• زمانیکه شرکت اصول حسابداری لازم را انتخاب میکند، چگونه این اصول ارزیابی میشود تا اطمینان حاصل شود بهنحو مناسب مبانی اقتصادی معاملات را وصف میکند؟
حسابداری
• کدام اصول حسابداری در طول سال تغییر کرده است و چگونه ارزیابی شدهاست؟
• وقتی شرکت وارد معاملات پیچیده و مهمی میشود که در متون حسابداری بهشکل سیاه و سفید نیست، شرکت چگونه حسابداری مناسب را ارزیابی میکند؟
• فلسفه مدیریت در مورد کاربرد اصول حسابداری در این وضعیتها چیست؟
• تا چه حد شرکت بهمنظور دستیابی به نتایج خاص، وارد معاملات خاصی میگردد یا آنها را تغییر میدهد؟ در این وضعیتها، چگونه مدیریت مطمئن میشود که نحوه حسابداری، توصیفی منصفانه و روشن از محتوا و منظور معامله است؟
• متون حسابداری تا چه حد مانع از انعکاس معامله طبق محتوای آن است و شرکت چه اطلاعات تکمیلی (در یادداشتهای توضیحی و گزارش هیئتمدیره) بهمنظور درک سرمایهگذاران فراهم میکند؟
اتکاپذیر بودن/ بیطرفی
این ویژگی بر عینیت و تعادل تاکید دارد. بهعبارتی:
• آیا اطلاعات واقعیتها را بهروشی بدون تمایلات جانبدارانه برای تاثیر بر رفتار یا نظر سرمایهگذار ارائه میکند؟
• با توجه به قضاوتهای مهم که پیش از این بحث شد، چگونه مدیریت ارزیابی بیطرفانهای از پیامدهای ممکن دارد؟ چه مثالهای مشخصی این موضوع را بهتصویر میکشد؟
• خصوصیاتی همچون «تهاجمی» و «محافظهکاری» برای افراد مختلف و روش های مختلف معنی متفاوتی دارد، اما بیانکننده نوعی جانبداری هستند. با توجه به این دو واژه، چگونه حسابداری و افشای رویدادها و معاملات مهم شرکت نزدیک به «بیطرفی» است و با اعتدال انجام شده است؟ مدیریت چگونه عامل بیطرفی را در انتخاب اصول حسابداری در نظر میگیرد؟ آیا اصول حسابداری منتخب، گویای دید اعتدالی است؟
مقایسهپذیری
این خصوصیت براستفاده از روش مشابه حسابداری برای رویدادها و معاملات مشابه و همچنین روش متفاوت برای رویدادها و معاملات غیرمشابه تاکید دارد. بر این اساس، مقایسهپذیری نباید با ثبات رویه یا یکنواختی اشتباه شود. برای تفکر درخصوص مقایسهپذیر بودن میتوان پرسید که:
• آیا اطلاعات بهطریقی تهیه میشوند که مقایسه آگاهانه با سایر شرکتها را ممکن سازد؟
• خط مشیهای حسابداری، افشا، شکل صورتهای مالی و سایر وسایل گزارش مالی در مقایسه با رقبا چگونه است؟
• براساس چه زمینههایی میتوان قضاوت کرد که کیفیت آنها بهتر یا بدتر است (یعنی کدامیک از خصوصیات کیفی که در این مدل بحث شد، بهتر تامین میشود)؟
• اگر خطمشی حسابداری منتخب، منعکسکننده رویه صنعت خاصی است، آیا این رویه رایج است؟ اگر نیست، آیا با الزامات حسابداری که مشخصاً بهعنوان اصول پذیرفتهشده حسابداری معین شده است، انطباق دارد؟
ثبات رویه
این خصوصیت بریکنواختی و تغییر نیافتن روشها و خطمشیها در دورههای مختلف تاکید دارد. میتوان پرسید که:
• آیا عملکرد یک شرکت را میتوان در طی یک دوره زمانی بهنحو مناسب مقایسه کرد؟
• چه تغییراتی، در صورت وجود، در خطمشیهای حسابداری یا کاربرد خطمشیها، استفاده از براوردها و قضاوتهای مدیریت انجام شده است؟
• چگونه این تغییرات در مقایسه با رویههای گذشته منجر به بهبود شدهاند (یعنی کدامیک از خصوصیات کیفی مدل بهتر تامین شده است)؟
• شما به چه موارد افشای مشخصی بهمنظور اثبات مناسب بودن ارائه اثر تغییرات در همه دورههای گزارش شده میتوانید اشاره کنید؟
• چه شاخصی نشان میدهد این تغییرات توسط مدیریت بهمنظور دستیابی به نتایج خاص حسابداری انجام شده است؟
شفافیت (صراحت و روشنی)
