شرکت که مهارت خاصی را به همکارش منتقل می کند. این نوع خلق قابلیت کمتری در ایجاد تحول سازمانی دارد.
- از صریح به صریح: حسابدار شرکت اطلاعاتی را از سراسر شرکت جمع آوری و به صورت گزارش مالی منتشر می کند.
- از ضمنی به صریح: حسابدار شرکت، براساس تجربه چندساله خود، روش جدیدی را برای بودجه بندی شرکت تدوین می کند.
- از صریح به ضمنی: یکی از کارکنان شرکت، گزارش مالی شرکت را به عنوان ابزاری نو در عملکرد سازمانی خود به کار می بندد.
پویش، اشتراک و تعامل پیوسته دانش در این مسیر است که به خلق دانش جدید سازمانی منجر می شود. دانش ضمنی یک فرد با مطرح شدن در جمع، تبدیل به دانش ضمنی دیگران می شود (تبدیل در سطح)؛ دانش صریح سازمان با درونی شدن و تجربه شخصی به دانش ضمنی تبدیل می شود (تبدیل در سطح و شکل). دانش ضمنی فرد، برای مثال با تدوین گزارشهای سازمانی، به دانش صریح و سازمانی تبدیل می شود (تبدیل در سطح و شکل). ترکیب دانشهای صریح در بخشهای مختلف سازمان، می تواند مورد استفاده فردی در یک بخش قرار گیرد و تبدیل به دانش صریح جدیدی شود. (تبدیل در سطح)
مدیریت دانش
مدیریت دانش یک مدل کسب و کار نظام یافته داخلی است که به تازگی در حیطه علوم و سازمانها پدیدار شده و یک طیف وسیع علمی را با تمام منظرهای آن مورد رسیدگی قرار می دهد. این طیف وسیع می تواند، تولید دانش،تدوین قوانین علمی و مشارکت علمی را شامل شده و نهایتاً به ارتقای فراگیری و نوآوری منجر شود؛ مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به تولید ثروت از دانش و یا سرمایه فکری خود میپردازد(نوناکا و تاکوچی، ۱۹۹۵: ص۴۰) به صورت بسیار ساده، مدیریت دانش فرآیندی است که طی آن سازمان به ایجاد ارزش از داراییهای فکری و دانشمحور میپردازد. اغلب، ایجاد ارزش مستلزم به اشتراکگذاری دانش بین کارکنان، بخشهای سازمانی و یا حتی سایر سازمانهاست. مدیران موفق همواره از داراییهای فکری موجود در سازمان خود استفاده کرده و به آن پی بردهاند، اما اغلب این فعالیتها به صورت غیرسیستماتیک و ساختاریافته انجام گرفته است، به نحوی که مدیران از انتشار و گسترش دانش کسب شده در سطح سازمان اطمینان نیافتهاند. تخمین زده میشود که ۸۵ درصد داراییهای دانش سازمان بهجای ذخیرهسازی در پایگاههای داده، در پست الکترونیک، فایلهای word، و در فایلهای Presentation جای گرفتهاند( توربان، ۲۰۰۳: فصل دوم صفحات ۴۹-۸۶).
مدیریت دانش فرایندی است که به سازمانها یاری میکند اطلاعات مهم را بیابند و آنها را گزینش، سازماندهی و منتشر کنند. در واقع مدیریت دانش، تخصصی است که برای فعالیتهایی همچون حل مشکلات، آموختن پویا، برنامهریزی راهبردی و تصمیمگیری ضروری است. در ادامه به ذکر چند تعریف از آن بسنده میشود:
- ابتدائی ترین تعریف مدیریت انش عبارت است از: یافتن راهی جهت خلق، شناسایی، آشکارسازی، اشتراک و توزیع دانش سازمانی به افراد نیازمند آن (گانب: ترجمه ایرانشاهی، دوره ۱۸:ص۴).
- مدیریت دانش عبارتست از: احاطه کردن ابزار فناوری با جریان عادی فعالیتهای سازمانی در قسمتهایی که با یکدیگر هم پوشانی (OVERLAP) دارند.
- تعریف اسوان از مدیریت دانش یکی از بهترین تعاریف قلمداد میشود: مدیریت دانش هرگونه فرایند یا عمل تولید، کسب، تسخیر، ترویج و جامعهپذیری و کاربرد آن است، در هرجایی که دانش استقرار یابد، یادگیری و عملکرد سازمان را افزایش میدهد(سوان[۱۵]، ۱۹۹۹: ص ۳).
- کویتز مدیریت دانش را چنین تعریف می کند: فرایندی که از آن طریق سازمان به ایجاد سرمایه حاصل از فکر و اندیشه اعضاء و دارایی مبتنی بر دانش میپردازد.
- کارل ویگ[۱۶] ۲۰۰۲، براین باور است که مدیریت دانش، یعنی ایجاد فرایندهای لازم برای شناسایی و جذب داده، اطلاعات و دانش های مورد نیاز سازمان از محیط درونی و بیرونی و انتقال آنها به تصمیم ها و اقدامهای سازمان و افراد.
با توجه به تمامی موارد مطرح شده، به عبارت بسیار ساده مدیریت دانش را میتوان به عنوان فرایند بهینه سازی کاربرد سرمایه فکری به منظور دستیابی به اهداف سازمانی دانست.
