گردد واگر موسسات نقاط قوت وضعف شان را شناسایی کنند، به احتمال زیاد تغییرات لازم را برای بهبود برنامه ها انجام می دهند. ایول[۸۴] (۱۹۹۷) این نظر را مطرح کرد که حداقل سه دیدگاه را باید به عنوان
معیارهای کیفیت برنامه در نظر گرفت که عبارتند از(۱) ارزیابی برنامه توسط دانشجویان (۲) ارزشیابی فارغ التحصیلان برنامه توسط کارفرمایان و(۳) بررسی اثرات برنامه توسط دولت. جنینگز[۸۵] (۱۹۸۹) اشاره میکند که استانداردهای مجاز را نباید به عنوان تنها معیار کیفیت برنامه درسی مورد استفاده قرار داد جنینگز استفاده از چارچوبی که او بعنوان ورودی، خروجی و تأثیر بر ارزیابی کیفیت برنامه توصیف می کند، را خاطر نشان مینماید. جنینگر ورودی را به عنوان منابع برنامه که معمولاً بعنوان بخشی از استاندارد های مجاز در نظر گرفته می شود تعریف می کند(مانند توانایی کادر آموزشی، ساختار سازمانی و برنامه درسی). او این گونه استدلال می کند که برنامه ها باید بازده را ارزیابی کنند. او بازده (خروجی) را بعنوان محصولات برنامه (فارغ التحصیلان) تعریف می کند. جنینگز تأثیر را بعنوان اثری که فارغ التحصیلان بر رشته تخصصی که بر آن وارد می شوند دارند، تعریف می کند(عبدی، ۱۳۸۴). برای تعیین میزان اثر بخشی برنامه درسی دانشگاه در پرورش وآماده سازی دانشجویان برای تحقیقات بالاتر وارائه دانش نو وعرضه خدمات مورد نیاز در زمینه های اقتصادی واجتماعی کشور باید از نظام ارزشیابی برنامه درسی سود جست تا با گردآوری اطلاعات وداده های لازم درباره تعدیل،ادامه،قطع یا تغییر فعالیت های برنامه درسی تصمیم گیری شود.به هر حال سیستم ارزیابی دانشگاهی آنقدر با اهمیت است که اگر بخواهیم حقیقتی را در مورد سیستم آموزشی کشف کنیم باید رویه ارزیابی آن نظام را مورد نظر قرار دهیم (کیذوری،۱۳۷۹).
در واقع پنج کارکرد ونقش برای ارزیابی برنامه درسی می توان منظور داشت که در بهبود برنامه های درسی موثرند:
۱-تشخیص مشکلات یادگیری برای توصیه مواد اموزشی مناسب
۲-تجدید نظر در برنامه درسی
۷۶ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
۳-مقایسه برنامه وبرخی عوامل دیگر نظام آموزشی (سازمان دهی مدرسه،تدریس،. . . )
۴-پیش بینی نیاز های آموزشی
۵-تعیین این که آیا هدف های آموزشی تحقق یافته اند(بازرگان،۱۳۸۰).
از طرف دیگر ارزشیابی برنامه درسی برای هرکدام از افراد وگروه های دست اندر کار ذی ربط از جمله دانشجویان،اساتید،برنامه ریزان وحتی جامعه در معنای کلی آن پیام ها وپیامد های خاصی به دنبال دارد وبدیهی است بکار گیری روش های مناسب در این فعالیت نتایج معتبر تری جهت اتخاذ هر گونه تصمیم فراهم می آورد.در رابطه با دانشجویان می توان عامل موثر در شناسایی نقاط قوت وضعف ارائه تصویری از یاد گرفته ها ویاد نگرفته ها وکمک به بهبود یادگیری ورشد وتوسعه اطلاعات ومهارت ها،نگرش ها وایجاد انگیزه در جهت تداوم یادگیری باشد.البته علاوه بر آن ازبعد سازمانی نیز به عنوان ابزاری در جهت نشان دادن میزان موفقیت وشکست دانشجو،تعیین نمره ورتبه برای دانشجوو. . . .مورد استفاده قرار گیرد.برای معلمان یا اساتید از یک طرف عاملی موثر در شناخت وضعیت دانشجویان در رابطه با شرایط آموزش اعم ازمحتواوروش تدریس یعنی شناسایی تفاوت های فردی دانشجویان از ابعاد مختلف مثل سبک های یادگیری آنان وهمچنین ابزاری موثر در ارتقای شناسایی نقاط ضعف وقوت یا وضعیت روش های تدریس ومحتوای استفاده شده می باشد.در همین ارتباط برنامه ریزان نیز می توانندبا نتایج حاصله تصویری از آثار برنامه آموزشی به دست آورده ودر جهت بهبود مداوم برنامه ها اقدام وهمچنین بعنوان ابزاری برای پاسخگویی نظام آموزش عالی نسبت به خواسته یا توقعات جامعه از آن استفاده نمایند(عارفی،۱۳۸۴).