این خصوصیت بر قابل فهم بودن، سازمان و جامعیت اطلاعات تاکید دارد. برای تفکر در مورد شفافیت میتوان این سئوال را پرسید که:
• آیا اطلاعات مالی شرکت به طریق سازمانیافته، روشن و موجز ارائه شده و بهنحو مناسب بین صراحت و کفایت توازن برقرار است؟
• شرکت به چه طریقی میتواند فراتر از حداقل الزامات مطلق، اصول پذیرفته شده حسابداری را افشا نماید؟
• آیا شرکت ارائه اطلاعات مالی را به سهولت و سازمانیافته انجام میدهد (محدودیتهای اصول پذیرفته شده حسابداری را درنظر بگیرید)؟
• آیا زبانِ مورد استفاده در گزارشهای مالی را غیرحسابداران به آسانی میفهمند؟
• چگونه شرکت در گزارشهای مالی از نمودارهای روشن و ساده برای مفهومتر شدن اطلاعات مالی استفاده میکند؟
• آیا صورتهای مالی و سایر موارد افشا (مثل گزارش هیئتمدیره) مجموعهای جامع، منسجم و متمرکز از اطلاعات مالی را که گویای تمامی داستان باشد، تشکیل میدهد؟
تضاد بین ویژگیهای کیفی اطلاعات حسابداری
اطلاعات حسابداری هنگامی سودمنداست و میتواند به تصمیم گیریها کمک کند که ازویژگیهای کیفی لازم برخوردارباشد.اما لحاظ داشتن تمام این ویژگیها بطور یکجا در تهیه وارائه کلیه اطلاعات حسابداری بدلیل تضاد بین این ویژگیها عملا دشوارو غیرممکن است لذا به منظورکاهش یا رفع این گونه تضادها ناگزیرباید به ویژگیهایی که برای تحقق هدفهای حسابداری وگزارشگری مالی ضروری ترست بهای بیشتری داد ودرموارد لزوم از برخی به نفع سایر ویژگیها صرفنظرکرد.
اهداف ارائه اطلاعات حسابداری در گزارش های مالی
کلیهی واحدهای اقتصادی برای ادارهی فعالیت روزانه، ارزیابی عملکرد گذشته و طرح ریزی فعالیت های آیندهی خود به اطلاعات و گزارش های حسابداری نیاز دارند. بنابراین اهداف ارائه ی اطلاعات حسابداری در گارش های مالی چنین است:
عکس مرتبط با اقتصاد
الف: ارزیابی عملکرد واحد اقتصادی:
نتایج حاصل از عملیات حسابداری، نقاط ضعف و قوت عملکرد گذشتهی واحد اقتصادی را آشکار میسازد و راهنمای برنامه های آینده قرار میگیرد.
ب: قضاوت در مورد چگونگی استفادهی واحد اقتصادی از منابع موجود:
از طریق تجزیه و تحلیل اطلاعات مندرج در صورت های مالی میتوان به کارایی واحد اقتصادی، در استفاده از منابع موجود پی برد و ارزیابی کرد که آیا واحد اقتصادی از امکانات و ظرفیت داراییهای خود استفاده میکند یا با ظرفیت بدون استفاده مواجه است؟
ج: پیش بینی روند سود آوری واحد اقتصادی در آینده:
اطلاعات مندرج در صورت های مالی علاوه بر این که چگونگی عملکرد گذشتهی واحد اقتصادی را نشان میدهد، در طرح ریزی عملیات و فعالیت های آینده نیز مورد استفاده قرار میگیرند. چرا که (( با مقاییسهی صورت های مالی دوره های مختلف، میتوان جهت گرایش فعالیت های واحد اقتصادی و مسیر آینده را معلوم ساخت و علل این گرایش را تعیین کرد و بر این اساس به موقع فعالیت های زیان آور را متوقف ساخت و متقابلاً فعالیت های ثمربخش را همچنان ادامه داد.)) بنابراین اطلاعاتی که از طریق گزارش های مالی ارائه میشود ، باید مربوط ، مناسب و کامل باشند. و در ارائه اطلاعات مالی نیاز ها و خواسته های سرمایه گذاران اصلی ، موسسات سرمایه گذاری ، تحلیلگران مالی و سایر استفاده کنندگان مورد توجه قرار گیرد. کلیه اطلاعات مربوط و با اهمیت باید در صورت های مالی ارائه شود به طوری که گزارش های مالی، تصویر کاملی از فعالیت ها و رویدادهای مالی واحد اقتصادی را ارائه کند. رعایت اصل اهمیت در ارائه اطلاعات در گزارش های مالی به این لحاظ است که اطلاعات جزئی و کم اهمیت ممکن است باعث گردد که اطلاعات اصلی و با اهمیت از نظر دور بماند.
استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری
به طور کلی میتوان گفت استفاده کنندگان از اطلاعات مالی به کسانی اطلاق میشود که انتظار میرود در مورد اطلاعات حسابداری گزارش شده قضاوت کنند یا بر مبنای آن تصمیاتی اتخاذ کنند. اطلاعات حسابداری توسط گروه های مختلف و برای مقاصد گوناگون به کار گرفته میشود. نوع اطلاعاتی که یک استفاده کنندهی خاص به آن نیازمند است، به نوع تصمیماتی بستگی دادر که میخواهد اتخاذ کند. بنابراین انتظارات، نیازها و خواستههای استفاده کنندگان بسیار متنوع و تعیین کنندهی اطلاعاتی است که باید ارائه شود تا مبنای قضاوت، ارزیابی و تصمیم گیری قرار گیرد. اگر چه استفاده کنندگان از اطلاعات حسابداری با هم تضاد منافع دارند، ولی بهتر است روشهایی اتخاذ شود که بین اطلاعات مختلف ارتباط لازم برقرار شود . زیرا برقراری این ارتباط برای افرادی که علاقه مند به عملیات شرکت و دورنمای آن هستند، ضروری به نظر میرسد و این نتیجهای است که باید سعی کرد بدان دست یافت.
ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری برای استفاده کنندگان برون سازمانی
اطلاعات حسابداری که به تصمیم گیرندگان برون سازمانی ارائه میشود در قالب گزارشها و صورتهای مالی است که شامل صورتحساب سود و زیان، ترازنامه و صورت جریان وجوه نقد است که به علت نقش نداشتن استفاده کنندگان در تهیه این گزارشها، مجامع دولتی و موسسات علمی و حرفهای حسابداری، واحدهای گزارشگر را به رعایت اصول و استانداردها موظف می کنند تا استفاده کنندگان با اعتماد کامل، این نوع اطلاعات و گزارشها را برای تصمیم گیری مورد استفاده قرار دهند. همچنین این گزارشها و اطلاعات باید از ویژگیهای کیفی خاصی برخوردار باشند تا برای تصمیمگیری، مفید و قابل استفاده باشند.
۷- ویژگی های کیفی اطلاعات حسابداری برای استفاده کنندگان درون سازمانی
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت fotka.ir مراجعه نمایید.
مربوط بودن: مربوط بودن یکی از ویژگیهای مهم اطلاعات حسابداری است. کلیه اطلاعاتی را که در تصمیم گیری نسبت به یک مساله موثر واقع شود، اطلاعات مربوط مینامند. بنابراین، مربوط بودن را میتوان در قالب تأثیر اطلاعات حسابداری بر تصمیمهای استفاده کنندگان در مورد ارزیابی نتایج رویدادهای گذشته و پیش بینی آثار رویدادهای فعلی یا آتی و یا اصلاح انتظارات آنان بیان کرد. اگر چه این ویژگی در تهیه گزارشهای برون سازمانی و درون سازمانی اهمیت زیادی دارد، اما اهمیت آن در بررسیهای درون سازمانی بیشتر است.
به موقع بودن: به موقع بودن یعنی این که اطلاعات حسابداری در زمان مناسب در دسترس استفاده کنندگان قرار گیرد زیرا بسیاری از انواع اطلاعات به ویژه اطلاعات مالی، با گذشت زمان به سرعت ارزش و فایده خود را از دست میدهند. ویژگی به موقع بودن اطلاعات، در مورد گزارشهای درون سازمانی به مراتب از اهمیت بیشتری برخوردار است زیرا اینگونه اطلاعات، اغلب برای کنترل و اعمال نظارت بر عملیات روزانه به کار میرود.
اهمیت: اهمیت به این مفهوم به کار میرود که اطلاعات حسابداری باید به صورت خلاصه از انبوه اطلاعات، استخراج و ارائه گردد به نحوی که برای استفاده کنندگان معنا داشته باشد. اگر اطلاعات بیش از حد متعارف ارائه شود اطلاعات مرتبط با تصمیم گیری، در میان انبوه اطلاعات گم خواهد شد و استفاده کنندگان نخواهد توانست تصمیم گیری صحیحی انجام دهند. به عبارت دیگر همان گونه که اطلاعات کم موجب می گردد که پیشبینی و تصمیمگیری صحیحی انجام نگردد اطلاعات با جزییات زیاد و غیر مهم نیز، تصمیمگیری را مشکل خواهد کرد. بنابراین اهمیت محدودیت گزینش اطلاعات قابل افشا را ایجاد میکند.
