1-3- اهمیت و ضرورت پژوهش
به خاطر تغییرهای بنیادی صورت پذیرفته در اقتصاد جهانی از سال 1970 به بعد با محوریت تشدید رقابت جهانی، افزایش میزان عدم اطمینان و رشد در بخش بندی بازار و پیشرفت تكنولوژیكی، یعنی اتوماسیون منعطف و منجر به انتقال فعالیتهای اقتصادی از سازمانهای بزرگ به كوچك، توسعه کارآفرینی الزامی است (خانکا، 2003). با تزلزل بازارهای تولید انبوه در دهه هفتاد، مرگ تولید انبوه اتفاق افتاده و بهبود و انعطافپذیری در روند تولید میسر شده است، وقوع چنین تغییراتی در مسیر توسعه تكنولوژیكی منجر به این امر گردیده كه مقیاس بزرگ، قابلیتهای اقتصادی خود را از دست بدهد (کورتکو و همکاران، 2001). از طرف دیگر، عوامل مؤثر بر حركت به سمت شركت های كوچك در قالب ادله دوگانه فوق خلاصه نگردیده و عوامل دیگری نیز در این بین مؤثر بودهاند (لاک و همکاران، 2003):
- افزایش عرضه ی نیروی كار باعث نزول سطح دستمزدها و سبب افزایش سطح آموزش شده است،
- ایجاد تغییرات در سلیقههای مصرفكنندگان،
- انعطافپذیری در مقررات ورود(سازمانها به بازار كار).
براین اساس پذیرش این حقیقت كه جهان در یك دوره تخریب سازنده یا خلاق بسر میبرد امكانپذیر خواهد بود. از طرف دیگر باتوجه به ماهیت اقتصادی- اجتماعی فعالیت تعاونیها و نیازمندی به حركت تعاونیها بشكل همزمان در حوزههای كارآفرینی شركتی و اجتماعی و همچنین عدم جاذبه كارآفرینی اجتماعی جهت بخش خصوصی(در غالب موارد)، میبایست به نوعی، تقویت این بخش صورت پذیرد. باید توجه داشت كه فعالیت غیرهدفمدار و غیرهدایت شده در روند تأسیس تعاونیها(تاكنون) نیز سبب شده تعاونیها از قابلیت و قدرت كافی جهت فعالیت رقابتی در مقابل بخش خصوصی برخوردار نبوده و توسعه كارآفرینی در این حوزه، فواید عدیده درون سازمانی مرتبط با تعاونیها و تقویت منابع ملی را به دنبال خواهد داشت. بطور خلاصه در بعد نظری یا تئوریك، با تأكید و محوریتدهی به اصول بهرهوری، میتوان اقدام به تبیین ضرورت و اهمیت پرداختن به طرح حاضر جهت بخش تعاون در حوزههای اقتصادی، اجتماعی، روانشناسی و مدیریتی، در سطوح خرد و كلان، در قالب برنامههای كوتاه، میان و بلندمدت(حتی استراتژیك بخش تعاون) و هماهنگسازی فعالیتهای درون، بین و فرابخشی نمود.
علاوه بر موارد فوق، با توجه به تأكیدات بهعمل آمده در برنامه چهارم توسعه كشور بر بهرهوری، توسعه و تقویت كارآفرینی در بخش تعاون، بستر را جهت تحققپذیری این مهم فراهم ساخته و همچنین زمینه را جهت انطباق خروجی بخش تعاون (تأثیر 25 درصدی بر اقتصاد ملی تا افق 1404) فراهم خواهد ساخت. از بعد قانونی نیز نگاهی هرچند اجمالی به سند برنامه چهارم توسعه، افق 1404 سند توسعه بخشی وزارت تعاون، قانون تعاون و مواردی همانند گویای اهمیت پرداختن به مباحث كارآفرینی در بخش تعاون است.
علاوه بر ضرورتهای نظری و قانونی در اهمیت و ضرورت توسعه کارآفرینی شرایط موجود در این استان ضرورت توجه به بحث کارآفرینی را جدی تر نموده است. باتوجه به اهمیت بخش گردشگری در استان مازندران و اینکه رشد این بخش به عنوان بستری برای كسب اهداف توسعه میباشد و همچنین وجود معضل بیکاری در این استان و در بخش گردشگری و با اشاره به این موضوع که تعاونیها میتوانند بهعنوان جایگاهی برای ایجاد اشتغال باشند و باتوجه به ماهیت کارآفرینی که میتواند به عنوان راهکاری برای ایجاد فرصتهای شغلی باشد، لذا ضرورت و انجام این تحقیق که سعی در نقش عوامل مرتبط با توسعه کارآفرینی و همچنین رتبه بندی آن را دارد گامی در جهت بهبود مشکلات بوده و ضرورت مییابد. علاوه بر موارد ذکر شده می توان اهمیت و ضرورت این تحقیق را از ابعاد زیر مورد بررسی قرار داد:
- تاكنون مسأله كارآفرینی در تعاونی گردشگری مورد پژوهش نبوده و ادبیات موضوع نیز مربوط به حیطههای دیگر است. انجام این تحقیق ادبیات موضوع را گسترش داده و زمینهساز مطالعات دیگر میباشد؛
- از بعد ضرورت قانونی توجه ویژه به گسترش فرصتهای شغلی شده است. انجام این تحقیق زمینه مناسب را برای اتخاذ یك راهبرد ملی در زمینه كارآفرینی در تعاونی به طور عام و تعاونیهای گردشگری بهطور خاص را هموار مینماید.
لازم به ذکر است که از نتایج این تحقیق تعاونیهای گردشگری، استانداری مازندران، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، سازمان توسعه گردشگری و نهادهای مرتبط با گسترش گردشگری و تعاونیها و همچنین دانشجویان کارآفرینی می توانند بهره ببرند.
1-4- اهداف تحقیق
هدف اصلی تحقیق عبارت است از نقش عوامل مرتبط با توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری استان مازندران .اهداف فرعی این تحقیق عبارت است از:
- شناسایی مؤلفه های تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری
- شناسایی عوامل اصلی تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری
- اولویتبندی(رتبه بندی)عوامل اصلی شناسایی شده مؤثر بر توسعه کارآفرینی در تعاونیهای گردشگری
Shinn