به طور کلی اهمیت ارزیابی در بهبود وکیفیت برنامه درسی از آن جهت است که ارزیابی کمک می کندتابا تصویر کردن وضعیت موجود ومطلوب یک نظام،نیاز های آن شناسایی شود.بر اساس این نیاز ها،برای نظام های درسی وآموزشی هدف گذاری شده وبرنامه های آموزشی مطلوب تدوین شود،سپس برای تحقق هدف ها سازماندهی،مدیریت ورهبری لازم بعمل آید.بعبارت دیگر بکار گیری یک سازوکار ارزیابی در نظام برنامه،امکان افزایش واثر بخشی وکارآیی نظام،استمرار فعالیت هاوبهبود آن ها وتعدیل نظام را ممکن می سازد(بازرگان،۱۳۸۰).
۷۷ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
چالشها و موانع ارزیابی کیفیت در ایران:
وابستگی کامل دانشگاه به دولت و نداشتن هویت مستقل برای ایفای رسالتهای نهادی خود. به گونهای که دانشگاهها بیشتر بعنوان یک مؤسسه چهار دیواری بایک سری وظایف خاص تا یک نهاد علمی به معنای تام کلمه تلقی میشوند. وجود این رویه منجر به عجز و ناتوانی دانشگاه در انجام خود ارزیابی به منظور بهبود کیفیت خود میشود . چنانچه به قول کلز[۸۶] ( ۱۹۹۵) اگر با دانشگاهها به عنوان” بزرگسال مورد اعتماد” تا به عنوان یک"صغیر وطفل” برخورد شود، دانشگاهها با بلوغ بیشتری عمل کرده و مسئولیت ارزیابی کیفیت و خودتنظیمی را به خوبی می پذیرند. علاوه بر آن استقلال دانشگاهی سبب رقابت پذیر شدن فضای دانشگاهی ایران شده و این امر منتج به واقف شدن دانشگاهها به امر بکارگیری ارزیابی کیفیت برای بقای خود در فضای رقابتی میگردد.
- سیاسی بودن عزل و نصب مدیریتهای دانشگاهی سبب عدم ثبات دانشگاه و در نتیجه باعث افت کیفیت و ناکارآمدی رویه ارزیابی آن میشود
- در برخی از مراکز دانشگاهی مشاهده شده است که دادن اختیارات به دانشگاه سبب قدرت گرفتن برخی افراد و تشکیل باندهایی شده است که حقوق همکاران خود و دانشجویان را با بهره گرفتن از اختیارات داده شده، پایمال مینمایند. این رویه ها منجر به صوری شدن فرایندهای ارزیابی شده و جامعه دانشگاهی را نسبت ارزیابی بی اعتماد می سازند. دلیل عدم مشارکت بسیاری از اعضاء هیئت علمی یا دانشجویان در این مسئله نهفته شده است. بنابراین ایجاد مدیریت مردمسالار در دانشگاه با تعبیه نهادهای نظارتی لازم سبب توزیع قدرت بین تمام دانشگاهیان اعم از هیئت علمی و دانشجو می گردد
- با توجه به روحیه پدر سالارانه حاکم بر جامعه دانشگاهی، بیشتر از دانشجو ایفای نقش شخص مطیع وفرمانبردار انتظار می رود تا یک شریک و ذینفع آموزشی . پذیرش دانشجو به عنوان شریک آموزشی سبب می گردد که از یک سوبه نظرات انتقادی او توجه شود و از سوی دیگر نسبت به بهبود کیفیت خود احساس مسئولیت نماید.
۷۸ فصل دوم: مبانی نظری و پیشینه پژوهش
-دانشجویان برای ایفای نقش نظارتی و انتقادی خود در فرایند ارزیابی کیفیت باید احساسات و سطحی نگری را کنار گذاشته و عقلانیت و واقعبینی را پیشه کنند.
- نظارت و ارزیابی از بالا به پایین که به صورت اجرایی انجام میشود بایستی به ارزیابی حرفهای از پایین به بالا با محوریت خود ارزیابی (ارزیابی درونی) تبدیل گردد.
- یکی از ملزومات ارزیابی کیفیت وجود شفافیت در تمام سطوح دانشگاهی است. با توجه به وضعیت کنونی آموزش عالی بایستی در تمام سطوح مذکور شفافسازی صورت گیرد. چرا که پنهان کاری قاتل کیفیت دانشگاهی است.
- -برای ایفای نقش نهادهای مدنی غیر دولتی در ارزیابی بیرونی کیفیت بایستی انجمنهای علمی و حرفه ای فعال سازی شوند
- قوانین ارزیابی و تضمین کیفیت در ایران به صورت مصرح ومصوب در سطح ملی وجود ندارد. لذا تصریح و تصویب قوانین ارزیابی و تضمین کیفیت حیاتی میباشد.
- در اکثر نظامهای عالی پیشرفته یک نهاد ملی برای ارزیابی و تضمین کیفیت وجود دارد که وظیفه سیاستگذاری کلان برای ارزیابیهای کیفیت و فراهم نمودن زمینه ارزیابی بیرونی مراکز آموزش عالی را برعهده دارد. با توجه به اینکه نهادهای فعلی متولی ارزیابی کیفیت به صورت جزیره ای و جزئی عمل کرده و قابلیت انجام رسالتهای جدید تضمین کیفیت را ندارد. لذا ایجاد یک نهاد ملی برای ارزیابی کیفیت حائز اهمیت میباشد.
- بسیاری از اعضاء هیئت علمی ارزیابی را به مثابه بازرسی و تفتیش میدانند. لذا به هر نحوی که شده از درگیر شدن در فرایند ارزیابی احتراز مینمایند.