قابل مقایسه بودن: قابل مقایسه بودن به این معناست که اطلاعات تهیه شده در یک شرکت یا شرکتهای متفاوت بر اساس اصول، روشهای حسابداری، طبقهبندی، نحوه افشای حقایق و چارچوب مشابه ارائه شود تا خصوصیات مشابه آنها، مقایسه آنها را امکانپذیر سازد.
صحیح بودن: صحیح بودن به معنای ارائه واقعیتها در قالب کمیتهای قابل اندازه گیری با دقت کافی است. برای اینکار لازم است حسابداران بدانند چه چیزی را اندازهگیری می کنند که نشاندهنده موضوع مورد سنجش و اندازه گیری است.
۲-۳-پیشینه تحقیق
۲-۳-۱-تحقیقات داخلی
– مهرانی و حصار زاده ( ۱۳۸۸ ) براساس مدل تروال و سولانو ( ۲۰۰۹ ) کیفیت حسابداری وسطح انباشت وجوه نقد را آزمون کردند. نتایج آزمون آنها که دردوره ۱۳۷۹ تا ۱۳۸۵ و در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران صورت گرفته بود، نشان می دهد که سطح موجودی نقد در شرکت هایی که ازکیفیت بالاتر حسابداری برخورداند، نسبت به آنهایی که دارای کیفیت پائین تر حسابداری اند، کمتر میباشد.از نظر آنها کیفیت حسابداری با کاهش اثرات نامساعد عدم تقارن اطلاعاتی باعث کاهش سطح سرمایه گذاری در دارایی های غیر مولدی همچون موجودی نقد می گردد. همچنین براساس یافته های آنها هنگامی که واحد تجاری از فرصت های رشد بیشتری برخورداند، سطح انباشت وجوه نقد افزایش می یابد و از سوی دیگر با افزایش قابلیت نقد شوندگی دارایی ها، نسبت اهرمی و توزیع سود، سطح انباشت وجوه نقد کاهش می یابد.
– در پژوهشی دیگرفخاری و تقوی ( ۱۳۸۸ ) اثر کیفیت گزارشگری مالی در قالب کیفیت اقلام تعهدی بر میزان نگهداشت وجه نقد درشرکت های ایرانی مورد بررسی قرار دادند. شواهد آنها نشان می دهد کیفیت گزارشگری مالی رابطه منفی و معنی داری با نقد و شبه نقد دارد. علاوه بر این یافته های آنها بیانگر این است که متغیرهای رشد،جریان نقدی و دارایی های نقدی اثر مثبتی بر مانده نقد داشته و متغیرهای اندازه، سر رسید فرصت بدهی و هزینه فرصت رابطه منفی با مانده نقد دارند.
-هراتی (۱۳۹۰) نیز در پژوهش خود به بررسی تاثیر بیشتر وجه نقد مازاد بر بازده سهام شرکت طی دوره ۱۳۷۹تا ۱۳۸۸ در بورس اوراق بهادار تهران پرداخت. وی با بهره گرفتن از آزمون مقایسه میانگین رابطه وجه نقد اضافی را با ۶ متغیر سودآوری، بازده سهام،سرمایه گذاری آتی، اقلام تعهدی و رشد دارایی ها بررسی کردند. یافته های آن نشان می دهد که بین وجه نقد مازاد و سودآوری و فرصت های رشد رابطه وجود دارد.
تصویر درباره بازار سهام (بورس اوراق بهادار)
-نوروش وحصارزاده ( ۱۳۸۹ ) ابعاد شفافیت سود حسابداری ورابطه آن با ویژگی های شرکت را در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دادند. طبق تعریف آنها، معیار شفافیت سود از ترکیب ۴ ویژگی کیفی سود یعنی کیفیت اقلام تعهدی، محافظه کاری سود،هموارسازی و پیش بینی سود به دست می آید. یافته های آزمون فرضیات آنها حاکی از این بوده است که
شرکت های زیان ده نسبت به سایر شرکتها شفافیت سود کمتری دارند. در این حوزه ارتباط معنی داری بین شفافیت سود حسابداری و نوسانات جریان نقدی عملیاتی یک دوره بعد تائید نگردید.