تفاوت مدیریت دانش و مدیریت اطلاعات
عنصری که مدیریت دانش را از مدیریت اطلاعات از پایه و اساس متفاوت میکند، دستاندازی آن به قلمرو دانستیهای غیر مدون و مضبوط و فراتر از آن، دانستههای ضمنی است که چه بسا دانندگان آن نیز از داشتن آن بیخبرند و یا توانایی تبین آن را ندارند؛ اگر بپذیریم که هدف مدیریت دانش بهرهگیری بهینه از همه دانستیهای مضبوط و غیر مضبوط، ساختار یافته و ساختار نیافته، صریح و ضمنی و بکار انداختن همه این منابع در خدمت تحقق مأموریت سازمان است، آنگاه میتوان آن را مدیریت اطلاعات دانست. لیکن اگر از دانش، اعم از صریح و ضمنی آن، تعریف محدودتری نظیر داونپورت و پیتر سنگه را بپذیریم، آنگاه چه بسا بتوان ماده و موضوع کار مدیریت دانش و قلمرو آن را بسیار جدا از ماده کار و قلمرو مدیریت اطلاعات دانست. در معنای اخیر، مدیریت دانش به معنای تسهیل ارتباطات انسانی در سطح سازمان به منظور استخراج دانش ضمنی و تبدیل آن به دانش صریح و تبادل آن در سطوح مختلف با هدف بهینهسازی عملکرد است (افشار زنجان و نوذری، ۱۳۸۳).
سیر تکاملی مدیریت دانش
یک تئوری بزرگ که در حیطهی مدیریت دانش تاکنون پدیدار شده است، تئوری خاصی است که توانسته مجموعهای از تجربیات مرتبط با بحث مدیریت دانش را گردآوری نماید؛ در این راستا، لازم است به کارهای کوچک و بزرگ و با ارزشی که صورت پذیرفته است اشاره نمائیم. باید گفت که تعداد زیادی از تئوریسینهای مدیریت، تکامل بحث مدیریت دانش[۱۷] را به عهده داشته و توزیع نمودهاند که در میان آنان برجستگانی همچون پیتر دراکر[۱۸]، پاول استراوسمن[۱۹] و پیتر سنگه[۲۰] از آمریکا را میتوان نام برد. دراکر و استراوسمن بیشتر در زمینهی اهمیت ارتقاء اطلاعات و دانش ساده به عنوان منابع سازمانی و آقای سنگه با تمرکز بر روی سازمانهای یاد گیرنده ،ابعاد فرهنگی مدیریت دانش را بوجود آوردهاند.
افزودن هوش بشری که توسط آقای دگ اینگل بارت[۲۱] در سال ۱۹۷۸ به جهان عرضه شد، توانست به سرعت به عنوان یک نرمافزار گروهی و کاربردی، توانمندی خود را در رابطه با دیگر سیستمها و نرمافزارهای کاربردی نشان دهد؛ در اواسط سال ۱۹۸۰ اهمیت دانش به عنوان دارائی رقابتی در بین سازمانها مشهود گردید، و این در حالی بود که علم اقتصاد کلاسیک هنوز در رابطه با روشها و متدهای مدیریت آن دارای نقصان بود و هنوز برای برخی از سازمانها نیز این غفلت وجود دارد (یاریگر روش، حسن، ۱۳۸۲:ص۱۱۷).
فناوری کامپیوتر باعث شده اطلاعات با سنگینی و فراوانی آغاز بکار کند که این امر تنوع قابل توجهی در محدودهی کامپیوتر ایجاد نمود و بدین ترتیب این فناوری خود قسمتی از راهحل مورد نظر برای شکلگیری مدیریت دانش گردید. در سال ۱۹۸۰ توسعهی سیستمهای مدیریت دانش بوجود آمدند که به استناد کارهای انجام شده در زمینهی هوش مصنوعی[۲۲] و سیستمهای هوشمند[۲۳] باعث شدند تا مفاهیم تازهای به عنوان دانش اکتسابی[۲۴]، مهندسی دانش[۲۵]، سیستمهای بر پایهی دانش[۲۶] و هستی شناسی بر پایه کامپیوتر[۲۷] به جهان عرضه شود؛ مقالات و نوشتهای مرتبط با مدیریت دانش ابتدا در نشریاتی همچون Harward Raview Management Sioan, Science Business Organizatinal و دیگر نشریات معتبر جهانی به چاپ رسیدند. اولین کتابها دربارهی یادگیری سازمانی[۲۸] و مدیریت دانش در سال ۱۹۹۰ منتشر شدند. به عنوان مثال میتوان از کتاب آقای سنگه به نام پنج اصل و یا کتاب آقای ساکاایی تحت عنوان انقلاب ارزش دانش نام برد. طی همین سال تعدادی از شرکتهای مشاورهای در زمینهی برنامههای مدیریت دانش کار خود را آغاز نمودند و در همین رابطه تعدادی از شرکتهای مشهور آمریکایی، اروپائی و ژاپنی برنامههای مدیریت دانش خود را نهادینه نمودند. در سال ۱۹۹۱ و برای اولین بار مطالبی دربارهی مدیریت دانش در مراکز انتشاراتی مشهور به چاپ رسید و این در حالی بود که کتابی تحت عنوان قدرت فکر، نوشته آقای تام استوورات در مجلهی پرطرفدار فورلیون[۲۹] به چاپ رسید. شاید بتوان گفت که وسیعترین کار تحقیقاتی در زمینهی مدیریت دانش تا امروز در سال ۱۹۹۵ توسط آقایان ای کوجیرو نافوکا، هیروتاکاتاکی شی در سازمان خلق دانش به نام چگونه شرکتهای ژاپنی نوآوری و پویایی را بوجود میآورند؟ صورت پذیرفته است(یاریگر روش، حسن، ۱۳۸۲:ص۱۱۷).
