این پژوهش ها و پروژه ها که در آرپانت دنبال می شد غالباً در خدمت میلتاریسم کاخ سفید بود و به این ترتیب آنچه امروز به اینترنت انجامیده، تونل محرمانه ای بوده است که محققان، کارشناسان و آکادمیسین های آمریکا از آن عبور می کردند. در حقیقت آرپانت یا همان اینترنت جوان، خط تماس الکترونیک و محرمانه دست اندرکاران وزارت دفاع آمریکا و پژوهشگران بوده است. آرپانت به این نیت متولد شد که به کارشناسان نظامی و کامپیوتر ها کمک کند تا طرح های نظامی را پیش برند. آنچه امروز به نام پست الکترونیک[۱۰] مطرح شده و یکی از خدمات رایج اینترنت محسوب می گردد، محصول همان دوران تماس کارشناسان نظامی و کامپیوترها در آرپانت است.
اینترنت در سال ۱۹۸۳ کمتر از پانصد میزبان داشت و این کامپیوتر ها عمدتاً در آزمایشگاه های نظامی و بخش های کامپیوتری آمریکا قرار داشت، اما چهار سال بعد در سال ۱۹۷۸ اینترنت در صدها دانشگاه و آزمایشگاه پژوهشی، صاحب ۲۸ هزار کامپیوتر میزبان شد. که در حال حاضر این رقم به بیش از ۱۰۰ میلیون رسیده است و روز به روز بر تعداد آن افزوده می شود و تخمین زده می شود که روزانه ۷۰۰۰ استفاده کننده دیگر نیز به این جمع افزوده می شوند.
اما اتفاق دیگری که باعث شد که اینترنت پوسته نظامی و دانشگاهی خود را بشکافد بروز پدیده «مولتی مدیا» یا همان رسانه چند کاره بود. استفاده از نرم افزار های خاص به استفاده کنندگان از اینترنت امکان می داد به طور هم زمان از تصویر، صدا و نوشتار استفاده کنند. حال کاربران شبکه که از پروتکل (http) برای ارتباط استفاده می کنند در حال گسترش روزافزون می باشد. به بیان دیگر اکنون بزرگترین سرمایه گذاری ها در گسترش وب جهانی و ورود کارگزاران و کاربران اطلاعات و رسانه ها به این شبکه می باشد. این توسعه به حدی است که جنبه های دیگر اینترنت را تحت تأثیر قرار داده و اکنون وقتی صحبت از اینترنت می شود منظور همان وب جهانی (www) می باشد.
( قدیانی، http://www.knawclub.com)
در کنار این، امروزه نظریهپردازان بسیاری، با امید بستن به تحقق دموکراسیِ از راه دور به پشتوانهی امکانات ارتباطیِ جدید (بهویژه اینترنت)، آینده را حاوی وجه سوژهگی پررنگ انسان میبینند: سیستم ارتباطی نامتمرکز و کارآمدی که مهارش با مصرف کننده است و به شهروندان اجازه میدهد که به تشکیل انواع تازهای از جماعتهای رها از قید محدودیتهای زمانی/ مکانی، بهخصوص از اشتباهات دولت، بپردازند.