-پناهیان و صادقی(۱۳۸۹)، به بررسی تطبیقی تاثیر استنباط از شفافیت اطلاعات مالی در تبیین رفتار سرمایه گذار در بورس اوراق بهادار تهران و بورس سهام تایوان پرداختند.نتایج حاصل از بررسی آنها نشان می دهد که بهبود شفافیت اطلاعات مالی در بورس تهران می تواند موجب افزایش اعتماد عمومی و افزایش فعالیت سرمایه گذاران گردد. همچنین مقایسه نتایج این مطالعه با تحقیق مشابه انجام شده در بورس تایوان حاکی ازآن است که رفتار سرمایه گذاران در بورس تایوان بیش از سرمایه گذاران تهران تحت تاثیر نگرش آنها نسبت به ابعاد شفافیت اطلاعات مالی قرار دارد.
-کردستانی و علوی (۱۳۸۹) به بررسی تاثیر شفافیت سود حسابداری بر هزینه سرمایه سهام عادی پرداختند. نتایج نشان داد که شفافیت سود حسابداری از طریق کاهش ریسک، منجر به کاهش بازده مورد انتظار سهامداران ،هزینه سرمایه سهام عادی،شرکت می شود و رابطه منفی و معنی داری بین این دو متغیروجود دارد.
-عرب مازار و همکاران(۱۳۹۰) به تبیین ارتباط بین شفافیت گزارشگری مالی با گزارشگری مالیاتی در ایران پرداختند. آن ها با بررسی و پرس وجو از پنج گروه شامل اعضای هیئت علمی دانشگاه،حسابرسان مستقل، کارشناسان بورس و اوراق بهادار،
مدیران مالی و ممیزین مالیاتی نشان دادند که یک رابطه مثبت بین شفافیت گزارشگری مالی وگزارشگری مالیاتی وجود دارد، به طوری که درصورت تهیه گزارشگری مالیاتی به ضمیمه گزارشگری مالی، شفافیت گزارشگری مالی تا حدود زیادی تامین خواهد شد.
-مدرس و همکاران(۱۳۸۷) در پژوهش خود رابطه بین کیفیت گزارشگی مالی و کارایی سرمایه گذاری را مورد بررسی قرار دادند. نتایج این تحقیق نشان میدهد که سطح کیفیت گزارشگری مالی با سطح کارایی سرمایه گذاری رابطه معنی دار و مثبتی دارد به عبارتی کیفیت بالاتر گزارشگری مالی موجب بهبود کارایی سرمایه گذاری میگردد.
-دیانتی(۱۳۸۸) در تحقیقی تأثیر متغیرهای عوامل سازمانی( مالکیت، دیدگاه اخلاقی نسبیگرایی و….. ) را بر کیفیت اطلاعات مالی مورد بررسی قرار داد. در این همچون فرهنگ سازمانی، ساختارتحقیق برخلاف سایر تحقیقات که در آنها صرفاً از مدلهای مدیریت سود به عنوان معیارهای کیفیت اطلاعات مالی استفاده شده است، از مجموعهای از عوامل و مدلهای مربوط به ویژگیهای کیفی ارائه اطلاعات (مربوط بودن و قابل اتکا بودن) توسط الگوی معادلات ساختاری برای اندازه گیری کیفیت اطلاعات استفاده شده است.
۲-۳-۲-تحقیقات خارجی
-یو (۲۰۰۵)رابطه بین شفافیت حسابداری ووضعیت اعتباری شرکت را بررسی کرده اند. از نظر یومی توان پیش بینی کرد که شفافیت اطلاعات حسابداری منتشر شده، ریسک اعتباری را کاهش می دهد. وی با بررسی شرکت های پذیرفته شده در بورس نیویورک نشان داد که بین شفافیت اطلاعات حسابداری و ریسک اعتباری ارتباط معکوس و معنی داری وجود دارد، افشای اطلاعات ناقص و مبهم،ریسک اعتباری شرکت را افزایش می دهد.
-آندراده وهمکاران ( ۲۰۰۹ ) به بررسی رابطه بین شفافیت صورت های مالی و هزینه بدهی پرداختند. آنها شواهدی ارائه می کنند که نشان می دهد با افزایش شفافیت گزارشگری مالی، هزینه بدهی شرکت کاهش می یابد. آنها دریافتند بهبود کیفیت گزارشگری مالی درک شده توسط سرمایه گذاران، باعث صرفه جویی مبلغ قابل توجهی در هزینه های مالی شرکت می شود و دریافتند که میزان شفافیت صور تهای مالی برقیمت گذاری قراردادهای بدهی تاثیرگذار است.