ضرورت و اهمیت توجه به مدیریت دانش
شکل ۳-۲ ترازودیجیتال ۲۱۰ گرم با دقت۰۰۰۱/۰ گرم ۹۰
شکل ۳-۳ آون تحت خلا ۹۱
شکل ۳-۴ دستگاه کروماتوگرافی گازی ۹۱
شکل ۳-۵ دستگاه اسپکتوفتومتر ۹۱
شکل ۳-۶ دستگاه لاویباند ۹۸
شکل ۳- ۷ دستگاه اسپکتوفتومتر ۹۸
شکل ۳-۸ دستگاه رفراکتومتر ۱۰۰
شکل ۳-۹ مراحل روغن کشی از هسته عناب بوسیله سوکسله در آزمایشگاه ۱۰۱
شکل ۳-۱۰ روغن بدست آمده از هسته عناب ۱۰۱
شکل ۳-۱۱ اجزای دستگاه کروماتوگرافی گازی ۱۰۴
شکل ۳-۱۲ دستگاه کروماتوگرافی گازی ۱۰۴
فهرست نقشه ها
عنوان صفحه
نقشه ۱-۱ پراکندگی جغرافیایی گیاه عناب در جهان ۱۸
چکیده :
گونه عناب از گونه های بومی مناطق مختلف ایران است . میوه این گیاه در مناطق مختلف ایران به طور سنتی مصرف میشود. این میوه دارای خواص دارویی و خوراکی بسیار سودمندی است .حدود ۳۰% وزن میوه را هسته های آن تشکیل می دهد .هسته این میوه به طور متوسط حاوی حدود ۸/۳ درصد روغن است . با توجه به دارا بودن خواص بسیار ارزشمند میوه عناب ، هدف از این تحقیق ارزشیابی ویژگی های فیزیکوشیمیایی هسته عناب موجود در منطقه استان اصفهان از نظر ترکیب اسیدهای چرب و پایداری نسبت به اکسیداسیون و سنجش دیگر ترکیبات موجود در روغن هسته و همچنین آنالیز شیمیایی خود هسته روغن کشی شده می باشد . مواد و روش ها : میوه عناب پس از چیده شدن به آزمایشگاه منتقل شده و روغن هسته های آسیاب شده به روش سوکسله استخراج گردید. ترکیب اسیدهای چرب به روش کروماتوگرافی گازی و پایداری روغن حاصله توسط دستگاه رنسیمت تعیین گردید. ونیز مواد موجود در روغن هسته مانند فسفو لیپیدها ، اندیس یدی ،اندیس اسیدی ، اندیس پراکسید ، مواد غیر قابل صابونی شونده ، استرول ها ، توکوفرول ها و رنگ روغن هسته عناب ارزیابی شد. همچنین آنالیز شیمیایی شامل اندازه گیری مقدار خاکستر ، ماده خشک ، رطوبت ، روغن ، پروتئین و نیز فیبر خام بر روی بخش هسته روغن کشی شده انجام شد . نتیجه گیری : بررسی روغن هسته عناب توسط دستگاه کروماتو گرافی گازی نشان داد که مقدار اسیدهای چرب اشباع آن از اسیدهای چرب غیر اشباع بالاتر می باشد. پس این روغن اشباعیت بالایی دارد. پایداری اکسیداتیو روغن نشان داد که روغن هسته عناب دارای پایداری بالا یعنی۳۸/۲ ساعت در دمای ۱۱۰ درجه سانتی گراد می باشد. این روغن از نظر کیفیت واکسیداسیون مانند روغن نارگیل است برای ساخت محصولات آرایشی و بهداشتی هم مناسب است .روغن هسته عناب با توجه به دارا بودن اسیدهای چرب کوتاه زنجیره وپروفایل اسیدهای چرب آن که دارای اشباعیت بالا است ، مقاومت بسیار بالایی دارد و ناراحتی های قلبی عروقی ایجاد نمی کند و میزا ن چربی بد را بالا نمی برد . پایداری اکسیداسیون روغن هسته عناب بالاست ، علت آن اشباعیت بالای روغن است یعنی اکسیداسیون خیلی کمی در روغن هسته عناب اتفاق افتاده است زیرا میزان فسفولیپید در روغن هسته عناب پایین است . پس می توان نتیجه گرفت با توجه به میزان متوسط توکوفرول ها یعنی ۱۲/۲۲ %غالب اجزا این روغن توکوفرول است که زردی بیشتری به روغن می دهد پس رنگ روغن هسته عناب زرد است. این روغن برای سرخ کردن مناسب نمی باشد اما برای کیک پزی و شیرینی پزی بسیار مناسب می باشد زیرا روغن نقطه ذوب بالایی داردو حالت ماله ای به خمیر شیرینی می دهد. و در انتها با توجه به اینکه میوه عناب دارای خواص دارویی و خوراکی بسیار سودمندی می باشد می توان گوشت آنرا به صورت صنعتی به بازار عرضه کرد .