کامپیوتر در سال ۱۳۴۱ وارد ایران شد. بدین ترتیب پیدایش کامپیوتر در ایران تقریباً ۱۰ سال بعد از ظهور کامپیوتر در کشور های صنعتی بود. دوره توسعه کامپیوتر ۱۳۵۰ در ایران آغاز و تا سال ۱۳۶۰ ادامه یافت. با ظهور انقلاب اسلامی، در زمینه کامپیوتر تغییر و تحولاتی صورت گرفت و در نهایت تا سال ۱۳۵۹ یک سری بازنگری کلی انجام شد. پس از بازگشایی دانشگاه ها در سال ۱۳۶۲ بعدی رشد کامپیوتر آغاز شد. تا سال ۱۳۷۱ تعداد کمی از دانشگاه های ایران، از جمله دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه گیلان، توسط مرکز تحقیقات فیزیک نظری و از طریق پروتکل VVCP توانایی اتصال به اینترنت را داشتند. اما در سال ۱۳۷۲ هجری شمسی ایران نیز به شبکه اینترنت پیوست. نخستین رایانه ای که در ایران به اینترنت متصل شد مرکز تحقیقات فیزیک نظری در ایران بود. در حال حاضر نیز این مرکز یکی از مرکز های خدمات اینترنت در ایران است. مرکز تحقیقات فیزیک نظری و ریاضیات، به عنوان تنها نهاد ثبت اسامی قلمرو [ir] در ایران به رسمیت شناخته می شود. این قلمرو مشخصه تعیین شده برای هویت ایران در فضای اینترنت است.(خیر اندیش، http://www.brentineslamabad blogfa.com )
-موبایل و بلوتوث
در اواخر دهه ۱۹۶۰ یک شرکت تلفن به نام ATT در آمریکا و انگلیس و ژاپن چیزی به نام Cellular را اختراع کرده بودند که در واقع نوعی تلفن داخل ماشین بود. اما در آستانه ورود به دهه ۷۰ میلادی آمریکایی ها به این فکر افتادند که ارتباطات تلفنی را گسترش داده تا بتوانند تلفن را با خود حمل کنند، از این رو تصمیم گرفتند تلفن همراه یا به قولی موبایل را بسازند. این گونه بود که پایه های ساخت تلفن همراه بنا نهاده شد و شبکه تلفن همراه به تولید انبوه رسید.
بیست و پنج سال قبل اولین گوشی موبایل توسط تیمی به رهبری مارتین کوپر مدیر بخش سیستم های شرکت موتورولا ساخته شد. مطمئناً اولین تلفن همراه ظرافت گوشی های امروزه را نداشته و شبیه بی سیم های بیست سال پیش و بدون هیچ کار فانتزی بر روی آن بوده است. ایده یکپارچه سازی گوشی موبایل مجهز به دوربین در ۱۱ ژانویه ۱۹۹۷ توسط شرکت شارپ ژاپن به همکاری آقای فیلیپ کان ساخته شد. در همین سال بود که فیلیپ کان شرکت استار فیش را در زمینه نرم افزار های گوشی تاسیس کرد. این گوشی sh04 –J نام داشت و به وسیله آن می شد از طریق اینترنت عکس ها را ارسال کرد.
یک دهه پس از ظهور پدیده تلفن سیار در جهان، ایران نیز سال ۱۳۵۵- ۱۳۵۴ درصدد استفاده از این سیستم برآمد و با بررسی هایی که از سوی شرکت مخابرات ایران و کارشناسان خارجی صورت گرفت این نتیجه حاصل شد که ایران سالانه کشش جذب ۴ تا ۵ هزار مشترک را دارد و اجرای طرح با ۱۰۰۰ شماره پیش بینی شد اما این تلاش در آن زمان ناکام ماند. طی سال های ۱۳۷۲ تا اوایل ۱۳۷۴ تعداد متقاضیان تلفن سیار بیش از ۱۰۰ نفر نبود چون این سیستم برای مردم شناخته شده نبود و در شهریور ۱۳۷۴ هنگامی که آگهی نام نویسی در روزنامه های کثیرالانتشار کشور منشر شد حدود ۸ تا ۹ هزار نفر متقاضی ثبت نام نمودند. به عبارت دیگر استقبال چندانی از این سیستم پایه و ضروری در جامعه به عمل نیامد و حتی در محافلی با واکنش های منفی، تلفن همراه سیستمی زاید عنوان شد. از بهمن ۱۳۷۴ چرخشی شگفت برای نام نویسی تلفن سیار پدیدار شد به طوری که ۲۰۰ هزار نفر متقاضی دریافت تلفن سیار شدند. (مرتضوی و جلودار، HTTP://KHARAZMI.ORG)
