- هدفمند بودن جهت زندگی
- احساس كارآمدی و كنترل
- برخوردار بودن از مجموعهای از ارزشها كه بتواند به وسیله آن ها كنشهایش را توجیه كند.
- وجود یك مبنای با ثبات و استوار برای داشتن نوعی حس مثبت خود ارزشمندی(بامیستر و نیومن،1991).
ونگ (1998) معنا را به عنوان یك سازة فردی و فرهنگی مبتنی بر نظام شناختی تعریف كرده است كه انتخابهای فردی، فعالیتها و اهداف را تحت تأثیر قرار میدهد و زندگی را وقف هدفمندی، ارزشهای فردی و رضایتمندی میكند . فرد ممكن است معنا را از منابع مختلفی كسب كند . براساس نظریة نیمرخ معنای شخصی ونگ(1998) این منابع ممكن است از طریق ارتباطات، دین، تعالی فردی، پذیرش شخصی، صمیمیت و رفتار منصفانه تحقق یابد(ونگ، 1998).
برخی از روانشناسان مانند آلپورت (1954)، فرانكل (1972)، و مازلو(1962) وجود معنا در زندگی، را به عنوان مهمترین عامل مؤثر بر كنشهای روانشناختی مثبت میدانند. یافته های پژوهشی متعددی نشان دادهاند كه وجود معنا در زندگی عنصری اساسی در بهزیستی روانی – عاطفی است و به صورت سیستماتیكی با ابعاد گوناگونی از شخصیت، سلامت جسمی و ذهنی، سازگاری و انطباق با استرسها و اختلالات رفتاری ارتباط دارد (اسكنل و بكر، 2006 ).
معنادرمانی از جمله روشهایی است که میتواند به افراد در یافتن معنای زندگی و داشتن ادراکی بهتر و رضایتی بیشتر از خود و زندگی خود داشت. معنادرمانی با در نظر گرفتن گذرایی هستی و وجود انسانی به جای بدبینی و انزوا، انسان را به تلاش و فعالیت فرا میخواند و بیان میدارد كه آنچه انسان ها را از پای درمیآورد، رنجها و سرشت نامطلوبشان نیست بلكه بیمعنا شدن زندگی است كه مصیبتبار است . اگر رنج را شجاعانه بپذیریم تا واپسین دم، زندگی معنا خواهد داشت و معنای زندگی میتواند حتی معنی بالقوه درد و رنج را نیز در برگیرد . فرانكل میگوید در دنیا چیزی وجود ندارد كه به انسان بیشتر از یافتن “معنی ” وجودی خود در زندگی یاری كند (فرانکل، ترجمه صالحیان و میلانی، 1386). معنادرمانی از نظر شكل، به درمانهای كوتاهی چون درمان آدلری نزدیكتر است . معنادرمانگران گرچه اغلب به صورت صمیمانه و مقبول در باره موضوعات فلسفی بحث میكنند، برای اینكه درمانجو را متقاعد سازند كه نگرشی آگاهانهتر و مسئولانهتر به خلاء وجودی كند، به شیوههای مختلف او را مواجهه میدهند، و برایش دلیل و برهان میآورند. نوشتههای مربوط به درمان نشان میدهند كه فنون درمانی، علاوه بر مواجهه دادن و تعبیرها، به مقدار زیادی به قانع سازی و استدلال نیز متكی هستند (بروچسکا، ترجمه سید محمدی، 1381). به نظر میرسد که این شیوه بتواند بر تغییر شرایط زندگی و رضایت افراد از خود و همسر و در کل رضایت از زندگی زناشویی موثر باشد. با توجه با این امر پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، طراحی گردیده است.
1-3- ضرورت و اهمیت موضوع پژوهش
از آنجایی که تعارض بین همسران سلامت روان اعضای خانواده تهدید کرده و باعث مشکلات مختلف در خانواده میگردد و همچنین بنیان خانواده را سست میکند، بررسی و شناسایی عوامل موثر برآن به منظور پیشگیری و کاهش از تعارض ضرورت مییابد. وقتی همسران تمایلی به رابطه با هم ندارند کمتر میتوانند مسایل مربوط به خانواده را مورد بررسی قرار داده و در نتیجه مشکلات آنها هر روز بیشتر از قبل میشود. تعارض بین همسران کیفیت زندگی و رضایت زناشویی را نیز کاهش میدهد . ناراضی بودن از زندگی زناشویی نگرش افراد به تواناییهای خود را نیز دچار خلل میکند، فرد احساس نا کارآمدی میکند. اهداف زندگی تغییر میکند و تعارضات بیشتر میشود و از آنجایی که این مشکلات بنیان خانواده را سست کرده و افراد خانواده را دچار مشکلات روانی و متعاقب آن جسمانی میکند؛ ضرورت دارد که پژوهشهای بیشتری در این حیطه انجام شود.
1-4- اهداف پژوهش
هدف اصلی:
تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان
اهداف فرعی:
1- تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان
2- تعیین میزان اثر بخشی معنادرمانی بر خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان
1-5- سوالات پژوهش
سوال اصلی:
آیا معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، موثر است؟
سوالات فرعی:
1- آیا معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، موثر است؟
2- آیا معنادرمانی گروهی بر خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، موثر است؟
1-6- فرضیههای پژوهش
فرضیه اصلی:
معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی و خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، موثر است.
فرضیههای فرعی:
1- معنادرمانی گروهی بر رضایت زناشویی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، موثر است.
2- معنادرمانی گروهی بر خودکارآمدی عمومی زوجین با تعارضات زناشویی مراکز مشاوره شهر لاهیجان، موثر است.
1-7- تعاریف نظری و عملیاتی متغیرها
تعریف مفهومی متغیرها
تعارض زناشویی: تعارض زناشویی، ناشی از واكنش نسبت به تفاوتهای فردی بوده و زمانی كه آنقدر شدت یابد كه احساس خشم، خصومت، كینه، نفرت، حسادت و سوءرفتار كلامی و فیزیكی در روابط آنان حاكم شود و به حالت ویرانگر درآید، حالتی غیر عادی است(کالین وسویکوک،2009). تعارض در روابط وقتی بروز میکند که رفتار یک شخص با توقعات شخص دیگر جور در نیاید (دیویس،ترجمه بهاری، 1382).