واژه های کلیدی :پایداری اکسیداسیون ،ترکیب اسیدهای چرب ، روغن هسته عناب ،روغن ، هسته ، عناب .
فصل اول : مقدمه و کلیات تحقیق
۱-۱ پیش زمینه تحقیق :
بی شک توسل به میوه ها وگیاهان دارویی کهن ترین رهیافت بشر برای درمان بیماری ها بوده است ودرخلال توسعه تمامی تمدن های بشری همواره ارتباط تنگاتنگ ونزدیک میان آدمی وگیاه وجود داشته است،با این حال هنوز بیشتر گونه های میوه وگیاه بررسی نشده وناشناخته مانده اند وهنوز زمان زیادی مانده است تا منابع جدید و با ارزش گیاهی کشف شود، به این ترتیب گیاهان ومیوه هارا می توان به عنوان منبعی از مواد شیمیایی بالقوه مفید دانست که تنها بخشی از آن مورد بهره برداری قرار گرفته است.این مواد شیمیایی بالقوه را می توان نه تنها به عنوان دارو بلکه به عنوان الگویی بی نظیر به صورت نقطه شروعی برای ساخت آنالوگ های دارویی بکار برد و همچنین به عنوان ابزاری جالب به منظور فهم و درک بیشتر وبهتر پدیده های زیست شناختی به کمک گرفت. (اسکالتسا[۱] ،دیگراک[۲] و همکاران ۱۹۹۹،۲۰۰۱)
گیاهان و میوه های دارویی ، از ارزش وجایگاه ویژه ای در تامین بهداشت وسلامت جوامع هم به لحاظدرمان و هم پیشگیری برخوردار بوده و هست. در قرن حاضر تحقیقات گستردهای بر روی میوه ها وگیاهان دارویی انجام پذیرفته و داروهایی با ترکیبات موثره طبیعی افق های جدیدی را برای جامعه پزشکان و داروسازان پژوهشگر سراسر دنیا گشوده اند. به طوری که در حال حاضر حدود یک سوم دارو های مورد استفاده در جوامع انسانی را داروهایی با منشا طبیعی وگیاهی تشکیل میدهند و صنایع داروسازان جهان تلاش می کنند ساخت شیمیایی اقلام مربوطه به دو سوم بقیه داروها نیز به تدریج منسوخ و به منابع گیاهی متکی گردد. از این رو صنایع دارو سازی و گروه های تحقیقاتی بسیاری از کشورها توجه خود را به کشت و تولید گیاهان دارویی معطوف داشته اند. (امید بیگی ، ۱۳۸۴)
همچنین با توجه به افزایش سطح آگاهی مصرف کنندگان نسبت به اثرات جانبی نا مطلوب داروهای سنتزی و تمتیل بشر به استفاده هر چه بیشتر از محصولات طبیعی به منظور حفظ سلامت خویش، همچنین مشکلات دارویی مدرن مانند هزینه های بالا ، استفاده از منابع تجدید ناپذیر مانند منابع فسیلی آلوده کننده محیط زیست توسط صنایع دارویی و ناتوانی بشر جهت ساخت برخی از ترکیبات دارویی سبب شد که استفاده از گیاهان دارویی در تولید دارو و جایگزین آنان با ترکیب شیمیایی روندی رو به گسترش از خود نشان دهد که این امر در کشورهای اروپایی به وضوح قابل مشاهده است. (صدرایی منجینی،۱۳۸۲)
علاوه بر این توصیه های سازمان بهداشت جهانی[۳] (WHO) در استفاده از فراورده های طبیعی ، به نوبه خود باعث شده است که تولید وتجارت این گونه محصولات از رونق قابل توجهی در جهان برخوردار باشد.هم اکنون ، کشورهای مختلف تلاش می کنند تا سهم قابل ملاحظه ای از این بازار در حال رشد را به خود اختصاص دهند (هینبرگ[۴] وهمکاران ، ۲۰۰۶ )
بسیاری از این گونه گیاهان علاوه بر خواص دارویی ، به عنوان نگهدارنده ، محافظت کننده و طعم دهنده نیز در صنایع غذایی مورد استفاده قرار می گیرند. بسیاری از این گیاهان طعم دهنده به جهت حضور روغن های ضروری دارای منبع بسیار مهمی از ترکیبات فنلیک هستند که فعالیت آنتی باکتری مناسبی از خود نشان می دهند. با نگاهی اجمالی به فرهنگ مصرف داروهای گیاهی در ایران ، میراث گرانقدر شناسایی ومصرف این گیاهان در طب غنی سنتی ایران مشاهده می گردد. از طرفی ،فلات وسیع ایران در قسمت های مختلف خود از شرایط آب و هوایی گوناگون برخوردار است و به همین دلیل ، فراوانی و گوناگونی گونه های مختلف این گیاهان در پهنه دشت ها و کوه های ایران بیش از ۷۵۰۰ گونه گیاهی (حدود ده برابر تعدادگونه های هر یک از کشورهای اروپایی ) می رسد که بخش قابل ملاحظه ای از آنها حاوی ذخایر متابولیتی با ارزشی می باشند ، از این رو به حق فلور ایران را یکی از منابع داروخیز جهان دانست (امید بیگی، ۱۳۸۳)