هوارد راینگولد در بررسیاش با عنوان تودههای زیرک تکنولوژی موبایل را به دلیل ایجاد ارتباطات افقی و خلق شبکههای اجتماعی، تسهیلکنندهی پیشتازیِ سیاسی و حمایت از دموکراسی میداند. از این منظر، اگرچه تکنولوژی جدید تلفن (به دلیل تقلیل دادن مشارکت چهرهبهچهره به ارتباط مجازی در محیطهای بستهی کوچکی چون خانواده و دوستان) ممکن است به فرسایش فرهنگ مدنی بیانجامد، اما درعینحال با خلق جهانهای شناورِ ارتباطاتِ مبتنیبر همپیوندیهای مجازی (خوشههای مونادی) میتواند یک «میتلبو[۱۱]»ی پیشتاز بیافریند، یعنی ساختاری از ارتباطات سیاسی (بهلحاظ فیزیکی غایب اما در ارتباط مجازی دائم) که بین حکومت ملی و جامعه مدنی یا محلی جای گرفته و هم مشارکت از درون فرهنگ محلی را ترسیم میکند و هم با حکومت سخن میگوید. در اینگونه فضاها مردم در حین هماهنگکردن واژگان و اعمالشان با هم، میتوانند جماعتهای معناداری را خلق کنند که همچون یک کنش سیاسی تأثیرگذار عمل کند. برای مثال: استفاده از پیام متنی (اساماس) برای هماهنگ کردن مواضع سیاسی.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
در زمینه شکل گیری بلوتوث، باید عنوان کرد که ایده ی اولیه بلوتوث در شرکت موبایل اریکسون در سال ۱۹۹۴ شکل گرفت. اریکسون که یک شرکت سوئدی ارتباطات راه دور است در آن زمان در حال ساخت یک ارتباط رادیویی کم مصرف، کم هزینه بین تلفن های همراه و یک گوشی بی سیم بود. این منجر به ایجاد بلوتوث توسط این شرکت شد. اریکسون نام «بلوثوت» را از (یک پادشاه دانمارکی) گرفت که بین سال های ۹۴۰ و ۹۸۱ میلادی می زیست. او به شیوه ای صلح آمیز دانمارک، سوئد جنوبی و نروژ شمالی را متحد کرد. این کار به او شهرت یک پادشاه ماهر در ارتباط و مذاکره را در تاریخ داد. شرکت اریکسون نیز نام این فناوری را بلوتوث نهاد زیرا امیدوار بود بتواند به طور صلح آمیزی وسایل مختلف را متحد کند. (نهری، http:// Laylon. Blogfa. Com)
جهت دانلود متن کامل پایان نامه به سایت azarim.ir مراجعه نمایید.
وب نوشت
اصطلاح وب نوشت تا سال ۱۹۹۷ ناشناخته بود اما پس از آن به یکی از مهمترین فضاهای مجازی در ارتباطات الکترونیک تبدیل شد. هر وب نوشت برخلاف نظم تاریخی بیشتر رسانه ها، به طوری تقریباً نامنظم و با اطلاعاتی جدید درباره موضوعات مختلف به روز می شود. جذابیت این رسانه نوین نیز در این است که خوانندگان آن می دانند بیشتر اوقات چیزی در این صفحه تغییر خواهد کرد و به روز خواهد شد. وب نویسی از همان ابتدا به سرعت جای خود را در میان مردم باز کرد. به طوری که در آوریل ۲۰۰۷ موتور جستجوگر تکنوراتی بیش از هفتاد میلیون وب نوشت را یافته بود. به علاوه تخمین زده می شود که روزانه در حدود ۱۲۰هزار وب نوشت جدید در جهان ساخته می شود. (تیشه یار، ۱۳۸۹: ۱۱۳)
البته فضای وب نوشت هنوز از نظر گستره عملکرد، فاصله بسیاری با سایر رسانه ها و ابزارهای اطلاعاتی مانند رادیو و تلویزیون و حتی سایت های خبری اینترنتی دارد اما با این حال توانسته نتایج محسوسی در برخی حوزه های مهم در کشورهای رو به پیشرفت داشته باشد.
