مشخص کردن زمان و مکان داستان از طریق ایجاد فضایی مناسب برای داستان و خلق موقعیت اجتماعی لازم برای ظهور بحران و آغاز درگیریها.
تصویر درباره جامعه شناسی و علوم اجتماعی
برای دانلود متن کامل پایان نامه به سایت tinoz.ir مراجعه کنید.
مشخص کردن منش شخصیت اصلی داستان و بیان سازگاریها و ناسازگاریهای فکری و روحی او با اشخاص و اضافه کردن شخصیتهای جدید به داستان.
اضافه کردن رویدادهای فرعی به موضوع اصلی داستان از طریق رفتار و اعمال شخصیتهای اصلی و فرعی که میتواند منشاء عمل و عکس العملهای جدید در داستان شود.
اضافه کردن گفتگوها، رفتارها وحالتهای جدید به داستان که متناسب با رویدادهای اضافه شده به داستان باشند.
ایجاد روابط علی و معلولی لازم بین رویدادهای مختلف داستان بر اساس یک وحدت منطقی و یک انسجام کامل، به نوعی که هر رویدادی معلول رویداد قبل از خودباشد.
کار از روی برنامه:
کلیه مراحل کار مربوطه به مطالعه اثر، یادداشت برداری از آن و نگارش فیلمنامه بهتر است از روی برنامه انجام گیرد و شخص اقتباس کننده با توجه به حجم کتاب و بر حسب ساده بودن و پیچیده بودن رویدادهای داستان، مدتی را که باید صرف کار اقتباس کند برای خود مشخص سازد. معمولا بهترین شیوه کار این است که فرد برای خود با توجه به وقتی که برای مطالعه دارد، تعداد صفحاتی را مشخص سازد و با در نظر گرفتن حجم کل کتاب، آن مقدار معین را مطالعه کند. به عنوان مثال اگر کتاب انتخاب شده یک رمان پانصد صفحه ای است و روزانه بیست صفحه باید مطالعه و یادداشت شود، مدت زمان لازم برای پایان کار و تکمیل یادداشتهای مطالعه و اقتباس، چیزی در حدود بیست و پنج الی سی روز خواهد بود.
پاسخ به سوالات اساسی
پس از پایان مطالعه کتاب و بررسی یادداشتهای فراهم شده در حین مطالعه لازم است شخص اقتباس کننده سوالات مهمی از خود کند و برای آنها پاسخهای منطقی و لازمی ارائه کند. این سوالات میتواند متنوع و گوناگون بوده باشند و هر شخصی بر اساس شیوه کار خود آنها را آماده کرده باشد و به آنها پاسخ دهد. ساده ترین راه بیان است که شخص یک کاغذ سفید بردارد و در حالی که بر روی آن کلماتی چون: تم؟ قهرمان؟ ضد قهرمان؟ رویدادهای اصلی؟ زمان داستان؟ مکان داستان؟ و … مینویسد، پاسخهای لازم را نیز با توجه به متن کتاب به آنها بدهد. از این طریق نکات چندی در مورد داستان برای شخص اقتباس کننده مکشوف خواهد شد و او را در دستیابی هرچه سریعتر به مقاصد و اهداف اقتباس یاری خواهد کرد. طرح و پاسخ به سوالات اساسی در مورد هدفهای گوناگونی میتواند باشد که اقتباس به خاطر آنها صورت میگیرد.
سوالات اساسی در مورد اقتباس:
مشخص کردن اهداف و انگیزه های اقتباس.
مشخص کردن تم و پیام اصلی داستان.
مشخص کردن رویدادهای اصلی و رویدادهای فرعی داستان.
مشخص کردن شخصیت اصلی و شخصیتهای فرعی داستان.
حذف رویدادها و حوادث زاید و اضافی داستان.
اضافه کردن رویدادهای لازم به داستان.
مشخص کردن نقاط فراز و نشیب داستان.
مشخص کردن شخصیت یا شخصیتهای منفی داستان.
مشخص کردن فضای داستان.
مشخص کردن چگونگی حرکت داستان به سمت جلو.
مشخص کردن هدف یا هدفهای اصلی داستان.
نگارش نخستین دستنویس فیلمنامه:
بر اساس یادداشتهای طبقه بندی شده و منظم و بر اساس یک سری اطلاعات فراهم آمده از تجزیه و تحلیل قسمتهای مختلف داستان و با توجه به طرح سوالات اساسی و پاسخ آن سوالات، نخستین فیلمنامه دستنویس شده بر اساس اقتباس از یک اثر ادبی نوشته و آماده میشود. این فیلمنامه میتواند یک فیلمنامه وفادار به اصل اثر ادبی خود بوده و بر حسب ضرورت دارای صحنه های تلخیص شده و صحنه های افزوده شده نیز باشد.
اگر تلخیص از یک اثر خارجی صورت میگیرد، بهتر است شخصیتها، فضا، مکان و موقعیت اجتماعی و انسانی داستان متناسب با شرایطی که نویسنده یا کارگردان بر حسب آن شرایط ناگریز از نگارش فیلمنامه و تهیه آثار سینمایی خود هستند. در این صورت او مجاز است خیلی راحت تم اثر خارجی را بگیرد و بر طبق آن، جدا از آنچه به صورت نمایشنامه یا قصه مطالعه کرده است، داستان یا فیلمنامه جدید خود را شکل دهد.