روغن ها و عصاره های گیاهی و ترکیبات موجود در آن دارای اثرات شناخته شده ضد باکتریایی می باشند و از آنها به عنوان نگهدارنده های غذایی می توان استفاده نمود. (مهدی علیپور وهمکاران ، ۱۳۸۸)
استقبال از این موضوع از یک طرف به علت رویکرد جدید عموم مردم و از طرف دیگر توصیه سازمان های بین المللی و ملی ذی صلاح در امر بهداشت مواد غذایی در استفاده از نگهدارنده های طبیعی مختلف به جای مواد شیمیایی می باشند. به طور کلی روغن ها وعصاره های گیاهی کاربرد دارویی وطعم دهنده در غذا دارند (انکری[۵] وهمکاران ۱۹۹۹)
بیماری های حاصل از مصرف غذاهای آلوده به باکتری های پاتوژن از اهمیت فراوانی در بهداشت عمومی برخوردار بوده و سالانه خسارات مالی و جانی فراوانی را به جوامع تحمیل می نماید (شارون[۶]،براونلا و همکاران ۲۰۰۱ )
در سال ۱۹۹۹ مرکز کنترل و پیشگیری بیماری های سالانه منجر به ۲۲۵۰۰۰ مورد بستری در بیمارستانها و ۵۰۰۰ مورد مرگ میگردند. مطابق ارزیابی دپارتمان کشاورزی ایالات متحده USDA هزینه های پزشکی در زیان های اقتصادی ناشی از دور ریزی مواد غذایی ایجاد کننده بیماری غذایی در محدوده ۵/۶ تا ۹/۳۴ بیلیون دلار در هر سال است ( وحیدی و همکاران ، ۲۰۰۲).
۱-۲ اهمیت وضرورت تحقیق :
فصلی که پیش رو دارید شروع تلاشی است برای معرفی دانش بومی کشاورزی در زمینه عنابکاری و گلچینی است از دانش بومی کشاورزی ایران که بیشک الهامبخش کاربرد دانش بومی در فعالیتهای ترویجی کشور خواهد بود. نکته بسیار مهم درباره کاربرد دانش بومی در ترویج و توسعه کشاورزی، «ضرورت» آن است. استفاده از دانش بومی در ترویج کشاورزی امری سلیقهای و اختیاری نیست بلکه یک ضرورت حیاتی است. البته ضرورتهای دیگری را برای روی آوردن به دانش بومی میتوان متصور شد که همانا محدودیتها و شکستهای جدید است. این شکستها به دلایل مختلف از جمله عدم توجه به دانش و تجربیات بومی رخ داده است. این بی توجهی ممکن است ازعوامل اجتماعی نظیر مباهات کردن دارندگان دانش جدید نسبت به دارندگان دانش بومی و یا تصور دارندگان دانش جدید از دانش بومی به عنوان دانشی که متعلق به گذشتگان است و امروزی نیست، نشأت گرفته باشد.همچنین ضرورت توجه به دانش بومی در فرایند توسعه از آنجا ناشی می شود که منابع انسانی از اجزای اصلی آن به حساب می آیند ، و مقوله توسعه انسانی پایدار نیزاز همین جا سرچشمه گرفته است. همانطور که از نام آن برمی آید ، این مقوله برای توسعه انسانی ارزش زیادی قائل است.در توسعه انسانی پایدار مردم به عنوان هدف سیاستهای اجتماعی و اقتصادی تلقی می شوند که دامنه انتخابهای آنان گسترش داده می شود تا در تصمیم گیریها مشارکت فعال داشته باشد. بنابراین مشارکت مردمی یکی از ابزارهای توسعه انسانی پایدار است. ولی مشارکت فعال افراد روستایی درتوسعه روستا به شکل پایدار آن، جز باور کردن نقش دانش، بینش و مهارتهای افراد روستایی امکان پذیر نخواهد بود. از طرف دیگر ، برای باورداشتن دانش بومی لازم است تا درباره بومیان و دانش آنها شناخت کامل به دست آوریم .
۱-۳ اهداف تحقیق :
۱-۳-۱هدف اصلی:
ارزشیابی ویژگی های فیزیکو شیمیایی هسته عناب اصفهان
۱-۳-۲ اهداف فرعی :
دستیابی به خصوصیات بهتر روغن هسته عناب در جهت کاربرد های خوراکی و دارویی
۱-۴ عناب :
۱-۴-۱معرفی عناب و خواص آن :
نام فارسی : عناب در کتب مختلف فارسی وطب سنتی با نامهای عناب ، تبرخون ، شیلانه ، سیلانه ، شیلانک و در گیلان (اون ناف دار ) ، آلمه آغاجی ،عناب آغاجی ، سیب کوهی ، سنجد جیلان شناخته
میشود وبه فرانسوی میوه آن را jujubier گویند.(مظفریان،۱۳۷۵).