در سال ۱۳۸۰ نخستین وب نوشت های ایرانی ایجاد شدند. در طی دو سال در حدود ۷۰۰هزار وب نوشت ایرانی ایجاد شد و وبلاگستان ایرانی سریع ترین میزان رشد در منطقه خاورمیانه را به خود اختصاص داد و در مدت زمان کوتاهی، زبان فارسی به چهارمین زبان مورد استفاده در وب نوشت ها در سراسر جهان تبدیل شد. (همان، ۱۱۶)
۵-۲ کارکرد رسانه
در مباحث نظری به ویژه جامعه شناسی ارتباطات و رسانه ها، نقش و ماهیت تاثیرگذاری مجموعه ی رسانه ها (از مطبوعات تا رادیو و تلویزیون) در نظام اجتماعی به بحث گذاشته شده است. اگر این عقیده ی علمای اجتماعی مفروض باشد که ارتباط اساسی ترین فرایند اجتماعی شدن است بلافاصله این مساله به ذهن خطور می کند که وسایل ارتباط جمعی در این میان نقشی اساسی ایفا می کند. کوشش های زیادی به منظور سیستماتیک کردن کارکردهای اساسی رسانه ها در گذشته به عمل آمده است که با کار هارولد لاسول آغاز شد. وی عمده ترین کارکردهای ارتباط را بدین شکل خلاصه نمود: نظارت بر محیط، مربوط کردن بخش های مختلف جامعه به یکدیگر در جهت عکس العمل به محیط و انتقال میراث فرهنگی. (رزاقی، ۱۳۸۵: ۵۵-۵۳)
رایت در سال ۱۹۶۰ به کارکرد «سرگرمی» به عنوان چهارمین کارکرد اساسی رسانه اشاره نمود.
مک لوهان نیز در نوشته های خود کارکرد دیگری را تحت عنوان «بسیج اجتماعی» به مجموعه کارکردها افزوده است. (مک لوهان، ۱۳۷۷: ۱۶)
از نظر وی، از رسانه ها انتظار می رود که پیش برنده منافع ملی و پیشتاز بعضی از ارزش های کلیدی و الگوهای رفتاری در جامعه باشند. در نظام های جهان سومی و بعضی از نظام های بسته در اروپا، چنین کارکردی را به رسانه ها واگذار می کردند.
در کل می توان کارکردهای اصلی رسانه های همگانی را در جامعه بدین ترتیب برشمرد:
۱٫ اطلاع دهنده
– رسانه ها اطلاعات لازم را درباره رخدادها و شرایط جامعه و جهان فراهم می سازند.
– به روابط قدرت اشاره می کنند.
– تسهیل کننده نوآوری، سازگاری و پیشرفت هستند.
۲٫ ارتباط دهنده
– رسانه ها توجیه کننده، تعبیر کننده و توصیه کننده درباره معانی رخدادها و اطلاعات هستند.
– زمینه پشتیبانی از اقتدار و ارزش های آن را فراهم می سازند.
– جامعه پذیر کردن
– ایجاد هماهنگی بین فعالیت های پراکنده
– بناکننده وفاق
– تعیین کننده اولویت ها و اعلام موقعیت ها
۳٫ تداوم دهنده
– بیان کننده فرهنگ مسلط و شناساننده زیر مجموعه های فرهنگی با اشاره به پیشروی های فرهنگ جدید
– ادغام و حفظ ارزش های مشترک.
۴٫ فراهم کننده تفریح و سرگرمی
– فراهم کننده سرگرمی، منحرف کردن از مشکلات، ابزار تسهیل دهنده اعصاب هستند.
