بازی به عنوان یک روش صحیح و درست در درمان کودک است، زیرا کودکان اغلب در بیان شفاهی احساساتشان دچار مشکل هستند و از این طریق کودکان می توانند موانع شان را کاهش داده، احساسات خود را بهتر نشان دهند. بازی درمانی به عنوان یک ارتباط بین فردی پویا بین کودک و یک درمانگر آموزش دیده توصیف می شود، که رشد یک ارتباط امن را برای کودک تسهیل می نماید، تا کودک به طور کامل خود را بیان کند. از طریق بازی درمانی، کودک می تواند مهارت های شاهد خود را بهتر فرا گیرد و کسب کند (جلالی و همکاران، 1390). بازی بیشتر ناشی از انگیزه ی درونی است تا انگیزه ی بیرونی و این بازتاب درون کودک است و موجب می شود که کودک احساسات و ارتباطات بیرونی اش را بیان کند و همچنین موجب توسعه ی تمایلات، مهارت های ارتباطی و افزایش شادی و سازگاری کودک با محیط اطرافش می شود (لاندریت، 2009). بازی درمانی گروهی پیوند طبیعی دو درمان مؤثر است. این رویکرد درمانی برای کودکان فرایند روان اجتماعی برای رشد و یادگیری برای خودشان و دیگران فراهم می آورد. ترکیب بازی درمانی و گروه درمانی، یک فرایند روانی و اجتماعی است که در آن کودکان از طریق ارتباط با یکدیگر در اطاق بازی چیز هایی را در مورد خودشان یاد می گیرند، و برای درمانگر فرصتی را فراهم می کند تا به کودکان کمک کند که چگونه تعارضات را حل نماید. اهداف کلی از مداخله بازی درمانی گروهی، کمک به مشارکت یادگیری، خودشاهدی، مسئولیت، ابراز احساسات، احترام گذاشتن، پذیرفتن خود و دیگران و بهبود رفتار هایی چون مهارت های اجتماعی، حرمت خودوکاهش پرخاشگری است (ری، 2008).
بازی، شیوه موثری در کاهش نشانه های برون سازی کودکان پیش دبستانی است. در جریان بازی، مهارت های ارتباطی و اجتماعی کودکان رشد پیدا می کندو در چنین چهارچوبی می توانند با باز پدید آوری مکرر موضوع ها و رویداد های مهم، احساسات و هیجان های خود را برون ریزی کنند، به بینش جدیدی دست یابند و شیوه های سازش یافته تر بیان حل مسئله را برگزینند. در راستای استفاده بهینه از نتایج پژوهش حاضر، خانواده ها و کارشناسان آموزشی می توانند در جریان این نتایج قرار بگیرند و به ابزاری قوی در امر کاهش مشکلات رفتاری و افزایش سازگاری کودکان مجهز شوند. با توجه به ارزش جسمانی، درمانی، اجتماعی و آموزشی بازی و تاثیر آن بر کاهش مشکلات رفتاری کودکان، والدین و مربیان کودک می توانند با کاربرد بازی در کاهش پرخاشگری و نادیده گرفتن قواعد در کودکان آشنا شوند وپیامد مثبت آن را در بهبود ارتباط کودکان با همسالان مشاهده نمایند. از سوی دیگر زمینه را برای کاهش مشکلات در عملکرد تحصیلی آتی کودک فراهم نمایدو از این طریق بسیاری از مشکلاتی را که ممکن است در زمینه عملکرد تحصیلی و تبعیت از قواعد اجتماعی برای فرد ایجاد شود پیشگیری نمایندو همچنین از نتایج این پژوهش می توانند در مهد کودک ها ودر دبستان ها که با کودکان سروکار دارندو در مشاوره با کودکانی که به خاطر این مشکلات به مراکز مشاوره ارجاع داده می شوند بهره ببرند.
در همین راستا پژوهش حاضر درصدد پاسخگویی به اثر بخشی بازی درمانی گروهی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه و افزایش مهارت های اجتماعی کودکان پیش دبستانی دختر و پسر است.