به انگلیسی به آن jujube و درخت آنراjujube tree و Chinese date گویند.
شکل ۱-۱ عناب
نام علمی عناب :Ziziphus jujube mill - Zizyphus VulgariSگیاهی است از خانواده : Rhamnaceaeمترادف آن : ZizyphusVulgaris lam و Rhamnus Zizyphus lam و Zizyphus SativaGaertمیباشد.گونه Zizyphus Vulgaris دارای دو واریته می باشد :یکی Z.Vulgaris lam.var spinosus Bge و دیگری Z.vulgaris lam V.inermis Bge میباشد.
.(مظفریان،۱۳۷۵).
بخش مورد استفاده : میوه
کاربرد مصرف : لینت بخش
روغن عناب : Grapeseed Oil-Oil jujube معمولا بی رنگ – سبز خیلی کم رنگ مایل به زرد.(مظفریان،۱۳۷۵).
محتویات : مواد کانی و پروتیین و ویتامین
۵ – جهت گیری شغلی
وبر معتقد بود سازمانی که اصول بروکراسی را دقیقا به مرحله اجرا گذارد “بروکراسی ایده آل ” قادر خواهد بود که بالاترین درجه کارآیی ومنطقی ترین روش انجام کارها وکنترل ضروری را داشته باشد .او این نوع سازمانها را به خاطردقت ، ثبات ، انضباط و اطمینان به انجام کارهای محول شده به انواع دیگر سازمانها ترجیح می داد . ( نکویی ، ۱۳۷۹ :۲۴ ).
*دوره نئوکلاسیکها (نهضت روابط انسانی )
تئوری نئوکلاسیک را اغلب ” نهضت روابط انسانی ” نیز نامیده اند .همچنان که از نام آن پیداست ، این تئوری بر پایه تئوری کلاسیک بنا شده است . به زبانی ساده ، این نظریه همان نظریه کلاسیک اصلاح شده ، کاملتر شده ویا به عبارتی ، توسعه یافته است . فرض اساسی تئوری کلاسیک جدید این است که روی جنبه های اجتماعی وروانشناسی کارگر ، به عنوان یک فرد وگروه کاری او باید تاکید شود .نگرشی که کلاسیک ها از سازمان وانسان داشتند ، برروی ساختار ونظم وترتیب ، سازمان رسمی ، عوامل اقتصادی وهدف عقلایی متمرکز شده بود. درحالی که ، کلاسیک جدید ، روی عوامل اجتماعی کار با سازمان غیر رسمی واحساسات انسانی تاکید می ورزد . (.هیکس ، ۱۳۸۷ : ۱۷۷)
تکوین تئوری نئوکلاسیک
این تئوری نیز همانند نظریه قبلی خود – تئوری کلاسیک – در خلال چندین قرن تکمیل شده است .به طور کلی می توان گفتن تا سالها ی اخیر ، به ویژه تا دو دهه ی ۱۹۲۰ و۱۹۳۰ میلادی ، هیچ پیشرفت یا تکوین متمرکزی از جریان فکری تئوکلاسیک پدید نیامده بود .دید گاه های اساسی ، اگر چه طی ۴۵۰۰ سال گسترده شده اند ، اما اغلب ، یکی هستند ونوشته های بر جای مانده ، نشان دهنده ی وجود فلسفه ی نئوکلاسیک از زمان های دور تا کنون است . ( همان منبع :۱۷۸ )
یکی از نخستین مطالعاتی که دوره کلاسیک را به کلاسیک نوپیوندداد ، تحقیقات هوگومانستربرگ [۱۱]بود : او بابکاربردن آزمونهای روانشناختی،تلاش کرد که به جستجوی کارگردرجه یک تیلوربپردازد (نکویی، ۲۹:۱۳۷۹)
مانستربرگ برای یافتن بهترین فرد مناسب یک شغل وهمچنین انطباق خود شغل با ویژگیها، مشخصات وتواناییهای انسانی ، تلاش بسیار کرد .یکنواختی ، خستگی وعوامل روانی وعوامل اجتماعی خارجی وفرهنگی روی فرد وعملکرد شغلی اش را تشریح کرد .(.هیکس ، ۱۷۹:۱۳۸۷)
مک گریگور [۱۲] با عنوان نمودن نظریه معروف خود اظهار داشت که بشر فطرتا از کار بیزار نیست … افراد از راه نیازهای برترشان ( همچون محترم بودن ورسیدن به موقعیت اجتماعی برتر و… ) بخوبی برانگیخته می شوند وهمه مردم تا حدودی نبوغ سازندگی دارند ودر شرایط دلخواه ، انسان مسولیت پذیر می باشد ( رضایی نژاد ، ۱۳۷۵ : ۳۰ )
اوج بررسی های روابط انسانی با آزمونهای دراز مدت التون مایو [۱۳] استرالیایی استاد دانشگاه هاروارد به همراه همکارش روثلیزبرگ[۱۴] در کارخانه بزرگ وسترن الکتریک در ایالات ” ایلنویز “[۱۵] می باشد.( نکویی ،۱۳۷۹: ۲۶)
هنوز هم آغازنهضت روابط انسانی( تئوری نئوکلاسیک ) با انجام آزمایشهای” هاتورن “شناخته می شودکه درخلال سالهای ۱۹۲۴تا۱۹۳۲ میلادی دنبال شد .گرچه سرچشمه آن راازگذشته های دور می توان مشاهده کرد ، اما مطالعات هاتورن ، بی شک نهضت را متبلور ساخت .( هیکس ،۱۳۸۷ :۱۸۲ )