– کاهش دهنده تنش های اجتماعی
۵٫ بسیج کننده
– رسانه ها عامل مبارزه برای اهداف اجتماعی در حوزه های سیاسی، جنگ، توسعه اقتصادی، کار و بعضی مواقع مسائل مذهبی هستند.
عکس مرتبط با اقتصاد
به طور کلی نیازهای روزافزون گروه های وسیع انسانی به استفاده از وسایل ارتباطی، برای این وسایل کارکردهای اجتماعی متعددی پدید آورده اند. اما از این میان می توان کارکردهای زیر را به طوری برجسته مورد مطالعه قرار داد:
۱-۵-۲ کارکرد خبری و آموزشی
برای آنکه انسان بهتر بتواند به زندگی جمعی ادامه دهد و در صحنه فعالیت های اجتماعی راه مناسب تر برگزیند و مسئولیت های فردی و عمومی را با آگاهی کامل به عهده بگیرد، باید همیشه در جریان حوادث و اتفاقاتی که هر لحظه در محیط اطراف و در دنیای بزرگ او روی می دهند، قرار داشته باشد. بنابراین وظیفه و نقش اساسی ارتباطی، انتشار جریان رویدادهای اجتماعی است و همین امر به انسان امکان می دهد محیط زندگی را بهتر بشناسد و با توجه به آن، احتیاجات فردی یا جمعی خود را مرتفع سازد، در برابر دیگران راه و رسم شایسته پیش بگیرد، اندیشه های خوب به دست آورد و قضاوت های درست نشان دهد و به طور کلی به عنوان عضوی از اعضای جامعه، با آگاهی کامل به حقوق و مسئولیتهای خویش و با آزادی و آسایش به زندگی ادامه دهد.
وسایل ارتباط جمعی نقش حساسی در ایجاد همبستگی ملی و بین المللی دارند. اهمیت کارکرد آموزشی وسایل ارتباطی در جوامع معاصر به حدی است که بعضی از جامعه شناسان برای مطبوعات و رادیو و تلویزیون و سینما نقش «آموزش موازی» یا «آموزش دائمی» قائل هستند.
۲-۵-۲ کارکرد راهنمایی و رهبری
کارکرد رهبری کننده وسایل ارتباطی و تاثیر آنها در بیداری و ارشاد افکار عمومی، اکنون بر هیچ کس پوشیده نیست و روز به روز بر اهمیت آن افزوده می شود. همان طور که مطبوعات در دو قرن گذشته در مبارزات آزادی خواهی ملل جهان تاثیر داشته اند و در میدان این مبارزات برای طرد استبداد و کسب دموکراسی، از سلاح های برنده سیاسی بوده اند. هر چند در حال حاضر، وسایل ارتباطی نوین در مبارزات استقلال طلبی و ضد استعماری ملل عقب مانده و در صحنه سیاسی کشورهای پیشرفته- در جریان مبارزات انتخاباتی و رقابت احزاب و شخصیتها- نقش مهمی به عهده دارند.
در نظام های دموکرات، روزنامه ها و مجله ها و رادیوها و تلویزیون ها و سینماها می توانند در راه گسترش ارتباط بین رهبری کنندگان و رهبری شوندگان خدمات مهمی انجام دهند و به عنوان آیینهی تمام نمای افکار عمومی، در جلب همکاری مردم و شرکت دادن آنها در امور اجتماعی تاثیر فراوان به جا گذارند. در صورتی که در نظام های استبدادی و دیکتاتوری که بین فرمانروایان و فرمانبرداران، روابط آزاد و رضایت آمیز وجود ندارد، وسایل ارتباطی معمولاً به ابزارهای تحمیل قدرت و اقناع مردم تبدیل میگردند و بدین صورت آثار نامساعد تبلیغات سیاسی در جوامع دارای نظام آمرانه، همه از یک طرفه بودن نقش وسایل ارتباطی و منعکس نساختن آمال و افکار عمومی در این نوع جوامع ناشی می شوند.
باید در نظر داشت که وسیله ارتباطی به طور کلی می توانند در توسعه اجتماعی اقتصادی جوامع، مخصوصاً در کشورهای در حال توسعه وظایف بسیار حساسی عهده دار شوند. روزنامه و رادیو و تلویزیون و … با پخش و گسترش اندیشه های نو در واقع وجدان اجتماعی افراد را بیدار می کنند و با آشنا ساختن آنان به اهمیت اجرای برنامه های مهم مملکتی، توجه سریع و وسیع همگان را به لزوم تحولات اساسی از قبیل تعدیل ثروت، مبارزه با بیسوادی و گسترش وسایل رفاه اجتماعی، جلب می کنند و آنان را برای شرکت در زندگی عمومی و دفاع از حقوق فردی و اجتماعی و قبول مسئولیت های بیشتر آماده می سازند. بدین طریق مشاهده می شود که کارکردهای آگاه کننده، آموزش دهنده و رهبری کننده وسایل ارتباطی مکمل یکدیگرند.
۳-۵-۲ کارکرد تفریحی و تبلیغی
وسایل ارتباطی، علاوه بر کارکردهای مهم خبری و آموزشی و راهنمایی و رهبری- که در سازندگی و آمادگی افراد برای زندگی اجتماعی نقش اساسی دارند. کارکرد تفریحی و تبلیغی نیز دارند. در دنیای کنونی به سبب فشار کار روزانه و شرایط دشوار زندگی ماشینی، انسان ها بیش از هر زمان به استراحت نیاز دارند و اگر برنامه های مناسبی وجود نداشته باشند که اوقات فراغت آنان را پر کنند و خستگی ها و اضطراب ها و دلهرههای آنها را تسکین دهند، خیلی زودتر از حد معمول فرسوده و از کار افتاده خواهند شد.
۴-۵-۲ کارکرد هویت بخش
رسانه ها در روند ملت سازی، مفهوم و ساخت گستره ی همگانی را دچار تحول کرده و این بار پس از پایان نقش اولیه آنها در استقلال حاکمیت های جدید، آن را وارد عرصه اقتدار عمومی کردند. عرصه ای که دیگر کمتر به قلمرو زندگی درباری عنایت داشت و بیشتر بر هویت دولت مدرن به مثابه فعالیت های نظام دولتی تمایل یافت که از نظر قانونی دارای قلمروهای تفکیک شد اجرایی، قضایی و استفاده ی مشروع از خشونت بود. هویتی که شامل هویت قومی و زبانی خاص، یک آگاهی عمومی تجربه شده از تاریخ مشترک، فرهنگ و دیگر تعلقات اجتماعی و فرهنگی بود که دوام و بقای آن هم مشروط به لحاظ شدن همه ی این امور بود.
وسایل ارتباطی هر کشور، می توانند آیینه تمام نمای زندگی سیاسی و اجتماعی آن کشور باشند و به همین جهت استقلال و عدم استقلال و آزادی و محدودیت آنها در منعکس ساختن خواستها و آرمانهای جمعی و حل مسائل عمومی آثار متفاوت پدید می آورند. استفاده از وسایل ارتباطی و خبری در راه انتشار اخبار و راهنمایی افراد و پرورش و گسترش افکار عمومی، سبب پیشرفت آزادگی می شود و بهره برداری از آنها به عنوان وسایل تبلیغاتی و اعتقادی مغرضانه به بردگی منتهی می گردد. بی جهت نیست که «آلفرد سووی» جامعه شناس و اقتصاد دان معروف فرانسوی رسانه های خبری را «کلید دموکراسی» معرفی می کند. به عقیده او «آزادگان اجتماع افراد آگاه و مطلع هستند و افراد ناآگاه و محروم از اخبار، در رقیت به سر می برند» (معتمدنژاد، ۱۳۷۱: ۱۱-۲۱)
۶-۲ رسانه ها در عصر پسامدرن
پست مدرنیسم، عصری اشباع شده از رسانه هاست که نشانه آن است که زندگی اساساً درباره نمادسازی، درباره مبادله و دریافت- یا سعی بر مبادله و پافشاری بر دریافت- پیام هایی درباره خود و دیگران است. در تائید این انفجار نشانه هاست که بسیاری از نویسندگان می پندارند که ما وارد «جامعه اطلاعاتی» شده ایم. (وبستر، ۱۳۸۲: ۴۰)
پست مدرنیسم توصیف گر ظهور یک نظم اجتماعی است که در آن اهمیت و قدرت رسانه های گروهی به معنای آن است که بر تمام اشکال روابط اجتماعی حاکم است و آنها را شکل می دهند. عقیده این است که تصاویر و ایماژهای رسانه ای به گونهای فزاینده بر دریافت ما از واقعیت، و نحوه توصیف و تعریف ما از خودمان و از دنیای پیرامونمان سیطره می یابند. براساس این ایده، زمانی رسانه های گروهی به مثابه آیینه ای در برابر واقعیت اجتماعی گسترده تری تلقی می شدند و به انعکاس آن می پرداختند. در حالی که اکنون واقعیت را تنها می توان از روی بازتاب ها و انعکاس های سطحی این آیینه توصیف نمود. جامعه به گونه ای فزاینده در دل رسانه های گروهی محو و مستحیل شده است. اینک دیگر حتی مسئله تحریف و کژدیسی نیز مطرح نیست، زیرا این واژه یا اصطلاح بیانگر آن است که ورای ظاهرسازی و همانندانگاری های سطحی رسانه ها، واقعیتی وجود دارد که می تواند دستخوش تحریف و کژدیسی گردد، و این دقیقاً نکته مورد بحث نظر پست مدرن است.
برخلاف دیدگاه لیبرال که معتقد بود رسانه ها، آیینه ای در برابر واقعیت اجتماعی گسترده تر گشوده و تصاویر نسبتاً دقیق تری از آن منعکس ساخته اند، پاسخ دفاعی رادیکال به این دیدگاه تاکید دارد که این آیینه به جای انعکاس واقعیت ان را تحریف و باژگونه ساخته و تصویری مخدوش و کژدیسه از آن ارائه داده است. (لین،۱۳۸۷: ۴۵)
در نتیجه به دنبال این برخورد انتقادی شدید، نظریه فرهنگی و رسانه ای انتزاعیتر و مفهومی تر سر برآورد و این عقیده را ارائه داد که رسانه ها در ایجاد و بنای تصویر یا برداشت ما از واقعیت اجتماعی و ایجاد این احساس در ما که بخشی از این واقعیت هستیم، نقش دارند. این گام کوچکی است برای حرکت از این عقیده و رفتن به سمت این نظر که تنها رسانه ها می توانند احساس و برداشت ما از واقعیت را شکل دهند. این نظر نیز با بازگشتن به استعاره آیینه، مدعی است که این آیینه اکنون تنها واقعیتی است که ما در اختیار داریم. در دنیای پست مدرن سطوح، رویه ها، ظواهر، و سبک یا شیوه و شکل اهمیت پیدا می کنند و به نوبه خود موجب برانگیختن و ظهور نوعی «ایدئولوژی طراح یا ناظم» می گردند. یا به تعبیر دیوید هاروی «تصاویر و ایماژها بر روایت سیطره می یابند.» (نوذری، ۱۳۷۹: ۵۴۴ – ۵۴۳)
مک لوهان در کتاب فهم رسانه ها مرحله گذار را از فنآوریهای چاپ به شکل غالب ارتباطات امروزی، یعنی نظام های بی روح، رسانه های الکترونیکی، را بررسی می کند. به زعم او، در طول قرن های متمادی، توسعهی ابزارهای ارتباطی عامل تعیین کننده نحوه عمل و اندیشهی انسان بوده است. به عبارت دیگر، فناوری های جدید، محیط های جدید انسانی به وجود می آورند. انقلاب رسانه ای عصر الکترونیک، تغییرات ظریف و نامحسوس و سرنوشت سازی در عادت های ادراکی ایجاد نمود و اجتماع مجازی نامتمرکزی را که او «دهکده جهانی» نامید، به وجود آورد. از زاویه دید او، دنیا در نتیجه استفاده از الکتریسیته کوچک شده و دیگر چیزی بیش از یک دهکده نیست. سرعت الکترونیکی گرد هم آوردن همه کارکردهای اجتماعی و سیاسی، در یک انفجار ناگهانی به درون، آگاهی انسان را از مسئولیت خویش به شدت افزایش داده است.