1-4- اهداف پژوهش
1-تعیین اثر بخشی بازی درمانی گروهی بر کاهش رفتارهای پرخاشگرانه ومولفه های آن در کودکان پیش دبستانی
2-تعیین اثر بخشی بازی درمانی گروهی برافزایش مهارت های اجتماعی و مولفه های آن در کودکان پیش دبستانی
1-5- فرضیه های پژوهش
1-بازی درمانی گروهی برکاهش رفتارهای پرخاشگرانه و مولفه های آن در کودکان پیش دبستانی موثراست.
2-بازی درمانی گروهی برافزایش مهارت های اجتماعی و مولفه های آن در کودکان پیش دبستانی موثر است.
1-6- متغیرهای پژوهش
متغیر مستقل: بازی درمانی گروهی.
متغیرهای وابسته: پرخاشگری، مهارت های اجتماعی.
متغیرهای کنترل: سن و پایه تحصیلی.
1-7- تعاریف مفهومی وعملیاتی متغیرها
تعریف مفهومی بازی درمانی گروهی
بازی، وسیله طبیعی کودک برای بیان و اظهار خود است. آلفرد آدلر، روانشناس معروف میگوید: هرگز نباید به بازیها به عنوان روشی برای وقتکشی نگاه کرد. و یا گاری لندرث، اظهار میدارد که بازی کردن برای کودک، مساوی است با صحبت کردن برای یک بزرگسال. بازی و اسباببازی، کلمات کودکان هستند. متاسفانه هیچ تعریف واحد و جامعی در مورد بازی وجود ندارد. تنها تعریفی که اغلب بدان استناد میشود از اریکسون است که میگوید: بازی عملکرد خود است، کوششی جهت هماهنگ کردن فرایندهای جسمی و اجتماعی خویشتن (لندرث، 2000؛ ترجمه آرین، 1389).
تعریف عملیاتی بازی درمانی گروهی
منظور آموزش های بازی درمانی گروهی (گلدارد، 1999؛ نقل از ارجمندی، 1393) با پیروی از اصول بازی درمانی(اکسلاین، 2002؛ نقل از مزینی، 1381) است که به مدت 8 جلسه 45 دقیقه ای هفته ای دو بار برای گروه آزمایش اجرا شد. خلاصه جلسات بازی درمانی گروهی ازاین قراراست.
جلسه اول: آشنایی درمانگرباکودکان، ارائه قوانین ووظایف هرعضو. جلسه دوم: پذیرش کودک و شناسایی احساسات کودکان. جلسه سوم: کمک به کودکان در جهت شناخت احساسات مثبت و منفی. جلسه چهارم: آموزش شناسایی افکار منفی از جمله پرخاشگری. جلسه پنجم: آموزش مهارت کنترل خشم از طریق رعایت اصل احترام به کودک. جلسه ششم: آشنایی کودک با رفتارهای پسندیده (باید کردها)و رفتارهای ناپسند(نباید کردها). جلسه هفتم: آموزش همکاری و ایجاد ارتباطات اجتماعی در کودکان. جلسه هشتم: نتیجه گیری و مرور و تمرین آموخته های قبل.
تعریف مفهومی پرخاشگری:
پرخاشگری به رفتاری اطلاق می شود که هدفش اعمال صدمه و رنج باشد. به بیان دیگر رفتاری که قصد آن صدمه رساندن (جسمانی یا زبانی) به فرد دیگر یا نابود کردن دارائی افراد می باشد واژۀ اصلی در این تعریف قصد است به بیان دیگر پرخاشگری عبارت است از حالت منفی ذهنی همراه با نقص ها و انحرافات شناختی و رفتار های ناسازگارانه و همچنین به رفتارآشکار اعم از فیزیکی و کلامی اطلاق می شود که منجر به آسیب به شخص، شی و یا سیستم دیگری می شود (ری، 2008).
تعریف عملیاتی پرخاشگری: