بهرهوری بر اساس تعریف آژانس بهرهوری اروپا، درجه استفاده مؤثر از هریك از عوامل تولید است. سازمان ملی بهرهوری ایران نیز، بهرهوری را یك فرهنگ میداند، یك نگرش عقلائی به كار و زندگی، كه هدف آن هوشمندانهتر كردن فعالیتها برای دستیابی به زندگی بهتر و متعالی است.
2-1-1- تاریخچه بهرهوری
بهرهوری برای اولین بار در سال ۱۷۶۶ میلادی، توسط کوتیرنی مطرح شد. و در سال ۱۸۸۳ لیتر بهرهوری را، قدرت و توانایی تولید کردن بیان کرد. و در سال ۱۹۰۰ ارلی بهرهوری را ارتباط این بازده و وسایل به کار رفته برای تولید این بازده، عنوان کرد.
2-1-2- اهمیت بهرهوری
انسان از دیرباز، در اندیشه استفاده مفید و كارا و ثمربخش از تواناییها، امكانات و منابع در دسترس خود بوده است. در عصر كنونی این امر بیش از هر زمان دیگری مورد توجه جدی قرار گرفته است. محدودیت منابع در دسترس، افزایش جمعیت و رشد نیازها و خواستههای بشر باعث شده، كه دستاندركاران عرصه اقتصاد، سیاست و مدیریت جامعه و سازمانها، افزایش بهرهوری را در اولویت برنامههای خود قرار دهند.
در عصر حاضر، بهرهوری را یک روش، یک مفهوم و یک نگرشی درباره کار و زندگی می نامند. و در واقع به آن، به شکل یک فرهنگ و یک جهانبینی مینگرند، بهرهوری در همه شئونات، کار و زندگی فردی، اجتماعی میتواند دخیل باشد. و یک شاخص تعیین کننده درآمد سرانه هر کشور است. برای افزایش بهرهوری ملی هر کشور باید درآمد سرانه آن کشور افزایش یابد.
در اقتصاد خرد نیز میتوان گفت، عمدهترین هدف یك شركت، همیشه كسب درآمد یا به بیان دیگر سودآوری است. سود یك شركت نیز تا حد زیادی به بهرهوری آن در درازمدت بستگی دارد. سودآوری مبین وضعیت مالی شركت، در زمان حال است و بهرهوری، ترسیم كننده وضعیت شركت در آینده است. یك شركت، تنها در صورتی میتواند به سودآوری مستمر خود امیدوار باشد كه، موضوع بهرهوری را نادیده نینگارد. بهرهوری، یك ملت و یك سازمان را ثروتمند میكند. و به یك سازمان امكان میدهد، تا به كاركنان خود، دستمزدهای بالا پرداخت نماید. بهرهوری به مدیران یك سازمان امكان میدهد تا بازدهی سرمایه را در سطح بالا نگه دارند. دستمزدهای بالا و بازدهی سرمایه، دو عامل اصلی ایجاد ثروت ملی محسوب میشوند. ملتهایی كه ثروت خود را افزایش میدهند و روز به روز ثروتمندتر میشوند، ملتهایی هستند كه، میتوانند به سرعت و در هر زمان كه اراده كنند، بهرهوری خود را بهبود بخشند.
2-1-3- عوامل مؤثر بر افزایش بهرهوری نیروی انسانی
در تعیین عوامل مؤثر بر بهرهوری نظرات متفاوتی وجود دارد. و هر یک از دانشمندان و صاحبنظران عواملی را به عنوان عامل مؤثر مشخص کرده اند. و به طور اجمال، عواملی چون ،آموزش شغلی مستمر مدیران و کارکنان، ارتقاء انگیزش میان کارکنان برای کار بهتر و بیشتر، ایجاد زمینههای مناسب بطور ابتکار و خلاقیت مدیران و کارکنان، برقراری نظام مناسب پرداخت مبتنی بر عملکرد و برقراری نظام تنبیه و تشویق، وجدان کاری و انضباط اجتماعی تحول در سیستم و روشها که نقش حساس و کلیدی دارند، تقویت حاکمیت و تسلط سیاستهای سازمان بر امور، صرفه جوئی به عنوان وظیفه ملی در بهرهوری مؤثر میباشد.
ولی تمام مؤلفان این رشته تقریباً در این باب اتفاق نظر دارند که، برای افزایش سطح بهرهوری تنها یک علت خاصی را نمیتوان ارائه نمود. بلکه عنوان میکنند که ارتقاء بهرهوری را باید، معلول ترکیبی از عوامل گوناگون دانست (هرسی و بلانچارد، ۱۹۹۸).
2-1-3-1- شناخت و توجیه شغل
هر یك از كاركنان باید از آنچه كه باید انجام دهند، زمان و چگونگی انجام آن شناخت خوبی داشته باشند. برای افزایش شناخت خوب كار، كاركنان نیاز دارند از هدفهای بلند مدت، اولویتها و چگونگی كسب هر یك از آ نها آگاهی داشته باشند. آنان باید بدانند چه هدفهایی در چه مواقعی بیشترین اولویت را دارد.
2-1-3-2- حمایت سازمانی
منظور، حمایت یا كمكی است كه كاركنان برای انجام دادن موفقیتآمیز كار، به آن نیاز دارند. بعضی از عوامل كمكی عبارتند از؛ بودجه كافی، تجهیزات و تسهیلاتی كه برای انجام دادن كار مناسب است.
2-1-3-3- بازخورد عملكرد
منظور از این نوع بازخورد، ارایه غیررسمی عملكرد روزانه فرد به او و همچنین بازدیدهای رسمی دورهای است. یك فرآیند بازخورد مؤثر، كاركنان را در جریان چند و چون كارشان بر یك مبنای منظم قرار میدهد.