بدیهی است که در یک چنین مواردی، نویسنده یا کارگردان فیلم این امکان را خواهد داشت که تفسیرهای شخصی خود را به متن داستان اضافه کند و با توجه به شرایط فکری و فرهنگی مخاطبین فیلم، حالتها و رفتار مربوط به شخصیتهای داستان و نیز ماهیت رویدادها و وقایع را متناسب سازد.
ماشین کردن و تکثیر فیلمنامه:
پس از تنظیم دستنویس فیلمنامه، بهتر است آن را جهت اصلاح و رفع نواقص احتمالی، مجددا مطالعه کرده و با تجدید نظر و اصلاحاتی که در آن به عمل میآید نسبت به ماشین کردن و تکثیر نسخ آن اقدام کنید. (خیری، ۱۳۶۸ : ۹۴-۱۰۰)
۴٫۲٫۴٫ وفاداری و اقتباس
در اینجا این بحث اساسی و بنیادی مطرح میشود که آیا در روند اقتباس وفاداری به متن اصلی لازم است یا خیر. اگر لازم است تا چه میزان باید به دنبال وفاداری و عدم تغییر در روند اقتباس بود؟
بنا به گفته منتقدین، فیلمنامه نویسان و فیلمسازان دلائل معتبری برای تغییر مطالب اصلی در اقتباس وجود دارد. اولین دلیل این است که اقتباس کننده میخواهد آن اثر را دست کم به شکلی که خود مایل است اصلاح کند. به گفته ریچارد کریوولن:
اقتباس به معنای رونویسی نیست. چنین چیزی هم به اثر اصلی، هم به تماشاگر و هم به خود شما به عنوان نویسندهای خلاق ضربه میزند. فیلم با دلیلی متفاوت از اثر چاپی سر و کار دارد. فیلمنامه نویسی طبیعتا خودش را همانند نویسندهی چاپی بروز نمیدهد. مسئله ی اقتباس کلمه به کلمه نیست. کشف احساساتی است که اثر اولیه در شما به جا گذاشته است و بعد تلاشی سخت برای ارائه همان احساسات به نسل جدیدی که قرار است این داستان یا رمان یا کتاب مصور یا شخصیت فوق العاده را به جای خواندن، ببینند. کار ما به عنوان اقتباس گر این است که از ارزشهای ذاتی رسانهمان برای دمیدن زندگی دوباره به اثری استفاده کنیم که دوستش داریم و میخواهیم دیگران هم دوستش بدارند.(کریوولن، ۱۳۸۵ : ۲۰۶)
به سهولت میتوان فهمید که ویرایش فوق العاده و بیرحمانهای باید در مورد رمان صورت بگیرد تا به یک فیلمنامه تبدیل شود. این کار شیوه رایجی است در روند اقتباس از رمان. بدون آن کتابهای اندکی به فیلم برگردانده میشوند. جز در مورد اقتباس از داستان کوتاه که در آن گسترش و توسعه داستان مد نظر است تقریبا همه رمانها حتی داستانیهای پلیسی را باید به میزان قابل توجهی ویرایش کرد تا زمان آنها به حد قابل قبول یک فیلم سینمایی کاهش یابد.
در واقع ویرایش، فشرده کردن و کوتاه کردن از جمله ضروریات هر اقتباس است. در اظهار نظر برای انتخاب سکانسهایی که به سادگی میتوان آنها را حذف کرد، روشهایی وجود دارد. یکی از این روشها انتخاب مناسب شخصیتها است. رمان میتواند شخصیتهای فراوانی داشته باشد. زیرا وقت و فرصت کافی برای توصیف پرداخت هر یک را دارد. فیلم به ندرت فرصت چنین دست و دل بازیایی را به سازندهاش میدهد و حداکثر ۳ یا ۴ شخصیت میتوانند به صورت کامل پرداخت شوند. در حالی که بقیه شخصیتها باید به سادگی رنگ آمیزی شوند و با در نظر گرفتن ملاحظات اقتصادی اغلب به صرفه است که دو یا چند شخصیت در یک فرد ترکیب شوند.
عکس مرتبط با اقتصاد
یکی از کارهای بسیار مهم در اقتباس برگردان تجسم ذهنیِ ادبیات داستانی، به تجسم تصویری است. که برای اقتباس کننده کار چندان آسانی نیست(دمیتریک، ۱۳۷۳ : ۶۷)
ادوارد دمیتریک تأکید میکند که «در اقتباس باید درونمایه ، شخصیتها و رویدادی که ادامه مییابد، به روشنی تعریف شوند و مشخص گردد که چه چیزی را میتوان حذف نمود بی آنکه به این سه عامل کلی داستان یا هر بخش خاص آن لطمه بخورد. (دمیتریک، ۱۳۷۳ : ۸۶)
حال با توجه به این ضرورتِ اجتناب ناپذیر میتوان گفت داستانهای دینی نیز از این مقوله مستثنی نیستند و در روند اقتباس لاجرم باید تغییراتی را در روند تبدیل آن ها به فیلمنامه ایجاد کرد. با توجه به تعریفی که از داستان و هنر دینی –به معنای داستانی و هنری که ماوراء الطبیعه و عالم غیب را در خود داشته باشد- مطرح شد میتوان در باب لزوم تغییر از دو منظر به آن نگاه کرد:
داستانهایی که عنصر غیب و ماوراء الطبیعه را در خود دارند ولی از متون مقدس و تاریخ معصومین علیهم السلام اخذ نشدهاند؛