مطالعات هاتورن نشان داد مراودات کارکنان براساس خواسته های گروهی است وارزش وهنجارهای گروهی وجمعی در شکل دادن به رفتار کارکنان ازاهمیت بالایی برخوردار است .این تحقیقات همچنین اهمیت توجه به احساسات وعواطف انسان رادرسازمان وموسسات وبه طور کلی درفعالیت های گروهی روشن می کند .( تورانی ، ۱۳۸۹ : ۲۵ )
از دیگر دانشمندان این دوره کریس آرجریس [۱۶]است که گری دسلر (۲) به نقل از می نویسد : (( سازمانهای جامد مانند آنچه نویسندگان کلاسیک توصیه می کردند مانع آن هستند تا افراد بتوانند از تمامی توانایی های خود استفاده کنند … مجبور کردن مردم به تبعیت از مقررات واطاعت بی چون وچرا از دستورات مانع رسیدن آنها به کمال می شود . این اهدف از طریق تشویق کارکنان به بی ارادگی وابستگی وزیر دستی تحقق می یابد ، مدیران باید کارکنان را به قبول مسولیت های بیشتر تشویق کنند وشرایط انعطاف پذیری را برای رسیدن آنها به بلوغ وکمال فراهم آورند ( گری دسلر ، ۱۳۷۱ : ۱۷ :۱۸ )
* دوره مدرن یا نظریه سیستمها (نظریه نوین )
این تئوری ، کلیه عناصرسازمان را مورد توجه قرار داده وکل سازمان وهمچنین ، اجزای تشکیل دهنده آن را با یک دید فراگیر می نگرد . نظریه پردازان جدید، سازمان رابه عنوان یک سیستم “وفاق پذیر"یا ” سازوار” مورد نگرش قرار می دهند که بقای آن ، منوط به تعدیل خود در مقابل تغییرات محیط خارج است .براساس این دیدگاه ، بین سازمان ومحیط خارج آن ، یک وابستگی متقابل وجود داشته وامکانات هر یک ، به دیگری بستگی دارد . در این نظریه ، برخورد پویای عناصر متشکله سازمان با یکدیگر ، ونیز برخورد آن با سازمانهای دیگر وهمچنین با محیط سازمان ، مورد تاکید قرار می گیرد . نظریه نوین ، سازمان را بدین ترتیب تعریف می کند : یک سازمان عبارت است از فرایندی ساختاری ، که در این فرایند،افراد برای اهدافی معین،درتماس متقابل با یکدیگرقراردارند.( هیکس ،۱۹۱:۱۳۸۷)
اکثر صاحب نظران معتقدند که دوره مدرن تئوری های سازمان با انتشار نظریات ” چستر بارنارد” در کتاب معروفش (( وظایف مدیر )) به سال ۱۹۳۸ آغاز شد بارنارد سازمان را یک سیستم اجتماعی می دانست وبر اهمیت محیط بر سازمان تاکید داشت .این دوجنبه از نظریات او بیشترین سهم را در شکل گیری تئوری مدرن مدیریت داشته است . ( نکویی ،۱۳۷۹ : ۲۸)
بارنارد ،فرد وسازمان ،مشتریان ومنابع تامین مواد اولیه واحد تجاری – به عنوان بخشی از محیط سازمان – را مورد توجه قرار داد .بینش او از سازمان بر تفاهم وسازش بین جنبه های رسمی و غیر رسمی سازمان بود .( هیکس ،۱۳۸۷ ، :۱۹۳)
روی هم رفته ، تئوری سنتی مدیریت ، سازمان را به صورت یک سیستم بسته تلقی می کردند که به اندازه ی کافی موجودیتی مستقل وخودکفا دارد وارتباط داخلی واعمال آن در درون می تواند بدون رجوع به محیط صورت گیرد ، حال آنکه در نظریه نوین ، سازمان یک سیستم باز فنی – اجتماعی ساختار تلقی می شود که برای رشد وکمال باید همواره خود را با عوامل متغییر داخلی ومحیط خارجی هماهنگ وسازگار کند ( تورانی،۱۳۸۹:۲۷)
حرکت به سوی سیستم های بازتر باعث مطرح شدن دیدگاه ” طراحی موقعیتی یا اقتضا” در سالهای ۱۹۷۰ میلادی شد . که البته این نظریه به نوبه خود ، ریشه تاریخی دارد . به طور صریح می توان گفت که این دیدگاه به آینده تاکید داشته و باریک بینی های محدود کننده نظریات قبلی را کنار گذاشته است . این طرح هنوز جنبه های انسانی را با قوت هر چه تمام تر دارا بوده ، ولیکن به علت وارد کردن سایر عوامل ، مانند تکنولوژی وسیستم اقتصادی در دیدگاه خود ، کاملتر تلقی می شود . شکل۲- ۱ چگونگی پدید آمدن دیدگاه اقتضا را در مورد طراحی سازمانها ومدیریت به تصویر کشیده است . بررسی سیستمی نظریه سازمان ، مدیون کمکهای نظریه پردازان کلاسیک در زمینه های مدیریت علمی ، بوروکراسی ومدیریت اداری است .بخش دیگری