پست مدرنیسم در انطباق و همزیستی با عصر رسانه هاست. اولین بار این مارشال مک لوهان بود که توجه ما را به حضور همه جانبه و قدرتمندانه رسانه ها در همه حال و همه جا به عنوان عنصر اصلی در هر نوع تعریف فرهنگی جلب نمود. مک لوهان در کتاب درک رسانه می گوید: «امروز، پس از گذشت بیش از یک قرن از تکنولوژی الکتریکی، شبکه ها و سیستم مرکزی عصبی خود را در سطح عرصه ای جهانی بسط و گسترش داده ایم و تا آنجایی که به سیاره ما یعنی زمین مربوط می شد مکان و زمان را از میان برداشتیم.» (مک لوهان، ۱۳۷۷: ۳)
به عقیده او، تهدید استالین یا هیتلر بیرونی بود. تکنولوژی الکتریکی در درون دروازه هاست، و ما در خصوص مواجهه و رویارویی با تکنولوژی گوتنبرگ (صنعت چاپ) که شیوه زندگی آمریکایی با تکیه بر آن و از طریق آن شکل گرفت گنگ، کور و خاموش هستیم. ولی اینک که دیگر اثری از وجود تهدید به چشم نمی خورد، نیازی به ارائه استراتژی های مختلف و متعدد نیست. (مک لوهان، همان: ۱۸-۱۷).
امروزه ماهیت و تاثیر رسانه ها به عنوان جریانی اساسی برای درک قدرت و سلطه در سطحی گسترده پذیرفته شده است. تصاویر موجود بر روی صفحات تلویزیون همان اندازه می توانند برای یک کشور تهدیدکننده و خطرناک باشند که ناوگان های عظیم تسلیحاتی که به محاصره آن پرداخته اند یا هجوم بمباران موشک هایی که بر سر آن می ریزند. تحلیل گران و نظریه پردازان متعددی به کثرت رسانه ها و کثرت گفتمان ها یا به عبارت دیگر به ماهیت چند رسانه ای و چند گفتمانی پست مدرنیسم اشاره کرده اند. رسانه ای همچون سینما ابزاری قدرتمند در فرافکنی فرهنگ غالب و مسلط تمدن جهانی به شمار می رود. (نوذری، ۱۳۷۹: ۲۳۴ و ۲۳۵)
جان اریکسون این مسئله مهم را با صراحت چنین بیان می کند: «عملیات نظامی مدرن با سلاح سروکار ندارند … آنها با اطلاعات، دستور و نظارت سروکار دارند. اطلاعات کارها را انجام می دهند. اطلاعات سلاح ها را شلیک می کنند. اطلاعات به دیگران می گویند به کجا بروند. رسانه ها و شبکه علائم مهمترین چیز است. اگر می خواهید دنیا را خلع سلاح کنید … آن را از دست کامپیوترها نجات دهید.» (وبستر، ۱۳۸۲: ۱۰۹ و ۱۱۰)