از داده های مورد نیاز نظریه سیستم ها ، توسط نظریه پردازان انسانی مکتب کلاسیک جدید ونیز نظریه پردازان اقتصادی و کارشناسان روش های مقداری تامین شده است ۰ (هیکس ، ۱۳۸۷: ۲۱۱ )
باید گفت دیدگاه اقتضائی نیز ناشی از تئوری سیستم ها یا نظریه نظام گرایانه است . این دیدگاه را بطور خلاصه می توان بدین معنی دانست که محیط های گوناگون ، نیازمند روابط سازمانی متفاوتی است تاازاین طریق ، بیشترین کارایی حاصل آید .براین اساس دیگر ” یک تنها بهترین راه ” وجود ندارد ، خواه آن راه به شیوه ی کلاسیک تعیین شود ، خواه بر مبنای نظریات رفتاری.( تورانی ، ۱۳۸۹ :۲۹ )
بوروکراسی
(تئوری کلاسیک)
نظریه اداری
(تئوری کلاسیک)
نظریه
اقتضا در
سازمانها
مدیریت علمی
(تئوری کلاسیک)
نظریه نئوکلاسیک
نظریه نوین سیستمها
علوم اجتماعی و
رفتاری
علوم فنی
ومقداری
نظریه عمومی
سیستم ها
شکل ۲-۱ نمایی از چگونگی رشد و توسعه تئوری سازمان ومدیریت
شاید ” فیدلر ” با مطالعات خود در زمینه رهبری ، دیدگاه اقتضا را نامگذاری کرد . او نشان داد الگوی رهبری موثر ، به اثرات متقابل متغیرهایی مانند ساختار تقسیم کار وموقعیت وقدرت رهبری بستگی دارد . به طور کلی در مواردی که شرایط از نظر مدیریت ، مطلوب یا نامطلوب باشد ، طرح کلاسیک موثر واقع می شود . اما در شرایط مطلوبیت در حد متوسط ، طراحی رفتاری مفید خواهد بود . آنچه معمولا در سازمانها مشاهده می شود ، مطلوبیت در حد متوسط است .( هیکس ، ۱۳۸۷ : ۲۱۳ )
اندیشمندان نگرش اقتضائی به همه نظریه های مدیریتی بها داده و در پی شناسایی موقعیت هایی بر آمده اند که کاربرد یک یا ترکیبی از این نظریه ها را اقتضا می کند .کاربرد نگرش اقتضائی نیازمند بدان است که مدیران بتوانند موقعیت های گوناگون را بدرستی تشخیص داده وضعیت کنونی سازمان را با آن هماهنگ نمایند .( نکویی ، ۱۳۷۹ ، ۲۹ )
تکامل تئوری سازمانی
وضعیت کنونی تئوری سازمان ،ماحصل یک فرایند تکاملی است .با گذشت دهه های متمادی ، دانشگاهیان ومدیران با پیشینه های گوناگون ودیدگاههای مختلف سازمانها را مورد بررسی وتجزیه وتحلیل قرار داده اند .در این بررسی ها نظریه های نظریه پردازان به چهار دسته تقسیم شده اند که در ادامه ، مختصری از این نظریه ها را بیان می کنیم .
نظریه پردازان نوع اول
این نظریه پردازان ، تحت عنوان مکتب کلاسیک مشهورند .اصول یا مدلهای جهان شمولی را تدوین نموده اند که می تواند در همه وضعیتها به کار آید .از جمله نظریه پردازان این دوره می توان به فردریک تیلور ومدیریت علمی – هنری فایول واصول سازمان – ماکس وبر وبوروکراسی را نام برد
نظریه پردازان نوع دوم
موضوع مشترک در بین نظریه پردازان نوع دوم ، شناخت ماهیت اجتماعی سازمانها است این نظریه پردازان کسانی هستند که مکررا به عنوان بانیان مکتب روابط انسانی مطرح می شوند وسازمانها را به عنوان پدیده هایی متشکل از افراد و وظایف می دانند این نظریه پردازان نوعی دیدگاه انسانی در برابر دیدگاه ماشینی نوع یک ارائه دادند از جمله نظریه پردازان این دوره می توان به :
التون میو ومطالعات هاتورن – چستر بارنارد وسیستمهای تلفیقی – داگلاس مک گریگور و تئوری x-y وان بنیس ومرگ بوروکراسی اشاره کرد
نظریه پردازان نوع سوم
نه نظریه پردازان نوع اول ونه نوع دوم موفق به ارائه مدارک وشواهدمحکمی نشدند که ثابت کنند ، راه پیشنهادی آنها بهترین بوده ودر همه ی شرایط کاربرد دارد تضاد بین تز وآنتی تز منجر به یک سنتز شد که رهنمود بهتری را برای مدیران فراهم کرد ، آن سنتز دیدگاه اقتضایی بود .از جمله نظریه پردازان این دوره می توان به :